همسایه هایم می‌گویند که من مثل یک روبات زندگی می‌کنم.
بعد از اینکه سر ساعت همیشگی از خواب بیدار می‌شوم، یک دوش آب سرد می‌گیرم و یکی از لباس های شیک خود را می‌پوشم. نوع غذا و میوه ای که استفاده می‌کنم، ورزشی که انجام می‌دهم و لباس هایی که می‌شورم به نحوی است که انگار از قبل تعیین شده اند. هر چیزی که باقی مانده (مطالعه و نوشتن) را درست طبق استانداردهای ساختاری و زمانی انجام می‌دهم. زندگی من شامل اجرای توالی قابل پیشی بینی شده کارهایی است که خود آنها هم از توالی قابل پیش بینی اقدامات فردی سرچشمه می‌گیرند.
به نظر وحشتناک می‌آید؟
برعکس، روال انجام کارها نه تنها تاثیرگذارتر است، بلکه کیفیت زندگی شما را نیز افزایش می‌دهد.
قدرت اراده
ظرفیت ذهنی ما نامحدود نیست. علاوه بر این، تنها یک منبع از آن وجود دارد. این بدان معناست که هر تصمیمی که می‌گیریم، از منبع محدود قدرت باارزش تفکر ما کم می‌کند. در نتیجه، وقتی ما حجم زیادی از آن را صرف حل مشکلات پیش پا افتاده کنیم، مقدرا کمی از آن برای مسائل مهم در دسترس خواهد بود. طبق تحقیقاتی که بر روی قدرت اراده شده است: حذف انتخاب های غیرضروری از زندگیتان، سبب افزایش عملکردتان در مسائل مهمتر می‌شود. تا می‌توانید انتخاب هایتان را حذف کنید.
این تصادفی نیست که باراک اوباما، مارک زاکربرگ و استیو جابز تصمیم گرفته اند که روش لباس پوشیدنشان را روتین کنند.
"Seth Godin " نویسنده مشهور، به روشی مشابه، الگوی غذایی خود را به عنوان "تصمیمی که من آن را نمی‌گیرم" توصیف می‌کند. هنگامی که افراد بسیار موفق یک رفتار غیر معمول را با ما به اشتراک می‌گذارند، باید به آن رفتار دقت کنیم. این نشان می‌دهد که تمام گفتگوهایی که درباره ی منابع شناختی کرده ایم فقط یک گفتگو نبوده، بلکه واقعیت است.
شما باید انرژی خود را در زمینه هایی که بیشترین تفاوت را ایجاد می‌کنید استفاده کنید. زندگیِ طبق روال، راهی برای رسیدن به هدف و جلوگیری از هدر رفتن توانایی های شما است.
همانطور که نویسنده W.H.Auden گفته است:« روال و روتین در یک انسان باهوش، نشانه ای از جاه طلبی است.»
برنامه ریزی روی رفتارتان
وجود یک الگو در زندگی هم آسان و هم دشوار است. بخش آسانش این است که مانع تصمیم گیری های کم ارزش و ناچیز در آینده می‌شود. بخش سختش هم این است که آینده شما ممکن است به صورت ناخودآگاه وسوسه شود تا در مورد تصمیماتی که در گذشته گرفته اید، سوال بپرسد.
به عنوان مثال ممکن است باطن شب یکشنبه شما از شما، بخواهد که در صبح دوشنبه برای اینکه عالی باشید ساعت ۸:۰۰ صبح بیدار شوید. در حالی که باطن صبح دوشنبه شما ممکن است علاقه ای به عالی بودن نداشته باشد چون آن رختخواب به طرز وسوسه کننده ای راحت به نظر می‌رسد. در چنین مواردی، شما باید از ترفندهای امروزی برای مبارزه با این انحرافات استفاده کنید؛ یعنی محیط اطراف خود را طوری طراحی کنید که رفتار آینده تان مطابق رفتاری باشد که زمان حالتان انتظارش را دارد.
در این سناریو، ممکن است باطن شب یکشنبه با گذاشتن آلارم و قرار دادن گوشی در کشو یا به دور از دسترس، رفتار آینده خود را تغییر دهد. پس باطن صبح دوشنبه مجبور است برای خاموش کردن آلارم بیدار شود. در نتیجه، ماندن در رختخواب دیگر یک گزینه نیست.
خودتان را مجبور می‌کنید؟
دارن هاردی می‌گوید:« تنها راه رسیدن به موفقیت در شما از طریق پیوستگی منظم، عرفانی و غیرجنسیتی است.»
یک روز همسایه ی ژاپنی من گفت که از این استراتژی خبردار شده است و اعتراف کرده است که در برابر آن مقاومت خواهد کرد زیرا این استراتژی به او حس اجبار را القا می‌کند. منظور او این بود که از بین بردن احتمالات رفتاری مثل (چرت زدن) در آینده شخصی شما یک محدوده ناخوشایند در آزادیتان است. هیچکس نباید خود را در آینده به انجام کاری که واقعا نمی‌خواهد، مجبور کند.
بیایید نگاه کنیم تا بفهمیم که با انجام کارهای روتین چه اتفاقی می‌افتد:
اول، هنگامی که طبق رسوم از پیش تعیین شده زندگی می‌کنید، قسمتی از شما، قسمت های دیگرتان را کنترل و اداره می‌کند. این اشتباه است که چنین حکومتی را به عنوان قدرت اجباری بدانید که شما را وادار به انجام کاری می‌کند. به یاد داشته باشید که در این حکومت شما فرمانده هستید.
دوم، این کاملا درست نیست که باطن صبح دوشنبه واقعا دوست دارد به خواب ادامه دهد. ممکن است همچین تصوری داشته باشد اما واقعا دلش نمی‌خواهد.
چگونه طبق خواسته خود زندگی کنید
طبق روال زندگی کردن یعنی به جای تسلیم شدن در برابر لذت های زودگذر، تصمیمات بلند مدتی بگیرید که زندگی شما را مطابق علایق شما شکل می‌دهد. با آگاهانه سامان دادن به رفتار خود، رفتار مطلوب و مناسبی از خود بروز میدهید. این به نوبه خود یعنی زندگی شما طوری می‌شود که طرحش را کشیده بودید و همان شکلی می‌شود که همیشه آرزویش را داشته بودید.
شما مجبور به انجام کار خلاف اراده خود نیستید، اگر بعضی اوقات دیگران چیزی به شما می‌گویند به خاطر این است که می‌خواهند خواسته های واقعیتان را به شما یادآور شوند. طبق روال زندگی کردن یعنی شما نمی‌توانید کاری را انجام بدهید که تمام روز به انجامش فکر می‌کنید. با این حال، تضمین می‌کند که زندگی شما همانطوری که شما انتخاب کرده اید می‌شود چون رفتار شما با اهداف درست هماهنگ خواهد شد. طراحی زندگی به این معناست که برای رسیدن به رویاهای خود به طور کامل پاسخگو باشید.
عادت ها زندان شما نیستند. در عوض، به شما این توانایی را می‌دهند تا آزادانه عمل کنید. همانطور که جاکو ویلینک، عضو نیروی دریایی ایالات متحده به ما یادآوری می‌کند:
« نظم و انضباط مساوی با آزادی است.»
چطور یک زندگی بی معنی داشته باشیم
اگر به خودم اجازه دهم که توسط شوکه ها و ضربه هایی که مرا از هدفی که دنبال می‌کنم دور کنند، باید بیخیال رسیدن به زندگی پرمعنایی که نقشه اش را کشیده بودم شوم. با این کار تمایزی بین اراده و تمایلات لحظه ای من وجود نخواهد داشت. به راستی، وجود من در این دنیا چقدر ارزشمند است؟
وقتی واقعا می‌خواهید به چیزی دست پیدا کنید، مجبور کردن خودتان برای دستیابی به آن واقعا حس خوبی دارد. از سوی دیگر، جدی نگرفتن آرزوهای بلند مدت، سبب شکستن تعهداتی می‌شود که با خود بسته اید. هر بار که این کار را انجام میدهید، تسلط شما روی کارها کاهش پیدا می‌کند. انتخاب وسوسه به جای علاقه مثل این می‌ماند که به معشوقه خود قول دهید تا زمانی وفادار می‌مانید که به کس دیگری علاقه مند نشوید.
مسئولیت زندگی خود را به گردن بگیرید
توجه به زمان، روش و نوع کاری که قصد انجامش را دارید، به شما کمک می‌کند تا تاثیرگذار تر عمل کنید. در بسیاری از زمینه های زندگی، این ترفند به شما کمک می‌کند تا عملکرد بهتری داشته باشید.
طبق گفته های روانشناس معروف ویلیام جیمز:
«هر چه جزئیات بیشتری از زندگی روزمره خود را درک کنیم، قدرت ذهنی ما برای انجام کارهای متناسب با آن افزایش پیدا می‌کند.»
با استفاده از ظرفیت محدود تفکر خود در مواردی کم اهمیتی مثل نوع خوراک یا محل بازی و یا تمرین کردن، منابع موجود برای فعالیت های ضروری و مهم را هدر میدهید و با این کار عملکردتان در بخش های مهم زندگی کاهش پیدا می‌کند. با درست رفتار کردن، می‌توانید از این تله بگذرید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید