یلدا ادامه داره... ❤️ ۴۰ درصد تخفیف همه دوره‌ها
استفاده از تخفیف‌ها
علاقه داشتن یا نداشتن به برنامه نویسی
سلام دوستان
من حدود ۱سال هست که با برنامه نویسی آشنا شدم...
۱۷ سالمم هست
شروع کردم به تحقیق و بعد یادگیری رو شروع کردم و همینطور شاخه به شاخه پریدم که باعث شد بفهمم،"احتمالا" از موبایل خوشم میاد و برنامه نویسی موبایل رو دوست دارم
۶ماهی هست که یادگیری رو شروع کردم،اما نه پیوسته!!
چرا؟
من کلی ذهنیت و تفکر منفی و غلط دارم که واقعا خیلی ازشون خستم
۶ماهه که ۱ هفته سفت میگیرم،۳هفته شل شلم!
چطور؟
هر دفعه که شروع کردم،یه ترس و فکر منفی میاد سراغم،
میخوام ببینم چین اینا، نمیفهمم اصلا
۱-ترس اینکه این کار علاقه واقعی من نباشه:
من یه تفکری دارم،اینکه کاریو که شروع میکنم باید علاقه واقعیم باشه،وگرنه کار نمیکنم
من احساس میکنم که این کار رو دوست دارم،اما گاهی اوقات میگم از کجا معلوم در حال گول زدن خودم نیستم؟!
۲-ترس اینکه نتونم انجامش بدم/یادش بگیرم
و آخرین چیز
میگن برنامه نویسی یعنی حل مسئله
حقیقتش من توی سایت هایی مثل Quera که میرم،مسائل رو که میبینم،علاقه ای به حلشون ندارم
اما ۲ حالت برام وجود داره:
۱-اینکه چون بلد نیستم حلشون کنم اینطورم
۲-اینکه واقعا علاقه ندارم!!
ببخشید که خیلی زیاد شد🌹
گزینش سوالات
گفت و گو های مرتبط
دسته بندی سوالات
تگ‌های محبوب
به نظرم مشکل، طرز فکرتون نسبت به برنامه نویسی هستش.
منم مثل شما بودم. من 3 ساله با برنامه نویسی آشنا شدم.
مثل شما همش تو این مدت هی ی هفته سخت میگرفتم و دوباره کلا سراغ برنامه نویسی نمیرفتم.
ولی بعدا فهمیدم که طرز فکرم نسبت به برنامه نویسی اشتباهه.
فکر میکردم برنامه نویسی چیز سختیه. مثلا فلان پروژه رو میدیدم میگفتم عمرا بتونم اونو بنویسیم.
یا مثلا ی کدی رو میدیدم و حالیم نمیشد.
اینجوری فکرا میومد به سرم و نا امید میشدم.ولی باید این دید رو نسبت بهش عوض کرد.
بعد فهمیدم که اون کد توسط ی شخص یا اشخاص دیگه با منطق برنامه نویسی خودشون نوشته شده و این طبیعیه که ما همه کداشو نفهمیم.
نباید به این فکر کنی که فلان مسئله رو نمیتونی حل کنی. اگه مسئلش به درد به خور نیس پس لازم نیس حتما اونو بلد باشی.
بهترین برنامه نویس ها هم تو ذهن خودشون میدونن بالاخره چیزی هست که بلد نباشن.
نمیشه همه چیو دونست. چون کامپیوتر و برنامه نویسی ی رشته بسیار گستردست. قرار نیست همه چیو آدم بلد باشه.
باید از برنامه های کوچولو شروع کرد.
هیچ پروژه ای ی شبه موفق نشده.
من مثلا وقتی ی برنامه کوچولو مینویسم لذت میبرم. حتی اگه کاربردی هم نباشه. احساس میکنم جادو میکنم.
دیدم نسبت به برنامه نویسی همین لذتیه که میبرم.
پس باید لذت برد.
موفق باشید!
سلام
دقیقا حرف های دوستمون درسته، هر مسئله ی که میبنی که نباس حلش کنی.
حالا یکسری جاها باید سخت کوشش کنی بعضی مسائل رو حل کنی ولی اگر کاربردی برات نداره نیاز نداره حل کنی.
سایتی که هم اسم بردی Quera منم با این همه سابقه کار نمیتونم حل کنم راستش اصلا چیزی که به کارم نیاد اصلن سمتش هم نمیرم
کارهای که میخوام و دوست دارم رو سعی و تلاش میکنم یادبگیرم.