اگر در زمینه وب مشغول کار کردن برای یک کارفرما باشید، ممکن است بعضی اوقات که به این فکر کنید، که به تنهایی کارهایتان را انجام دهید. ممکن است چنین حالت کاری فریلنسری را در برخی از زمانهای جداگانه از کار انجام دهید، اما شاید دوست داشته باشید که این حالت به همیشگی تغییر کند، و یا اینکه شاید بخواهید آنقدر آزاد باشید که بتوانید رئیس خودتان باشید.
کار کردن به عنوان یک فریلنسر عالی است، به شخصه در نیمهای از سابقهام فریلنسر بوده ام و هیچقت به راه دیگری فکر نکردم. اما این موضوع نیز مشکلات خودش را دارد و مطمئنا برای هرکسی ساده و آسان نخواهد بود.
در این مقاله قصد دارم نکات کلیدی را به شما بگویم که قبل از تبدیل شدن به یک فریلنسر نیاز دارید که راجع به آنها فکر کنید و خودتان را با آنها به چالش بکشید. این نکات شامل موارد زیر میشوند:
- شخصیت
- تخصص
- مخاطبان
- فضای کاری
- پول
برای اینکه یک فریلنسر موفق شوید باید سعی کنید که تمام این موارد را به خوبی در کنار هم قرار دهید، و این مقاله نیز به شما در شناسایی این موارد در شما کمک میکند. پس مطمئن شوید که قبل از تعیین اینکه فریلنسر شوید یا نه، این مطلب را مطالعه کرده باشید.
۱. شخصیت
برخی از اوقات با کار کردن به عنوان فریلنسر مشکلی ندارند، و البته برخی از افراد نیز مشکل دارند!
اگر شما فردی هستید که به خودتان انگیزه میدهید و براساس قریحه و ابتکار خودتان حرکت میکنید (و احتمالا تنهایید)، پس فریلنسری مطمئنا برای شما ایدهآل خواهد بود. اما اگر شخصی هستید که می خواهید مستقیما با کار در ارتباط باشید و عضوی از یک تیم باشید، فریلنسر بودن ممکن است که با روحیه شما سازگاری نداشته باشد.
به عنوان کسی که فریلنسر است شما باید بتوانید با بالا و پایینهای کار نرمش نشان دهید. در این زمینه بسیاری از اوقات پیش میآید که شما مشغول کار کردن روی یک پروژه عالی همراه با مشتری عالی هستید و یا اینکه روی قرارداد بسیار عالی توافق کردهاید و همه چیز عالی است. اما در کنار این حالتهای پیش می آید که شما مشتری درست و حسابی ندارید که روی پرداخت قبوض و … بدقولی میکند. توانایی اینکه همراه با این شرایط سخت سازگار باشید، بسیار مهم است. در غیر اینصورت روحیهتان تخریب می شود و نمی توانید دیگر دنبال کار باشید.
شما در موقع انجام کارها همچنین باید در نظر داشته باشید که خودتان را توسعه دهید. برای اینکه بتوانید در صنعتتان پیشرفت کنید، نیاز دارید که مواردی که صنعتتان به آن نیاز دارد را پیدا کنید و در بهترین راه بتوانید خودتان را با این موارد توسعه دهید. تواناییها و مهارتهای بسیاری وجود دارد که شما حتی بدون پرداخت هزینهای می توانید آن ها را یاد بگیرید، اما کار اصلی شما این است که این اطلاعات را از همدیگر تمیز دهید و توانایی هایی را بیابید که بیشترین ارتباط را با صنعت شما دارد. این موضوع زمان بر است!
کار کردن به عنوان فریلنسر، فرصتهای بسیار خوبی را برای شما فراهم میآورد. هیچ رئیسی در این کار وجود ندارد که بخواهد روی شما نظارت داشته باشد که در طول روز مشغول چه کاری بودهاید، و اگر مدت زمان تحویل پروژهای تمام شده است، می توانید آن را به عقب بیاندازید. در حال حاضر اینجا تابستان است، می توانم بجای نوشتن این مقاله، بیرون بروم و از هوای خوب لذت ببرم، اما باید در نظر داشته باشم که این کار قبضهای من را پرداخت نمیکند!
Mark Wilkinson شخصی است که تصمیمش را در سال ۲۰۱۴ برای اینکه به یک فریلنسر تمام وقت تبدیل شود گرفت، با وجود آنکه در این زمینه تجربیاتی داشت اما چالشی را در آن سال یافت که باید بر آن چیره می شد:
«برای اینکه به یک فریلنسر تبدیل شوید نیاز دارید که بتوانید به خودتان انگیزه بدهید. در غیر اینصورت ممکن است دیر از خواب بیدار شوید و به سادگی فکر کنید که هیچ مسئولیتی ندارید و هیچ فشاری رویتان قرار نگرفته است، اما باور کنید که شما نیاز دارید رئیس خودتان باشید، رئیس رئیسها!»
مارک میگوید که برای تبدیل شدن به یک فریلنسر نیاز دارید تا بتوانید به خودتان انگیزه بدهید.
شما نیاز دارید که بتوانید زمان پایان کارها را خودتان تعیین نمایید و بتوانید به کارها پایبند باشید. بعد از یک مدت این موضوع کمتر به یک چالش تبدیل می شود، همانطور که پیش میروید متوجه می شوید که اگر کاری انجام ندهید، هیچ هزینهای نیز دریافت نخواهید کرد. اما اگر نمی توانید روی این موضوع تمرکز داشته باشید، فریلنسری نمی تواند برای شما انتخاب خوبی باشد.
از طرفی دیگر، اگر فردی هستید که دوست دارید روی سرنوشت خودتان کنترل داشته باشید، به خودتان انگیزه بدهید، تغییرات را دوست داشته باشید، ریسک پذیر باشید و از اینکه فردی به شما بگوید چگونه کار کنید متنفر باشید، پس فریلنسری می تواند برای شما عالی باشد.
۲. تخصص
بازاریابی به عنوان یک طراح/توسعهدهنده وب عمومی امروزه شبیه آن نیست که مجبور باشید کار زیادی را انجام دهید. آژانسهای کاری امروزه با رایج شدن صنعت وب بسیار حرفهایتر و متخصص تر شدهاند و به همین دلیل بازار رقابتی بسیار خوبی به وجود آمده است، به همین دلیل امروزه وقتی قصد دارند کاری را به فردی بدهند بیشتر دوست دارند آن فرد متخصص آن زمینه باشد تا اینکه به صورت عمومی از آن بداند.
پیدا کردن اینکه شما در چه زمینهای تخصص دارید و بیشترین تجربه را با آن دارید و اینکه بتوانید آن را توسعه دهید از شما یک متخصص واقعی می سازد.
اگر قبلا برای یک شرکت، دولت یا مواردی مانند این کار کردهاید بدانید که مشتریها چنین افرادی را به عنوان فریلنسر استخدام نمیکند، آنها افرادی را استخدام می کنند که توانایی هایی دارند که خودشان در خانه ندارند!
وقتی که تخصص خودتان را پیدا کردید، حال نیاز دارید که خودتان را به عنوان یک متخصص معرفی کنید. به گروههای مرتبط به حوزه کاریتان ملحق شوید، فرصتهایی را برای اینکه در مورد کاری که می کنید بنویسید و بگویید پیدا کنید و در نهایت تخصص و دانش خودتان را به اشتراک درآورید. مردم این دانش را نمیدزدند، بلکه از وجود آن شگفت زده می شوند و به اینکه شما را استخدام کنند علاقه نشان میدهند.
در کنار این موارد شما نیاز دارید که بتوانید تخصص خودتان را با زمان وفق دهید و همراه با صنعت کاریتان پیشرفت نمایید. اگر تخصصتان در حال کمرنگ شدن و بی استفاده شدن است باید سعی کنید که به سراغ تخصص دیگری بروید یا اینکه روی هر دو مورد کار کنید در حالی که تمرکز بیشتری روی تخصص جدید دارید. وفقپذیر بودن بدون اینکه تمرکزتان را از دست دهید یکی از عناصر سازنده برای یک فریلنسر موفق بودن است.
۳. مخاطبان
هیچوقت به عنوان یک فریلنسر کاری نخواهید داشت مگر آنکه افرادی در بیرون وجود داشته باشند که بخواهند شما را استخدام کنند. هر مخاطبی که وجود دارد را شناسایی کنید و اگر توانستید مخاطبین جدیدی را نیز ایجاد نمایید، و مطمئن شوید که آن ها این را میدانند که شما می خواهید استخدام شوید و اینکه چرا آن ها باید شما را استخدام نمایند.
شما ممکن است با کار کردن با مشتریانِ کارفرمای سابق خود محدود شوید، اما این موضوع می تواند به نفع شما نیز تمام شود. بدین صورت که ارتباط داشتن با آنها می تواند منجر شود به اینکه آن ها شما را به یک فرد دیگر نیز معرفی کنند. اولین تنفس من به عنوان فریلنسر در زمانی بود که من از کار افتاده بودم و آژانسی که من را به کارفرمای سابقم معرفی کرده بود، برای من کار جدیدی را یافت. پس بهتر است که اگر می خواهید به عنوان یک فریلنسر موفق ادامه دهید، حتما با آژانسهای کاری ارتباط داشته باشید.
در کنار این آژانس های مکان های آنلاین بسیاری نیز وجود دارند که از طریق آنها می توانید کار جدیدی را به دست آورید. برای مثال بهتر است که همیشه حساب لینکداین خود را بروز نگهدارید. از توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی برای پیدا کردن کار در حوضه تخصص خود و ارتباط داشتن با مردم استفاده کنید. یک هشدار: من پیشنهاد میکنم که با سایتهای فریلنسر که با پول کار میکنند کار نکنید. این مورد برای ایجاد یک کار مبتنی بر مشتری زیاد به شما کمک نمی کند و برای سالها کار کردن به عنوان توسعه دهنده مفید نخواهد بود، اما برای ایجاد مجموعهای از نمونه کارها بسیار مفید خواهند بود.
رویدادها و کنفرانسهایی که در آن می توانید فریلنسرهایی که شبیه خودتان هستند را پیدا کنید، شناسایی نمایید. در این رویدادها مشتری های زیادی میآیند که استعداد شما را مشاهده میکنند، در کنار این می توانید از فریلنسرهای با تجربهای که در کنارتان هستند درس ها و نکتههایی را یاد بگیرید.
۴. فضای کاری
آیا تا به حال به کار کردن در فضایی شبیه به گوگل با سبزههای جعلی، یک میز فوتبال و… فکر کردهاید؟ چنین فضاهایی مطمئنا وجود دارند که می توان به آن ها دسترسی داشت، اما مطمئنا آن ها جاهایی نخواهند بود که اکثر ما کار می کنیم.
اگر نیاز دارید که یک کاری را اجاره کنید، پس باید یادتان باشد که به هزینههای خود آن را اضافه نمایید. کار کردن در بین همکاران و اعضای تیم میتواند فواید بسیار زیادی داشته باشد، فرصتهایی مانند یافتن مخاطبین، کمک گرفتن از فریلنسرهای دیگر و اینکه شکل گیری یک تیم برای انجام پروژه های بزرگتر! اما مطمئنا تمام فضاهای کاری این را پیشنهاد نمیدهند و یا اینکه برعکس چنین کاری را به نحو احسن انجام می دهند. پس بهتر است قبل از هر کاری راجع به آن تحقیقاتی کنید، برای مثال از افرادی که آن جا هستند سوال بپرسید و در مورد اینکه آن جا چه خوبی هایی خواهد داشت سر در بیاورید. اگر توانستید افرادی که در آنجا نماندهاند را پیدا کنید، بسیار عالی است، از آنها سوال بپرسید و دلیل ترک کردن آن مکان را ازشان سوال کنید. با غریزه خود صادق باشید: آیا چنین مکان هایی با شما سازگاری دارند؟
Kirsty Burgoine درباره پیدا کردن مکان مناسب میگوید:
«من حالتهای تیمی و مکانهای تیمی مختلفی را امتحان کردم و هیچکدام آن ها برای درست نبودند. اما به تازگی مکانی را برای گردهمایی پیدا کردهام که واقعا خوب است. هر روز از رفتن سر کار لذت میبرم، من در این فضا توسط افرادی که درست شبیه من کار میکنند و از یک ساعت کاری برخوردار هستند احاطه شده ام. این باعث شده که بتوانم تمرکز بسیار بیشتری روی کارم داشته باشم و اینکه بهتر و جدی تر کار کنم.»
پیدا کردن فضای کاری مناسب سخت است اما مطمئنا این تلاش پر ارزش و پرسود خواهد بود.
اگر تنها چیزی که برای کار کردن به آن نیاز دارید یک میز است، در روزهای ابتدایی کار ممکن است خیلی به اینکه یک فضای کاری را مهیا سازید نیازی نداشته باشید. بسیاری از فریلنسرهای موفق کارشان را از کتابخانهها شروع کردهاند، به این دلیل که مکانی ساکت است و همچنین ممکن است بعضی از آنها دارای اتاقهای خصوصی نیز باشند. اگر شما فامیل یا دوستی دارید که در خانهشان اتاق جداگانهای دارند و از آن استفاده نمیکنند می توانید از آنها تقاضا کنید که از آن استفاده نمایید. بعضی از افراد نیز وجود دارند که از کافی شاپ کارشان را انجام میدهند، هر چند که برای من این مکان ها بسیار مناسب نیستند به این دلیل که صداهای مزاحم وجود دارند و صندلیهایشان برای کار کردن نیز خیلی راحت نیستند. جدای از آن مجبور هستید چیزی بخرید!
یک راه کار ارزان و ساده که برای فریلنسرها نیز متناسب است این است که از خانه کار کنید. اگر که در خانه تعهداتی دارید و باید مراقب بچه یا کار خاصی باشید پس سعی کنید که کارتان را در همان اطراف انجام دهید. هرچند که به عنوان یک فریلنسر باید فضای جداگانه ای داشته باشید. کار کردن از روی صندلی یا میز آشپزخانه ممکن است تمرکز کافی را برای شما مهیا نسازد.
پس در نهایت بهتر است که یک فضای کاری یا یک اتاق مناسب به کارتان را فراهم کنید. مطمئن شوید که در آن راحت هستید، میز و صندلی خوبی دارید و از نور خوبی نیز بهره میگیرید. این مورد ممکن است هزینه بردار باشد اما ارزشش را دارد، اگر شما راحت باشید، بهرهوریتان بالا میرود و سلامتتر خواهید بود.
داشتن یک اتاق که بتوانید در آن را ببندید، به شما کمک می کند تا مزاحمتهای افراد اطرافتان را از خودتان دور کنید. یکی از حالتهایی بد فریلنسر بودن این است که احساس میکنید در حال کار نیستید و به کار نگاهی جدی ندارید، نداشتن یک فضای جداگانه این احساس را دو چندان میکند.
۵. پول
دنبال کردن پول به عنوان یک فریلنسر تنها به این معنا نیست که به اندازهای که زندگیتان بچرخد پول دربیاورید. این موضوع با پول درآوردن به عنوان فردی که در حال توسعه زندگی خود است و به موارد مختلفی نیازمند است، همراه است.
اگر در حال حاضر برای آژانسی کار میکنید که به اندازه خرجهایتان به شما پول نمیدهد، پس میتوانید شبها برای این مشکل مشغول فریلنسری باشید. اما این موضوع به همین سادگیها نیست.
در ابتدا که مشغول کار میشوید نیاز دارید که کلی کار کنید که در نهایت هیچ پولی برای شما در بر نخواهد داشت. مواردی مانند اینکه خودتان را به دیگران معرفی کنید و بتوانید کارهایتان را بازاریابی نمایید. در نهایت نمی توانید آن مقدار پولی که نیاز دارید را پیدا کنید. پس بهتر است که با کار ثابت خودتان سر کنید و در کنار آن مشغول کار به عنوان فریلنسر باشید و مشتریهایی را در کنار کار اصلیتان راه بندازید.
Marc Jenkins میگوید:
«قبل از اینکه از کارتان بیرون بیاید، تا جایی که می توانید کارهای مختلفی را راه اندازی کنید. من وبسایتهای زیادی را طراحی کردم، یک سیستم پرداخت قبوض را طراحی کردم و… . تمام این کارها را قبل از اینکه از کار خارج شوم انجام دادم. زمانی که از کار بیرون آمدم هنوز می توانستم روی مشتری ها تمرکز داشته باشم.»
Marc Jenkins میگوید از نظر مالی تامین باشید و یک مدیریت ایجاد کنید، اینگونه میتوانید تمرکز داشته باشید.
شما همچنین نیاز دارید تا زمانی را برای مدیریت تجارت و پولتان صرف کنید. شما نیاز دارید که روی صورتحسابهایتان مدیریت داشته باشید، بتوانید آن ها را بررسی کنید.
یکی از دلایلی که آژانسهایی که برای آنها کار میکنید، نرخ زمان کار کردن شما را بیشتر از میزان پولی که به شما میدهند در نظر میگیرند، این است که می خواهند از شما کار بکشند. البته ممکن است در کنار این هزینه های دیگری نیز باشد، برای مثال هزینه بیمه و یا هزینههایی که برای پیاده سازی پروژه به آنها نیاز دارید. تمام این موارد قبل از اینکه پول را برای خودتان خرج کنید، نیاز است که پول را برای آن ها صرف نمایید.
آیا از افرادی هستید که به دنبال هزینههایی که برای شماست، دنبال مشتری میروید؟ آیا میخواهید هر سال ساعتها در صفحات گسترده دنبال چیزی بگردید؟ اینها تمام مواردی هستند که یک فریلنسر باید انجام دهد و درست به همین دلایل است که بسیاری از مردم دوست ندارند که به یک فریلنسر تبدیل شوند.
در پایان
به شخصه یکی از طرفداران فریلنسر بودن هستم: این چیزیست که من در قسمت بزرگی از صنعت خودم با آن کار کردم. اما این موضوع بدان معنا نیست که فریلنسری برای همه راحت است. اگر میخواهید به یک فریلنسر تبدیل شوید، مطمئنا ارزشش را خواهد داشت که بخواهید متوجه شوید که آزادی از دست رئیستان چه مزیت هایی خواهد داشت. به این فکر کنید که چنین مواردی چقدر برای شما می تواند هزینه داشته باشد، بازار به چه مهارتهایی نیاز دارد، کجا کار میکنید، و در نهایت آیا فریلنسری با شخصیت شما مطابقت دارد یا خیر؟
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید