بهتر است قبل از شروع این مقاله، کمی از گذشته و پیش زمینهی من مطلع شوید. من بعد از فارغالتحصیل شدن با مدرک لیسانس کامپیوتر، حدود یک سال و نیم به عنوان توسعهدهنده برنامههای گوشی مشغول به کار بودم. چند ماه پیش از کار اخراج شدم. شاید بپرسید علت اخراج شدن من چه بوده است. خب آنها قصد داشتند حلقهی کاری خود را کوچکتر کنند. البته باید بگویم که من تنها کسی نبودم که اخراج شده، نیروی کار آن شرکت حدود ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد.
همانطور که تمام فارغالتحصیلان میدانند، جای گرفتن در این چرخه کاری بسیار سخت است. شما باید سابقهکاری حرفهای یا معدلی با نمرات بالا داشته باشید. اگر هیچکدام از این دو را نداشته باشید، پیدا کردن شغل میتواند بسیاردشوار باشد. بنابراین پس از گذشت یک سال و نیم و کار کردن به صورت حرفهای، ممکن است با خودتان بگویید که فورا در جایی دیگر کار پیدا میکنم، درست است؟ خب شما اشتباه میکنید.
به دنبال شغل گشتن یک تجربهی بسیار پیچیده و شخصی است و از عوامل بسیاری تشکیل شده است. از آنجایی که بیشتر مقالات مربوط به توسعهدهندگان روی شغل اول تمرکز کردهاند، من میخواهم مقالهای را بنویسم که به شما نشان دهد روند پیدا کردن شغل دوم به چه صورت است. من میخواهم تجربهی اخیر خودم در این زمینه را با شما به اشتراک بگذارم؛ نه به عنوان یک تازه فارغالتحصیل شده، بلکه به عنوان فردی که بیش از یک سال سابقهی کار دارد.
نوشتههای من برای تازه فارغالتحصیل شدگان و کسانی که میخواهند مسیر شغلی خود را بعد از یک یا دو سال تغییر دهند بسیار مفید خواهد بود.
باید از کجا شروع کرد؟
قبل از هر چیزی ما باید این واقعیت را درک کنیم که به دنبال شغل گشتن، خودش نوعی شغل تماموقت است. ممکن است این کار به نظر آسان بیاید اما در واقعیت بسیار سخت است. بعد از اینکه رزومهی خود را آماده کردید، باید آنها را بروزرسانی کنید. سپس میتوانید به صورت آنلاین و یا حضوری به دنبال جایگاه شغلی بعدی خودتان بگردید.
زمانه عوض شده است و دیگر کسی در تبلیغاتهای دستهبندی شده به دنبال شغل نمیگردد. نخستین منبع شما برای کار پیدا کردن، دوستانتان میباشند. از آنها بپرسید که آیا کسی را میشناسند که بتواند به شما کار دهد. اکثر شرکتها ترجیح میدهند با کسانی مصاحبه کنند که توسط کارمندان خودشان معرفی شده باشند. برای لیستهای کاری به لینکدین، گروههای فیسبوک و یا Glassdoor مراجعه کنید.
بعد از اینکه شوک اخراج شدن از سر من بیرون رفت، تصمیم گرفتم یک روال روزانه را به وجود آورم. صبح از خواب بیدار شدن، مرور کردن نامهها، گشتن به دنبال شغل جدید در پستهای کاری، آماده شدن برای مصاحبههای کاری، تقویت کردن مهارتهایم با برطرف کردن مشکلات کدنویسی و فعال بودن در Github و Codepen.
روالهای روزمره به شما کمک میکنند تا طبق ساختاری درست، به سمت چیزهای حرکت کنید که روزی آنها تمرکز دارید. چیزهای زیادی برای مدیریت شدن وجود دارند و زمان شما کم میباشد. بنابراین باید طبق برنامهای پیش بروید که بتوانید نهایت استفاده را از زمان خود داشته باشید.
قبل از شروع مصاحبه، خودتان را برای موضوعاتی که در آنها مشکل دارید آماده کنید. حافظه و ذهن خود را تازه کنید. از مرزهای مرتب کردن الگوریتمها فراتر بروید و سعی کنید آنها را واقعا پیاده سازی کنید. ببینید آیا با حل آن مشکلات میتوانید دانستههای قدیمی خود را به یاد بیاورید یا خیر.
