چگونه یک برنامه‌نویس ارشد می‌تواند به یک مربی خوب تبدیل شود؟
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 6 دقیقه

چگونه یک برنامه‌نویس ارشد می‌تواند به یک مربی خوب تبدیل شود؟

با اضافه شدن برنامه‌نویسان مبتدی به شرکت یا گروه، یک نفر باید پروتکل‌های شرکت را به آن‌ها یاد بدهد. افراد ارشد تیم معمولاً وظیفه‌ی راهنمایی کردن اشخاص تازه‌وارد را بر عهده می‌گیرند. من برنامه‌نویسی را از مربی خود یاد گرفته‌ام. او دوره‌های آنلاینی را به من پیشنهاد داد که تاثیر بسزایی در یادگیری من داشتند. با کمک او توانستم اولین خط جاوااسکریپت خود را کدنویسی کنم. با کمک‌های او به یک توسعه‌دهنده تبدیل شدم.

تعریف من از مربی

به نظر من مربی کسی است که دانش خود را به دیگران منتقل می‌کند، مسیر را به آن‌ها نشان می‌دهد و برای پشت سر گذاشتن موانع از افراد خود حمایت می‌کند. ما بدون ترس و احساس شرم می‌توانیم موضوعاتی را از مربی پرسیده و در مورد مباحث مشخصی گفتگو کنیم. مربی کسی است که حرف‌های شما را به خوبی گوش می‌دهد. نیاز ما به حضور مربی با تقویت کردن مهارت‌های‌مان کمتر خواهد شد اما آن‌ها همچنان در کنار ما هستند تا بهترین شیوه‌ها را به ما گوشزد کنند.

مربی با سطح پیشرفت ما آشناست و فعالیت‌های ما را تحت نظر دارد. او هر فرد را متناسب با شخصیت و توانایی‌هایش راهنمایی خواهد کرد. در این مقاله می‌خواهم به برنامه‌نویسان ارشد یاد بدهم که چگونه می‌توانند به یک مربی خوب تبدیل شوند.

یک نگرش خوب

راهنمایی و کمک کردن به توسعه‌دهندگان مبتدی، امری اجباری برای شما نیست. اگر حس می‌کنید که برای این کار ساخته نشده‌اید، باید به سرپرست خود اطلاع دهید. انجام دادن برخی کارها از روی اجبار، تنها باعث آزار و اذیت شما خواهد شد.

به سطح افراد مبتدی پی ببرید

شما همیشه باید از سطح افراد گروه خود مطلع باشید و توانایی‌های هر شخص را به خوبی بدانید. اگر یک توسعه‌دهنده مبتدی به تیم شما ملحق شد، سطح او را مورد سنجش قرار دهید. می‌توانید با پرسیدن سوالات زیر به سطح او پی ببرید:

  • قبلاً چه پروژه‌هایی را انجام داده‌اید؟
  • از چه ابزارهایی استفاده کردید؟
  • چه چیزی در برنامه‌نویسی شما را بیشتر جذب می‌کند؟
  • می‌خواهید در چه حیطه‌ای توسعه پیدا کنید؟
  • در چه زمینه‌هایی مشکل دارید؟

پرسیدن این سوالات می‌تواند به شما در درک کردن این افراد کمک کند. پی بردن به سطح دانش و توانایی‌های آن‌ها می‌تواند از بروز مشکلات و سوءتفاهم‌های بیهوده جلوگیری کند.

همیشه بهترین ارشدها، بهترین مربیان نخواهند شد

مربی من همیشه خودش را جای کسی می‌گذاشت که هیچ چیزی نمی‌داند. از نظر من این رفتار او بسیار زیبا بود چون افراد باتجربه خیلی از مسائل را بلد هستند و از اینکه یک شخص به آن مسائل آگاه نیست، متعجب خواهند شد.

مفاهیم را با استفاده از مثال‌های ساده توضیح دهید. سپس موضوعات دشوارتر را بر پایه همین مفاهیم پیاده‌سازی کنید. با طرف مقابل خود مثل یک احمق رفتار نکنید. همه‌ی ما در زندگی حرفه‌ای خود این مسیر را طی کرده‌ایم. از پرسش و گفتگو استقبال کنید. زمان توسعه‌دهندگان ارشد و میان‌رده ارزشمند است اما باید به این مسائل نیز رسیدگی شود.

مطالب جالب را جمع کرده و به اشتراک بگذارید

اگر با مقالات، دوره‌ها، کتاب‌ها و پلاگین‌های جالبی مواجه شدید، حتماً آن‌ها را یادداشت کنید. مطالب و اطلاعات ارزشمند را در دفترچه خود بنویسید. از مطالب مفید خود یک دیتابیس بسازید. با به اشتراک گذاشتن راهکارهای اثبات شده، مهارت‌های افراد تازه‌وارد نیز به سرعت افزایش پیدا خواهد کرد.

نسبت به افراد آموزش دیده در سایر صنایع تعصب نداشته باشید

یاد گرفتن برنامه‌نویسی به طرز قابل توجهی در حال افزایش است. خیلی از مردم در گذشته مشغول حرفه دیگری بودند و سپس به سراغ برنامه‌نویسی رفته‌اند. به نظرم این افراد دیدگاه جالبی نسبت به برخی مسائل خاص دارند. شاید دیدگاه آن‌ها نسبت به دیدگاه برنامه‌نویسان دارای مدرک متفاوت باشد، اما تمام اعضای گروه می‌توانند از دانش و پیشنهادات چنین افرادی هم بهره‌مند شوند. اگر این برنامه‌نویسان مبتدی واقعاً به برنامه نوشتن علاقه داشته باشند، معمولاً تشنه‌ی دانش و تجربه خواهند بود.

به جای دادن راهکارهای آماده، فقط آن‌ها را راهنمایی کنید

معمولاً راهنمایی کردن افراد تازه‌وارد کافی است. بالاخره افراد مبتدی باید مستقل شوند و راهکار حل مشکلات را خودشان یاد بگیرند. جستجو کردن راه‌حل در اینترنت یک هنر است و به تمرین احتیاج دارد. وقتی افراد مبتدی با مشکل مواجه شدند، دلیل را به خوبی برای آن‌ها توضیح دهید. اگر روش حل یک مشکل را فعلا نمی‌دانید، به آن‌ها بگویید که در چه فضایی به دنبال جواب خواهید گشت. این کار خیلی بهتر از حاضر و آماده تحویل دادن راه‌حل‌ها است.

بازبینی کد یک بخش جدایی‌ناپذیر از یادگیری است

اولین پروژه من مربوط به کدنویسی بود. مربی‌ام با دقت کدها را بازبینی کرد. من باید صدها چیز را اصلاح می‌کردم و بزرگ‌ترین مشکل ما نامگذاری المان‌ها بود. انجام دادن این کار تا حدودی برای من دلسردکننده بود. با این حال تعداد اصلاحات من در پروژه بعدی به شدت کاهش پیدا کرد. بعد از مدتی فهمیدم که دیگر درگیر چنین مشکلاتی نیستم و خودم می‌توانم به تنهایی عملکرد خوبی داشته باشم. برای همین از همان ابتدا زمان بیشتری را به بازبینی کدهایم اختصاص می‌دادم.

اگر قصد مربی شدن را دارید، امیدوارم از آن لذت برده و چیزهای زیادی را یاد بگیرید. باید به یاد داشته باشیم که صنعت IT متشکل از خود ما انسان‌هاست. پس بیایید از این محیط مراقبت کرده و با کمک کردن به هم یک تیم هماهنگ را خلق کنیم.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
5 از 1 رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید