آیا طراحان در یک حباب زندگی می‌کنند؟
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 6 دقیقه

آیا طراحان در یک حباب زندگی می‌کنند؟

من می‌دانم که این سوال کمی تحریک آمیز است. این سوال که آیا جامعه‌ی طراحی بیش از حد منزوی است، موضوعی بوده که برای مدتی ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده است. در حال حاضر طراحان بیشتری نسبت به گذشته مشغول فعالیت و کار هستند و طراحی نقش برجسته‌ای در صنایع پیشرفته فناوری امروز دارد. من به شخصه معتقدم که طراحی هیچگاه تا به اندازه زمان حال دموکراتیک نبوده و در کل چیز خوبی است. اما آیا هنوز هم یک نگرش رایج در مورد طراحی وجود دارد که بتواند ذهن کاربر را درگیر کرده و موجب سردرگمی او شود؟ امروز ما این ایده را مورد بررسی قرار می‌دهیم و در مورد روش‌هایی که سبب افزایش پیوند و ارتباط بین طراحان با مشتریان و کاربران می‌شود بحث خواهیم کرد.

دنیای بیرون از حباب

آیا افراد غیر طراح (مردم معمولی) واقعا به این موضوع اهمیت می‌دهند که وب سایت تا چه اندازه خوب به نظر می‌رسد؟ آیا آن بیلبورد و تبلیغات فیسبوکی واقعا تاثیری را که طراح و مشتری به دنبالش هستند عملی می‌کند؟ شکی نیست که طراحان علاقه‌مند به طراحی هستند چون در غیر این صورت نمی‌توانستیم با مسائل دیوانه کننده‌ی این صنعت کنار بیاییم. اما آیا ما تلاش می‌کنیم تا برای هیچی طراحی کنیم؟ آیا واقعا هیچ کسی به ما گوش نمی‌دهد؟ آیا کسی به کارهایمان دقت نمی‌کند؟

جواب این است: همیشه کسانی وجود دارند که به ما گوش داده و به کارهایمان علاقه نشان دهند. قطعا طراحی مورد استقبال قرار می‌گیرد، اما معمولا مخاطبانی که جذب کار مشتری می‌شوند بسیار کوچکتر از چیزی است که تصورش را داشته‌اند. تعداد زیادی مشتری و طراح مزاحم نیز وجود دارند که باور دارند بازار هدف برای طراحی آن‌ها باید "هر کسی" یا "بیشترین حد ممکن" باشد.

اشتباه، اشتباه، اشتباه

مهم است که به یاد داشته باشید بیرون از حباب طراحی، ۷۵ تا ۹۵٪ از جمعیت هرگز به طرح‌های شما اهمیت نمی‌دهند. حتی شرکت‌های بزرگ و عظیمی مانند Coca-Cola و McDonald’s هم با آن حجم از کمپین‌های تبلیغاتی که در سراسر جهان دارند، نمی‌توانند ۱۰۰ درصد از سهم بازار را به محصولات خود اختصاص دهند. همیشه بخش جزئی از جمعیت وجود خواهد داشت که حتی لطیف‌ترین و چشمگیرترین کمپین‌های بازاریابی نیز نمی‌توانند به آن‌ها دست پیدا کنند. یک راه حل بهتر این است که بازار مختص خود را پیدا کرده و تمام انرژی و توان خود را برای رسیدن به آن دسته از افراد صرف کنید. یاد بگیرید که بعضی از افراد خاص را از حوزه دیدگاه و نگرش خود محروم کنید. اگر بخشی از جمعیت از کار و محصولتان راضی نبودند نگران نشوید چون شاید کار شما مختص آن‌ها نبوده است.

درخواست بصری در مقابل طراحی

همانطور که همه‌ی ما می‌دانیم، طراحی در مورد چگونگی کارکرد یک چیز است. ممکن است ظاهر کار شما را خوشحال کند اما اگر طراحی به خودی خود برای حل مشکلات ما کارآیی نداشته باشد یعنی که آن واقعا یک طراحی نیست. یک سناریوی ایده آل، طرحی است که ظاهری خوب داشته و مشکل را با کارآمدترین روش ممکن حل می‌کند. متاسفانه بسیاری از طراحان فقط به احتیاجات قبلی توجه می‌کنند و مورد دوم را نادیده می‌گیرند. بدتر از همه این است که اغلب مواقع مشتریان اجازه انجام این کار را به آن‌ها می‌دهند.

صنعت تبلیغات و انتشارت در ۲۰ سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر پیدا کرده است، با این حال برخی از مشتریان هنوز هم مانند "روزهای خوب گذشته" عمل می‌کنند، همان زمان‌هایی که چاپ و سایر رسانه‌های قدیمی بر دنیای بازاریابی حاکم بودند. با وقت گذراندن با طراحانی در صنعت چاپ و پرینت، می‌توانم به جرات بگویم که این نگرش اشتباه، هنوز هم به طرز بدی رواج دارد. چیزی که اهمیت دارد تمرکز کمتر بر روی زیبایی سطحی کارتان و تمرکز بیشتر بر روی پیدا کردن مخاطبان ایده آل است.

طراحی میان رشته‌ای

آیا طراحان بصری نیز از صنایع دیگر جدا هستند؟ مدت‌هاست که طراحان با این سوال دست و پنجه نرم می‌کنند و طی این سال‌ها، ابتکارات بی شماری وجود داشته است که تلاش کرده تا طراحی را بهتر و بیشتر در جهان بگنجاند. مدارس طراحی غالباً در این ماموریت در خط مقدم قرار دارند و کلیه دوره‌ها و برنامه‌های به اصطلاح "بین رشته‌ای" را به دانش آموزانی که می‌خواهند از حباب بیرون بیایند، ارائه می‌دهند و مطمئن می‌شوند که طرح‌های آن‌ها از حداکثر اثربخشی برخوردار است.

سوال اصلی اینجاست که آیا این فعالیت‌ها و تلاش‌ها کارساز خواهد بود؟ آیا ما به عنوان یک طراح در تلاش برای رسیدن به موفقیت موفق خواهیم شد؟

از نظر من این هنوز یک سوال بسیار باز است. چگونه متخصصان در زمینه‌های مختلف می‌توانند استعدادهای خود را جمع آوری کرده و در جستجو و ایجاد راه حل‌های ایده آل برای مشتریان صاحب مشاغل که بیشتر و بیشتر به درک عمیق‌تری از حل مسئله از طراحان خود نیاز دارند، کمک کنند؟ آیا راه‌های بهتری وجود دارد تا به وسیله‌ی آن‌ها بتوانیم دنیا را از وجود طراحی موثر آگاه کنیم.

نتیجه گیری

به یاد داشته باشید که به عنوان یک طراح، اولین وظیفه شما ارائه راه حل‌هایی ارزشمند به مشتریانتان است. با این حال شرکت‌های تبلیغاتی چند میلیون دلاری می‌توانند این قانون ساده را فراموش کنند؛ من مطمئنم که شما تبلیغاتی را دیده‌اید که بعد از به پایان رسیدنش متعجب مانده و با خود می‌گویید مدیران و طراحان هنری با خودشان چه فکری می‌کردند که همچین چیزی را ساخته‌اند. فقط به یاد داشته باشید که همیشه خودتان را به جای کاربر مورد نظری که مشتری قصد دستیابی به آن را دارد تصور کنید. اگر این کاربر از طراحی شما راضی نباشد، زمان آن می‌رسد که بدون توجه به زیبایی کار، بنشینید و دوباره طراحی کنید.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

علیرضا داداشی

دانشجوی مهندسی پزشکی