از مسائل پایهای و هر موضوعی که در آن احساس ضعف دارید شروع کنید. سپس به مسائل بالاتر فکر کنید و دایرهی دانش خود را گستردهتر کنید. هنگامی که بتوانید اصول بسیار اساسی یک موضوع را درک کنید، هیچ مشکلی برایتان پیش نخواهد آمد.
بعد از انجام تمام آن کارها، سعی کنید مهارتهای کدنویسی خود را با استفاده کردن از زبانهای مختلف تقویت کنید. Codwars، Codility، Project Euler و LeetCode تنها چند نمونه از مکانهایی هستند که میتوانید در آنها مهارتهای خود را تقویت کنید. گشتن به دنبال سوالهای محبوب در مصاحبهها هم بسیار ضروری است، زیرا بیشتر مصاحبهها از یک الگو برای پرسش سوالات استفاده میکنند.
هنگامی که مشغول مطالعه کردن در مورد مصاحبات کاری بودم، در بسیاری از دورههای آنلاین نیز شرکت کردم. من اکانتهایی را در Github و Codepen ساختم تا مطمئن شوم که میتوانم پروژههایم را به نمایش بگذارم. وجود آن پروفایلها در رزومه کاری، شانس پذیرفته شدن من را در مصاحبهها افزایش میداد. به چه دلیل؟ چون مصاحبه کنندگان میتوانستند با مراجعه به آن پروفایلها، سبک برنامهنویسی من را ببینند.
روند مصاحبه کردن
مصاحبهها با یکدیگر فرق دارند و هیچکدام از مصاحبه شوندگان نیز شبیه به یکدیگر نیستند. اگرچه این موضوع میتواند یک مزیت به شمار آید، اما در عین حال میتواند ناامید کننده نیز باشد. از آنجایی که هر شرکت مراحل زمانی خاص خودش را برای مصاحبه کردن دارد، روند مصاحبه میتواند بین هفتهها یا حتی ماهها هم طول بکشد. روند زمانی مصاحبه میتواند تحت تاثیر تعداد افراد شرکت کننده، فرهنگ شرکت و غیره قرار بگیرد. شما نباید دست از تلاش کردن بکشید و همیشه سعی کنید به راه خود ادامه دهید.
میدانم که ممکن است این موضوع ساده به نظر برسد، اما واقعاً مهم است. بیایید بگوییم که شما مصاحبهای را در شرکت A انجام دادهاید، سپس برای بررسی به خانه فرستاده میشوید. پس از انجام این کار، شما ممکن است برای مصاحبهای دیگر به محل کار دعوت شوید. پس از گذراندن چندین مصاحبهی فنی، شما به مصاحبهی HR میرسید. گاهیاوقات روند مصاحبهها به دلیل تعطیلات، بیمار شدن مصاحبه کنندگان و یا نبود مدیریت درست در شرکتها میتواند طولانیتر از حد معمول شود. پس شما باید چه کار کنید؟ باید بگویم که در این شرایط هیچ کاری از دست شما بر نمیآید.
من اینجا نیستم تا شما را دلسرد کنم، من تنها سعی دارم منظورم را به شما منتقل کنم. من هم در گذشته درگیر همچین مشکلاتی بودم، پس به خوبی میدانم که چه حسی دارد. شما باید این موضوع را درک کنید که فعلاً در هرم شغلی، پایینترین عضو هستید. زمان شما هیچ ارزشی برای دیگران ندارد و آنها از شما سوءاستفاده میکنند.
این مشکل درجههای مختلفی دارد، اما شما باید با قدرت این مسیر را در پیش بگیرید. اگر چند روز از آخرین مصاحبهتان میگذرد و شما هنوز جوابی نگرفتهاید، بیش از اندازه فکر نکنید. اگر مصاحبهی شما لغو شد، خیلی پیگیر و نگران نباشید چون از این مسائل همیشه اتفاق میافتد. اگر پاسخ دادن به مصاحبهی شما خیلی زمان برده است، به آن شرکت ایمیل بزنید. اگر این کار نتوانست کمکی به شما کند، چند روز منتظر بمانید. سپس به آخرین کسی که با شما مصاحبه کرده بود زنگ بزنید یا با بخش HR آنها تماس بگیرید.
از انجام دادن این کارها نترسید. این نشان میدهد که شما به آن شرکت علاقه دارید و میخواهید بدانید که روند مصاحبهی شما در چه مرحلهای قرار دارد. اگر یک شرکت با شما رفتار نادرستی داشت، بدین معناست که کار در آنجا ممکن است برای شما بهترین گزینه نباشد. از ادامه دادن به روند مصاحبه با چنین شرکتهایی خودداری کنید.
از افرادی که با آنها ملاقات میکنید یادداشت بردارید. تعامل خود را با آنها به یاد داشته باشید. آیا آنها فردی مودب بودند؟ آیا آنها به نظرات و سوالات شما علاقهمند بودند؟ آیا به شما وقت دادند تا از آنها سوال بپرسید؟ هنگامی که میخواهید تصیم بگیرید با کدام شرکت همکاری داشته باشید، پاسخ آن سوالات را مد نظر قرار دهید.
توصیه و نصیحت
در همان ابتدا و بسته به موقعیتی که به دنبال آن هستید، ممکن است مصاحبه نکردن با شرکتهایی که برایتان جالب نیستند به نظر کار عاقلانهای باشد. اما دلایل هم وجود دارد که باید این کار را انجام دهید:
۱. حتی اگر رفتن به مصاحبههای کاری وقت گیر باشد، مزیتهایی را نیز به دنبال خواهد داشت. شما میتوانید از هر مصاحبه درسهایی را بیاموزید. بنابراین مصاحبه کردن در شرکتهایی که به آنها علاقه ندارید، هنوز هم میتواند فرصتی برای کسب تجربههای بیشتر باشند. شما ممکن است در این مصاحبهها با سوالاتی روبرو شوید که تا بحال نشنیدهاید.
۲. کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. اگر توضیح دادن کار از پشت تلفن برایتان جالب نیست، بدین معنا نمیباشد که هیچ چیز دیگری نمیتواند توجه شما را به خودش جلب کند. شاید این شرکت مسیر جدیدی را در پیش گرفته و در حال آماده شدن برای تغییر تکنولوژیهای خودش است. شاید رهبر تیم شما همان کسی باشد که شما دوست دارید با آن کار کنید. علاوه بر اینها، ارتباطات بخش بزرگی از این صنعت را به خودشان اختصاص دادهاند. شما افراد مختلفی را با پیشینههای متفاوت ملاقات خواهید کرد. حتی اگر نتوانید در مصاحبه موفق شوید، هنوز هم میتوانید یک شخص را تحت تاثیر قرار دهید. شاید آن فرد بتواند شما را به یک دوست یا شرکت دیگر معرفی کند.
۳. همانطور که قبلا گفتم، هیچ مصاحبهای کاملاً شبیه مصاحبههای دیگر نیست. اما مصاحبههای بیشتر، به نفع شما میباشند چون شما را با روند مصاحبههای مختلف آشنا خواهند کرد. به عنوان مثال وقتی برای پیدا کردن کار در چند شرکت مصاحبه انجام دادم، توجه خودم را بیشتر بر روی شرکت A متمرکز کردم. به عنوان بخشی از روند مصاحبه، میدانستم که باید در مقابل پرسنل دو شرکت مصاحبه شوم. در شرکت B هم چنین مصاحبهای بود، بنابراین قبل از رفتن به شرکت A برای مصاحبه به آن شرکت رفتم. من این کار را کردم تا ببینم قرار گرفتن در این شرایط چه احساسی دارد. من از مصاحبهای که در شرکت B داشتم، تجربههایی کسب کردم. بنابراین میتوانستم برای مصاحبه در شرکت A آمادهتر و با اعتماد به نفس بیشتری شرکت کنم.
به عنوان بخش نهایی مقاله باید دقت داشته باشید که در حین عبور کردن از این مشکلات، نباید تحت تاثیر آنها قرار بگیرید. برخی مصاحبهها خوب خواهند بود و برخی دیگر چندان خوب انجام نمیشوند. این طبیعی است و شما باید این واقعیت را بپذیرید.
انسان به راحتی میتواند درگیر فشارهای ناشی از به دنبال کار گشتن شود. بنابراین از اشتباهات خود درس بگیرید و به یاد داشته باشید که باید استراحت کنید. یک روز را مرخصی بگیرید و کاری کنید تا حس آرامش دوباره در درونتان به جریان بیفتد. چیزی را پیدا کنید که روح شما را دوباره احیا کند. پیاده روی کنید، فیلم تماشا کنید یا به یک کنسرت بروید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید