من یک برنامه نویس با انگیزه و یک طراح گرافیک هستم. من از 13 سالگی کار برنامه نویسی انجام میدادم. در طول این سالها چیزهای زیادی آموختهام و میخواهم این تجربه و دانش را با شما به اشتراک بگذارم.
این مقاله بسیار نزدیک به واقعیت است. من نمیخواهم مثل دیگران به شما انگیزه بدهم اما حقیقت را به شما میگویم. سپس انتخاب با خودتان است.
اگر جوان هستید:
اگر سنی بین 13 تا 26 سال دارید (یا حتی بیشتر اما هنوز کار مشخصی ندارید و وقت کافی دارید) پس اصلا نیازی به پرسیدن این سوال نیست. چرا که میتوانید بدون هیچ گونه مشکلی برنامه نویسی را بیاموزید و این سنی است که شما هیچ گونه مسئولیتی نداشته و برای یادگیری هر چیزی وقت کافی دارید. اما برای یادگیری برنامه نویسی باید اشتیاق داشته باشید. اگر علاقه خاصی به برنامه نویسی ندارید، بنابراین من به شما پیشنهاد میکنم علاقه خود را کشف کرده و روی آن کار کنید. به خاطر پول یا آینده درخشان وارد برنامه نویسی نشوید. زیرا شغلی که در آن علاقهای نداشته باشید اما پول خوبی داشته باشید مانند چیزی است که با قیمت خوشبختی و آزادی خود انتخاب میکنید و ارزش آن را ندارد.
اگر پیر هستید:
اگر سن شما 50 سال به بالا است. پس احتمالا دو دلیل وجود دارد که میخواهید برنامه نویسی یاد بگیرید و این کسب درآمد یا علاقه فراوان است.
اگر برنامه نویسی مورد علاقه شما بوده اما به هر دلیلی نتوانستید به آن دسترسی پیدا کنید، من به شما توصیه میکنم که دنبال آن بروید. اما اگر خانوادهای کاملا وابسته به خود دارید، از آنها مراقبت کنید. اگر میخواهید برای پول بیشتر به برنامه نویسی بپردازید، نباید دنبال آن بروید. شما نباید شغل یا منبع درآمد خود را ترک کنید، بلکه فقط در اوقات فراغت برنامه نویسی را یاد بگیرید. از آنجا که پول انسان را جذب میکند اما همیشگی نیست (خیلی زود علاقه خود را از دست خواهید داد) بنابراین فورا کارتان را عوض نکنید.
دلیل اینکه به این سوال فکر میکنید چیست؟
دلایل بسیار مشابهی در افراد یافتم که آنها را از یادگیری برنامه نویسی دور نگه میدارد:
- ترس از عدم توانایی انجام آن
- زمان
- کار
- ضعف حمایتی
- نداشتن منابع کافی
- تصورات غلط
اینها دلایل متداولی است که سوالاتی از این قبیل را به وجود میآورد:
ترس از عدم توانایی انجام آن
این ترس معمولا توسط افرادی که برنامه نویسی نمیکنند، وجود دارد و این سوءتفاهم برایشان پیش میآید. به همین دلیل است که هر وقت ایده خود را در مورد برنامه نویس شدن با آنها در میان میگذارید، تصورات غلطی دارند و مانند افراد پیر برای شما یک داستان ترسناک غیر واقعی تعریف میکنند.
ترس شماره 1: ریاضیات
این رایجترین مورد است. ریاضیات اغلب در برنامه نویسی استفاده نمیشود. بلکه فقط در زمینههایی مورد استفاده قرار میگیرد که دادهها در یادگیری ماشین (ML)، هوش مصنوعی (AI)، علوم داده یا رباتیک از اهمیت بالایی برخوردار هستند. بنابراین اگر اهل هیچ یک از این زمینهها نیستید، دانستن ریاضیات به جز اینکه بتوانید از اندازه گیریها برای ایجاد طرح بندی (مانند px ، mm ، cm و موارد دیگر) استفاده کنید، الزامی نیست و خوب است که ادامه دهید.
حال اگر به آن دسته از زمینههای برنامه نویسی علاقه مند هستید که ریاضیات در آنها یک شرط لازم است، ابتدا یک زبان برنامه نویسی برای آن زمینه خاص یاد بگیرید (از زبانهای مختلف برنامه نویسی برای اهداف مختلف استفاده میشود). بعد از اینکه یک زبان برنامه نویسی یاد گرفتید، میتوانید آنچه را که باید از دریای بی کران دانش ریاضیات یاد بگیرید، محدود کنید (اکنون لازم نیست نگران ریاضی باشید).
ترس شماره 2: نبوغ
ضریب هوشی خود من متوسط است. بنابراین این بدان معناست که هیچ کس برای انجام برنامه نویسی نبوغ ندارد. نوع کدنویسیهایی که در فیلمها میبینید نیز جعلی است.
ترس شماره 3: مدرک کامپیوتر
در واقع این یک استدلال معتبر است. اما در دنیای مدرن امروزی شرکتهای فناوری مبتنی بر مهارت و نه تحصیلات افراد را استخدام میکنند. همچنین گزینههای دیگری برای شروع برنامه نویسی وجود دارد که خارج از مشاغل است. شما میتوانید یک تجارت آنلاین SAAS را راه اندازی کنید یا حتی به صورت فریلنسری کار کنید.
ترس شماره 4: منابع پیشرفته و سیستم قوی
قطعا نه. برای برنامه نویسی نیازی به سیستم پیشرفته ندارید. حتی میتوانید روی ویندوز XP کد بزنید. اما همچنین به نوع پروژهای که مشغول کار هستید هم بستگی دارد. شما باید به تنهایی برای آن تحقیق کنید، زیرا نمیتوان آن را در یک مقاله نوشت و برای همه متفاوت است.
ترس شماره 5: زبانهای متعدد
بله درست است که صدها زبان برنامه نویسی، ابزار و فریمورک وجود دارد. اما لازم نیست همه آنها را یاد بگیرید. شما میتوانید Tech Stack (ترکیبی از فنآوریهایی است که یک شرکت برای ساخت و اجرا یک برنامه یا پروژه استفاده میکند. یک Tech Stack شامل زبانهای برنامهنویسی، فریمورکها، پایگاه داده، و برنامههای کاربردی متصل به APIها است) را انتخاب کرده و از آن برای ساخت پروژههای خود استفاده کنید.
ترسهای زیاد دیگری وجود دارد، من میتوانم هزاران مورد دیگر مثال بزنم (اما نمیخواهم وقت شما را تلف کنم، بنابراین بیایید ادامه دهیم). به یاد داشته باشید ترس در واقعیت وجود ندارد. اگر خودتان بخواهید میتوانید یک برنامه نویس باشید.
زمان
این رایجترین مسئله است. چقدر زمان میبرد، این همه زمان میبرد، من وقت کافی ندارم، آیا ارزش آن را دارد و ...
خوب این یک دلیل معتبر است، اما یک دلیل معتبر برای افرادی که مشغول انجام کاری هستند یا مشاغلی را اداره میکنند. اگر دانشجو هستید یا هیچ شغلی ندارید و بیش از 5 ساعت در روز در شبکههای اجتماعی میچرخید، به علت تنبلی فقط بهانه میآورید. اگر اشتیاق و علاقهای به برنامه نویسی دارید، یوتیوب را باز کرده و شروع به یادگیری کنید.
اکنون مشکل اصلی برای افرادی است که مشغول کار هستند. شما به وقت اضافی نیاز دارید. یکی از کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که اگر علاقه زیادی به این موضوع دارید پس میتوانید تمام وقت خود را بعد از دفتر کار در خانه صرف برنامه نویسی کنید. این مهارت را بیاموزید و با آن از طریق فریلنسینگ یا با ایجاد مشاغل آنلاین SAAS کسب درآمد کنید تا بتوانید شغل خود را تغییر دهید.
موضوع دیگر این است که شما پول خود را عاقلانه استفاده میکنید، دارایی میسازید، درآمد منفعل خود را بیشتر از هزینههای خود میکنید، بنابراین از نظر اقتصادی با ثبات و ثروتمند میشوید. سپس وقت زیادی برای پیگیری علاقه خود یا یادگیری برنامه نویسی خواهید داشت (کتاب "پدر پولدار پدر بی پول" را بخوانید و در زمینه سواد مالی اطلاعات کسب کنید.)
کار
شما در حال انجام کاری هستید و نمیتوانید آن را رها کنید. اما علاقه زیادی به برنامه نویسی دارید، بنابراین به شما توصیه میکنم که شغل خود را ترک نکنید بلکه سعی کنید در اوقات فراغت خود برنامه نویسی را یاد بگیرید و از طریق آن به صورت فریلنسری یا ایجاد مشاغل SAAS درآمد کسب کنید. سپس وقتی از درآمدی که با برنامه نویسی به دست میآورید راضی بودید، کار قبلی خود را رها کنید.
ضعف حمایتی
خوب این یک واقعیت است. گاهی ممکن است خانواده از شما حمایت نکند، حتی در برخی کشورها کسب درآمد از طریق کارهای کامپیوتری مانند یک ایده احمقانه است و اگر کسی از این راه درآمد کسب کند به عنوان یک درآمد غیر ایمن در نظر گرفته میشود. به هر حال این شانس شماست.
بنابراین هیچ کس از شما حمایت نخواهد کرد (بعضی اوقات افراد نیز مورد حمایت قرار میگیرند)، این درست است اما اگر به این کار علاقه دارید میتوانید به آنها ثابت کنید که در تصمیم خود ثابت قدم هستید. منظور من بحث و جدال یا رفتار نامناسب با والدین یا خانواده نیست. منظورم این است که از آن نتیجه بگیرید و وقتی خانواده شما متوجه شوند که این رشته آینده دار است و در مسیر درست پیش میروید، آنها نیز از شما حمایت خواهند کرد. والدین فقط میخواهند شما در طولانی مدت حقوق ثابت و مطمئن داشته باشید به همین دلیل شما را از هرگونه ماجراجویی باز میدارند، زیرا در هر صورت با تجربهتر هستند. شما باید آنها را با دستاوردهای خود راضی کنید و کار درست را انجام دهید. سخت است اما قابل انجام است.
نداشتن منابع کافی
همانطور که در بالا ذکر کردم شما به یک کامپیوتر با تکنولوژی پیشرفته نیاز ندارید. اما برای انجام کدنویسی صحیح یک کامپیوتر معمولی یا لپ تاپ لازم دارید. همانطور که یک سرباز بدون داشتن اسلحه نمیتواند بجنگد، شما هم بدون داشتن یک سیستم شخصی شکست خواهید خورد. بنابراین پول جمع کنید و رایانه بخرید.
تصورات غلط
تصور غلط شماره 1: دورههای رایگان خوب نیستند، دورههای پولی بخرید
مردم به طور کلی برای چیزهایی که از آنها اطمینان ندارند هزینه نمیکنند. ترس از به دست آوردن اطلاعات اشتباه از دورههای رایگان باعث میشود دورههای پولی را بخرند و برای این دورهها پول ندارند یا نمیخواهند هزینه کنند، بنابراین هرگز یاد نمیگیرند.
حقیقت این است که یوتیوب بهترین پلتفرم برای یادگیری برنامه نویسی است. من خودم برنامه نویسی را کاملا رایگان در یوتیوب فرا گرفتم. شک نکنید همین محتوا را از دورههای پولی اما فقط با یک نام تجاری دریافت خواهید کرد. من نمیگویم دورههای پولی بد هستند، فقط میگویم که الگوریتمها و زبانهای برنامه نویسی یکسان است و تغییر نمیکند. بنابراین مهم نیست که از کجا یاد بگیرید.
تصور غلط شماره 2: دختران نمیتوانند کدنویسی کنند
پاسخ کوتاه این است که برنامه نویسی محدود به جنسیت نیست و هرکسی در هر سنی میتواند کار کند.
تصور غلط شماره 3: نِرد (Nerd) بودن
این یک تصور غلط دیگر در مورد برنامه نویسان است که آنها افراد درونگرا هستند و در تعاملات اجتماعی بسیار خسته کننده و دارای شخصیت خنثی هستند که این درست نیست.
اگرچه بسیاری از برنامه نویسان شخصیت ساکت و آرامی دارند اما من فکر میکنم این به خاطر نوع کار آنها باشد. استفاده از مغز به طور مداوم شما را باهوش میکند و وقتی بیشتر بدانید به طور کلی زیاد صحبت نمیکنید. میبینید که چرا برنامهها و وبسایتها اینقدر اعتیاد آور هستند زیرا برنامه نویسان انسانها را خیلی خوب میشناسند. آنها ساکت هستند زیرا قبلا میدانند شما چه فکر میکنید یا در مورد چه چیزی صحبت میکنید (نظر شخصی من).
اما این بدان معنا نیست که آنها همیشه اینگونه هستند. برای شناختن یا قضاوت کردن کسی باید با او گفتگو کنید.
به دوستان برنامه نویس خود فکر کنید، آیا آنها همیشه ساکت هستند؟ اگر اینگونه است، پس چطور دوست شدید!
تصور غلط شماره 4: برنامه نویسی برای کودکان مناسب نیست
امروزه زبانهای برنامه نویسی وجود دارد که به ویژه برای کودکان طراحی شدهاند (به عنوان مثال scratch). همچنین در بسیاری از مدارس به کودکان برنامه نویسی آموزش داده میشود. آنها در سن 8 سالگی میتوانند اصول کدنویسی و برنامه نویسی را یاد بگیرند.
تصور غلط شماره 5: زندگی کسل کننده
زندگی برنامه نویسان خسته کننده، خشک و کسل کننده است. آنها با مردم ملاقات نمیکنند، پاتوق ندارند، دوستی ندارند، زندگی آنها فقط جلوی کامپیوتر است. خوب این در واقع اصلا درست نیست. من نمیدانم این تصورات غلط از کجا نشأت میگیرد (شاید در فیلمها)، اما برای دانستن این چنین سوءتفاهمهایی که ممکن است در مورد برنامه نویسان وجود داشته باشد، میتوانید "باورهای غلط در مورد برنامه نویسان" را در گوگل جستجو کنید.
امیدوارم این مقاله برایتان مفید بوده باشد. خوشحال میشوم نظرات خود را در زیر بنویسید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید