اگر در حال انجام دادن کارهای خلاقانهای هستید، بدانید که اگر قدم اشتباهی بردارید، میتوانید بهراحتی هدف مسخره شدن قرار بگیرید. متاسفانه برخی از مشتریان میتوانند بسیار حساس بوده و تحت تاثیر افرادی که شما را مسخره میکنند قرار بگیرند. شما یک بروزرسانی را برای لوگویی که آنها طراحی کردند پیشنهاد میدهید. شما با پیشنهاد آنها در مورد خرید بکلینکها مخالف هستید اما آنها باور دارند که این یک استراتژی بازاریابی عالی است. شما برای اساس نمونههای ارسال شده از آنها میخواهید تا موارد نامناسب را به طور کامل توضیح دهند.
قبل از اینکه حتی متوجه شوید، آنها بازخوردهای بیربط و توهینآمیزی را به شما نسبت میدهند. آنها با هر اقدام شما نظرات بدی خواهند داد. این موضوع واقعاً حرفهای یا عادلانه نیست، اما شما باید با آن دست و پنجه نرم کنید.
من به تازگی از یک نفر نظری در مورد مقالهای که نوشتهام دریافت کردم، او طراحی من را مضخرف و احمقانه خطاب کرد. این اتفاق بارها در گذشته رخ داده است. در گذشته افرادی بودند که مقالات من را بی هدف، مضحک و بی معنا خواندهاند. حتی یک فرد به من گفته بود که مقالاتم را نمیخواند چون برنامههای دوستیابی ذکر شده در آن تنها ۱ درصد از افراد جذاب را هدف قرار میدهد. فقط اینگونه افراد نیستند که انتقادهای غیرمنطقی و ناعادلانهای را به افراد خلاق منتقل میکنند. من سالها پروژههای بازاریابی و طراحی وب را مدیریت کردهام، در طی این سالها با مشتریانی برخورد داشتهام که از حمله کردن به تیم من بسیار خوشحال میشدند. اگر آنها احساس رضایت نمیکردند، بازخوردهای کوبنده و نادرستی را بیان میکردند.
بنابراین امروز میخواهم به این موضوع بپردازم که چگونه طراحان وب و افراد خلاق میتوانند به طور موثر با انتقادهای ناعادلانه و نادرست برخورد کنند. دقت کنید که این انتقاد منفی و ناعادلانه از هر کجا که منشا گرفته باشد، باید قبل از پاسخگویی به آن این موارد را به یاد داشته باشید:
۱. به منشا منفی این موضوع پی ببرید
بیایید صادق باشیم: این روزها مردم بسیار حساس هستند و به سادگی به محرکهای احساسی واکنش نشان میدهند. تا حدودی میتوان رسانههای اجتماعی را مقصر دانست. زیرا این رسانهها به اشخاص اجازه میدهند تا پشت دستگاههای خود مخفی شده و از نظرات تنفرآمیز، توهینآمیز و زنندهای استفاده کنند. اینگونه افراد معمولاً به دنبال ایجاد دردسر هستند.
شما باید شرایط دنیا را نیز در نظر داشته باشید. ما باید علاوه بر دنیایی که برای خود میسازیم، به جهان واقعی نیز دقت کنیم. من فکر میکنم برای بعضی از افراد ایراد گرفتن در مورد چیزهای کوچک یا خلاف باورهای آنها بسیار سادهتر از مقابله با مشکلات واقعی در جهان است.
این سبب توجیه شدن بازخوردهای ناعادلانه نمیشود. اما به شما کمک میکند تا از منشا عصبانیت، حسادت و یا بدبختی مطلع شوید.
۲. خودتان را از انتقاد حذف کنید
زمانی وضعیت برای شما فریبنده میشود که طرف مقابل در مورد شما یا کار شما اظهار نظرهایی بی ربط، غیرمنطقی و یا بدجنسانه داشته باشد. همین موضوع در مورد مشتریانی که بازخوردهایی مبهم، غیرمستقیم یا کوبنده میدهند نیز صادق است. ممکن است در چنین شرایطی مشتریان از جملههایی مثل «خودم میتوانستم این کار را انجام دهم» و «چیزی که میخواستم نشد» استفاده کنند.
متاسفانه این نوع انتقادات ناعادلانه میتواند در طولانی مدت به شما صدمه بزند، اگر:
- دفاعی عمل کرده، مبارزه کنید و برای حفظ روابطی که سخت برای آنها تلاش کردید، به روشی بالقوه و مثبت عمل کنید.
- آنها را شخصاً قبول کنید و اجازه دهید تا ناامنیهای فکری شما را مثل «چرا یک شخص باید برای ساخت وبسایت به من پول دهد؟» از بین ببرند
- اگر از ریسک کردن و عبور از مرزهای محدودیت خود بترسید، خلاقیت خود را سرکوب خواهید کرد.
به جای اینکه احساسات خود را پرخاشگرانه بروز دهید، باید سعی کنید "خودتان" را از انتقادها حذف کنید. این موضوع دربارهی هر نوع بازخوردی است که شما دریافت میکنید. شما در اینجا زیر ذرهبین نیستید؛ این کارهای شماست که تحت نظارت قرار دارد. اگر بتوانید خودتان را از این ماجرا دور کنید، پاسخی که به دیگران میدهید کمتر در مورد مهارتها و استعدادهای خودتان خواهد بود. این کار باعث میشود تا شما بتوانید با آرامش و بسیار حرفهای به نظرات دیگران پاسخ دهید.
۳. بهترین پاسخ را برای آن وضعیت انتخاب کنید
چه این نظر از طرف یک مشتری بد باشد و چه از طرف یک فرد مزاحم، شما باید فوراً به دنبال پاسخی برای آنها باشید. در اینجا من به شما نشان میدهم که چگونه بهترین پاسخ را انتخاب کنید:
آیا این گفتگو واضح و روشن است؟
در حال حاضر شما نباید به استدلالهای موجود در گفتگوی خود دقت کنید. شما باید ابتدا ببینید که آیا شخص نظردهنده کاملاً واضح فکر میکند یا اینکه نظراتش منشا احساساتی کورکورانه دارند. اگر در گفتگوها جملاتی مثل «این احمقانه است» و «این اصلا خوب نیست» رد و بدل میشود، میدانید که سرانجام خوبی نخواهد داشت. اینگونه نظرات به یک دلیل مبهم و کوبنده هستند. اگراین نظرات از طرف یک فرد مزاحم باشند، یعنی احتمالاً ارزش پاسخ دادن را ندارند. این افراد فقط به دنبال دعوا هستند. اما اگر نظرات از طرف مشتریان باشد، شما موظف به پاسخگویی هستید. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که علت را بپرسید. دقت داشته باشید که در این مرحله از گفتگو شما نباید مسائل را شخصی کنید. فقط سعی کنید از آنها بخواهید تا به شما جزئیات خاصی از چیزهایی که خوب نیستند بدهند. خواستهی اصلی مشتریان خود را متوجه شوید و بکوشید مطابق با آنها عمل کنید.
آیا این بازخورد برای انتقام گرفتن است؟
هیچ چیزی ناامیدکنندهتر از دریافت بازخوردهای بیربط بعد از ارائه دادن یک پروژهی خوب نیست. اخیراً مقالهای با موضوعی بحث برانگیز را نوشتهام، بنابراین انتظار داشتم که بحثهای داغ زیادی در موردش صورت بگیرد. اینکه در مورد آن موضوع بحثهایی مطرح شود هیچ ایرادی ندارد. چیزی که من انتظارش را نداشتم این بود که یک شخص تلاش میکرد ارزش مقالهی من را به خاطر یک غلط املایی پایین بیاورد.
خطاهای املایی و دستوری همیشه اتفاق میافتند. هنگامی که یک نفر لطف میکند و آنها را به من اطلاع میدهد، بلافاصله آن غلط املایی را اصلاح میکنم. ولی این شخص به دنبال اطلاع دادن آن مشکل به من نبود. نظر او به شکلی جملهبندی شده بود تا بتواند نوشتههای من را به خاطر یک اشکال کوچک زیر سوال ببرد.
این افراد از آن دسته انسانهایی هستند که از شما انتظار دیدن تشکر بابت این اطلاعرسانی را ندارند. آنها میخواهند شما سر صحبت را باز کنید و به آنها فرصت دهید تا اشکالات بیشتری از کارهای شما را بیان کنند. زمانی که این نوع بازخورد یا نظر را دریافت میکنید، بهترین کار این است که آن را نادیده بگیرید. اگر نظرات آنها جنبه کمک به شما و اصلاح مشکل را دارد، بهتر است به حرف آنها گوش داده و از چنین افرادی تشکر کنید. گاهی اوقات برخی افراد فقط میخواهند با اینگونه نظرات شما را خرد کنند.
آیا اصلا ارزش بحث کردن را دارد؟
بیایید بگوییم که شما نظری را دریافت کردهاید که با آن موافق نیستید، اما آن نظر به اندازهی کافی درست است. آیا آن نظر ارزش پاسخ دادن را دارد؟
اگر آنها واقعاً میخواهند با شما مکالمه یا بحثی سالم داشته باشند، قطعاً ارزش پاسخ دادن را دارد. هنر خلق شده تا مردم را مجبور به تفکر و گفتگو کند. مراقب نحوهی پاسخ دادن خود باشید. این بحث در مورد شما نیست. شما میتوانید به سادگی حرفهای آنها را رد کرده و با مدرک از حرفهای خودتان حمایت کنید، اما لازم نیست حالت دفاعی به خودتان بگیرید.
من همیشه قبل از اینکه با مخالفان طرحهایم بحث کنم، این موضوع را به یاد میآورم: هنگامی که از حباب شغلی خود بیرون بیایید، چیزهای زیادی برای یاد گرفتن به وجود خواهند آمد. این موضوع را از دید شخص دیگری نگاه کنید.
در واقع من متوجه شدم که پاسخ دادن به بازخوردها و نظرات مردم باعث میشود من در شغل خود بهتر شوم. به نظر من این چیزی است که برای طراحان وب بسیار مفید خواهد بود. چرا؟ مثلاً بهعنوان یک تازه وارد به من کمک میکند تا به علایق مردم پی ببرم. اهمیت این موضوع با تغییرات مداوم بازار مشخص میشود. من همیشه از اینکه در مورد نگرش سایر افراد مطلع شوم لذت میبرم زیرا این نگرشها الهامبخش کارهای آینده من خواهند بود.
جمعبندی
از خطر کردن و وارد عمل شدن نترسید. من میدانم که وقتی نظرات بدی دریافت میکنید، شک نکردن به کارها و طرحهایتان بسیار سخت است. اما این فقط نظر یک نفر است که ممکن است برای انتقام گرفتن یا خراب کردن روحیه شما همچین حرفی را زده باشد. اگر همیشه در مورد نظر شخصی احساس ناراحتی کردید و نمیتوانید بیخیال آن شوید، یک قدم به عقب برگردید و به بازخورد خوبی که گرفتهاید نگاه کنید. اینها افرادی هستند که از تلاشها و کارهای شما قدردانی میکنند. با اینکه ممکن است بازخورد همیشه مثبت نباشد، اما اینگونه افراد همیشه سعی دارند با نظرات سازندهی خود به شما در بهبود خود و کارهایتان کمک کنند. گوش دادن و پاسخ دادن به این افراد بسیار ارزشمند است.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید