شما تصمیم میگیرید که کدنویسی را یاد بگیرید، پر از اشتیاق و علاقه هستید و تصمیم دارید یک شغل جدید را برای خودتان دست و پا کنید. حال میروید سراغ دورههای آموزشی مختلف و در آنها ثبت نام میکنید.
با غرور و اعتماد به نفس خوبی روی میزتان مینشینید و در ارتباط با مسائل آموزشی فکر میکنید.
در چند هفته بعد شما هر شب دیر میخوابید و صبحها برای رفتن به سر کار یا دانشگاه زود از خواب بیدار میشوید. بعد از یک مدت بعضی چیزها را یادتان میرود و شروع به دست پاچه شدن میکنید.
با گذشت چندین مدت از این حالت کم کم به این نتیجه میرسید که زمان آزادتان را که قبلا با دوستان و خانواده میگذراندید، قربانی یادگیری برنامهنویسی کردهاید و حال حتی با این وجود برخی چیزها را از یاد بردهاید.
بعد از یک سال متوجه خواهید شد که شما واقعا هیچ دوره آموزشی را به خوبی یاد نگرفتهاید و توانایی لازم برای دریافت کاری که میخواهید داشته باشید را ندارید.
شاید سال بعد از نو شروع کنم!
این داستان برایتان آشناست؟
چگونه در زمان کدنویسی و یادگیری انگیزهمان را حفظ کنیم؟
اگر با داستان بالا آشنایی داشته باشید بنابراین قطعا برایتان اتفاق افتاده است و در چنین حالتی قرار گرفتهاید.
یادگیری کدنویسی و یا هر فرایند دیگری به صورت خودآموز بسیار متفاوت از آن چیزی است که در کلاسها تجربه کردهاید. شما در این حالت کسی را ندارید که مجبورتان بکند درس بخوانید، سر وقت تستها بروید و… همه چیز به انگیزه خودتان بستگی دارد ولاغیر!
وقتی شما قصد دارید که برنامهنویسی را یاد بگیرید باید در نظر داشته باشید که مسئول تکامل و ایجاد انگیزه خودتان هستید.
بنابراین حال از خودتان بپرسید، آیا از پس چنین کاری بر میآیید؟ چگونه مطمئن هستید که روند یادگیری را دنبال میکنید و آن را ادامه میدهید؟ از کجا معلوم شکست نخورید؟
ادامه دادن کار سختی است اما غیرممکن نیست. در این مطلب قصد داریم به شما چند استراتژی و نکته را بگوییم که برای یادگیری کدنویسی و حفظ کردن انگیزهتان بسیار ضروری و لازم است.
یک لیست از چیزهایی که میخواهیم در ارتباط با آنها صحبت کردهایم را میتوانید در زیر مشاهده نمایید:
- یک هدف نهایی داشته باشید.
- در ارتباط با اهدافتان واقع گرا باشید.
- پایستگی و تداوم را بر سریع بودن ترجیح بدهید.
- عضلات اراده خود را قوی کنید.
- از کار طولانی مدت خودداری کرده و استراحت بکنید
- نگذارید سندروم ایمپاستر بر شما غلبه بکند.
- یک حلقه از افراد شبیه به خودتان را پیدا کنید.
- با گردهماییهای محلی همراه شوید.
- خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
- کنجکاو بمانید و تفریحی جلو بروید!
امیدواریم که شما این نکات را مفید و کاربردی ببینید.
۱- یک هدف نهایی داشته باشید
به نظر میرسد این موضوع بسیار واضح است اما همواره در زمان شروع یک کار بهتر است یک هدف از آن داشته باشید. چند لحظه در ارتباط با کاری که میخواهید انجام دهید فکر کنید و اولین هدفتان را به خوبی ارزیابی نمایید. مهمترین بخش این هدف به چه شکلی به شما مرتبط میشود؟
این هدف میتواند پیدا کردن یک شغل جدید برای حمایت مالی از خانواده باشد. همچنین میتواند انگیزه برای داشتن یک حرفه منعطف باشد که در هر جایی و در هر مکانی میشود از آن استفاده کرد. میتواند هدف داشتن یک زندگی فریلنسری و بدون رئیس باشد.
در ارتباط با تمام اهداف بالا «چرایی» آن را از خودتان بپرسید. چرا من باید هر روز صبح ساعت ۷ بیدار شوم و فرایند یادگیری را شروع کنم و ادامه دهم؟
بعد از آنکه چنین موضوعی را متوجه شدید، آن را یک جایی بنویسید و روی دیوار اتاقتان نصب کنید. سعی کنید هر روز آن را ببینید.
به نظرتان چندان راهکار جالبی نمیآید اما این به شما هر روز یادآوری میکند که چرا یک روزی شروع به یادگیری کردهاید و قصد دارید به چه سمتی بروید. نیازی هم نیست که طراحی عجیب و غریبی بکنید تنها نوشتن با یک ماژیک روی یک تکه کاغذ کافیست.
خب حالا از خودتان بپرسید، هدف نهایی شما از یادگیری برنامهنویسی چیست؟
۲. در ارتباط با اهدافتان واقع گرا باشید
انگیزه داشتن و با انگیزه ادامه دادن اساسا به این معناست که به حدی از ناامیدی نرسید که باعث بشود تسلیم شوید و همه چیز را رها کنید.
یکی از مشکلاتی که باعث میشود شما ناامید شوید و به نتیجهای نرسید، داشتن توقعات غیرواقعی است. چرا؟
به این دلیل که شما زمانی ناامید میشوید که به انتظاراتتان دست پیدا نکردهاید و نتوانستهاید آنها را به دنیای واقعی بیاورید.
اگر شما بتازگی وارد دنیای کدنویسی شدهاید، انتظار رسیدن به یک سطح بسیار حرفهای در عرض ۶ هفته میتواند شما را ناامید بکند. زیرا این یک انتظار واقعی نیست و برای حرفهای شدن به زمان بیشتری نیاز دارید.
البته باز هم میگویم تا حدی هیچ چیزی غیر ممکن نیست اما کار بسیار بسیار سختی است و اساسا در یک سطح میتوان این انتظار را بیهوده خواهند.
اگر دوره آموزشی را میبینید که در توضیحات آن نوشته شده: «تبدیل شدن به یک طراح حرفهای در x هفته» زیاد آن را جدی نگیرید، این کارها صرفا جنبه تبلیغاتی دارند.
به نظر من شما به یک الی دو سال زمان نیاز دارید تا به یک فرد حرفهای در دنیای برنامهنویسی تبدیل شوید و البته باید بگویم که این موضوع میتواند متغیر باشد. اگر شما یک فرد هستید که مجبورید سر کار بروید، خانهداری بکنید، بچه داشته باشید و… ممکن است این فرایند طولانیتر هم بشود.
همچنین این موضوع به این بحث نیز مربوط میشود که شما چقدر به سرعت یاد میگیرید و چقدر سریع یک موضوع را درک میکنید. این موضوع برای اشخاص مختلف متفاوت است.
در نهایت، هر کسی سرعت خود را برای ادامه دادن دارد. سعی کنید سرعت خودتان را اندازه بگیرید و ببینید که چه مقدار سریع حرکت میکنید. همچنین از انتظارات غیر واقعی دست بردارید.
۳. پایستگی و تداوم را بر سریع بودن ترجیح بدهید
داستان مسابقه خرگوش و لاکپشت را شنیدهاید؟ در این داستان هدف این است که کسی اگر حتی کند برود اما پیوسته در حال حرکت باشد موفق خواهد بود.
اگر تازه شروع به کار کردهاید ممکن است به یک چیزی هجوم ببرید و بگویید که من در هر روز فلان ساعت را تعیین میکنم و روی آن موضوع کار میکنم و تمرینهای لازم را انجام میدهم.
با این حال همانطور که در نکته قبلی اشاره کردم چنین موضوعی تا حدی ممکن است انتظاری غیر واقعی باشد و در نهایت باعث شود که شما خسته شوید و خیلی زود تسلیم شوید.
بهتر است آزادانه در ابتدا شروع بکنید و بعد از یک مدت این موضوع که چقدر زمان برای یادگیری میگذارید و چه مقدار این روند ادامه دارد را یادداشت بکنید.
حتی اگر روزی تنها نیم ساعت روی یک موضوع کار بکنید، بعد از سه هفته به ۳.۵ ساعت تبدیل میشود. بعد از یک ماه به تقریبا ۱۴-۱۵ ساعت و بعد از یک ساعت چیزی حدود ۲۰۰ ساعت! ۲۰۰ ساعت برای یادگیری یک سری از تکنولوژيها و زبانهای برنامه نویسی واقعا زمان خوبی است.
هر تلاش کوچکی که در نظر داشته باشید، با یک ذره ترکیب شدن در تداوم، میتواند نتیجه خوبی را در نهایت داشته باشد.
یک مثال بسیار ساده از این موضوع را در نظر بگیرید:
حالت اول تصور کنید که شما هر روز ۴-۵ دقیقه مسواک میزنید. حالت دوم تصور کنید که شما در هر هفته یک روز را یک ساعت کامل مسواک میزنید.
به نظرتان کدام مورد میتواند به هدفش (داشتن دندانهایی سالم) برسد؟ مطمئنا حالت اول.
به این دلیل است که تداوم و پایستگی میتواند بسیار مهم باشد و شما را به سرعت به نتیجه مطلوبتان برساند.
۴. عضلات اراده خود را قوی کنید
اراده واقعا یک عضله است! تا به حال این جمله را شنیده بودید؟ من جدیدا روشی برای تقویت آن را پیدا کردهام! با تبدیل کردن کارها به عادت!
من با شوهرم کارهای خانه را تقسیم کردیم. شوهرم باید ظرفهای یک روز را که در سینک هستند بشوید و من باید غذا را درست بکنم و… . من ابتدا از انجام چنین کاری متنفرم بودم اما برای اینکه میدانستم این وظیفه من است و باید آن را انجام دهم، انجام میدادم. در هر حال بعد از مدتها این موضوع بسیار جالب نیز شد. انجام چنین کاری از هر زمان دیگری آسانتر بود و حال میتوانستم بسیار راحت آن را انجام دهم.
اما این موضوع چگونه به تقویت عضلات اراده من تبدیل شد؟
خب این موضوع بسیار واضح است که شما در ابتدای کار روی یک عضله واقعا باید سختی بکشید و حسابی کوفته شوید.
اما با گذشت زمان عضلات شما شروع به رشد میکنند و حسابی قدرتمند میشوند. انجام کارها در این حالت بسیار سادهتر میشوند و عضلات حال میتوانند کارهای سختتری نیز انجام دهند.
برای موفقت در برنامهنویسی شما مجبورید که عضله ارادهتان را برای تخصیص زمان در جهت یادگیری برنامهنویسی قوی بکنید.
اگرچه کدنویسی کار بسیار لذتبخشی است اما کارهای لذتبخشتری نیز ممکن است در اطرافتان وجود داشته باشد که سراغ آنها بورید. اما با قوی کردن ارادهتان همه چیز تغییر خواهد کرد.
اگر شما واقعگرا باشید، یک هدف متمرکز برای خودتان تعیین کرده باشید، تداوم داشته باشید و زمان خوبی را برای یادگیری در نظر بگیرید، بسیار کمتر پیش میآید که دست از کارهایتان بکشید و شکست بخورید.
۵. از کار طولانی مدت خودداری کرده و استراحت کنید
کار طولانی یکی از وسوسههای مرسومی است که معمولا وقتی میخواهید به چیزی در یک زمان کوتاهی برسید انجام میدهید.
همچنین در فضای اینستاگرام و بین برنامهنویسان مختلف این موضوع را مشاهده میکنم که افراد مختلفی راجع به اینکه تا دیروقت و حتی تا سپیده دم مشغول کدنویسی هستند صحبت میکنند و پست میگذارند.
در حالیکه چنین موضوعی میتواند برای یک مدت کوتاه بسیار جوابگو باشد، اما برای مدتی طولانی واقعا نمیتواند برنامه خوبی باشد.
در تجربیات کاری من، گاهی اوقات تمام روز را مشغول انجام یک پروژه فریلنسری طراحی وب بودهام و زمان اضافی نیز که داشتم مشغول تولید محتوا بودم.
یک هفته را بیاد میآورم که برنامه به همین صورت پیش میرفت اما یکشنبه همان هفته، واقعا احساس خستگی کردم!
این موضوع که روز بعد نیز باید تمام مدت کار کنم واقعا ناامیدم میکرد. بعد از آن متوجه شدم که من واقعا در حال کشتن خودم هستم و واقعا نیاز دارم که زمانی را برای استراحت باقی بگذارم.
یک روز غیر کاری را انتخاب کردم و از زمان اتمام پروژه مربوط به روز قبل تا بیست و چهار ساعت روی مبل دراز کشیدم. خوابیدم و کتاب خواندم. واقعا باید بگویم که روز عالی بود. در پایان روز احساس کردم که همه خستگی از بدنم بیرون رفته است!
در روند یادگیری کدنویسی سعی کنید که زمانهایی را کار نکنید و فقط به فکر استراحت باشید. این موضوع به پیشرفت شما در بلند مدت بسیار کمک میکند.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید