در بخش قبلی این مقاله، درباره «تعصب» صحبت کردیم. امروزه «تعصب» تحت فشار زیادی قرار دارد. به نظر می‌رسد که مطالب زیاد درباره این که داشتن تعصب بد است، نوشته می‌شود. مشکل اکثر مردم این است که باور دارند تعصب، یک هدف متحرک است، در حالیکه در واقعیت تعصب یک اثر است. Cal Newport در کتاب خود، این که تعصب چیزی است که باید به دنبالش باشیم را کم ارزش نشان داده است. در عوض، او اعتقاد دارد که توسعه دادن مهارت‌های نادر و باارزش چیزی است که به یک زندگی پر از تعصب ختم می‌شود.
در بخش دوم این مقاله، با ما همراه باشید:
اخیرا از چه چیزهای کم ارزش‌تری دست کشیده‌اید تا موضوع مورد نظر را بیشتر تقبل کنید؟
اگر همینطور از زمان خود برای فعالیت‌های بهتر استفاده نمی‌کنید، پس تعصب خود را به خوبی توسعه نداده‌اید. وقتی چیزی پیدا می‌کنید که واقعا برایتان مهم است، برای صرف زمان بیشتر با آنچه که دوست دارید، از چیزهایی که ارزش کمتری دارند دست می‌کشید.
در کتاب «خوب به عالی»، Jim Collins می‌گوید: «اگر بیش از سه اولویت دارید، پس هیچ اولویتی ندارید.»
همینطور که به طور مداوم کیفیت رفتارهای روزانه خود را ارتقا میدهید، چیزی که برای شما از همه مهم‌تر است، همینطور واضح‌تر و واضح‌تر می‌شود. رفتار با کیفیت، چیزی است که وضوح را به وجود می‌آورد. وضوح و تعصب هماهنگ، در کنار هم حرکت می‌کنند. شما در حال حاضر هم می‌دانید که چه کاری باید انجام دهید. شما قدم بعدی را می‌دانید. همین امروز و با حذف کردن یک چیز منفی، و سپس تمرکز وضوح بیشتر بر روی چیزهایی که اولویت‌های هسته‌ای شما هستند شروع کنید. بر روی چیزی که شما را هیجان زده می‌کند تمرکز کنید. اگر در حال حاضر تمام جواب‌ها را ندانید، مشکلی ندارد. در نواحی عمومی قدم بردارید، و بینش‌های شما واضح خواهند شد، انگیزه و اعتماد به نفستان افزایش خواهد یافت، و تعصب شما در هم آمیخته خواهد شد. حذف کردن چیزهایی که شما را به جهت اشتباهی می‌برند، نحوه افزایش تعصب هماهنگ برای خود است.
آخرین باری که شکست خوردید کی بود؟
اگر آماده نیستید که اشتباه کنید، هیچ وقت به چیز با ارزشی نخواهید رسید.
اگر شما یاد نمی‌گیرید، تعصب ندارید. اگر شکست نخورید، یاد نمی‌گیرید. شکست، در واقع یک بازخورد است. بازخورد، وضوح می‌آورد. وضوح، اعتماد به نفس می‌آورد. اعتماد به نفس، از قبول داشتن خود می‌آید. اعتماد کردن به خود شما را قادر می‌سازد تا راه‌های مختلفی را خارج از محدوده فعلی خود امتحان کنید. امتحان کردن راه‌های خارج از محدوده فعلی خود، نحوه تکامل و خروج از الگوهای سرکوب شده و ناخودآگاه است.
در ۱۲ ماه اخیر، به چه صورت‌هایی به طور مثبت تغییر کرده‌اید، یا کاملا برای این هدف زندگی کرده‌اید؟
اگر تغییر نمی‌کنید، به چیز مهمی متعهد نیستید. تعهد نیاز به دگرگونی دارد. اگر نیاز ندارید که برای چیزی بزرگ‌تر از خود تغییر کنید، پس نمی‌دانید که عشق چیست. شما همچنان بیش از حد بر روی خود متمرکزید.
افرادی که دغدغه فکری خود هستند، باور ندارند که باید تغییر کنند. آن‌ها فکر می‌کنند که دنیا باید خود را در اطراف آن‌ها شکل دهد.
مردمی که متعهد و متعصب هستند، یادگیران خوبی هستند. آن‌ها به چیزهایی که از همه چیز برایشان مهم‌تر هستند، خدمت می‌کنند و از موهبت‌های خود برای دگرگونی گروه خاصی از مردم استفاده می‌کنند. آن‌ها برای کار کردن نیازی به اراده ندارند. آن‌ها همینطور به سمت جلو کشیده می‌شوند و نمی‌توانند متوقف شوند. آن‌ها واقع‌گرا هستند؛ زیرا خود را بالا برده‌اند. زندگی آن‌ها به قدری از هدف غنی است که معمولا حرفی برای گفتن ندارند.
اگر شما رشد نمی‌کنید، پس زندگی نمی‌کنید. انسان‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که تکامل یافته و رشد کنند. گیر کردن در حلقه اعتیاد و احساسات ناسالم، چیزی نیست که برایش طراحی شده بودید. شما طراحی شده‌اید تا فراتر از درد خود گسترش بیابید، و از آن بهبود بیایید و از چیزی که یاد گرفته‌اید برای کمک به دیگران استفاده کنید.
دنیای خارجی شما، تا چه حدی با افکار، احساسات و رویاهای داخلی شما تطابق دارند؟
ذهن و جسم، به هم متصل هستند. وقتی که یکی از آن‌ها را تغییر میدهید، دیگری را نیز تغییر میدهید. محیط شما، انعکاسی از اعتماد به نفس شماست.
محیط فعلی شما چقدر قدرتمند است؟
محیط و دنیای خارجی شما تا چه حدی به شما الهام می‌بخشد؟
آیا موقعیت شما نیاز دارد که به ارتفاعات صعود کنید؟
آیا خود را در موقعیتی قرار داده‌اید که شما را هیجان زده کند؟
آیا می‌دانستید که میتوانید از طریق رفتار و تصمیمات قدرتمند، سریعا محیط خود را تغییر دهید؟
آیا می‌دانستید که میتوانید محیطی بسازید که به طور مداوم می‌خواهد شما در بهترین حالت خود باشید؟
در جهت تغییر کردن، شما دو انتخاب دارید. یا فراتر از محیط و احساسات فعلی خود رفتار می‌کنید، یا محیطی بسیار بالاتر از محیط فعلی خود می‌سازید که شما را مجبور می‌کند تا بلند شوید.
هر دوی آن‌ها ضروری هستند.
به طور مداوم، شما باید در حال عمل کردن، فکر کردن و زندگی کردن فراتر از شرایط فعلی خود باشید. همچنین به طور مداوم باید خود را با مردم، پروژه‌ها و مسئولیت‌ها احاطه کنید.
روابط شما با افراد کلیدی در زندگی خود در حال بهتر شدن هستند، یا بدتر شدن؟
اگر روابط کلیدی در زندگی شما به شدت خسته کننده و پیچیده می‌شوند، احتمالا تعصبی دارید که تبدیل به دغدغه فکری می‌شود. شما موارد مهم را در اولویت قرار نمی‌دهید. شما شدیدا از تراز خارج شده‌اید.
اگر تعصب هماهنگ دارید، رابطه شما با افراد کلیدی در زندگی خود بهتر خواهد شد، زیرا خودتان به عنوان یک شخص در حال بهتر شدن هستید.
همینطور که شما از طریق تعصب و رشد جامع خود، به عنوان یک شخص گسترش می‌یابید، بیشتر به خانواده و دوستان خود اهمیت خواهید داد. شما بخشنده و محتاط خواهید بود. شما اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و قدرتمند‌تر خواهید بود، و خانواده و دوستان خود را کمک خواهید کرد. شما بهتر گوش خواهید داد، بسیار درگیرتر خواهید بود، جایی که هستید خواهید بود، اما یاد خواهید گرفت که در یک وضعیت متحرک زندگی کنید. هر چه در رفتارهای روزانه خود هماهنگ‌تر و متجانس‌تر باشید، بیشتر در لحظه زندگی خواهید کرد.
شب‌ها به خوبی می‌خوابید، یا درباره کاری که باید به طور متفاوت انجام دهید فکر می‌کنید؟
خواب خوب، انعکاسی از یک آگاهی واضح است. وقتی که به طور آگاهانه زندگی می‌کنید، خوب استراحت خواهید کرد. خواب شما خوب و مفید خواهد بود. رویاهای شما زنده و خاطره‌انگیز خواهند بود. ناخودآگاه شما به طور مداوم کش خواهد آمد و گسترش خواهد یافت؛ زیرا یاد گرفته‌اید که در خواب به آن جهت دهید.
خواب، احتمالا پربارترین وقت از روز یک نفر است. خواب زمانی است که مغز برخی از بهترین کارهای خلاقانه و یادگیری‌های خود را انجام می‌دهد. اما اگر نمی‌توانید به خواب عمیق فرو بروید، پس روزتان چیزی که می‌توانست، نخواهد بود.
زندگی شما در حال بهتر شدن است، یا بدتر شدن؟
به طور ساده، زندگی شما در حال بهتر شدن است، یا بدتر شدن؟ اگر در طی گذر زمان بدتر می‌شود، پس احتمالا تعصبی دارید که تبدیل به دغدغه فکری می‌شود. وقتی که یک تعصب هماهنگ دارید، زندگی شما همینطور بهتر می‌شود. شما بهتر می‌شوید. سلامت شما بهتر می‌شود. روابط شما بهتر می‌شوند. وضعیت مالی شما بهتر می‌شود. محیط شما بهتر می‌شود. زندگی شما به طور مداوم بیشتر بر روی چیزهایی که بیشتر اهمیت دارند متمرکز می‌شود. شما درک می‌کنید که اکثر چیزها اصلا اهمیتی ندارند، و شما استانداردهایی دارید که برای اکثر چیزهایی که دنیا در مقابلتان دارد کافی هستند.
دکتر Barry Schwarts یک کتاب شگفت‌انگیز به نام «پارادوکس انتخابات: چرا بیشتر، کمتر است» نوشت. او بر پایه تحقیقات خود بر روی تصمیم‌گیری، به این نتیجه رسید که بهترین تصمیم گیران به طور فعالانه تقریبا تمام انتخابات را از زندگی خود حذف می‌کنند.
بهترین تصمیماتی که شما میتوانید بگیرید، تصمیماتی هستند که اکثر گزینه‌ها را از بین می‌برند.
اکثر تصمیمات، گزینه‌های بدی هستند. داشتن گزینه‌های بیش از حد، «خستگی تصمیم»، یا «تخلیه قدرت اراده» را به وجود می‌آورد. قدرت اراده پاسخگو نیست! به جای این که به آن تکیه کنید، عمدی کار کنید. تصمیمات قدرتمندی بگیرید که انتخابات حواس‌پرت کن را از بین می‌برند. به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشید که قایق‌های خود را بسوزانید. تعهدات واقعی ایجاد کنید. بر روی خود سرمایه‌گذاری کنید. شجاع باشید.
به این صورت میتوانید زندگی خود را بهتر کنید. شما با هدف عمل می‌کنید. رفتار شما، چیزی است که شما را می‌سازد. دنیا همینطور شما را به چالش می‌کشد تا ماموریت خوود را فدای اعتیاد‌های احساسی به مانند وابستگی به دوپامین کنید.
احساسات خود را صاحب شوید.
زندگی خود را صاحب شوید.
هر روز آن را بهتر کنید.
یک زندگی هماهنگ و قدرتمند را بگذرانید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید