یادگیری php

سلام دوست عزیز
پیشنهاد من اینه با توجه به اینکه شما هنوز یک ماه بیشتر نیست php رو شروع کردی سریع نرو سراغ پروژه اول مقدمات رو بشین قشنگ یاد بگیر چند بار تمرین کن یکم که روی اونا مسلط شدی برو سراغ مینی پروژه های کوچیک
از خودت توقع نداشته باش بتونی بار اول و بدون خستگی همه ی الگوریتم ها رو حل کنی کم کم باید مهارت حل مساله تون بالا بره و این بالا رفتنه مستلزم تمرینه و زمانه
شما الان توی یه موردی مشکل داشته باشی مطمئنا با تمرین و حل اون مورد، مورد های دیگه رو هم سریع تر حل میکنی.
پس عجله نکن و برای تمرین سعی کن اون رو به بخش های کوچیک کوچیک تقسیم کنی و اول اونایی که برات راحت تره رو حل کن مثلا بهت میگن الگوریتم تشخیص اعداد اول رو بنویس شما اول باید ببینی اعداد اول چیه؟ بعد باید بگی خب ورودی رو چطوری بگیرم و.... کم کم مراحل رو تکمیل کن از سایت هایی مثل stackoverflow هم میتونی زمانی‌ که به باگی خوردی کمک بگیری
یادت یاشه فقط جا نزن مهارت حل مساله به مرور زمان بوجود میاد...
از دوره های پروژه محور هم کمک بگیر چون باید همیشه ببینی یه برنامه نویس بهتر خودت چطوری کد میزنه تا روشش رو یاد بگیری بعدش خودت میتونی مثال مشابه رو حل کنی این به من خیلی کمک کرده
موفق باشی

@mjokarr سلام و عرض ادب خدمت اقا محمد جوکار عجب پاسخی دادی دمت گرم خیلی انرژی گرفتم ازت در کل واقعا برنامه نویسی دنیای پر چالشی هست و باید خیلی صبر کرد تا بتونی به هدفی که در برنامه نویسی داری برسی و پشتکار خیلی مهمه در این راه و هم چنین موشق هم خیلی تاثیر داره توی این راه وباید خیلی تلاش کرد توی این زمینه ومن عاشق این چیزا هستم درضمن میشه بگی مثلا خودت چطور تمرین میکنی و یاد میگری تابتونی راحت کد نویسی کنی با اعتماد به نفس بالا و پر قدرت بدون ترس من خودم صبح سرکارم عصر که میام میشینم پای تمرینم یکمی سخت هست ولی چون علاقه دارم خستگی برام معنی نداره در کل توصیه نهایت به من چی هست توی این راه ؟

محمدرضا جان کاش میدونستم که اگر چی بگم، بهتر میتونم کمک کنم بهت؛‌ ولی خب، بزار چنتا چیز دلی بگم.

هرکدوممون یه شرایطی داریم، یه گرفتاریایی داریم، یکی خونوادگی یکی اقتصادی یکی... . مهم اینه جا نزنیم توی این بازی.
من دقیقا سختیه کارِ بیرون رو میدونم. اینکه چقدر بده وقتی یه هدفِ والا داری ولی شرایط حالت اجازه نمیده بتونی سریع بری سمتش. مجبوری یه سری چیزارو هندل کنی، بیرون کارتو ادامه بدی.
منم خیلی کم آوردم توی این مسیر، از ماها گنده‌تراشم کم آوردن ولی مهم همونیه که گفتم، این که متوقف نشیم.
یادم نمیره چند سال پیش که ساکن روستامون بودم برای سربازی مجبور میشدم برم شهرستانای اطرافمون. و خب ۲۴ / ۲۴ سره پست میرفتم. اون موقع زمان ما سربازا حقوق چندانی نداشتن متاسفانه و توی ۲۴ ساعتی که آزاد بودم مستقیما خونه نمیرفتم و به جاش برای اینکه بتونم هزینه‌ی آموزشام رو درارم، مجبور بودم توی آفتابِ چله‌ی تابستونِ جنوب کشور، از ۷ صبح تا ۳ عصر برم روی زمینای کشاورزی با پوتین و لباس سربازی کارگری کنم. و چون نه موبایل همراهم بود نه تاکسی‌ای وجود داشت، مجبور میشدم ۶ و نیم صبح که خروجم بود از پادگان، نیم ساعت ۵ کیلومتر رو بدوعم تا برسم سره زمینای کشاورزی.
وقتی ۴ و ۵ عصر میرسیدم خونه، دیگه چیزی ازم باقی نمونده‌ بود تقریبا. خسته، گرسنه، و کلی کار.
تمووومه سعیمو میکردم که بتونم آموزشارو ببینم. هزار بار میگفتم محمد کم نیار کم نیار، حق نداری کم بیاری. همیشه از صبح برگه‌هایی که روش جملات انگیزشیم و آرزوهامو نوشته بودمو در میاوردم و میخوندم. گاهی کل مسیر برگشتن رو اگه تنها میشدم گریه میکردم و میگفتم درستش میکنم.
منم برنامه‌نویسی رو از سن پایین شروعش نکردم که کلی جلو باشم. سنم داشت بالا میرفت، توی خونه نمیشد موند دیگه، هیچ کس هم درکی از برنامه‌نویسی نداشت و همه میگفتن محمد برو سپاه، برو ارتش، برو فلان، برو کوفت برو زهرمار.
اگر هم میگفتم دارم برنامه‌نویسی یاد میگیرم و دیگه آخراشه، بیشتر میزدن توی ذوقم. اییین مسخره بازیا چیه محمد؟ پول توی ای چرت و پرتا هست؟ پاشو بابا برو زندگیتو خراب نکن احمق. و کللللی حرف.

داداش کیه که کم نیاره؟ کیه که گیج نزنه؟ کیه که شرایطش داغون باشه ولی گاهی کمرش خم نشه؟ اما گذشت. اما تموم شد. من دوره‌هامو خریدم. درسته فقط یک‌سال طول کشید تا php رو با مفاهیم بک‌اند تموم کردم ولی گذشت. لاراول رو خوندم و گذشت. از یه روستای داغونِ بی‌ آب و علفِ نزدیک بوشهر، وارد شیراز شدم، جدیدا هم وارد یه شرکت خوب شدم و همه چیز گذشت.
میبینی؟ نمیگم من عالیمااا، میخوام بگم همه‌ی بچه‌هایی که اینجا میبینی دیگه یکم شرایطشون استیبل شده، ممکنه یه داستان اینطوری داشته باشن. میخوام بگم تو هم باید داستان خودتو بسازی. انگیزشی حرف نمیزنم اصلنا، میخوام بدونی که باید درد بکشی، تا یه روزی بالاخره درد نکشی.

و اینکه من چطوری تمرین میکنم:
یه سوال! ما تمرین میکنیم که یچیزیو یاد بگیریم درسته؟
موضوع همینه. هرکسی یه مدلی یاد میگیره. یکی با تکرار زیاد، یکی درجا توی میگیره موضوعو. یه نفر با داکیومنت خوندن و استفاده کردنه ازشه که سریع یادمیگیره، یکی باید براش شفاهی توضیح بدن.
هرررکسی یه مدلیه و تو باید مدل خودتو پیدا کنی. من خودم استعدادم توی همه چیز تقریبا معتدل‌طوره؛ اما بدون خودگنده‌بینی، وارد هرچیزی که شدم اگه اولی نبودم دیگه حداقل جزئی از ۳ نفر برتر میشدم.
و دلیلشم این بود که ترکیبی کار میکردم، آموزش میدیدم. مثلا برای امتحاناتم اول کتاب میخوندم، بعدش کمک‌درسی و حالا میرفتم نمونه‌ سوالای سالای قبلو میخوندم.
برای برنامه‌نویسی مثلا تدریس استاد رو میدیدم، گام به گام پیش میرفتم و پا به پای استاد کد میزدم. بعدشم دوباره از اول خودم میرفتم کل پروژه رو از صفر تا صد بدون استاد بالا میاوردم.
بعضی وقتا به یه مفاهیمی بر میخوری که توی آموزشای استاد نبوده شاید. درجا میپریدم سرچ میکردم و یهو به خودم میومدم که ده تا پنجره‌ی گیت‌هاب و استک‌آورفلو و دابلیو‌تری‌اسکولز و اینا بازه و سه ساعت گذشته، و چقدر چیزای جدید از قبال همون یدونه مفهوم یاد گرفتم.

یا مثلا توی کد نوشتنا به ارور برمیخوردم و دوباره همین داستانِ سرچ کردن شروع میشد که البته انگلیسیتم قوی میشه خود به خود. اگه با سرچ پیدا نمیکردم پیام میدادم به استاد،‌ توی گروه‌ بچه‌های دوره میزاشتم، کامنت میزاشتم زیر ویدئو، پیام شخصی میدادم به منتورا. اصلا سوووراخ میکردم همه رو. ولی مهم برام این بود که به نتیجه برسم، که دیباگ کنم.

خب فکر کنم زیادی دیگه طولانی شد.
جمع بندی و تمام:
۱- مدل خودتو پیدا کن، خودت ببین چطوری بهتر یاد میگیری و همونو برو جلو.
۲- جا نزن، سختیو بپذیر ولی نگاهت به لذتی باشه که میدونی ۲ سال دیگه با تحمل این سختیا میتونی بهش برسی.
۳- با بقیه برنامه‌نویسا ارتباط بگیر. حضوری، آنلاین، همایش، هرچی ...
۴- تا ته هدفتو از الان مشخص کن و برو جلو.

آرزوی موفقیت دارم برات.❤

@mjokarr سلام مجدد خدمت شما اقای جوکار عزیز توی پیام هات گفتی اومدی شیراز درسته من شیراز دارم زندگی میکنم و این خیلی عالی هست و این که درسته هر کس یه شرایطی داره و با هم متفاوت هستند و باید گذروند این مراحل به تا به اون سطحی که میخوای برسی تمام چیزهای که گفتی واقعا همش درسته و منم تقریبا روش یاد گیریم رو دارم پیدا میکنم و ان شالله سفت و سخت بچسبم بهش فقط یک سوال این که میرم سرکار منو عقب نمیندازه از مسیرم درسته من واقعا به برنامه نویسی به شدت علاقه دارم شب و روز همش به برنامه نویسی فکر مکینم خیلی دوست دارم به شدت توی این به جاهای خیلی گنده برسم و حرف های برای گفتن داشته باشم و یک جورایی توی این زمینه نخبه بشم

این که کار کردن بیرون تو رو عقب بندازه یا نه، شدیدا بستگی به خودت داره. با یه دوره‌ی خوب، تلاش مستمر و روزی ۳ ساعت تمرین، میتونی یساله php و مهندسیه بک‌اند رو ببندی.
وقتی میگم مهندسیه بک‌اند، یعنی جد و آباد بک‌اند رو بتونی با php بالا بیاری، هندل کنی و ..

از طرفی، اینم که باید کارِ بیرونت رو ادامه بدی یا خیر، باز هم به تو و شرایطات وابسته‌ست. خب یادگیریه برنامه نویسی راهی نیست که یک شبه و یک ماهه و سه ماهه بشه به انتهاش رسید. و ممکنه بعضیا وابسته به شرایطشون نتونن ۶ ماه/یسال توی خونه بمونن و کار نکنن و پولی نداشته باشن.
بشین فکر کن به یه اشتراک بین کار و آموزشت برس.
خیلیا اگر خونشون از ابتدا نه خودِ شیراز، بلکه نزدیک شیراز هم میبود، الان ۱۰۰ قدم جلوتر بودن.
از این موقعیت مکانیه عالیت اسفاده کن و دست کم نگیرش.
نخبه شدن توی برنامه‌نویسی، اونم بک‌اند نه کارِ آسونیه و نه کارِ کم‌ارزشیه.
سه سال ببند روی این موضوع و سی سال زندگیتو تامین کن. اگه زرنگ باشی، حتی تا سه نسل بعدتم تامین میکنی. من به کسایی که میگن بازار اشباع شده حق میدم، اما بازارِ آدم متخصصا هیچ وقت اشباع نمیشه. پر پول‌تر هم میشه. اما متخصص واقعی کو؟؟

کمکی نیاز بود درخدمتم

@mjokarr سلام مجدد خدمت شما وقتت به خیر باشه اره منم موافق حرفات هستم و اقعا اون های که میگن بازار کار برنامه نویسی اشباع شده نمیدونم پیش خودشون چه فکری میکنن و این حرفها رو میزنن به قول شما کسایی متخصص باشن واقعا نه بازار براشون اشباع شده و نه مشکل مالی دارن و واقعا درامد های زیادی در میارن توی این راه و فوق العاده حرفه ای هستن
حالا من یک سوال ازت دارم شما گفتی برای این که بخوای نخبه بشی باید سه سال وقت بزاری که بتونی واقعا نخبه برنامه نویسی و بک اند بشی چطوری و چکارهای باید انجام بدم تا بتونم نخبه برنامه نویسی بشم چه چیزهای لازم هست که من انجامشون بدم اصلا نخبه برنامه نویسی بک اند یعنی چی برام بازش میکنی دقیقا که مسیر برام روشن تر بشه

بازم ممنونم که میایی وقت میزاری و جواب میدی دوست عزیزم تشکر

اینکه میگم سه سال، یه چیز نسبیه و بیشتر منظورم تجربه داشتنه. باید توی زمینه‌های مختلف تجربه داشته باشی و کار کرده باشی که بتونی به قول شما خودتو یه نخبه بدونی. صرفا هر با تجربه‌ای هم متخصص نیست. ممکنه ۱۰ سال برنامه‌نویسی کنی ولی حرفه‌ای نشی.
من همیشه وقتی میخوام بگم یکی واقعا حرفه‌ایه توی بک‌اند، میگم فلانی مهندسِ بک‌انده.. اینکه شما php بلد باشی خیلی خوبه. اینکه بتونی دقیق کد بنویسی خیلی مهمه ولی موضوع اینه که زبان و فریموورک، فقط یه ابزاره که هر آنی میتونه تغییر کنه. مثلا ممکنه به هررر دلیلی php از بین بره. خب اونی که دانشش وابسته به php تنها بوده، الان چیکار میتونه بکنه؟ بعد از کلی کلافگی به زور سوییچ میکنه روی javascript مثلا. ولی کسی که زبان رو یه ابزار بدونه،‌ دانشش رو متصل میکنه به کانسپت، به مفاهیمی که تورو به مهندس بک‌اند تبدیل میکنه.

یه مکانیک ماهر، اول از همه معماریه موتور ماشین رو درک میکنه و بعد به هر روشی با هر ابزاری که بخواد میتونه اونو سره هم کنه یا پیاده کنه.
وقتی دید تخصصی و جامعی نسبت به موتور کسب کرد، بعدا حتی میتونه تشخیص بده استفاده از چه ابزاری، میتونه در کجا بهتر باشه.

مهندسی یعنی این. کسی مهندسه نرم‌افزاره، کسی مهندسه بک‌انده که بتونه معماری‌های مرتبط با خودش رو بفهمه و تجربه کنه. بتونه ابزارها، متدولوژی توسعه، همینطور پارادایم‌ها و ... رو بشناسه و حداقل توی هرکدوم یه تخصصی داشته باشه.

جدای از اینا، مفاهیم و ابزاری وجود دارن که شما بالاجبار باید بلدشون باشی تا بتونی شروع کنی و حداقل توی مسیرِ مهندسِ بک‌اند شدن قدم بزاری. (لااقل توی php)
مثلا مفاهیم پایه‌ای و پروتکل‌های وب.
معماری‌های شی گرایی و حتی پیاده‌سازیشون.
دیباگ و ارورهندلینگ.
آشنایی با وب‌سرویس‌ها.
بهینه کردن سرعت لود وبسایت: دانش پروتکل‌های وب، مستقیما روش تاثیر داره.
امنیت.
اصول کلین کد که برمیگرده به درک شی‌گرایی به صورت صحیح.
سرور و کانفیگ.
الگوهای طراحی.
برای شروع سخته، اما باید بتونی صحیح تست نویسی کنی‌ (شاید الان درکش نکنی، عادیه).

تازه بعد از ایناس که به نظرم شخص باید بره سمت لاراول.
چون لاراول دوباره خودش در عین سادگی، دریای عظیمیه. ممکنه بعضیا بخونن پیاممو و بگن چه خبره مگه جنگه؟ ولی من به نظرم تخصص راهش از این سمته.
حالا ممکنه اصلا شما بخوای بری سمت توسعه‌ی وردپرس و برخی از اینها رو نیاز نداشته باشی. چون گفتی نخبه و تخصص و این حرفا، مسائلی رو خواستم برات باز کنم. وگرنه مسیرهای زیادی وجود داره برای برنامه‌نویس شدن.
به هرحال بازار کار و شرایط هر فرد، علائقش و کلی چیزای دیگه میتونه تاثیر بزاره روی نوع آموزش دیدن و عملکردش.
علائق من ایناست و آسون هم نیست رسیدن بهشون. برای من ارزش داره که عمرمو بزارم روشون. باید دید تو چی برات ارزشمنده.

@mjokarr سلام امیدوارم خوب باشی دقیقا مطلبی که گفتی حرفه ای صحبت کردی درباره این مسیر و خیلی برام ارزشمنده واقعا و منم دقیقا باید از این راه برم تا بتونم خودم یک بک اند کار اصیل بدونم و پول های زیادی بدست بیارم واقعا ارزش داره که توی این مسیر باشی و خیلی مطالب جدید رو یاد بگیری و تمام خیلی ازت ممنونم که وقت گذاشتی برام دوست عزیزم