در دنیای کسب و کار و ارتباطات، داشتن مجموعه ای مهارت کلیدی برای همه عوامل کار امری ضروری به نظر میرسد. عناوین مختلفی نظیر مدیر اجرایی ارشد، مدیر برنامهها، سردستهی گروه تماشاچیان و تشویقکنندگان، سرپرست فروشندگان، مدیر ارشد بخش سرمایهگذاری، مدیر ارشد واحد ارتباطات، رییس صرافی و بسیاری عناوین دیگر به واسطهی نقش مدیرعامل استارتآپ فعال میشوند. شاید یکی از سختترین کارها در دنیای کسب و کار بدستآوردن طیف گستردهای از مهارتهای مورد نیاز برای کسب موفقیت و رشد استارت آپ است. این یکی از دلایلی است که تنها ۱۰ درصد از استارت آپ ها موفق میشوند، چرا که موفقیت برای یک استارت آپ نیازمند یک فرد واقعا خاص است که ترکیب مناسبی از مهارتها را داشته باشد و به عنوان یک مدیری که تمام نقاط ضعف و قوت کار را میشناسد عمل کند.
در ادامه به مهارت های کیلدی یک مدیر استارت آپ می پردازیم که هر مدیر استارت آپ باید به آنها مسلط باشد:
ایجاد چشم انداز کاری برای شرکت
برای ایجاد یک چشمانداز روشن و واضح، شما به یک حس قوی نسبت به حرفه و پیشه و رقبای تان نیاز دارید. در واقع این نخستین گام برای ایجاد یک طرح کسب و کار و ایجاد یک استارت آپ موفق است. مثلا برای شروع یک کسب و کار در حوزهی گردشگری، گفتن عبارت “ما درحالساخت یک وبسایت مسافرتی بزرگ هستیم” کافی نیست، زیرا هزاران وبسایت از این دست در دنیای کسب و کار فعالیت میکنند. بنابراین شما باید یک چشمانداز از شیوههای منحصربهفرد و رقابتی از راهحلهای رایج در بازار کسب و کار برای خودتان شکل دهید.مثلا در همین حوزه ی گردشگری میتوانید این گونه بگویید که ما درحال ساخت یک وب سایت بزرگ مسافرتی هستیم که سفر کردن را آسان میکند.
در این صورت شما برای خود یک چشم انداز ایجاد کردید و آن سفر کردن آسان است و حالا نوبت میرسد به تحقیق و توسعه ی این امر که شمارا در این امر موفق گرداند.
نظارت بر روند بازار کسب و کار
وظیفهی یک مدیرعامل با ایجاد و هدف گذاری یک چشمانداز به پایان نمیرسد. او باید دائما در راس روند رقابت و بازار حرفهاش باشد و آن را هدایت کند و به حرکت وا دارد. مثلا شرکت آیاکسپلور که به عنوان یک نمونهی موفق از نوبنیادها و توسط نگارنده در حیطهی شرکتهای خدمات مسافرتی خلق شده است، پس از تاثیرات اقتصادی حادثهی یازده سپتامبر روند تکاملی دیگری را نسبت به سایر شرکتهای مسافرتی پیمود، و تلاش کرد تا در شرایط سخت اقتصادی که میزان مسافرتها کاهش یافته بود به یک حاشیهی سود دیگری دست یابد و یک منبع درآمد آنلاین برای خود فراهم کند تا مادامی که مردم در سفر نیستند نیز از راه تبلیغات آنلاین سود بهدست آورد. کار مهم مدیرعامل یک شرکت این است که به طور مداوم در طول زمان به اقتصاد، صنعت، بازار و جنبشهای رقابتی آن چشم بدوزد و تصمیمات درست بگیرد تا شرکت خود را در هر زمانی به سود رسانی برساند.مدیر موفق کسی است که باتوجه به شرایط بالا تعامل لازم با همکارانش را داشته و در جهت بهبود وضعیت شرکت و بازار هدفش حرکت کند.
تمرکز افراد شرکتتان را روی هدف مشابه متمرکز کنید
یکی دیگر از وظایف مدیرعامل شرکت ، اطمینان یافتن از این موضوع است که یک چشمانداز شفاف از اهداف شرکت برای همهی کارکنان وجود دارد و آنان همگی در همان جهت مشخص اهداف شرکت فعالیت می کنند. بنابراین، مدیرعامل شرکت نه تنها عامل ارتباطی چشمانداز شرکت با تکتک اعضا است، بلکه عامل وفاق و اجماع نظر در دیدگاهها و اهداف سازمان نیز هست. یعنی باید طوری چشم انداز و هدف را شفاف کند که فعالیت کارکنان در جهت هدف شرکت تنظیم شود.به بیان دیگر شما هرگز در کارتان موفق نمیشوید مگر اینکه تیم کارکنان شما احساس کنند به دیدگاههای آنان نیز در راستای اهداف شرکت توجه شده است و هیات مدیره پس از گوش سپردن به ایدههای خوب آنان روی یک هدف مشخص متمرکز شده است.در واقع این یک اصل است که کارکنان مانند اعضای یک بدن،اعضای آن شرکت هستند که هرکدام باید در جهت هدف شرکت حرکت کنند و این امر جز با اهمیت دادن و تقویت کارکنان میسر نیست.
ایجاد انگیزه
پس از تنظیم یک چشمانداز و متمرکز کردن همهی افراد رو ی آن هدف، زمان آن فرا میرسد که از بالا تا پایین سازمان را با تشویق ، به ادامهی مسیر امیدوار کنید. باید افراد سمی و مایوس کننده را در سازمان را از اتاق کار خودتان و همکارانتان هرچه سریعتر دور کنید. زیرا در این شرایط شما نیاز به نیروهای مثبت و پیشرونده دارید و باید با علم و آگاهی به همهی اعضا هیجان و انگیزهی لازم را بدهید. بنابراین داشتن مهارتهای انگیزشی یکی از مهارتهای بسیار مهم و حیاتی برای مدیرعامل یک شرکت استارت آپ است.اگر دانش کافی دارید و نیز هدفی مشخص نیز برای شرکت در نظر گرفتید این شور و علاقه است که باعث رشد سریع شرکت و در نتیجه سود آوری و گسترش آن می شود.
مدیریت بودجه و تنظیم آن برای اهداف اصلی شرکت
در بسیاری از شرکت های استارت آپی زمانی که به یک نقدینگی نسبی میرسند دست به خرج های اضافی میزنند.اما در واقع این نقدینگی باید در جهت رشد و افزایش نیروی انسانی متخصص و نیز افزایش سطح تکنولوژی در شرکت خرج شود و قسمتی نیز مربوط به خرج هایی اضافی مانند تشویقی و خرید دکور و.... . اگر مدیر یک شرکت نتواند منابع مالی خود را به درستی مدیریت کند آن شرکت در نهایت محکوم به شکست است.همان طور که هدف های شرکت را مشخص کردید برای آنها بودجه ای معین تعیین کنید زیرا اگر به بخشی بیش از حد پول تزریق کنید قسمت های دیگر با کمبود بودجه مواجه شده و قسمت های دیگر دچار اختلال میشوند.در یک شرکت استارت آپی مدیریت منابع مالی از اهمیت بالایی برخور دار است.
منبع: مجله ی Forbes
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید