اخیرا من با این موضوع مواجه شدم که دوربین موبایل های همراه واقعا خوب نیستند. در حقیقت می شود اینطور نیز گفت، در چند سال اخیر که چندین موبایل مختلف داشتم، دوربین هیچکدامشان خوب نبودند. خب در نهایت یک موبایل آندرویدی ارزان قیمت خریدم و به ازای پولی که پرداخت کردم از داشته هایش راضی هستم.
واقعا، تصاویر گرفته شده، مزخرف به نظر می رسید، تقریبا هیچ توانایی حرفهای را نمی توانستم در دوربین موبایل ها پیدا کنم. وقتی که می خواستم روی چیزی زوم کنم، تصویر بیشتر شبیه یک جک می شد. همین دلایل باعث شد که به خودم بگویم کافی است و در نهایت سرمایهام را برای دوربین دیجیتالی صرف کردم. این دوربین هنگام تصویر گرفتن من را بیشتر هیجان زده می کرد. در حقیقت از تصویربرداری با آن لذت می بردم. دوربین جدید بهتر از چیزی که انتظار داشتم عمل می کرد، رنگ ها واقعی تر بودند و وقتی در خانه عکسی را می گرفتم بسیار زیبا می شدند.
مبادله تسهیلات برای کیفیت
در دست گرفتن دوربین های بزرگ و قدیمی، برای من حس روزهای قدیمی را می دهند. با وجود آنکه دوربین جزوی از دنیای تکنولوژی است، اما وقتی من آن را صرفا به یک دلیل استفاده می کنم، از مفهوم صرفا تکنولوژی بودن خارج می شود.
خب زندگی ما به نقطه ای رسیده است که هر چیزی را قابلیت انجام کارهای بیشتری نسبت به قبل دارد. وسایل آشپزخانه حال به اینترنت مجهز شده اند، می توان یک ترموسات را از هزاران کیلومتر آن طرف تر هدایت کرد و خیلی چیزهای دیگری که می شود به آنها اشاره کرد.
در یک مرحله اگر در نظر بگیریم خواهیم دید که طراحی وب نیز مبتنی بر این فلسفه در حال پیشرفت کردن است. ما پلاگین های وردپرسی داریم که توانایی انجام چندین کار را برای شما دارند، در حقیقت چند منظوره هستند. در رابطه با پوسته ها نیز به همین شکل، می توان از آنها برای انجام کارهای مختلف استفاده کرد. فریمورک های متن باز نیز، کل دنیای طراحی وب را با خود درگیر کرده اند تقریبا حال برای انجام هر کاری فریمورکی وجود دارد که جدای از کار اصلی توانایی انجام کارهای دیگری را نیز دارد.
اضافه کردن هر کدام از این تسهیلات به زندگی پر از سختی و مشقت ما، هرکدام نشانهای بزرگ از پیشرفت هستند. اما بعضی از اوقات واقعا در جریان کاری ما نوعی کیفیت و وضعیت ترسناک و عجیب درست می شود. سوال اصلی اینجاست که چه مقدار کیفیت کافی است تا ما دیگر خسته شویم؟
مبتنی بودن بر استانداردهای بالا
بعضی از اوقات واقعا می شود از برخی جنبه های عالی چیزهای اطرافمان صرفنظر کنید. برای مثال وقتی که من در حال چمن زنی هستم هیچوقت به این فکر نمی کنم که موسیقی باید یک فایل Mp3 بسیار بسیار فشرده باشد. در حقیقت در چنین وضعیتی، راه حل های اینگونه اصلا مهم نیستند.
اما وقتی که من در حال طراحی وبسایت برای یک مشتری هستم، همیشه سعی می کنم بهترین کیفیت را تحویل دهم. پس در چنین شرایطی از گزینه های عالی دم دست استفاده می کنم، تا محصول بهتری داشته باشم.
برای مثال تصور کنید من به یک برنامه احتیاج دارم که به صورت خودکار تمام تصاویر من را فشرده کند، وقتی که خروجی نرم افزار تصاویری با افت کیفیت بسیار زیاد باشد، این تسهیلات بیشتر به یک سردرد تبدیل می شود تا یک چیز ارزشمند. در چنین حالتی بهتر است از یک الگوریتم مناسبتر برای تصاویر خود استفاده کنید، حال اگر میزان زمان بیشتری را بطلبد نیز باز ارزشش را دارد.
نتیجه سادهای می توان از این قضیه گرفت و آن اینست که ما همه چیز را به صورت پیشفرض دوست داریم، چون ساده تر است. این دقیقا دلیلی است که من برای عکس گرفتن چندین سال است از موبایل استفاده می کنم. البته ابزارها و دستگاه های اطراف ما همیشه سعی داشته اند که کیفیت و استانداردها را مطابق با پیشرفت های بشری ارتقا دهند.
در راهی که شما استفاده می کنید قرار دارد
به عنوان یک طراح یکی از کارهای ما ارزیابی کردن ابزارات مختلف است، اینکار بدین دلیل صورت می گیرد که ما متوجه شویم آيا ابزاری برای رسیدن ما به اهدافمان کمکمان میکند یا خیر. در حالی که بخشی از این ارزیابی مربوط به این است که ابزارهای مختلف به چه میزان کار ما را ساده تر می کنند، بخش دیگر این است که ابزارها به چه میزان نتیجه درجه یکی را به ما می دهند.
موضوع جالب این مسئله نیز آنجایی است که این دو حالت ممکن است، متضاد هم باشند. ما باید ابزاری را انتخاب کنیم که برای انجام پروژه به ما کمک کند، و اگر نتوانیم از تمام قابلیت های آن ابزار استفاده کنیم در نتیجه باعث می شویم کیفیت کار کاهش یابد. این قضیه درست مانند آن است که بخواهید وبسایت بعدیتان را با بوت استرپ طراحی کنید اما در ظاهر المنت های این فریمورک هیچ تغییری ندهید -از حالت پیشفرض آن استفاده کنید-. درست است که این حالت بسیار ساده است اما باعث می شود که کار شما کیفیت نداشته باشد و از همه مهمتر فاقد هرگونه هویت و اعتباری باشد.
دقیقا به این دلیل است که میگوییم باید از چگونگی کار کردن ابزار بدانید. اگر تنها به خوبی از استایل ها و فانکشن های پیشفرض ابزار استفاده کنید، آیا کافی است؟
هدف این ابزارها تنها اضافه کردن تسهیلات به کارهای ما نیست. بلکه هدف اصلی باید این باشد که ما بتوانیم خلاقیت خود را به نهایت برسانیم. این ابزارها را باید زمانی استفاده کنید که فکر می کنید انجام کار بدون آنها برای شما امکان پذیر نیست. یادتان باشد استفاده از ابزارهای مختلف و تسهیلاتی از این دست صرفا برای انجام سریعتر کارها نیست. استفاده از این ابزارها باید خروجی مناسب، بهینه و مؤثری داشته باشد.
همه چیز در یک انفجار
جدای از اینکه گفتیم هدف این ابزارها انجام همه کارها و خشنود کردن کاربران است، من با این ابزارها کارهای تعجب آوری نیز انجام میدهم. این کارهای تعجب آور معمولا به سختی انجام پذیر هستند.
مطابق با چرخه طبیعی این کار می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما مطمئنا شما همیشه افرادی را می بینید که می خواهند یک کار را در راه سخت انجام بدهند. در حقیقت باید بگویم که این حالت را بیشتر اوقات در زندگی روزمره خودمان هم می بینیم. برای مثال غذا. حالت بسیار بزرگی که هر روزه با آن سر و کار داریم. بسیاری از مردم برای درست کردن یک غذا سختی ها و مشقت های زیادی را به خودشان تحمیل می کنند، این در حالی است که بسیاری دیگر ترجیح می دهند فقط چیزی را از یخچال دربیاورند و آن را درون مایکروفر قرار دهند و تمام.
در نهایت ما باید جدای از هر موضوعی به این فکر کنیم که باید یک محصول را بهتر از همیشه درست کنیم. اگر مجبور باشیم راه سخت تری را برداریم باز هم باید اینکار را بکنیم.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید