آیا اینجا افرادی هستند که علایق عجیب و غریب و نا آشنایی داشته باشند؟ احتمالا از آن دسته افرادی نیستید که دوست دارند سَر تمام بطری های دنیا را جمع کنند و با آن ها چیزی بنویسند؟ و یا شاید از آن دست که قطعات مختلف کامپیوتر قدیمیشان را با هم تلفیق می کنند و یک وسیله دست ساز جدید می سازند؟
بیخیال! شما طراح هستید، قطعا عادت های مخصوص به خودتان را دارید.
اگر به عنوان یک طراح هر کدام از این کارها را انجام می دهید که عالی است، اما اگر اینکارها را انجام نمی دهید، بهتر است به دنبال چیزی بگردید تا بتوانید با دیگران به اشتراک بگذارید.
پروژه هایی که در حال کار کردن روی آن هستید مطمئنا بسیاری از اوقات برایتان جالب و اثر بخش است، البته باید بگویم که این حس را می توان در مشتری ها نیز یافت. داشتن یک پروژه خفن و باحال در کنار نمونه کارهای دیگرتان بسیار در موفقیتتان کمک می کند.
کشیدن نمودار برای موفقیتهای آینده
انجام دادن یک پروژه کاری جالب، شما را از استرس های کاری و فشارهای عصبی دور می کند و از جهتی دیگر شوق شما را برای انجام کار بیشتری برمیانگیزد. جدای از آن شما به سادگی می توانید دوره کاری موفقی را سپری کنید. فکرش را بکنید که شما یک فریلنسر هستید و تنها روی آن فکر می کنید که زودتر باید پروژه تان را تحویل دهید. در این صورت مطمئنا ۹۹ درصد کارکرد حرفهایتان را از دست می دهید. از خودتان بپرسید که واقعا چه چیزی از دنیای طراحی انتظار دارید، می خواهید چه کار کنید؟ بهتر است تمام هدفهای بزرگی را در نظر بگیرید و شوق و علاقه خودتان را نیز در نظر داشته باشید.
برای تعیین هدفهای واقعی در جریان کاری من یک بازی اختراع کردهام که به آن «برای اینکه» می گویم. برای مثال: شما قصد دارید یک نمونه کار حرفهای بسازید برای اینکه نزد مشتریهایتان جذاب به نظر برسید. شما قصد دارید مشتری های لایق بیشتری به کارتان اضافه شود برای اینکه بتوانید شبکه بیشتری از پروفایل ها را در اختیار داشته باشید و … .
شاید به نظرتان این چیزها خیلی واقعی به نظر نرسند، اما این شمایید که باید به واقعیت تبدیلشان کنید. شما می توانید افراد بیشتری را به عنوان مشتری خود انتساب کنید پس، شما تعداد افراد بیشتری دارید تا به گالری نمونه کارهایتان سر بزنند. این حالت بیشتر شبیه به زندگی یک طراح واقعی است. تنها کافی است یک بار بازی بالا را امتحان کنید در پایان شما به اهدافتان می رسید. این بازی انقدر تکرار می شود تا یک چیز اساسی درون دنیایتان تغییر بکند. دانستن اینکه چرا تمام این جریانات به جلو می روند، کمک بسیار بزرگی به ادامه جریان بازی می کند.
خلاقیت بیشتر، کار خلاقانه بیشتری را جذب می کند
هزاران مشتری با پتانسیل بالا در بیرون وجود دارند که شما می توانید برای آنها کار کنید. چه تعداد از این مشتری ها را نیاز دارید که ثابت کنید کارتان با موفقیت هرچه بیشتر در حال جریان است؟ جواب شما را شگفت زده می کند -تعدادی این مشتری ها کمتر از چیزی است که شما فکر می کنید-.
مشتری های واقعی و ایدهآل افرادی هستند که به دنبال محصول منحصر به فردی می گردند نه یک محصول ساده و آماده. فکر اساسی که باید از کله مشتری شما عبور کند این است که آیا قرار است من امروز شگفت زده شوم؟ حقیقتا بیشتر اوقات مشتری ها با جواب خیر مواجه می شوند. آنها چیزهایی را تحویل می گیرند که قبلا دیدهاند و برایشان هیچ جذابیتی نداشته است.
دلیل این مسئله این نیست که بیشتر طراحان افراد خلاقی نیستند. مردم عادی توانایی زیادی در دورماندن از چیزهایی که خلاقیت بیشتری نسبت به ذهنیت آنها دارد را دارند. به همین دلیل است که آنها همیشه نگران دریافت تاثیر خوب هستند. خب زمانی که شما یک فریلنسر خلاق هستید باید بدانید که برای اثرگذاری بهتر روی مشتری باید از خلاقیت کمتری استفاده کنید.
مردم اغلب اوقات از اینکه در پروژه ها از سلایق و ویژگی های خودشان استفاده کنند، هراس دارند. به نظر من این اشتباه است. من هیچوقت با قرار دادن ویژگی های شخصیتی خود در پروژه هایم مشکلی پیدا نکردهام. در حقیقت این موضوع درست برعکس است. بیشتر اوقات مشتری ها در حال انجام کار نظرات شخصی من را بسیار دوست دارند و در استفاده از آنها بسیار قدردانی می کنند. اگر به مشتری هایمان نظرات خودمان را بگویم مطمئن باشید آنها ناراحت نمی شوند بیشتر اوقات در حقیقت آنها به دنبال مشاور می گردند. خب، چه کسی بهتر از شما؟
چیزی که آنها میبینند را شما دریافت میکنید
مشتری ها تنها با چیزی که شما به آنها تحویل می دهید کار شما را به عنوان یک طراح قضاوت می کنند. اگر در نمونه کارهایتان تنها پروژه های ساده و معمولی وجود داشته باشد، باعث می شوید که مشتری در مورد شما فقط مانند یک طراح معمولی صحبت کند و شما را برای انجام کار خود لایق نبیند.
شما تنها یکبار برای جلب توجه یک مشتری فرصت دارید، به احتمال بسیار زیاد مشتری دیگر سراغتان نمیآید.
خیلی ساده است، کافی است فکر کنید که یک مشتری هستید، چند طراح در لیست انتخاب های شما وجود دارد، به نمونه کارهای وی نگاهی میاندازید، هرکدام به نظرتان بهتر آمد مسلما آن را انتخاب می کنید. درست است؟
اگر چیز زیبایی را به مشتری نشان دهید، پروژه های خوبی نیز به سمت شما نمی آیند. پس از زمانتان درست استفاده کنید و سعی داشته باشید تا چیز مناسب و خوبی را برای مشتریتان بسازید.
در پایان
نمونه کارهایتان فرصتی برای بیان زندگی شخصیتان است. سعی کنید مشتریتان را با دیدن این نمونه کارها هیجان زده کنید. نشان دادن تواناییهایتان بسیار مهم هستند، اما مورد مهم دیگر برای هر طراحی این است که چگونه در رابطه با مشتریها فکر کند. این موضوع حتی از انجام کارهای تکنیکی مهمتر است.
البته، کارهای تکنیکی نیز مهم هستند اما در نظر داشته باشید که از لزومات بعدی کار به شمار می آیند. طراحان باید توانایی درک مشتری و درک نیازهای آنها را داشته باشند. باید بتوانند نظر آنها را جلب کنند. در پایان طراحی موفق می شود که با دارای نمونه کارهای موفق باشد و بتواند مشتری را رضایت مند نگه دارد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید