یلدا ادامه داره... ❤️ ۴۰ درصد تخفیف همه دوره‌ها

استفاده از تخفیف‌ها
ثانیه
دقیقه
ساعت
روز
توصیه‌های یک دختر برنامه نویس 19 ساله
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 11 دقیقه

توصیه‌های یک دختر برنامه نویس 19 ساله

نگران نباشید؛ این مقاله از آن دسته مقاله‌‌‌های برنامه نویسی نیست، که نویسنده می‌گوید: من هرروز صبح ساعت 4 بیدار می‌شوم و 20‌ کیلو‌‌متر می‌دوم...

برخی ممکن‌ است من‌ را از پست‌هایی که در اینستاگرام می‌گذارم، به عنوان دختری بشناسند که به غیراز کد نویسی کار دیگری انجام نمی‌دهد، اما من واقعاً هرگز آنچه را که در یک ‌روز عادی انجام می‌دهم به‌اشتراک نمی‌گذارم، من فقط آنچه که مرا به یک توسعه دهنده نرم‌افزار تبدیل‌کرده، به اشتراک گذاشته‌ام.

چگونه برنامه نویسی را شروع‌ کردم

من لیدیا، دختری 19 ساله هستم‌ که در استکهلم زندگی می‌کنم، و یک توسعه دهنده JavaScript هستم! من در شبکه‌های اجتماعی، بسیار فعال هستم و سعی می‌کنم با نشان‌دادن سبک‌زندگی‌ام در این جامعه، افراد بیشتری را برای پیوستن به دنیای فناوری ترغیب کنم.

من از 15سالگی شروع به کد ‌نویسی کردم. یک صفحه درمورد سلامتی وسبک‌زندگی در Tumblr داشتم و در زمان کوتاهی ده‌ها هزار نفر من را دنبال می‌کردند. این زمانی است که من شروع به نوشتن کدهای خودم باHTML ، CSS و jQuery کردم، زیرا آن طرح‌هایی را که می‌توانستم ازسایر برنامه‌نویسان بخرم را دوست نداشتم، بنابراین تصمیم گرفتم خودم آن ‌را امتحان کنم! از آنجا به ‌بعد، من به پیشرفت مهارت‌های خود ادامه‌ دادم، دانش بیشتری کسب کردم وعلاقه من بیشتر شد. با این حال، نمی‌دانستم که این کار برنامه نویسی نام دارد و من می‌توانم این کار را به‌عنوان درآمد اصلی درنظر بگیرم. من از ایجاد طرح‌های خودم در ابتدا لذت می‌بردم و می‌دیدم که مردم طرح‌هایی را که من ساخته‌ام دوست دارند ومایل به پرداخت مبلغ‌های بالایی هستند!

من تا 18سالگی به دبیرستان می‌رفتم وکاملاً از آن متنفر بودم. احساس می‌کردم ‌وقت زیادی را برای موضوعاتی هدر می‌دهم که به هیچ ‌وجه نمی‌توانند کمکی به آینده من‌ بکنند. با این وجود، برای دیپلم بسیار درس خواندم، در بسیاری ازپروژه های شخصی کارکردم و همیشه مشغول تدریس و پشتیبانی از مردم بوده‌ام! مردم از من به عنوان سخت‌کوش‌ترین و درعین حال آرام‌ترین فردی که ملاقات کرده‌اند، یاد می‌کنند و فکر می‌کنم توصیف دقیقی از طرز فکر من است. اما بعداً به آن باز خواهیم گشت!

بعد از اتمام دبیرستان، تصمیم گرفتم که به دانشگاه نروم. این یک مرحله بسیار ترسناک برای من بود، زیرا به نوعی به من تلقین شده بود که این تنها راه داشتن آینده‌ای موفقیت‌آمیز است. همه اطرافیان من به بهترین دانشگاه ها می‌روند! ومن وقت زیادی را صرف تلاش برای بدست ‌آوردن بهترین نمرات در دبیرستان کرده‌ بودم تا سرانجام به دانشگاه خوبی بروم، آیا واقعاً این همه سال از زندگی‌ام را بیهوده تلف کرده‌ام؟ بله، تقریباً، اما اصلاً پشیمان نیستم! بیشتر اطرافیان من متوجه نبودند و فکرمی‌کردند که من اشتباه بزرگی مرتکب می‌شوم، اما تعداد اندکی مرا درک می‌کردند و از من حمایت می‌کردند و انگیزه می‌دادند.

من همیشه بسیارمستقل بوده‌ام. من درسن 18سالگی، به کشور دیگری مهاجرت‌کردم، در دوران نوجوانی زیاد سفر‌کردم و همیشه درگیر انجام کارهایی برای ساختن آینده‌ام بودم. هرگز تحت فشار قرار نگرفتم که کارهایی که جامعه از من توقع دارد، انجام دهم. بعد از اینکه تصمیم گرفتم به دانشگاه نروم، باید تمام زمان خودم را به برنامه نویسی اختصاص می دادم. به مدت 3ماه به یک کارگاه برنامه نویسی در فلوریدا رفتم. من مجبور نبودم این کار را انجام دهم، اما قطعاً به من کمک کرد تا ساختار یاد‌ بگیرم و با افراد دیگری که ازبرنامه نویسی نیز لذت می‌برند، احاطه شوم. من به‌شدت مشغول کدنویسی بودم، و برای پیشرفت مهارت‌های کدنویسی خود در پروژه‌های شخصی‌ام تلاش زیادی کردم و بسیاری از فناوری‌های جدید را آموختم.

حدس بزنید چی شد؟ در طول3‌ماه، تعداد زیادی ازکار‌فرما‌‌ها با من تماس‌گرفتند که با آنها کار کنم. این اتفاق بعد از ایجاد صفحه‌ایی در ‌LinkedIn‌ و پست کردن کارهایی که برای آنها خیلی تلاش کرده‌ام بود. به عنوان یک دختر 19ساله و بدون هیچ تجربه‌کاری، برایم عجیب بود. من به دانشگاه یا هر چیز دیگری نرفتم، چرا بسیاری از شرکت‌ها من را می‌خواهند؟ آیا آن‌ها صفحه LinkedIn من را خوانده‌اند؟

شما در مدرسه چگونگی کد ‌نویسی را یاد نمی‌گیرید. شما فقط با نوشتن کدهای برنامه های مختلف برنامه نویسی را یاد می‌گیرید. برای بیشتر شرکت‌ها اهمیتی ندارند که آیا مدرک معتبری دارید که بگوید شما در دانشگاه، برنامه نویسی خوانده‌اید. شرکت‌ها فقط به توانایی شما در کد‌نویسی وعلاقه شما اهمیت می‌دهند.

اشتباه نکنید اگر به دانشگاه رفتن علاقه دارید و یا به ساختار بیشتر و بهتری در زندگی خود احتیاج دارید، قطعاً رفتن به آنجا تصمیم خوبی است. با این حال جامعه برنامه نویسی می‌تواند سختگیرانه باشد، برنامه نویسان ممکن‌است به‌دلیل اینکه زبانی برنامه نویسی خودشان ودوستشان یکی است، از یکدیگر متنفر ‌باشند، به نظر نمی‌رسد که خوابیدن 2 ساعته طبیعی باشد، زیرا شما باید تمام شب کد ‌بزنید، وخوردن فست‌فود و نشستن تمام روز اصلا کار ساده‌ایی نیست.

زندگی روزمره من (خارج از زمان کار)

بعد از پایان کارگاه برنامه نویسی، دوباره به استکهلم برگشتم. من ازشروع این فصل جدید درزندگی‌ام بسیار هیجان‌زده بودم و نمی‌توانستم صبر کنم تا در برنامه نویسی رشد‌کنم. بنابراین بعد از کارگاه برنامه نویسی زندگی روزمره‌ام نیز تغییرکرد.

بیدار می‌شوم و ورزش‌ می‌کنم

به نظر می‌رسد این یکی از پست‌های "الهام بخشی" است که من قبلاً درمورد آن صحبت کرده‌ام، شما ساعت‌ها وساعت‌ها می‌نشینید و از بدن خود مراقبت می‌کنید واگر از آن مراقبت نکنید قطعاً بدن شما رنج می‌برد. همچنین با افزایش ضربان قلب ودریافت اکسیژن بیشتر، مغزتان را بیدار‌ می‌کنید.

سعی می‌کنم حداقل 2ساعت در روز دوره‌های کدنویسی آنلاین را تماشا کنم

من عاشق تماشای دوره های آنلاین هستم، زیرا همیشه چیزهای جدیدی یاد می‌گیرم و از دیدن استادانی که کدها را به این سهولت می‌نویسند، الهام می‌گیرم. سعی می‌کنم با کار برروی یک پروژه مشابه و با کمی تفاوت، پروژه‌ی جدیدی خلق کنم. من به سادگی از کاری که دیگران انجام می‌دهند، کپی نمی‌کنم.

سعی می‌کنم حداقل ‌4‌ساعت روی پروژه‌های شخصی خودم کار کنم

آن‌ها باعث می‌شوند احساس فوق‌العاده خوشایندی داشته‌باشم. همیشه سعی می‌کنم از زبان‌ها یا تکنیک‌هایی که قبلاً هرگز استفاده نکرده‌ام استفاده‌کنم، بنابراین تجربه بیشتری پیدا‌ می‌کنم. بیایید صادق‌ باشیم، می‌تواند وحشتناک باشد! من نمی‌خواهم دروغ‌ بگویم و بگویم اگر سخت کار کنید، حتما موفق می‌شوید. حتی ممکن است انگیزه‌یتان را ازدست ‌بدهید، ممکن‌ است احساس‌کنید هرگز آن را درک‌ نخواهید کرد و مهارت‌های کد ‌نویسی خود را زیر سوال می‌برید. اگرتا‌حالا چنین کاری کرده‌اید، تبریک‌ می‌گویم! شما یک انسان عادی هستید! این نوع احساسات مهم نیست. باید درباره آنچه انجام می‌دهید، تحقیق کنید، با مردم ارتباط برقرار کنید، سوالات بدون‌پاسخ خود را بنویسید و تا زمانی که راه‌حلی پیدا نکردید، به تلاش خود ادامه‌ دهید. و اگر این کار را نکنید، بعد ازمدتی، احتمالاً به آن نگاه خواهید ‌کرد وفکر می‌کنید "چرا آن موقع جواب این سوال را پیدا نکردم؟!"

سعی می‌کنم روزی حداقل 2 مقاله بخوانم

من واقعاً دوست‌دارم همه‌چیز را از دیدگاه‌های دیگری ببینم. مقالات می‌توانند در مورد هر چیزی باشند مانند: نحوه حل یک مشکل خاص دربرنامه نویسی، یا جالب‌ترین فناور‌ی‌ها چیست؟ این‌ها خیلی مهم‌اند.

سعی می کنم حداقل 5CodeWars Kata را حل‌کنم

CodeWarsها بهترین دوست شما درهنگام ورود به برنامه نویسی است که کمک می‌کنند تجربه‌های زیادی پیدا کنید! راه‌‌حل‌هایی که آن‌ها به شما می‌دهند اغلب بسیار مفید ‌است، زیرا شما می‌توانید کدهای خود را با کد‌های بقیه مقایسه کنید و آن را بسیار بهبود ببخشید و وقتی برای مصاحبه برنامه نویسی خود می‌روید، آن‌ها اغلب سوالاتی را به شما می‌دهند که شباهت زیادی به سوالات CodeWars دارند!

سعی می‌کنم فست فود نخورم

خوردن غذای مقوی من را بسیار هوشیار و بیش ازهمه خوشحال نگه می‌دارد! وقتی صبحانه و ناهاری کاملاً سالم می‌خورم، احساس انرژی و انگیزه بیشتری می‌کنم، که قطعاً قابلیت کدگذاری من را بهبود می‌بخشد. درلحظه زندگی کنید، اما بلند مدت فکر‌ کنید، هرچه سلامتی بدن بهتر‌ باشد، ذهن شما بهتر کار می‌کند، وشما کد بهتری دارید!

آیا متوجه شدید؟ من مرتباً می‌گفتم "سعی می‌کنم" چون وقتی خودم قادر به انجام کارهایی نیستم خودم را مجبور به انجام آن کار نمی‌کنم. وقتی روی پروژه‌های شخصی کار نکرده‌ام یا وقتی فست فود خورده‌ام، نمی‌خواهم احساس بدی به خودم بدهم. من روی کارم تمرکز دارم، اما من هم انسان هستم. بعضی روزها نمی خواهم کد بزنم، بعضی روزها ممکن است احساس خستگی کنم و یا تمام روز Netflix تماشا کنم. و این کاملا خوب است! تعادل مناسبی بین آرامش و کار پیدا کنید. این به نظرهایی برمی‌گردد که مردم درباره من دارند که من سخت‌کوش‌ترین و درعین حال آرام‌ترین فردی که دیده‌اند هستم، اما داشتن این طرز فکر آسان نیست!

مدت زیادی طول کشید تا وقتی که تمام روز را کار نکرده‌ بودم، احساس بدی هم نداشته‌ باشم. به خصوص پس از پیوستن به اینستاگرام، من دائماً پست‌هایی از افرادی را می‌دیدم كه آنقدر كدنویسی می كردند كه احساس می‌كردم من نیز مجبور به این كار هستم و به راحتی نمی‌توانم یك روز استراحت کنم. اما همین که شروع کردم که آرامش را مهم‌ترین بخش زندگی‌ام کردم، همه چیز بهتر ‌شد. من خیلی احساس خوشبختی می‌کردم و انگیزه بیشتری برای کارداشتم.

نتیجه

با نوشتن این مقاله، امیدوارم که به برخی افراد انگیزه داده باشم که وارد دنیای فناوری شوند. برنامه ­نویسی فقط برای ابرانسان‌های فوق‌العاده باهوش مانند آنچه درفیلم‌ها به تصویر می‌کشند، نیست. برنامه نویسی برای هر کسی که دوست دارد خلق کند و انکه دوست دارد از منطقه راحتی خود خارج شود و مهارت‌های خودرا بهبود ببخشد، بهترین پیشنهاد است!

و درآخر، توصیه نهایی من:

درواقع شما مجبور‌ به رفتن به دانشگاه نیستید، به شرطی‌که واقعاً بتوانید زمان خود را کنترل کنید و اشتیاق خود را برای کدنویسی نشان دهید!

همیشه همه توان خود‌ را به کار ‌بگیرید و با معرفی خود به دنیا نشان دهید، که توانایی انجام چه کاری را دارید. با این حال، همیشه سلامتی خود را در اولویت قرار‌دهید. خواب کافی را فراموش نکنید!

کاملاً طبیعی است که احساس ناراحتی کنید و فکر‌ کنید که برنامه نویسی بلد‌ نیستید، اجازه‌ ندهید این مسئله شما را پایین بیاورد، همه افراد به این فکر می‌کنند.

همیشه به خودتان یادآوری کنید که چقدر پیشرفت کرده اید. واقعاً آسان است که فراموش‌ کنید که چقدر پیشرفت کرده‌اید، اما فقط کافی است خود را با یک ماه پیش مقایسه‌ کنید! می‌توانم به شما اطمینان دهم که پیشرفت‌تان خیلی بیشتر از چیزی است که فکر می‌کنید.

اجازه ندهید که دیگران احساس‌ کنند که شما خطایی در کارتان دارید.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
4.58 از 12 رای

/@mahtab.sorkhpoosh

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید