سلام به همه دوستان وقتتون بخیر باشه.
دوستان من درحال حاضر 25 سالم هست و حدودا از 18 سالگی دارم کد میزنم. اوایل که شروع کردم فقط جهت سرگرمی کدنویسی میکردم و با html css شروع کردم و بعد اومدم سمت php و بعد لاراول ولی اون موقع ها من تجربه نداشتم سنی هم نداشتم کسیم نبود راهنماییم کنه برای همین خیلی از مراحل یادگیری رو نمیدونستم مثلا بدون یادگیری php mvc مستقیم اومدم سراغ لاراول و یا تست نویسی نمیدونستم چیه و.... تا این که رفتم یه شرکت مشغول شدم به عنوان کار اموز و دمشون گرم واقعا بهم یاد دادن . خیلی چیزا اونجا یادگرفتم طوری که بعد از اون شرکت توی هر شرکتی رزومه میفرستم قبولم میکنن تو مصاحبه ها. این قضیه مال پنج سال پیش بود یعنی وقتی 20 سالم بود . من تو این مدت سعی کردم رو مواردی که ضعف دارم کار کنم هنوزم تموم نشده ها یعنی هستن هنوز مواردی که نیاز به یادگیری داشته باشم توش ولی چندتا سوال خیلی ذهنم رو درگیر کردن اگر ممکنه راهنمایی کنید :
1- آیا به عنوان یک بک اند کار نیاز هست که tailwind - js - reactjs رو یادبگیرم یا خیر؟
2- من فکر میکنم مبحث هوش مصنوعی تو همین دوره زمانی الانه خودمون مثل همون دوره های سال های 97 یا 98 هست که طراحی سایت و ... خیلی رو بورس تر بود تا الان به نظر شما بهتر نیست از الان برم سمت هوش و تمرکزم رو از روی وب بردارم؟
3- اگر بخوام این کارو بکنم به نظر شما گولنگ بهتره یا پایتون؟
4- از طرفی خودم وافعا به بازار های مالی علاقه دارم و دوست دارم امتحانش کنم.
5- از طرفی هم برنامه نویسی اندروید رو علاقه دارم ولی حیفم میاد تجربه وب خودم رو بزارم کنار
ولی یه طرف هم میگم نه همین مسیر لاراول رو برم جلو و تو همین فیلد خودم رو قوی کنم
اگر بخوام علاقم رو بهتون بگم:
اندروید
بک اند - فریمورک لاراول
شاید از این حرفام بگید که از این شاخه به اون شاخه میکنه و یا حتی بگید که خودشم نمیدونه چی میخواد ولی ذهنم آشفته اس میدونید چی میگم :) ؟ چند وقته نه میتونم تمرکز داشته باشم نه چیزی.
اگر ممکنه لطفا راهنماییم کنید که چطور تصمیم درستی رو بگیرم :)
سلام امیرحسین جان، به قول چت جی پی تی، حرفات معلومه از ته دل بلند میشن 😂.
من چنتا مورد رو ک توشون تجربهی مشابه داشتم رو برات توضیح میدم که شاید با همفکری همدیگه ب یه نقطهی خوبی رسیدیم.
امیرحسین خودتم میدونی بدترین تله، همهجا و هیچ جا بودنه. یعنی شاایعترین، بارزترین، به جرررعت پرخطرترین تلهی افراد باهوش همینه.
الان دورهای نیست که شما برای یه تستِ فلاتر برای این که بدونی بهش علاقه داری یا نه، نیاز باشه ماه ها زمان بزاری. با کمک هوش مصنوعی و متخصصین میتونی یه هفته بری و یه سرک بکشی داخلش. همینطور سایر موارد.
ماها هممون برای هر تصمیمی، یه فرصت داریم و کلی هزینهی فرصت. وقتی قراره یه رشتهی دانشگاهی رو بخونی، یه زبان برنامه نویسی رو انتخاب کنی یا یه مقصد برای سفرت انتخاب کنی، سایر گزینههایی که میتونستی داشته باشی میشن هزینهی فرصتِ تو. یعنی چیزهایی که با انتخابِ گزینهی اول، دیگه از دستشون میدی. و این طبیعتِ هر چیزیه. ما آدما هم عادت داریم مرغ همسایه رو غاز بدونیم. میریم یه سمت و جای تمرکز روی آیندهی همون مسیر، ذهنمون میره سمت این که فلان چیز هم خوب بودااا...
واقعیتش اینه ما اگر طی سن ۲۰ تا ۳۰ سالگی سه بار بخوایم این سوییچِ یهوییه بزرگ رو انجام بدیم، احتمالا ازبس ذهنمون درگیر کانسپت و مهندسیِ کد میشه که از بازار غافل میشیم و من فکر میکنم حداقل چندین سال پیشرفت و رشد مادیمون میافته عقب، انقدر که از تمام مسیرهایی که یروز رفتیمشون نا امید میشیم. دلزده میشیم. خیلی مهمه این نکته به نظر من.
ما اجازهی تغییر داریم ولی شانس موفقیتمون برای تغییرِ بدونِ برنامه خیلی پایین میاد.
یه سریا میگن برررنامه نویسیم. یبار یه زبانیو یاد بگیری، مابقیش رو مثه آبِ خوردن مسلط میشی. اره درسته اما بازار رو چی دوست من؟ بازار رو هم از آن خودت میکنی؟
شما با تغییرِ سایدِ برنامهنویسیت، تنها زبان و ابزارتو تغییر نمیدی بلکه از همه مهمتر بازارت رو عوض میکنی. برندت رو یه ریاستارت میکنی که دوباره انگار چوب خوریت شروع میشه.
دلم خواست رندوم یه سری نکاتی که شاید گفتنش خالی از لطف نباشه رو گفته باشم، بعد برم سراغ سوالاتت..
ب عنوان بکاند کار نیازه تیلویند، جیاس، ریاکت یاد بگیری؟ نه برادرِ من. از نظرِ فنی نیازی نیست. چه دلیلی داره وسطِ api نوشتن یهو بکاند کار نیاز شه استایل بزنه؟؟ ولی آیا یادگرفتنش بده؟ ابدا خیر.
خوودِ es5 تا بالاتر رو که میشه جیاسِ خام بد نیست یاد بگیری اگه نیازت میشه.
تیلویند چیزی نداره که نخوای بری توی دلش. با این حال که پایهی فرانت رو بلدی، تیلویند و بوتسترپ رو هم بد نیست یاد بگیری. جفتشون روی همدیگه ۲ ماه هم نیاز به تمرین نداره. با هرکدوم یه پروژه بزنی تمومه. ولی ریاکت رو فکر نمیکنم.
در کل دید من اینه که تا زمانی که ساید شما بکاند هست و قصد نداری فرانتاندر بشی، خب طبعا هم نیاز نیست این مواردو یاد بگیری ولی برای تعامل بهتر، برای گرفتار نشدنت وسط یه پروژه و از پس خودت بر اومدن، ب نظرم چیزی مثل بوتسترپ و تیلویند رو حتما یاد بگیر اگه وقت کردی.
ریاکت و ویو و ... ؟ ب نظرم الان اصلا نمیخاد بری سمتشون مگر ب یه دلیل محکم.
هوش مصنوعی و وب
مهارت لاراولت ب نظرم مثل پدری میمونه که میتونه خرج زندگیو دراره، و مهارت پایتونت میشه بچهای که نیاز به پول پدر داره برای رشدش.
میتونی با لاراول جلو بری و کمکم با پایتون آشنا بشی. میتونی از ای پی آی های هوش مصنوعی و استفادشون توی وب استفاده کنی، یا میتونی به هر نحوی از ai برای رشد یه وباپلیکیشن حرفهای استفاده کنی. کمکم هم میتونی وارد پایتون شی و تا زمانی که توش به تخصص واقعی رسیدی برای طراحی داده، ماشین یا ساایر زیرشاخه ها، بعدش میتونی لاراول رو فعلا بزاری کنار و همون ساید رو پیش ببری..
این دید من بود اگر به ai علاقه داری.
علاقه مهمه بازار کار مهمه. نکنه چون فقط ملت دارن میرن سمت ai شمام پاشی بری اون وری!!! من هم یروز میرم سمتش ولی نه الان. چون برنامهی خودمو برای ai میدونم، اصلا نگران نیستم که کی میره؟ چقدر ملت پیش رفتن توش یا چرا من نرفتم هنوز!
منظورم اینه باید علاقتو بسنجی بازار رو ببینی و برنامتو بریزی، برنامهای که حول محور مسیر و علاقته.
اسمی از گولنگ نیاورردم برای این مسیر چون فعلا نظر خودم سمت پایتونه. برای مقایسه و این که کدومشون به چه دردی میخوره، دیگه همت خودته ک شیشتا سرچِ مشتی بزنی و برحسب علاقت مسیرتو مشخص کنی. ولی خب حدسم اینه که بازم ب پایتون میرسی. (منظورم این نیست گولنگ بده. بر حسب علاقه و چیزی ک از شما میبینم میگم).
در باره اندروید ک فرمودی بنده تخصصی ندارم و حرفیهم طبعا نمیتونم بزنم.
بازار های مالی منظورت ترید کردنه صرفا؟ اگر منظورت ترید باشه ک ربطی ب کدنویسیت نداره اما مدتها زمان میبره تا تخصص پیدا کنی همینطور درصد ریسک بالایی هم متحمل میشی. اگر منظورت کد نویسیه، شما میتونی با ترکیبی از پایتون و mql یا صرفِ هر کدومشون، ربات های ترید بسازی. اگر بخوای ترکیب کنی همرو، میتونی با پایتون بری سمت زیرشاخههای تحلیل دیتا و با فنی ک ب دست میاری ربات تحلیل خرید و فروش بزنی. که خب بری بزنی حالا که چی؟ بععدش چی؟ میخوام بگم اگر بزنی و پول توش نباشه هم زیاد جالب نیست. چون دارم سن شمارو هم در نظر میگیرم. برای ۲۵ سالگی یکم سخته بیگدار ب آب زدن.
مطالب زیاد شد و نمیدونم چقدر تونستم محاسبه شده جواب بدم که گمراه کنندهتر نباشه برات.
رفیق فقط یه چیز بگم که همیشه هم علاقهت مهم نیست. از ۲۰ سالگی که سن میزنه بالاتر، با هر رشدِ عددیه سنت، پارامتر هایی به زندگیت اضافه میشن که یه وقتا اولویت اونا بیشتر از علاقهست. گاهی باید بری سمت چیزی که به صرفه تره، آیندهدار تره ولو این که مقدار کمی علاقه بهش داشته باشی.
بازار لاراول هم که فععلا تا سالها میشه توش کسب درامد کرد توی ایران و فکر نمیکنم هیچ جای ترسی وجود داشته باشه...
با آرزوی موفقیتت، ایامت ب کام🌻
اول از همه خیلی ازت ممنونم که دلسوزانه و با دید باز و رو راست صحبت کردی و وقت گذاشتی و حرفام رو خوندی واقعا ازت ممنونم که حوصله به خرج دادی و پاسخ رو کامل و جامع و مفید نوشتی 🌹.
حقیقتا خیلی فکر کردم که در جواب محبت و لطفت چی بنویسم که حق مطلب رو ادا کنم ولی تهش فقط میتونم بگم تا حالا کسی اینقدر دقیق و واضح و مفید برام صحبت نکرده بود که با اشتیاق تا اخرین حرف صحبت هاشو بخونم و به دلم بشینه. ایشالا هر جا که هستی هر کاری که میکنی به خاطر همین حرفات که از ته دل میگم باعث شدی از این دو راهی نجات پیدا کنم گره ی زندگیتو برات باز کنه هر روز موفقیت هات بیشتر و بیشتر بشه. واقعا ازت ممنونم و هر چقدر تشکر کنم بازم کمه ولی هر موقع هر جا احساس کردی کمکی از من بر میاد لطفاً حتما بهم بگو تا برات انجامش بدم . چون تو با حرفات منو از این منجلاب نجات دادی باعث شدی بفهمم واقعا چی میخوام و چه مسیریو باید برم. ممنونم ازت🌹🙏
ای دی تلگرام من :
RealAmirHosseinAmini@
شما عزیزی امیرحسین آقا.
خیلی وقتا هست مشکلمون فنیه، سره دوتا if و else نمیدونیم باید چیکار کنیم. توی این سناریو تهش یکیو میزنیم، پروژه یطوری کار میکنه و میریم جلو. ولی تصمیم گیریهایی که سره دوراهیهای زندگیمون هست، خیلی جنسش فرق میکنه. میتونه اشتباه انتخاب کردنش نابودمون کنه دلسردمون کنه. ممکنه با یه تصمیم اشتباه یه مسیر رو هزاران کیلومتر بریم جلو و تهش مجبور به برگشت باشیم. این دورااهی ها اگه اشتبااه انتخاب بشن، بی برنامه انتخاب بشن تا ابد میشه خورهی ذهنمون. هی میگیم با خودمون خاک تو سرم، کاش رفته بودم فلان کاش نرفته بودم ...
اگه نمیرفتم شاید الان زندگیم بهتر بود. میوفتیم توی یه چرخه و اینقدر به گذشته فکر میکنیم توی خلوتمون که آیندمونو هم ممکنه نابود کنه.
من از مسیر سختی زندگی و برنامه نویسیمو شروع کردم، بی امکانات، پر از شک، دوراهی، تلخی، نا امیدی و هزارتا کوفت و زهرماری که میان تا ترو زمین بزنن. خیلی خوب تلخی و سردرگمیِ دوراهی با سن بالا رو میفهمم. من همین الانشم وسط دوراهی های خودمم. کیه که نیست؟ فقط چون بعضیا آیندشون بیشتر براشون مهمه، دغدغهی بیشتری دارن و نمیتونن ساده بگذرن.
من این مدل سوالایی که برای دوستامون پیش میاد رو بیشتر جواب میدم، مهمتر میدونم. چون واقعا دلم نمیخاد هیشکی تجربه کنه چند مسیر رفتن و برگشتن رو. آدم اینطوری خودشو، آیندشو، زندگیشو میبازه.
و ممنون از محبتت؛ منم امیدوارم هرجا هستی همهچی همونطور که میخوای ب کامت باشه.
آیا مایل به ارسال نوتیفیکیشن و اخبار از طرف راکت هستید ؟