۷ راه برای رسیدن به موفقیت سریع
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 14 دقیقه

۷ راه برای رسیدن به موفقیت سریع

تغییر و تحول تا زمانی که نیاز باشد اتفاق نمی‌افتد. نیاز مادر اختراع است. اگر می‌خواهید زندگی خود را تغییر دهید باید شرایط سختی را به وجود آورید. 

شما باید به بدنتان یک شوک وارد کنید. به نقل از ناپلئون هیل:« وارد کردن شوک به بدن، عادت های مغز را از بین می‌برد.» اما واقعا چرا باید به بدنمان شوک وارد کنیم؟

همه چیز در این دنیا می‌خواهد که در هموستازی(تلاش برای حفظ ثبات) باقی بماند. شما باید الگوهای ناخودآگاه را بشکافید و هموستازی را متوقف کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا افرادی را که سعی در عقب کشیدن شما دارند از خود دور کنید و افرادی را که به شما در راه رسیدن به تکامل کمک می‌کنند، جذب کنید.

تحولات رادیکالی می‌توانند بسیار سریع رخ دهند. اما این کار نیاز به عملی جسورانه و هوشمندانه دارد تا الگوهای ناخودآگاه شما را رفع کند. هنگامی که این باورها ارتقا پیدا کنند، جهان شما بلافاصله و به طور چشمگیری تغییر می‌کند. 

چارلز هانل می‌گوید:« به خاطر داشته باشید که مهم نیست مشکل چیست، مهم نیست که مشکل کجاست، مهم نیست که چه کسی درگیر آن شده، تنها بیمار خود شما هستید. شما کاری به جز متقاعد کردن خودتان به حقیقتی که می‌خواهید آشکار شود، ندارید.»

پس چگونه ناخودآگاه خود را شوکه می‌کنید؟

چگونه خودتان را نسبت به حقیقتی که می‌خواهید اتفاق بیافتد متقاعد می‌کنید؟

در آخر این مقاله شما خواهید فهمید که چگونه :

۱. روی خود و روابطتان سرمایه گذاری کنید

سطح سرمایه گذاری شما سطح تعهد شما را نشان می‌دهد. وقتی روی چیزی سرمایه گذاری می‌کنید، هویت خود را به دور آن گره می‌زنید. هر چه بیشتر در آن سرمایه گذاری کنید، بیشتر خودتان را به عنوان فردی موفق می‌بینید. اگر بر روی یک "علت" سرمایه گذاری کنید، به شدت نسبت به آن متعهد می‌شوید. با این کار انگیزه دیگر برایتان مشکلی ایجاد نمی‌کند. سرمایه گذاری شما را وادار می‌کند تا از تمام توانایی های خود برای ارتقا بخشیدن به آن "علت" استفاده کنید. کاری کنید که مردم برای فعالیت های شما بیشتر سرمایه گذاری کنند.

چقدر روی خودتان سرمایه گذاری می‌کنید؟

جیم روون گفته:« روی شغل خود سخت کار کنید تا بتوانید چرخ زندگی را بچرخانید، روی خودتان کار کنید تا بتوانید ثروت را به وجود آورید.»

تعداد کمی از مردم روی خودشان سرمایه گذاری می‌کنند. مثلا ممکن است برای خود کتاب بخرند یا نهایتا به یک جلسه ماساژ درمانی بروند اما با این حال، اعتقادات درونی آنها همچنان محدود است. شما در زندگی به چیزهایی می‌رسید که عقیده دارید ارزش دست یافتن به آنها را دارید. همانطور که دکتر دیوید هاوکینز در کتاب "Letting Go" گفته است:« اگر ما یک دید کوچک از خودمان داشته باشیم، مستحق فقر هستیم و ناخودآگاه ما به این نتیجه می‌رسد که ما به این واقعیت (فقر) رسیده ایم.»

هرچه بیشتر روی خود سرمایه گذاری کنید، بیشتر نسبت به خود و موفقیت هایتان متعهد می‌شوید، بیشتر می‌بخشید تا اینکه بگیرید. با یک سرمایه گذاری بزرگ، شما ناخودآگاه خود را تغییر می‌دهید. به اجبار به خودتان بگویید "من ارزشش را دارم".

۲. خودتان را در محیطی مناسب قرار دهید

اسکات بیرن باوم گفته است:« ایده های خلاقانه با نشستن جلوی کامپیوتر و مانیتور به دست نمی آیند

در جامعه ی امروز، ما اغلب چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن توسط محیط اطرافمان را نادیده می‌گیریم. اما فردی که الان هستید، حاصل محیط اطرافتان است. مثلا اگر با شخص متفاوتی ازدواج می‌کردید ممکن بود فرد کاملا متفاوتی باشید. با تغییر محیط اطراف، خودتان تغییر می‌کنید. امکانات شما به واسطه محیط اطرافتان شکل می‌گیرد. اگر شما ایده های "بزرگتر" و"بهتر" می‌خواهید، باید خود را درگیر محیط های متفاوت تری از محیط معمول خودتان کنید.

شما به محیطی احتیاج دارید تا شما را اوج برساند و جایی باشد که تخیل شما بتواند آزادانه در آن عمل کند و مکانی باشد که به شما انگیزه و الهام دهد. محیط اطراف باید جایی باشد که افکار منفی و محدود شما توسط احساسات قدرتمند و تجربه تان از بین می‌روند. احساس همیشه یک قدم جلوتر از افکار است. از این رو شما به محیطی احتیاج داری که احساسات متفاوتی را برایتان فراهم کند. با این کار شما می‌توانید چشم اندازها، ایده ها و استراتژی های باور نکردنی را ایجاد کنید.

چگونه می‌توانید به چنین محیط هایی دسترسی پیدا کنید؟

شما روی خودتان و روابط خود سرمایه گذاری می‌کنید. در اینجا یک حقیقت اساسی وجود دارد که عمدتا اشتباه گرفته می‌شود: "عرضه به دنبال تقاضا است". وقتی درخواست شما بزرگ است، عرضه به شکل های متقاوتی نشان داده می‌شود. پس اگر می‌خواهید به راه خود ادامه دهید و اطرافتان پر از افراد خاص باشد، "جهان تمام سعیش را می‌کند تا این اتفاق بیافتد". این برای شما اختیاری نیست و باید انجام شود. فقط زمانی که تقاضای شما به اندازه کافی بزرگ باشد می‌توانید نتایج مطلوب را بدست آورید. 

۳. اهداف خود را زمانی که در بالاترین سطح هستید، ۱۰ برابر کنید

تونی رابینز می‌گوید:« یک تصمیم واقعا متعهد، نیرویی است که می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد. یک تصمیم متعهد باید جدا از اتفاقاتی که در مسیر می‌افتد، استوار و محکم باشد.»

تعداد کمی از مردم تصمیمات متعهد می‌گیرند. در واقع اکثر مردم ارتباط خوبی با تعهد ندارند و چون در پایبند بودن مشکل دارند، اعتماد به نفس آنها کم می‌شود. شما نمی‌توانید بدون تعهد، اعتماد به نفس داشته باشید. زیرا نمی‌توانید اعتماد به نفس داشته باشید در حالیکه هنوز به خودتان اعتماد ندارید.

بیشتر مردم هر روز چندین بار به خودشان دروغ می‌گویند. آنها به خودشان می‌گویند که قطعا کاری انجام می‌دهند اما با گذشت زمان هیچ فعالیتی از آنها سر نمی‌زند. گاندی می‌گوید:« اینکه به چیزی اعتقاد داشته باشید و برایش زندگی نکنید، تقلب است.»

گرفتن تصمیم های متعهد، بهتر است در محیط های خاصی انجام شود زیرا شما باید از محیط معمول و روزمره خود بیرون بیایید. شما می‌خواهید در مکان و حالتی ذهنی‌ قرار گیرید که یک تعهد بسیار قدرتمند ایجاد کند. می‌خواهید وقتی در اوج زندگی می‌کنید عهد ببندید. سطح احساساتی که تعهد شما را به وجود می‌آورد، کیفیت و ارزش مسیر شما را نشان می‌دهد.

 زمانیکه شما با یک ذهنیت ضعیف و متوسط تصمیم گیری می‌کنید، قدم در راهی یکنواخت می‌گذارید. وقتی که در سطح مطلوبی از زندگی به سر می‌برید، خواستار این هستید که اهداف بزرگی را انتخاب کنید. می‌خواهید اهدافی را دنبال کنید که هنوز راه رسیدن به آنها را نمی‌دانید. شما باید اهدافی را انتخاب کنید که نیازمند ایمان شما نسبت به موفقیت هستند.

مدتی قبل در گفت و گویی شنیدم که فردی در مورد ده برابر کردن قیمت محصولات و خدمات ها صحبت می‌کرد. این صحبت ها به قدرت تخیل من کمک کرد. من به یک دوره آنلاین که آماده فروش بود، فکر می‌کردم و تصمیم گرفتم که قیمتش را از ۲۰۰ دلار به ۱۰۰۰ دلار تغییر دهم. هنگامی که به برخی از مشتریان در مورد برنامه ی جدیدم برای این دوره گفتم، اکثرشان هیجان زده شده بودند. افزایش قیمت، خدمات و نتایج بهتر و بالاتر را به دنبال خواهد داشت. با این حال یکی از مشتریان می‌گفت: چگونه جرئت کرده ای قیمت را 5 برابر کنی؟ تو که 5 برابر بهتر از سال پیش نبودی.

حق با او بود. من بهتر نشده بودم و نخواهم شد تا زمانیکه این انتظار را در خود و دیگران ایجاد نکنم. شما هرگز با موفقیت خود را اثبات نمی‌کنید، زمانی ارزش خود را ثابت می‌کنید که به دنبال کارهایی بروید که تا به حال نظیرش را انجام نداده اید. 

به نقل از سخنران اجتماعی، کایل مینارد:

« بدترین نصیحتی که تا به حال به من داده شده این بود که قیمت سخنرانی هایم را بالا نبرم. به من گفته شد که با این کار از بازار کار کنار زده خواهم شد چون پوشش رسانه ای قابل قبولی برای رقابت با سخنران های مشهور دیگر را ندارم. با این حال من قیمت را قدم به قدم افزایش دادم و الان سوالات بیشتری در ذهنم وجود دارد. مردم کمتر با من گفتگو می‌کنند. ای کاش این کار را زودتر انجام می‌دادم چون به من حس آزادی بیشتری می‌دهد»

4. تیمی از نابغه ها را استخدام کنید

باربارا کرکوران می‌گوید:« شما تا زمانی که اولین کارمند خود را استخدام نکنید، کسب و کار نامیده نمی‌شوید.»

وقتی تصمیم گرفتم یک دوره آنلاین بسیار بزرگتر و جذابتر به وجود بیاورم، می‌دانستم که نمی‌توانم به تنهایی از پسش برآیم چون آن دیدگاه برایم بسیار بزرگ بود. بنابراین تصمیم گرفتم که بهترین افراد را برای این دیدگاه استخدام کنم. استفان کووی گفته است:« همکاری زمانی اتفاق می‌افتد که یک به علاوه یک مساوی ده یا صد باشد.» این نتیجه بسیار زیباست که دو یا چند انسان با همکاری همدیگر از ایده های خود فراتر رفته و به دنبال چالشی بزرگتر می روند.

 شما هرگز آمادگی برای قبول چالش های بزرگتر را احساس نمی‌کنید. به طور ناخودآگاه، ادامه دادن برای بهتر شدن در حرفه شما نیست. پس شما باید قبل از اینکه احساس آمادگی کنید عمل درستی انجام دهید. شما باید چنان عملی انجام دهید که الگوهای ناخودآگاه و هویت شما را دوباره از نو شکل دهد. هویت شما رفتار شما را تعیین نمی‌کند بلکه این رفتار است که نشانگر هویت شما است. با عاقلانه و قدرتمندانه رفتار کردن، هویت و زندگی خود را از نو می‌سازید.

۵. تجربه های باارزشی برای اطرافیان خود به وجود آورید

برایان تریسی می‌گوید:« برنده ها، انتظارات مثبت و درست را برای خود تبدیل به نوعی عادت کرده اند.»

 با کمک تیم جدید، من می‌توانستم کارهای قدرتمندی انجام دهم که تاکنون سمتشان هم نمی‌رفتم. علاوه بر این، می‌توانستم کل دوره آنلاین را ارتقا دهم و از نو برنامه ریزی کنم. هر چه کارم توسعه پیدا می‌کرد، من نیز پیشرفت می‌کردم. این فراتر از تمام کارهای من بود و همین امر باعث می‌شد تا برای مشتریان من بسیار کاربردی و مفید باشد.

۶. یک تقاضای سخت داشته باشید تا شما را مجبور به پاسخی قدرتمندانه کند

چارلز هانر می‌گوید:« تصویر ذهنی خود را به وجود آورید. آنرا روشن، متمایز و کامل کنید سپس محکم نگه ش دارید. راه ها توسعه خواهند یافت. عرضه از تقاضا پیروی خواهد کرد. به شما الهام خواهد شد که کار درست را در زمان مناسب و با روش درست انجام دهید.»

ما یک تقاضای سخت به وجود آوردیم و حالا نیاز به کمک داشتیم. طی چند روز جستجو، یک دستیار عالی پیدا کردم. ایده های جدید در محیطی جدید به ذهنم خطور می‌کرد. ویل دوران، مورخ مشهور می‌گوید:« من فکر می‌کنم که توانایی یک فرد نرمال می‌تواند دو برابر شود اگر او و موقعیتی که در آن است همچین تقاضایی داشته باشند.»

دیدگاه های بزرگتر و جسورانه تر، همراه با آشکار شدن موقعیتی جدید، شروع به شکل گیری می‌کنند.

دن سالیوان می‌گوید:« کسی که می‌خواهد پتانسیل خود را به حداکثر برساند، باید تمام توانایی های معمولی خود را کنار بگذارد و شروع به استفاده از توانایی های خاص کند. بعضی هم می‌گویند که فقط باید کاری را انجام دهید که بیشترین تأثیر را می‌گذارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بهترینِ خود را انجام دهید و اجازه دهید دیگران ادامه کار را در دست بگیرند

 شما باید خودتان را در موقعیتی قرار دهید که نتوانید به تنهایی از پسش برآیید. این موضوع باید برایتان تبدیل به عادتی برای استخدام دیگر افراد شود. هرچه بیشتر صبر کنید، کمتر پیشرفت می‌کنید. وقتی در کنار خود افرادی را نیز به کار می‌گیرید تا در کارهایتان کمک رسان شما باشند، موفقیتتان به سرعت ۱۰ برابر می‌شود.

۷. شکل گیری دوباره دنیای اطرافتان برای یکی شدن با شمای جدید

محیطی که واقعیت کنونی شما را در کنار یکدیگر نگه می‌داشت، مثل ضربه زدن به شیشه متلاشی می‌شود.

هرج و مرج خواهد شد. همه ی چیزها سعی می‌کنند شما را به مکان قبلیتان برگردانند. اما آسیب از قبل وارد شده است. تصمیم سخت در زمان درست گرفته شده است. شما قدرتمندانه عمل کرده اید و نمی‌توانید به عقب برگردید. الان موضوع درباره ی ایده هایی نیست که در سرتان می‌گذرد. الان شما این ایده ها را در دنیای واقعی، همان جایی که عواقبش واقعی است پیاده سازی می‌کنید.

تصمیم جدید شما و بدین ترتیب واقعیت و هویت شما برای بعضی ها پذیرا نخواهد بود. مشخص می‌شود که رابطه شما با دیگر افراد واقعی نبوده است و حالا شما باید این افراد را از زندگی خود پاک کنید. شما باید با این کار عواقب سخت آنرا در نظر بگیرید. کسب و کار ممکن است شکست بخورد. رابطه های خاص هم می‌توانند روزی به پایان برسند.

اما شما برای پیشرفت نیاز به تصمیمات عاقلانه و درست دارید. شما برای بهتر شدن باید حصار شیشه ای که برای محافظت به دور خود کشیده اید را بشکنید.

 الان شما در سطح بالاتری زندگی می‌کنید، جایی که سرعت و ارزش نتایج بسیار بهتر و سریعتر دیده می‌شود. شما محیط اطراف خود را وادار می‌کنید تا مطابق با دیدگاه و علایق شما تغییر کند و خودتان را مجبور می‌کنید تا به فردی که همیشه آرزویش را داشتید، تبدیل شوید.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید