در دنیای توسعه وب اصطلاحاتی وجود دارد که ممکن است برای برخی از مبتدیان گیج کننده باشند. البته جدای از آنها، افرادی که قصد ارائه یک پروژه را به یک تیم توسعه وب دارند ممکن از آنها اصطلاحاتی را بشنود که برایشان غریب باشند. به یاد داشته باشید که یکی از فاکتورهای مهم پروژههای موفق داشتن یک ارتباط روشن و واضح بین طرفین است. حال ما در این مطلب سعی داریم تا شما را با پنج اصطلاح مهم در حوزه توسعه وب آشنا کنیم که ممکن است آنها را مکررا بشنوید.
۱. تجربه کاربری، رابط کاربری و طراحی تعاملی
تجربه کاربری در اصطلاح انگلیسی UX و رابط کاربری UI؛ دو عنصر مهم هر پروژهای هستند که با وب ارتباط دارند. اما بیایید بهتر بدانیم که معنای این موارد همراه با طراحی تعاملی دقیقا چیست؟
- تجربه کاربری سعی دارد تا شیوه کار یک وبسایت را برای کاربران راحتتر نماید و یک جریان کاربری نرم را تحویل دهد. در زمانی که یک پروژه ساخته میشود، برای شبیهسازی تجربه کاربری از ابزارهای مخلتفی استفاده میشود. تجربه کاربری یکی از مهمترین موضوعاتی است که باعث میشود تا کاربران بتوانند با وبسایت شما به خوبی تعامل داشته باشند و از آن استفاده کنند. تجربه کاربری میتواند به دستهبندی بسیار گستردهای تقسیم شود که استفادهپذیری و دسترسیپذیری دو اصل مهم آن هستند.
- رابط کاربری بخشی است که کاربر به صورت مستقیم با آن ارتباط برقرار میکند، در واقع تجربه کاربری روی رابط کاربری اعمال میشود. هر چیزی که شما در تعامل با یک وبسایت مشاهده میکنید بخشی از رابط کاربری وبسایت است که به صورتهایی با قسمت مدیریت آن ارتباط برقرار میکند. شما باید سعی کنید تا رابط کاربری را براساس ویژگیهای کاربردی تجربه کاربری منطبق کنید.
- طراحی تعاملی بخشی از خود رابط کاربری است، اما تفاوت این بخش با بخشی اصلی رابط کاربری این است که المانهای طراحی تعاملی بدنبال ایجاد یک تعامل و کنش با کاربر هستند. در واقع المانهای پایه رابط کاربری، المانهایی ثابت و صرفا نمایشی هستند، اما دسته المانهای تعاملی در رابط کاربری، المانهایی پویا هستند که کاربر قابلیت تعامل با آنها را دارد.
برای یادگیری عمیقتر این مسائل پیشنهاد میکنم که دوره آموزشی «دوره تجربه کاربری و رابط کاربری» را مشاهده کنید.
۲. محیط محلی، بتا، استیجینگ و محصول
منظور از محیط محلی که البته میشود با نامهای دیگری مانند میزبان محلی، سرور توسعه محلی و… نیز آن را دید، مکانی است که یک نرم افزار در آن تولید میشود. فارغ از تولید نرم افزار، در این مکان فرایند تستینگ نیز به منظور کارایی درست برنامه انجام میشود. بعد از آن نرمافزار برای تست Alpha و Beta در محیط استیجینگ قرار میگیرد.
تست آلفا و بتا همیشه به صورت دو مرحله مجزا از همدیگر صورت نمیگیرد. اما به صورت کلی در تست آلفا هدف آن است، یک نرم افزار داشته باشیم که بتواند کارهای اصلی را انجام دهد و همچنین بخشهایی از آن (شاید) غیرفعال باشد. اما تست بتا زمانی است که آخرین مراحل استیجینگ را میگذراند و هدف آن این است که افراد مختلف با برنامه کار کرده و در صورت مشاهده باگ آن را گزارش کنند. در نهایت بعد از تمام این موارد نرمافزار ما میتواند نام محصول به خود گرفته و به عنوان یک نسخه پایدار عرضه شود.
۳. Front-End در مقابل Back-End
هر وبسایت در حالت کلی دو قسمت اصلی دارد. بخش فرانت-اند یا کلاینت و بخش بک-اند یا سرور. برای هر کدام از این بخشها ابزارها و زبان های منحصر به فردی وجود دارد که با انتخاب هر کدام باید شروع به استفاده از آنها بکنید. برای مثال HTML زبانی است که در لایه فرانت-اند استفاده میشود. فرانت-اند لایهی ظاهری وبسایت نیز نامیده میشود، چرا که هر اتفاقی در این لایه میافتد را شما به عنوان یک کاربر میتوانید مشاهده بکنید. PHP یک زبان برای لایه بک-اند است. لایه بک-اند وظیفه پردازش داده، مدیریت بانک اطلاعاتی و کارهایی از این دست را به عهده دارد.
یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهید این است که بدانید چه ابزاری برای چه کاری استفاده میشود. البته ابزارهایی نیز هستند که میتوانند هر دو بخش را مدیریت بکنند. برای مثال جاوااسکریپت زبانی است که هم در بخش کلاینت و هم در بخش سرور استفاده دارد.
۴. ویژگی، باگ، وظایف و توزیعها
در مدیریت یک پروژه برنامهنویسی ممکن است با این چهار اصطلاح مواجه شوید:
- ویژگی به هر تغییر اعمال شدهای روی برنامه گفته میشود که در نهایت کاربرد برنامه شما را بیشتر میکند.
- منظور از باگ خطاهایی است که در یک برنامه اتفاق افتاده و نیاز دارد که اصلاح شود.
- وظایف منظور عملهایی است که باید انجام شوند تا در نهایت به یک ویژگی تبدیل گردند.
- منظور از توزیعها نسخههایی از نرمافزار است که تا به حال منتشر شده است.
البته این اصطلاحات بیشتر در برنامههایی مانند JIRA که یک اپلیکیشن مدیریت پروژه معروف است بیشتر خواهید دید. اما فارغ از آن، دستهبندی و کلاسبندی کردن کارها به این سبک میتواند شما را قادر سازد تا بهتر از قسمتهای مختلف ساخت یک نرمافزار سر در بیاورید.
۵. فریمورک و زبان برنامهنویسی
زبان برنامهنویسی یک مجموعه از دستورات است که به یک کامپیوتر میگوید کار خاصی را انجام بده. این شاید ساده ترین تعریفی باشد که از یک زبان برنامهنویسی تا به حال شنیدهایم. اما بحث اصلی فریمورک است. در واقع فریمورک ابزاری است که براساس یک زبان برنامهنویسی نوشته میشود. به همین دلیل است که میگوییم فریمورک جنگو با استفاده از زبان برنامهنویسی پایتون نوشته شده است. حال دلیل وجود فریمورک آن است که فرایند برنامهنویسی و ساخت یک پروژه را برایمان آسانتر بکند. فریمورک در حقیقت یک بسته عظیم از دستورات برنامهنویسی است که قبلا نوشته شده و حال شما باید مانند یکسری قطعه پازل با آنها برخورد کنید.
امیدواریم که این مطلب کوتاه توانسته باشد تا در درک اصطلاحات مهم به شما کمک کرده باشد. اگر شما نیز با اصطلاح دیگری آشنا هستید که در فرایند ساخت یک پروژه آن را دیدهاید میتوانید با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید