نشانه‌های موفقیت در امر تبدیل شدن به برنامه‌نویس

زمین تنها زمانی به یک مسیر تبدیل می‌شود که شما روی آن گام بردارید. به موفقیت رسیدن، مستلزم زمان است. یک توسعه دهنده برای دیدن نتایج کارهای خود به زمان نیاز دارد. وقتی زمان زیادی را صرف رسیدن به یک هدف می‌کنید، حفاظت از آن برای شما اجباری می‌شود. شما برای رسیدن به خواسته‌های خود فداکاری‌های زیادی کرده‌اید، بنابراین حاضرید از آن در برابر چالش‌های پیشِ رو محافظت کنید.

تبدیل شدن به یک توسعه دهنده، هرگز مسیر آسانی نخواهد بود. بدست آوردن اولین شغل، یکی از سخت‌ترین بخش‌ها در این مسیر است. شاید این مسائل برای یک توسعه دهنده خودآموز ترسناک به نظر برسد چون یاد گرفتن برنامه نویسی در آموزشگاه‌ها خیلی آسان‌تر است. یک توسعه دهنده خودآموز مجبور است دوره‌های آموزشی، منابع و بوت‌‌کمپ‌های رایگان را به تنهایی پشت سر بگذارد.

بیشتر شرکت‌ها به جای تمرکز داشتن روی مهارت‌ها، افراد دارای مدرک را استخدام می‌کنند. افراد خودآموز در این بخش بیشترین آسیب را خواهند دید. به نظرم اگر بتوانید تمام این مشکلات را پشت سر بگذارید، دیگر هیچ چیز جلودار شما نخواهد بود. در آن زمان احساس می‌کردم که می‌توانم هر کاری کنم یا به هر کسی که می‌خواهم تبدیل شوم. قطعاً برای رسیدن به چنین جایگاهی، زمان لازم است. وقتی بتوانید تمام مسائل اطراف خود را به خوبی درک کنید، پیمودن این مسیر نیز آسان‌تر خواهد شد.

وقتی برای یادگیری تنها به خودتان متکی هستید، باهوش‌تر خواهید شد و راهکارهای استراتژیک بیشتری را در پیش خواهید گرفت. من اولین شغل خود را بعد از 6 ماه سختکوشی بدست آوردم. قبل از اینکه وارد حرفه‌ی توسعه دهندگی خود شوم، به صورت تمام وقت در یک در شغل غیرفنی کار می‌کردم. من هر روز 12 تا 15 ساعت مشغول به کار بودم و تنها 5-6 ساعت می‌خوابیدم. برای خودم برنامه‌ریزی کرده بودم و زمانی را به خواندن برنامه نویسی اختصاص دادم.

در این مسیر به دفعات تسلیم شدم. بعد از مدتی سعی کردم تمام حواسپرتی‌ها را از زندگی خود حذف کرده و تنها مسائل مهم را نگه دارم.

شما از حل کردن مشکلات لذت می‌برید، حتی اشکال‌زدایی برای شما به یک سرگرمی بدل می‌شود

اگر واقعاً رویای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده را در سر دارید، باید این واقعیت را بپذیرید که برنامه نویسی در مورد حل مسئله است. این موضوع وظیفه‌ی هر روز شما خواهد بود. باید هر روز مطالعه کنید و دائماً چیزهای جدید را یاد بگیرید. در واقع یادگیری به بخشی از زندگی شما تبدیل خواهد شد. خیلی‌ها می‌گویند که باید کارهای دلخواه خودمان را انجام دهیم، من تا حدودی با این نظر موافق نیستم. سوءتفاهم‌های زیادی پشت این حرف پنهان شده است. انجام دادن کارهای مورد علاقه‌ی شما نباید منجر به یک زندگی معمولی شود.

من افراد زیادی را می‌شناسم که براساس این گفته زندگی می‌کنند. آن‌ها همیشه به دنبال انجام دادن کارهایی هستند که دوست دارند. اما زندگی هرگز اینطور نیست. گاهی اوقات مجبور می‌شویم کارهایی را انجام دهیم که برای ما ناخوشایند است. این‌ها بخشی از زندگی بوده و باید آن‌ها را بپذیریم.

این موضوع نباید دلیل شما برای پا پس کشیدن باشد. این اتفاق در تمام حرفه‌ها و در هر زمینه‌ای رخ می‌دهد. مثلا مردم یک شغل یا زندگی جدید را شروع می‌کنند، اما وقتی به مرور زمان همه چیز سخت می‌شود، تسلیم شدن را انتخاب می‌کنند. این افراد به شکلی زندگی کرده‌اند که هرگز برای سختی کشیدن آماده نیستند. همیشه کارهایی را انجام می‌دادند که باعث خوشحالی آن‌ها می‌شد. ما باید از حصاری که به دور خود کشیده‌ایم بیرون آمده و چیزهای جدیدی را تجربه کنیم.

باید ذهن خود را به گونه‌ای پرورش دهیم که بداند گاهی اوقات باید کارهای سخت انجام دهیم. مسیری که ما در پیش گرفته‌ایم، به فداکاری‌های بسیاری نیاز دارد. این موضوع به شما کمک می‌کند تا راحت‌تر به اهداف خود برسید. با این کار اعتماد به نفس شما بالا رفته و قادر به انجام کارهای بسیاری زیادی خواهید بود. برای اینکه به یک توسعه دهنده تبدیل شوید، باید اشکال‌زدایی و حل مسئله را به عنوان بخشی از کار خود قبول کنید.

شما یادگیری را بخشی از زندگی روزمره خود می‌دانید

یادگیری یک فرآیند بی پایان است. اگر می‌خواهید در زمینه تکنولوژی فعالیت داشته باشید، باید این واقعیت را بپذیرید. تکنولوژی با سرعت زیادی در حال تغییر است. اگر دست به کار نشوید، به زودی از رقبای خود عقب خواهید ماند.

ابزارهایی که امروز از آن‌ها استفاده می‌کنید، بعدها قدیمی خواهند شد. هدف ما فقط تبدیل شدن به یک توسعه دهنده نیست، ما می‌خواهیم یک توسعه دهنده باقی بمانیم. یادگیری تنها راه نجات پیدا کردن در این حرفه است. اگر هر روز مسائل جدید را بیاموزید، نسبت به سایر توسعه دهندگان برتری خواهید داشت.

شما اجتناب ناپذیر بودن شکست را قبول دارید و به راه خود ادامه می‌دهید

باید شکست را یکی از عناصر رسیدن به موفقیت در نظر بگیرید. شکست خوردن بخشی از این مسیر است. من بارها احساس ناامیدی کردم اما مهم نبود. با هر بار شکست خوردن، یک قدم به موفقیت نزدیک‌تر می‌شدم. شکست واقعی زمانی است که از اشتباهات خود درس نگیرید. شما با تسلیم شدن، شکست خواهید خورد. این ذهنیت به من کمک کرد تا بر بسیاری از مشکلات خود غلبه کنم. هر وقت احساس ناامیدی می‌کنم، این جمله از جف بزوس را به خاطر می‌آورم: «شکست خوردن هیچ ایرادی ندارد. این موضوع طبیعی بوده و بخشی از مسیر رسیدن به موفقیت است.»

او نیز بارها شکست خورد اما هرگز تسلیم نشد. راهکارهای متفاوتی را امتحان کرد و همین باعث شد تا به یکی از تاثیرگذارترین افراد تاریخ تبدیل شود. ایلان ماسک هم یکی دیگر از افراد موفق در این زمینه است. او بارها و بارها شکست خورد اما توانست به این باور برسد که با خواستن می‌توانیم به هر چیزی برسیم.

شما یک دلیل محکم برای انجام کارهای خود دارید

قبل از برداشتن اولین گام، باید از دلیل خود مطلع باشید. چرا می‌خواهید این کار را انجام دهید؟ چرا این کار برای شما اهمیت دارد؟ انجام دادن این کار، چه سودی به حال شما خواهد داشت؟ ما باید دلیل اصلی خودمان را برای انجام کارها مشخص کنیم.

دلیل شما صرفاً نباید بزرگ یا خاص باشد، بلکه باید ارزش جنگیدن را داشته باشد. دلیل شما حتماً نباید تغییر دادن دنیا باشد، میتوانید این کار را برای آزادی یا حتی خانواده خود انجام دهید. این دلیل باید آنقدر قوی باشد که شعله‌ی اشتیاق را در شما روشن نگه دارد. چون وقتی سنگینی روزهای سخت به شما فشار وارد می‌کند، این دلیل همان چیزی است که به شما قدرت جنگیدن می‌دهد.

‌باید بدانید که چرا می‌خواهید به اهداف خود دست پیدا کنید. به خودتان ایمان داشته باشید. شما مطمئناً سزاوار زندگی رویایی خود هستید.