طراحی UX در حال پیشرفت و رونق پیدا کردن است. دلیل این پیشرفت و رونق بسیار ساده است. این دلیل همان رقابت است. امروزه محصولات بیشماری با ویژگیهای مشابه وجود دارد که مشکلات مشابهی را نیز برطرف میکنند. برای برنده شدن در این رقابت، مشاغل سعی میکنند محصولاتی را خلق کنند که کاربران را درگیر خود کنند. تنها راه برای خلق محصولی که کاربران دوستش بدارند، ارائهی یک UX عالی است.
هنگامی که UX ارائه شده خوب باشد، مشتریان از محصول شما لذت میبرند. با لذت بردن از محصولات شما، مشتریان از کسب و کارتان راضی خواهند شد. افزایش رضایت مشتری بدین معناست که تبدیل، جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی بسیار آسانتر میشود.
برای اینکه بتوانید محصولی با UX عالی طراحی کنید، ابتدا باید بهترین و بدترین نمونههای طراحی UX را مشاهده کنید. در اینجا شما میتوانید ۶ نمونه از طراحی UX بد را مشاهده کنید. بهتر است بدون اتلاف وقت به سراغ اصل مطلب برویم. در اینجا ما ۵ نمونه از بهترین طراحیهای UX را در محصولاتی مشاهده میکنیم که هر روز از آنها استفاده میکنیم.
۱. گوگل UX خود را از سال ۱۹۹۸ ساده نگه داشته است
گوگل به طور رسمی در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۹۸ توسط لری پیج و سرگئی برین تاسیس شد و بدون شک بزرگترین موتور جستجوی جهان است. هر روز بیش از ۳.۵ میلیارد جستجو در گوگل انجام میشود. تعداد جستجوهای سالانهی گوگل چیزی حدود ۱.۲ ترلیون جستجو میباشد.
گوگل در زمینههایی از جمله فناوریهای مبتنی بر وب، هوش مصنوعی و سایر زمینههای دیگر سرمایهگذاری کرده است. گوگل تجارت گستردهای است که اگر اولین شرکت تکنولوژی نباشد، یقینا جزو ۵ شرکت برتر در این زمینه خواهد بود.
با این حال موضوع بحث ما محبوبترین و پرمصرفترین محصول آنها، یعنی موتور جستجوی گوگل است.
دلیل موفقیت عظیم گوگل چه بوده است؟ آیا دلیل آن صرفاً کمپینهای بازاریابی یا سرمایهگذاری در تکنولوژی است؟ پاسخ این سوال «خیر» است. شاید بزرگترین دلیل موفقیت این شرکت، تجربهی کاربری فوقالعادهای باشد که موتورهای جستجوی گوگل ارائه میدهند. این ساده ترین و سریعترین ابزاری است که تاکنون ایجاد شده است و هیچگونه نیازی به آموزش ندارد. اگر به دنبال چیزی هستید، تنها کاری که باید کنید تایپ کردن آن چیز و سپس فشردن کلید Enter است.
این محصول همیشه بدین صورت بوده است و به نظر میرسد که با گذشت زمان سادهتر، آسانتر و سریعتر خواهد شد. در اینجا ما نسخهی اولیهی جستجوی گوگل را نشان میدهیم، آیا دلتان برای آن تنگ شده است؟
اگرچه چند لینک اضافی در پایین آن وجود دارد، اما این محصول هنوز سریع و ساده باقی مانده است. در طی این ۲۲ سال، تنها کاری که آنها انجام دادهاند، حذف لینکهای اضافی، سادهتر و سریعتر کردن محصول بوده است. امروزه شما صفحهی اصلی گوگل را بدین صورت مشاهده میکنید:
یک UX خوب، در مورد ارائهی تجربهای ساده و در عینحال لذتبخش است. این همان کاری است که گوگل در طی این سالها انجام داده است.
۲. ایمیلهای onboarding برنامه Grammarly موفقیت بزرگی است
من از این برنامه برای نوشتن اسناد، پست وبلاگ و پیامی به مشتریان استفاده میکنم. صادقانه میگویم، من نمیخواهم هرگز مرتکب اشتباه شوم. بنابراین از گراملی خیلی استفاده میکنم. اگر از من بپرسید، گراملی ابزار بسیار خوبی برای این کار است. این برنامه فقط خطاهای املایی را اصلاح نمیکند، بلکه موارد دیگری در نوشتههای شما مثل جملهبندی، لحن و غیره را نیز اصلاح میکند. گراملی به شما میگوید که دقیقاً چه اشتباهی انجام دادهاید.
این فقط یک بررسی املایی نیست، بلکه ابزاری است که میتوانید به وسیلهی آن دستور زبان را یاد بگیرید. اما من در این مقاله قصد ندارم ابزارها را ستایش کنم، در عوض من روی ایمیلهای جالبی که با استفاده از این ابزار دریافت میکنم تمرکز خواهم کرد. گراملی در ارسال ایمیلهای onboarding به کاربران خود کار بسیار محشری انجام داده است. آنها فقط پیشنهادهای برتر و بروزرسانیها را ایمیل نمیکنند، آنها به طور مرتب دستاوردها و آمار شما را به منظور تشویق کردن به شما ارسال میکنند.
من در اینجا آخرین ایمیلهایی که از گراملی دریافت کردم را به شما نشان میدهم:
من واقعاً عاشق این ایمیلها هستم و قبلاً همیشه تمام آنها را باز میکردم. آنها ایمیلهای فوقالعادهای ارسال میکنند که ارزش کار را به شما ارائه میدهد. این ایمیلها سبب میشوند تا شما رویکرد و روش خود را بهتر درک کنید. آنها با این روش دوستانه سعی میکنند به کاربران خود نزدیک شوند. هنگامی که من کامپیوتر خود را تغییر دادم، فراموش کردم گراملی را نصب کنم. این ایمیلی است که آنها به من ارسال کردند:
این ایمیلی است که وقتی من در مسافرت بودم آنها به من ارسال کردند:
همانطور که میبینید، چند ایمیل فوقالعاده میتواند باعث شود تا کاربران عاشق برند شما شوند. لازم نیست که حتماً UX در محصول شما قرار داده شده باشد، زیرا UX به تجربهای که تجارت شما به کاربران ارائه میدهد اشاره دارد. شما میتوانید UX خود را با روشهایی غیرمحصولی مثل گراملی بهبود ببخشید.
3. لینکدین یکی از مفیدترین چک لیستهای onboarding را ارائه میدهد
میتوانید تصور کنید که زندگی تجاری شما بدون لینکدین چگونه خواهد بود؟ چگونه میتوانید به دنبال شغل یا استخدام کارمندان جدید باشید؟
وقتی به آن فکر میکنید، میفهمید که خیلی دشوار نخواهد بود. در واقع لینکدین زندگی ما را بسیار آسانتر میکند. به یاد دارم که با ساخت اکانت در لینکدین، اولین قدم را به سمت زندگی حرفهای برداشتم. اولین چیزی که من متوجهاش شدم این بود که چگونه محصول به من پیشنهاد میکند تا برای بهبود ظاهر پروفایلم در لینکدین و استفاده از محصول کارهایی را انجام دهم.
به یاد دارم که تمام آن کارها را انجام دادم. زیرا آن کارها به نظر من ضروری بودند و انجام دادن آنها برایم لذت بخش بود. هنگامی که یک کاربر جدید درگیر محصول شما میشود، باید به او قدمهای بعدی را بفهمانید. این نوعی احساس مسئولیت است. لینکدین در انجام این کار موفق بوده است. وقتی برای اولینبار وارد سایت لینکدین میشوید، صفحهی اصلی شما بدین صورت خواهد بود:
"برای اینکه بتوانید نهایت استفاده را از لینکدین ببرید، این مراحل را انجام دهید"
وقتی با جملهای مثل جملهی فوق روبرو میشوید، نمیتوانید آن را نادیده بگیرید. زیرا این جمله بسیار صادقانه و درست است. اگر میخواهید یک کاربر کارآمد باشید، باید این کارها را انجام دهید. علاوه بر اینها، لینکدین به منظور بهبود پروفایل عمومی، وظایفی را برای شما مشخص میکند. وقتی شما برای اولین بار وارد لینکدین شوید، ظاهر پروفایل شما بدین صورت خواهد بود:
پس از اتمام آن مراحل، من یک پروفایل اجتماعی مناسب و دانشی درست در مورد خود محصول داشتم. من به طور کامل محصول را درک کردم. برای اینکه به کاربران خود کمک کنید تا محصول شما را بهتر درک کنند، میتوانید در پروسهی onboarding خود از چک لیستهایی استفاده کنید. این چک لیستها به کاربران شما کمک میکنند تا محصول شما را به خوبی شناخته و آن را به طرزی کارآمد یاد بگیرند.
۴. همهی ما نحوهی اهمیت دادن فیسبوک به کاربرانش را دوست داریم
هر ماه بیش از ۲.۵ میلیارد کاربر فعال در فیسبوک وجود دارد. هر ثانیه ۵ پروفایل جدید ایجاد میشود. تهیهی UX خوب برای هر یک از این کاربران باید یک کار چالش برانگیز باشد. اما فیسبوک به خوبی از پس این چالش برآمده است. فیسبوک براساس علاقه و نوع فعالیت هر کاربر، تجربه آنها را شخصیسازی میکند و تجربههای بی نظیری را در اختیار هر کاربر قرار میدهد.
با وجود عنصرهایی متفاوت در مکان، زبان، علایق و فعالیتهای کاربران، فیسبوک به فضای مجازی شخصی شما تبدیل میشود تا بتوانید در آن گشتوگذار کنید. شما میتوانید از هر یک از این ویژگیها به عنوان یک UX خوب یاد کنید، اما من میخواهم در مورد ارزشی که فیسبوک به کاربران خود میدهد صحبت کنم. هدف فیسبوک تنها یک پلتفرم رسانهی اجتماعی بودن نیست، بلکه فیسبوک به دنبال این است تا با روشهای مختلف به کاربران خود کمک کند. به عنوان مثال در پایین میتوانید اطلاعات مختصری که فیسبوک در مورد وضعیت آب و هوای مکان شما میدهد را ببینید:
ممکن است این ساده به نظر برسد اما اصلاً اینطور نیست. اضافه کردن این ویژگی بسیاری ضروری بود. از آنجایی که آنها برای کاربران و تجربههای ارائه شده به کاربران خود ارزش قائل هستند، این ویژگی را اضافه کردند و حالا مردم عاشق این ویژگی هستند. یکی دیگر از ویژگیهای فیسبوک به نام Safty Check است.
این ویژگی به شما این امکان را میدهد تا خود را از حادثهای که در نزدیکی شماست در امان نگه دارید. در شرایط سختی که فاجعه اتفاق میافتد، همه با سوال پرسیدن از میزان امنیت دوستان و آشنایان به دنبال رفاه و آرامش هستند. اینجاست که فیسبوک میتواند به شما کمک بزرگی کند.
ممکن است این کار سودی برای کسبوکار شما نداشته باشد، اما ارائه دادن یک ویژگی باارزش به کاربران برای بهبود تجربه آنها در محصول، فرصتی برای ایجاد پیوند اعتماد بین شما و کاربران است.
۵. فروشگاه وب اپل بسیار عالی است
یک روز من به دنبال iPad بودم. به جای وبسایتهای محبوبی که شما میتوانید در آنها محصولات دیجیتالی را با قیمت پایینتری خریداری کنید، قصد داشتم به فروشگاه وب اپل مراجعه کنم. با اینکه من قصد خرید iPad داشتم، اما تصمیم گرفتم بی هدف در وبسایت گشتوگذار کنم. استفاده از آن وبسایت بسیار ساده و محتوا آنقدر جالب بود که من در حال مقایسه کردن ساعتهای اپل و بررسی کردن آخرین برنامههای اپل تیوی بودم. به نظر شما چه چیزی این وبسایت را برای من وسوسهانگیز کرده است؟ یقینا جواب این سوال «طراحی» است.
اول از همه باید بگویم که سایت برای پیمایش کردن آسان بود. در اینجا شما میتوانید بخش پیمایش وب سایت را مشاهده کنید:
در کنار نام دستهبندیها، زیرشاخهها شامل تصاویر کمتری هستند تا بتوانند پیمایش بهتری را به کاربران ارائه دهند. وقتی استفاده از چیزی آسان باشد، احتمالاً شما زمان بیشتری را با آن میگذرانید. مورد دیگری که توجه من را به خودش جلب کرد، نوع زبانی بود که آنها در وبسایت خود استفاده کرده بودند. در اینجا مثالی از آن را مشاهده میکنید:
نکتهی خوبی که در مورد این زبان استفاده شده در وبسایت وجود دارد این است که آنها بسیار دقیق و خلاقانه هستند. شما فقط با خواندن این جملات میتوانید به ارزش محصولات پی ببرید. ممکن است با خودتان بگویید که این نوعی UI است نه UX، اما رابطی که شما به کاربران خود ارائه میدهید، بخشی از همان تجربهای است که آنها در استفاده از وبسایت کسب میکنند.
بهبود در طراحی رابط کاربری، درک و کار کردن بر روی خواستههای کاربران شما روشی عالی برای بهبود UX محصول شما میباشد. وقتی مخاطبان شما افزایش پیدا کنند، کاربرانتان زیادتر میشوند و وارد میدان رقابت میشوید. در اینجا UX به بخش مهمی از کسبوکار شما تبدیل میشود. کار کردن بر روی طراحی محصول، برقراری ارتباط با کاربران خارج از برنامه، ارائهی ویژگیهای ارزشمند و ارتقا دادن تجربهی onboarding میتواند روشهایی عالی برای بهبود UX شما باشد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید