۵ اصل مهم برای توسعه دهنده بهتر بودن و تلاش در زندگی

استیو جابز گفته است:« به جای نگران بودن در مورد اتفاقات دیروز، بیایید فردا را بسازیم.»

اکثر ما می‌خواهیم به یک توسعه دهنده بهتر تبدیل شویم. بیشتر مردم تصور می‌کنند که برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده بهتر باید مهارت‌های فنی بیشتری را یاد بگیرند. هر چه بیشتر بهتر، اما آن‌ها نکته مهمی را در اینجا فراموش کرده‌اند. هیچ چیزی پایدار نیست.

من آن را به سختی یاد گرفتم، چون همیشه خسته و گیج بودم. هنگامی که تصمیم گرفتم کمی استراحت کرده و به چیزهای مهم فکر کنم، آن مسائل نیز تغییر کردند. از آن روز به بعد من با روی باز پذیرفتم که تمام چیزهایی که تصور داشتم درست است اشتباه بود. این یک دوی معمولی نیست، این یک دوی ماراتن است و شما باید قبل از اینکه دیر شود به این موضوع پی ببرید.

گاهی اوقات برای اینکه بفهمید چگونه یک کار را به درستی انجام دهید، باید اشتباهی بزرگ را مرتکب شوید. امروز به این جایگاه رسیدم چون آن روز سعی کردم خودی نشان دهم. آن روزها کارهای من بسیار زیاد بود و من نمی‌توانستم از پس همه‌ی آن‌ها برآیم. علتش حجم بالای کارها نبود، این من بودم که همیشه در حال دویدن بودم. بگذارید صادقانه بگویم که این حرکت اصلاً هوشمندانه نبود.

استی لودر گفته است:« من هرگز رویای موفقیت را ندیدم، من برای رسیدن به آن تلاش کردم.»

شما باید نحوه‌ی یادگیری را بیاموزید

از زمان جوانی به ما یاد داده‌اند که نباید مرتکب هیچ اشتباهی شویم و تا جای ممکن از آن اجتناب کنیم. والدین و معلمان به ما آموخته‌اند که فلان کار را انجام ندهید یا باید فلان کار را انجام دهیم. جامعه به عقاید ما شکل داده است. جامعه می‌گوید که اشتباه کردن غلط است، هر چیز ناراحت کننده‌ای بد بوده، هر چیزی که معمولی نیست شما را متفاوت می‌کند و متفاوت بودن زشت و غیرقابل قبول است.

حقیقت این است که آن‌ها واقعاً متوجه این موضوع نمی‌شوند.

شما باید چگونه یاد گرفتن را بیاموزید. بیشتر مردم تصور می‌کنند که تنها می‌توان دانش را از طریق کتاب‌ها و دانشگاه‌ها آموخت. اما نبرد واقعی در خارج از این میدان است، نبرد در مقابل دنیای واقعی است. زندگی کردن تماماً در مورد بقا، لذت بردن و انتخاب‌های شخصی است.

زندگی در یک حالت پیش فرض را کنار بگذارید و نحوه یادگیری را بیاموزید.

یک چیزی به نام الگو وجود دارد که می‌توان چیزها را در آن متفاوت دید، اما اگر از دید وسیع‌تری به آن نگاه کنید همه چیز را یکسان خواهید دید. وقتی بتوانید آن را مشاهده کنید، می‌توانید هرآنچه را که می‌خواهید بیاموزید. می‌توانید طرح‌های مناسب را اجرا کرده و از اصول مشابهی پیروی کنید.

چون در جوانی قصد داشتید دکتر، پرستار یا مهندس شوید بدین معنا نیست که نمی‌توانید شخص دیگری باشید. اگر بتوانید پزشک شوید، فضانورد شدن هم امکان‌پذیر است. اینکه این دو در رشته‌های متفاوتی هستند اهمیت ندارد، اصل در اینجا یکسان است. شما فقط باید سخت درس بخوانید، هوشمندانه کار کنید و آن را به سادگی عملی کنید.

تمام چیزی که می‌توانید در مدرسه یاد بگیرید همین است. اما استفاده از این دانش در دنیای واقعی و زمینه‌های متفاوت همان کاری است که همه‌ی ما باید آن را انجام دهیم.

گاهی اوقات فقط باید به عقب برگردید و به همه چیز فکر کنید. شما از اینکه همین روش ساده می‌تواند همه چیز را تغییر دهد متعجب خواهید شد. گاهی اوقات وقتی طرز دید خود را تغییر می‌دهید، چیزهایی که به آن نگاه می‌کنید نیز تغییر خواهند کرد. صرف نظر از اینکه چه رشته‌ای را در دانشگاه انتخاب کرده‌اید، اگر بخواهید توسعه وب را دنبال کنید هیچ چیزی نمی‌تواند مانع شما شود. شما می‌توانید یک پزشک و هم یک توسعه دهنده باشید. شما می‌توانید هم فروشنده و هم توسعه دهنده باشید. اینکه از کجا می‌آیید هیچ اهمیتی ندارد، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که شما موفق شدید به هدف خود برسید؛ پس دست از بهانه آوردن بکشید و کاری را که باید انجام دهید.

در دنیای توسعه نرم‌افزار، یک یا دو زبان برنامه نویسی اول شما می‌تواند چالش برانگیز باشد. اما زمانی که نحوه کار کردن با زبان‌های برنامه نویسی را یاد بگیرید، همه‌ی موارد دیگر به راحتی قابل درک خواهند شد. گرفتن نمرات خوب می‌تواند سبب موفقیت شما در دانشگاه شود، اما استفاده از دانش شخصی در دنیای واقعی یا استفاده از آن برای خلق چیزهای جدید همان چیزی است که می‌تواند شما را در زندگی به موفقیت برساند.

صدای اینترنت بسیار بلند شده است، پس با دقت گوش دادن را یاد بگیرید

شما باید تفاوت بین هیاهو و صدا را بدانید. همه در حال صحبت کردن هستند، چون مردم می‌خواهند شنیده شوند. همه‌ی ما فکر می‌کنیم چیزی برای گفتن داریم، اما اکثرا آن‌ها تنها هیاهو هستند. مردم در اینترنت چیزهای زیادی را فروخته‌اند تا فقط بگویند که ما هم فروشنده هستیم. اجازه ندهید این موارد شما را گول بزند. برخی از آن‌ها حتی خود را میلیاردر و یا موفق خطاب می‌کنند، بنابراین باید بسیار مراقب باشید.

افراد واقعاً موفق در این مورد رجزخوانی نمی‌کنند. آن‌ها در انجام کارهای خود زیاده‌روی نمی‌کنند، زیرا می‌دانند که واقعاً چه کسی هستند. اشخاصی در اینترنت وجود دارند که  فروش دوره و یاد دادن برنامه نویسی از شما مبالغ بسیاری را می‌خواهند، از چنین افرادی دوری کنید. حقیقیت این است که برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده، نیازی به هزینه‌های بسیار نیست.

منظورم این نیست که شما نباید هیچ هزینه‌ای کنید، شما باید در زمان مناسب روی مهارت خود سرمایه‌گذاری کنید. اگر یک تازه‌وارد هستید، باهوش عمل کنید زیرا یک توسعه دهنده خودآموز واقعاً وجود دارد. مردم ما را خودآموز صدا می‌زنند چون ما به تنهایی کدنویسی را یاد گرفتیم. ما اینگونه اولین شغل توسعه‌دهندگی خود را بدست آوردیم.

بروید و مدرسان برنامه نویسی را پیدا کنید، تکالیف خود را انجام دهید و در مورد آن تحقیق کنید. بفهمید که آیا آن‌ها واقعی هستند یا تنها زمان شما را هدر می‌دهند. من توسعه‌دهندگان پر ادعای زیادی را دیده‌ام که در اینستاگرام عکس‌های بسیاری را ارسال کرده‌اند. آن‌ها ادعا دارند که این وبسایت‌های موفق را ایجاد کرده‌اند و از مردم می‌خواهند که برای آموزش و مربیگیری به آن‌ها پیام بدهند.

شما نمی‌توانید چیزی که نمی‌دانید را آموزش دهید. اگر در این باره جدی هستید، بهتر است بهترین توسعه‌دهندگان ارشد را دنبال کنید. افرادی را دنبال کنید که به گفته‌های خود عمل می‌کنند. با این روش می‌توانید واقعاً به یک توسعه دهنده موفق تبدیل شوید.

با این حال اگر می‌خواهید عکاس خوبی شوید، همان موارد نامناسب را دنبال کنید. مطمئناً آن‌ها با استفاده از کارهای دیگران چیزهای زیادی را به شما خواهند فروخت. اگر می‌خواهید هزینه کنید، مطمئن شوید که ارزشش را خواهد داشت. شما باید به دنبال بهترین‌ها باشید.

شما به تغییر دیدگاه احتیاج دارید

چون شما همیشه این کار را با این روش انجام داده‌اید دلیل نمی‌شود تا احمقانه نباشد. به همین دلیل باید در بازه‌ای از زمان خودتان را از جمعیت اطراف خود جدا کنید. در بعضی از مواقع باید بین خودتان و سایر جهان مرزی را قرار دهید تا بتوانید بهتر ببینید، عمیق‌تر بفهمید و هدف بزرگتری را پیدا کنید.

هر چیزی که به شما یاد داده شده را قبول نکنید. اعتقادات یک شخص حقیقت را به وجود نمی‌آورد. این اعتقادات تنها دیدگاه او می‌باشد و شما باید از این موضوع مطلع باشید. می‌توانید به آن‌ها گوش دهید، اما همیشه موظف به موافقت با آن‌ها نیستید. این بدان معنا نیست که آن‌ها اشتباه می‌کنند، شما فقط باید خودتان فکر کنید. می‌توانید حقیقت آن‌ها را گسترش داده و واقعیت پشت آن را کشف کنید. شاید چیزهای بیشتری در پشت پرده وجود داشته باشد که سایر افراد نتوانستند آن را ببینند.

در سال‌ها و حتی دهه‌های گذشته، کسب یک شغل مناسب بدان معنا می‌بود که شما موظف به داشتن مدرک بودید. اگر فقیر به دنیا می‌آمدید باید همچنان فقیر می‌ماندید. وقتی به این موضوع فکر می‌کنید، با خودتان می‌گویید که آن‌ها چه کسی هستند که همچین تصمیمی را بگیرند؟

 امروزه برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده نرم‌افزار دیگر نیازی به مدرک علوم کامپیوتر ندارید. داشتن مدرک پزشکی بدان معنا نیست که شما نمی‌توانید یک توسعه دهنده نرم‌افزار شوید. شما می‌توانید به فرد دلخواه خود تبدیل شوید، فقط سعی نکنید کسی که نیستید باشید. توسعه‌دهندگان خودآموز همیشه به خودشان شک دارند و از خود می‌پرسند که آیا واقعا توسعه دهنده هستند یا تنها تظاهر می‌کنند. چون شما روز بدی را سپری کردید بدین معنا نیست که انتخاب‌های اشتباهی را انجام داده‌اید. گاهی اوقات مشکل خود ما هستیم. ما در تضعیف اعتماد به نفس خودمان بسیار مهارت داریم.

شکست را بپذیرید و بگذارید در یک کار بد باشید

برای خوب شدن ابتدا باید بد باشید. باید بدانیم که صرف نظر از تلاش‌هایی که می‌کنیم، زمان‌هایی وجود دارد که همه چیز کارساز نخواهد بود. پایان معمولاً به معنای یک شروع جدید است، ما فقط تصمیم گرفتیم همچین طرز فکری را دنبال نکنیم. زمان‌هایی وجود خواهد داشت که در آن‌ها باید از پایین‌ترین سطح شروع کنیم. همیشه کوه‌هایی بلندتر از ما در مسیر وجود خواهند داشت و اگر این مسائل را قبول نکنیم، همیشه می‌ترسیم و در کارهای خود گند می‌زنیم.

احساسات شما کاملاً طبیعی هستند. همه‌ی ما در سفر توسعه‌دهندگی خود احساساتی مشابه داریم. تمام آن زبان‌های نامفهوم به زودی قابل فهم می‌شوند، همه چیز مثل روز روشن می‌شود و تمام آن مسائل دشوار آسان خواهند شد. شما هنوز به آن سطح نرسیدید تا این مسائل را ببینید، به همین خاطر است که باید موارد دشوار زیادی را تجربه کنید. این تنها یک آماده‌سازی برای چیزی بزرگتر است.

از اینکه در بین دیگران قرار بگیرید نترسید. به خودتان اجازه‌ی اشتباه کردن دهید. این اصلاً عیب ندارد چون ما برای رسیدن به رشد باید چیزهای بسیاری را پشت سر بگذاریم. اگر نتوانیم تجربه کنیم، نمی‌توانیم بفهمیم که چه کسی هستیم. فقط آزاد باشید و زندگی را آشکارا تجربه کنید.

اشتباه کنید، ریسک کنید، زندگی خود را ادامه دهید و فقط خودتان باشید.

ضعیف‌ترین فرد تیم بودن قطعاً برایم سخت بود. اما همین ضعف سبب شد تا به کارهای خود ادامه دهم. بیشتر اوقات وقتی احمق‌ترین فرد حاضر در یک جمع هستید، یعنی در جای درستی قرار دارید.

خودتان را ارتقا دهید

هرگز نمی‌توانید تصمیم بگیرید که چه چیزهایی در هنگام تولد به شما داده می‌شود. شما فقط باید طبق آن داده‌ها زندگی کنید و این یک حقیقت است. با این حال این فقط نقطه شروع شماست، مابقی کارها به انتخاب‌های شما در زندگی بستگی دارد.

اگر سال‌هاست که به عنوان توسعه دهنده کار می‌کنید، هرگز از یاد گرفتن دست نکشید. من تا به امروز ارزش واقعی یادگیری را درک نکرده بودم. مهارت‌ها و عادات یادگیری مداوم جزو بهترین توانایی‌هایی است که من از بابت آن شکرگزار هستم.

یادگیری مداوم و روزمره به یکی از هنجارهای من تبدیل شده و من دلیل مناسبی برای تغییر آن نمی‌بینم. محرک بودن یکی از ذهنیت‌هایی است که باید بیشترمورد توجه قرار گیرد. بسیاری از مردم ارزش ارتقای شخصی را نمی‌دانند. وقتی تکنولوژی شروع به خوردن وظایف تکراری کند، مردم تازه متوجه ارزش واقعی یادگیری و کسب مهارت خواهند شد.

صادقانه بگویم، آینده فناوری من را می‌ترساند. مخترعین و میلیاردرها برای از بین بردن وظایف تکراری و پیچیده هزینه‌های زیادی می‌کنند. مثلا امروزه یک پهباد ساده جای یک خلبان و فیلمبردار را پر می‌کند. به ده یا بیست سال دیگر فکر کنید، در آن زمان تکنولوژی قادر به انجام چه کارهایی خواهد بود؟

زندگی زمانی متوقف می‌شود که شما از رشد کردن دست بکشید.

منبع