شاید عنوان این مطلب برایتان عجیب باشد. نکته اصلی اینجاست که منابع بسیار زیادی برای یادگیری وجود دارد، آنچنان تعدادشان زیاد است که به آسانی میتوانند شما را در خود حل کنند و شما را در بین این همه مورد سردرگم نمایند. اما با نگاه کردن به فرایند یادگیری به صورتی متفاوت، چنین مشکلی را میشود به سادگی حل کرد. شما باید یک چهارچوب برای یادگیری داشته باشید.
با استفاده از یک چهارچوب شما میتوانید فرایند پیشرفتتان را ساختارمند بکنید. از این طریق میتوانید مسیر خودتان را حفظ نمایید، میزان پیشرفتتان را اندازه بگیرید و نقطهای که در آینده منتظرتان است را مشاهده کنید.
یکی از مزیتهای بزرگ استفاده از یک چهارچوب در فرایند یادگیری این است که شما میتوانید مسیرتان و قدمهایتان را در مراحل مختلف از همدیگر جدا کنید. اینگونه به شناخت بسیار خوبی از چیزی که مشغول انجام دادن آن هستید میرسید.
اگر شما مرحلهای که در آن قرار گرفتهاید را به خوبی شناسایی کنید، تمام نیازها و انتظاراتتان را میتوانید براساس آن تعیین کنید. برای مثال اگر شما در مراحل ابتدایی کار هستید و اگر این موضوع را درک نکنید، ممکن است از خودتان انتظار داشته باشید که کار خارق العادهای را انجام دهید، در نتیجه وقتی نمیتوانید چنین کاری بکنید، افسرده و ناراحت میشوید.
داشتن انتظارات واقعی یکی از کلیدهای موفقیت در روند یادگیری است. بیایید با این مقوله و چهارچوب یادگیری بیشتر آشنا شویم.
هدف نهایی شما چیست؟
وقتی که شما شروع به یادگیری یک زبان خارجی میکنید، هدفتان یادگیری یک لیست از واژهها، کلمات و یا جملات تصادفی نیست.
هیچکسی صرفا برای یادگیری چند کلمه جدید، سراغ یادگیری یک زبان خارجی نمیرود. همیشه زمانی سراغ یادگیری چیزی میروند که بتوان کاربرد اصلی آن در دنیای واقعی را در ذهن داشت.
برای مثال فرایند یادگیری یک زبان خارجی ممکن است به این دلیل انتخاب شود که قصد داریم به یک مسافرت خارجی برویم و میخواهیم قابلیت حرف زدن با دیگران را داشته باشیم، یا اینکه مشغول تحقیق در ارتباط با یک مقوله عملی هستیم و برای خواندن و مطالعه در ارتباط با آن نیاز داریم تا یک زبان خارجی را یاد بگیریم.
بنابراین تمام اهداف و ایدههای پشت یادگیری یک چیزی حاوی یک هدف است که آن را به دنیای واقعی متصل میکند.
یادگیری کدنویسی نیز دقیقا به همین صورت است.
شما در فرایند برنامهنویسی باید یک هدفی داشته باشید در غیر اینصورت چرا اصلا باید سراغ یادگیری آن بروید؟
هدف میتواند پیدا کردن یک شغل جدید، ساختن یک اپلیکیشن موبایل و یا فریلنسری کار کردن باشد. تعیین کردن چنین هدفی به شما انگیزه لازم برای یادگیری و پیشرفت را میدهد.
یک لحظه دست از خواندن این مطلب بردارید و از خودتان بپرسید واقعا چرا مشغول یادگیری کدنویسی هستید؟
چرا شما چنین کاری میکنید؟
انگیزه اولیهتان برای شروع چنین کاری چه بوده؟
بعد از آن اهدافتان را روی یک تکه کاغذ بنویسید. آن را در جایی بگذارید که هر روز بشود آن را دید. کنار کامپیوتر خود بگذارید یا روی آیینه سرویس بهداشتی بگذارید.
حتی میتوانید هدفتان از یادگیری برنامهنویسی را در پایین همین مطلب به اشتراک بگذارید، اینگونه میتوانید الهام بخش دیگران نیز باشید.
اولین زبان، سختترین زبان
در هر زمان تنها روی یادگیری یک چیز تمرکز کنید
زبانهای بسیار زیادی در دنیا وجود دارد که با آن میشود صحبت کرد (در حقیقت ۶ هزار زبان وجود دارد!) - در همین حال تعداد زبانهای برنامهنویسی نیز بسیار زیاد است.
اگر ابتدای راه هستید، هیچوقت بهتان پیشنهاد نمیکنم که روبی، پایتون، جاوا و… را با همدیگر یاد بگیرید. این کار غیر عملی و کاملا نشدنی است.
شما هیچوقت در یک زمان شروع به یادگیری چینی، انگلیسی، روسی و… نمیکنید. درست است؟
اگر زبان مورد نظرتان را انتخاب کردید، بعد از آن نیازی نیست که نگران باشید، شروع به یادگیری بکنید و سطح دانشتان از آن زبان را به یک نقطه برسانید.
اولین زبان برنامهنویسی همیشه سختترین مورد است، به این دلیل که شما علاوه بر یادگیری زبان برنامهنویسی، با شیوه و اصل برنامهنویسی نیز آشنا خواهید شد. بعد از آن زبانهای دوم و سوم از آنجایی که یک اصل را رعایت میکنند، بسیار ساده خواهند بود.
تقریبا تمام زبانهای برنامهنویسی در بخشهای بسیار زیادی با همدیگر مشترک هستند.
بعد از اینکه اولین زبان را انتخاب کردید، حال فرایند یادگیری شما شروع میشود:
سطح مقدماتی
Hello World!
معمولا اولین چیزی که در یک زبان خارجی یاد میگیرید، شیوه سلام گفتن است.
دقیقا در حالتی مشابه، ما در زبانهای برنامهنویسی نیز اولین برنامهای که مینویسیم همین است. سلام کردن!
بعد از یادگیری این قسمت، شما سمت یادگیری گرامر و کلمات اولیه یک زبان میروید، حال در برنامهنویسی نیز شما با مفاهیم ابتدایی و البته ضروری مانند متغیرها، نوعهای دادهای، دستورات شرطی و… آشنا میشوید. معمولا در فرایند یادگیری با اشتباهات بسیاری روبرو خواهید شد که این کاملا عادی است. در حقیقت اشتباه انجام دادن شما را نباید از ادامه مسیر باز دارد بلکه به شما کمک میکند تا به پیش بروید.
سطح وسط
قرار دادن چیزهای مختلف در کنار همدیگر
با درک مقدمات اولیه یک زبان خارجی، حال شما سعی میکنید تا کلمات مختلف را در کنار همدیگر قرار دهید و یک معنی کامل درست کنید. سعی میکنید با یک شخص خارجی ارتباط برقرار بکنید و این روند را ادامه میدهید.
در دنیای برنامهنویسی نیز شما یکسری از مقدمات را یاد گرفتهاید و البته هنوز کافی نیست، اما با این حال میتوانید برنامههای سادهای را بنویسید و پیشرفت بکنید. حال شما یک چهارچوب عالی برای پیشرفت خودتان را در اختیار دارید. با این حال هر روز باید مطالعه بیشتری داشته باشید و بیشتر یاد بگیرید.
برای یادگیری میتوانید به افراد سطح مبتدی نیز کمک بکنید. در انجمنهای برنامهنویسی و جاهای دیگر میتوانید سوالهایی که میدانید را جواب بدهید و به این صورت به دیگران کمک بکنید.
همچنین میتوانید در پروژههای بسیار ساده گیتهاب مشارکت داشته باشید.
سطح حرفهای
من واقعا فکر میکنم که در این زمینه حرفهای شدهام.
حرفهای بودن در یک زبان به این معناست که میتوانید هر چیزی که میخواهید را بیان کنید و آن را به طرف مقابل بفهمانید.
وقتی شما اعتماد به نفس کافی در ارتباط با پیادهسازی یک چیز را داشته باشید میتوانید به خودتان بگویید که یک حرفهای هستید. در صورتی که حتی توانایی یک کاری را داشته باشید اما بگویید که نمیتوانم آن را انجام دهم و یا اعتماد به نفس کافی را نداشته باشید، مطمئنا نمیتوانید آن را پیادهسازی بکنید.
اما یک چیز مهم را باید بدانید و آن این است که دنیای برنامهنویسی به سرعت در حال تغییر است، بنابراین نیاز است که به صورت مداوم در حال یادگیری باشید و چیزهای جدید را یاد بگیرید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید