وب سرشار از توصيههايي براي طراحان وب فريلنس است. قطعا، من نيز سهم خود را ادا كردهام. درحالي كه معمولا نيت اين توصيهها خير است، اما ممكن است عواقبي ناخواسته نيز داشته باشد.اين مساله ما را به اين باور وا داشته است كه براي موفقيت بايد به حد كمال برسيم.
اما فارغ از اين كه ما چه تعداد توصيه عالي دريافت يا ارائه ميكنيم، هيچكدام از ماها بينقص نيستيم. همه ما دچار اشتباه ميشويم. گاهي، انگيزه ما كاهش مييابد. تمامي اين مسائل جزوي از تجارب همه ما هستند.
امروز، ما چند تا از اشتباههاي معمولي كه طراحان مرتكب آن ميشود را بررسي ميكنيم. اين اشتباهها از خطاهاي مرتبط با كسب و كار گرفته تا خطاهاي فني متغير هستند. و اگرچه نميتوان به آنها افتخار كرد، اما ميتوانيم (و بايد) خودمان را بابت اين خطاها ببخشيم.
بياييد نگاهي به اين موارد بياندازيم:
پيگيري نكردن فرصتها
آيا تاكنون از يك مشتري جديد پيامي دريافت كردهايد و به آن جواب نداده باشيد؟ تقريبا مانند اين است كه به نوعي قوانين احترام به فروشنده را نقض كرده است.
قبول دارم من نيز در اين طول سالها بيش از يك بار اين كار را كردهام. اما سوالي كه معمولا از خودم ميپرسم اين است، "چرا؟"
چند دليل وجود دارد كه چرا ما ممكن است اين فرصتها را هدر دهيم. يكي از اين دلايل اين كار ممكن است اين باشد كه درگير و مشغول پروژههاي ديگري باشيد. بعضي روزها، ممكن است حس كنيد، آخرين چيزی كه ميخواهيد با آن مواجه شويد يك مشتري جديد است – اگرچه اين حرف ممكن است كاملا متناقض بهنظر آيد.
اما اين امكان نيز وجود دارد كه گاهي يك فرصت اصلا انگيزهبخش نباشد و يا ممكن است مشكلاتي به همراه داشته باشد. ممكن است كار كردن با شخصي كه آن سوي ديگر كار قرار دارد يعني مشتري، دشوار باشد، يا پروژه بدون هيچ سود حقيقي باشد.
البته، اين موضوع بدين معني نيست كه ما بايد هر فرصتي كه سر راه ما قرار ميگيرد را ناديده بگيريم – اين كار احمقانه خواهد بود. اما آنقدر سختگير نباشيد كه فرصتها را بيپاسخ رها كنيد. دنيا به پايان نخواهد رسيد.
ناديده گرفتن ترندهاي جديد و جذاب
از بعضي جهات، قابل قبول است كه بعضي از طراحان به ترندهاي خاصي يورش ببرند. به هرحال، هيچكس نميخواهد اينطور به نظر برسد كه از قافله عقب ماننده است. حتي، چند تا از ظاهرهاي "قديميتر" تنها با يك چشمك و سرتكان دادن طعنهآميزي كنار گذاشته ميشوند.
سبكهايي مانند مينيماليسم، ممكن است تبديل به آن دسته از قواعد طراحي شوند كه از آزمون زمان سربلند بيرون ميآيند. اما بيشتر سبكها به همان سرعتي كه پديدار ميشوند، ناپديد ميگردند. اين مساله يك تصممگيري سفت و سخت را ميطلبد.
از طرفی، شما ممكن است حس كنيد بايد وبسايتي بسازيد كه "همپاي زمان" باشد و زمان حال را منعكس كند. در عين حال، با بيشتر شدن عمر سايت نميخواهيد كه به چشم مد پارسال به نظر بيايد.
اينطور به نظر ميرسد كه ناديده گرفتن ترندهاي جديد نوعي حس گناه به دنبال دارد. انگار كه شم خلاقيت خود را از دست دادهايد يا به آن صورتي كه بايد و شايد به مشتريان خود خدمت ارائه نميدهيد.
اما گذر از ترندها در عوض استفاده از تكنيكهايي كه مورد آزمون زمان قرار گرفتهاند، ميتواند خوب باشد. از آنجايي كه شما درگير شايعات و يا نگراني درمورد اين كه ممكن است در Portfolio شما چه جلوهاي داشته باشد، نخواهيد بود، شما در واقع خدماتي عالي ارائه ميدهيد.
در اين حالت شانس اين كه طراحي شما مدت زمان طولانيتري كارآمد باشد وجود دارد. اين هم براي شما و هم مشتريان يك منفعت به شمار ميآيد.
اتمام كار با يك مشتري
رزرو كردن يك مشتري جديد، به معني آغاز روابطي جديد است. رابطهاي كه شما اميدواريد موفق و براي هر دو طرف مفيد واقع شود.
هرچند، روابط كاري همچنان روابط انساني هستند. اين مساله بدين معناست شما و مشتريان، با همان مشكلهايي كه ممكن است با هرشخص ديگري درگيرشان شويد، سر و كار خواهيد داشت. به همان صورت نيز، گاهياوقات اين روابط نتيجه نميدهد.
و اگرچه درست است كه وظيفه ما خدمت به مشتري است، آنها نيز خود مسئوليتهايي دارند. مشتريهايي كه صادق نيستند، حقوق شما را نميپردازند يا غيرمحترمانه رفتار ميكنند، بايد پاسخگو باشند. همانطور كه ما طراحان مسئول حفظ آن سوي معامله خود هستيم، مشتريان نيز بايد به همين استاندارد پايبند باشند.
اگرچه ممكن است حذف يك مشتري زياده روي به نظر برسد. اما با اين حال بهتر از درگير يك رابطه نادرست بودن است.
زيرا اگرچه خدمت به يك مشتري بخشي از شغل ما است، بدين معني نيست كه بايد به هرقيمتي اين كار را انجام دهيم. به همين دليل، گاهي خداحافظي كردن عملي ضروري است.
از كار افتادن يك وبسايت و ساير حوادث ناگوار ديگر
همانطور كه قبلا نيز ذكر شد، بر روي طراحان وب جهت كامل و بينقص بودن فشار وارد ميشود. اما هركسي كه تا به حال يك وبسايت ساخته است، ميداند كه اين امر واقعگرايانه نيست.
دليل اين مساله اين است كه، زماني كه با كد و هاستي از ابزارهاي واسطه كار ميكنيد، پروژهها در يك چشم بهم زدن ميتوانند بسيار پيچيده شوند. و هر چه عمليات پيچيدهتر باشد، احتمال ارتكاب اشتباه بيشتر ميشود.
حتي با اين وجود، ممكن است پذيرفتن اين اشتباهها بسيار آزار دهنده باشد. يك ثانيه از كار افتادن وبسايت (مخصوصا زماني كه مشتري شما متوجه آن شود) ميتواند بسيار شرمآور باشد. ممكن است باعث شود توانايي خود درمورد حفظ كاركرد روان را زير سوال ببريد.
هرچند، مرتكب اشتباه شدن و اصلاح آنها بخشي از اين كار است. البته، براي بياحتياطي هيچ بهانهاي جايز نيست. اما حتي بهترين و آمادهترين توسعهدهندگان نيز ممكن است با يك كاراكتري كه جايگذاري نادرست دارد، يك سرور را كاملا از كار بياندازند.
پس دفعه بعدي كه وبسايت شما از كار ميافتد، زياد به خودتان سخت نگيريد. درعوض، بهعنوان يك فرصت يادگيري از آن استفاده كنيد. احتمال اين كه ممكن است در صورت رخ دادن مجدد آن در آينده، بهتر كنترل اوضاع را در دست بگيريد نيز وجود دارد.
خودتان را در اولويت قرار دهيد
اينترنت روز بيكاري و تعطيل ندارد. شكستها و نواقص نرمافزارها و سختافزارها در دفتر راحت شما منتظر نميمانند تا رخ دهند. و مشتريان نيز هميشه بادركترين آدمها نيستند.
تمامي اين موارد را كنار هم قرار دهيد و ممكن است كمكم احساس كنيد يك ماشين هستيد. ماشيني كه برنامهريزي شده است تا خودش را به محض دريافت ايميل، وقف كار كند.
بههمين دليل است كه بسياري از ما به خودمان ميگوييم كه زماني براي تعطيلات وجود ندارد. يا ما مجبوريم مراسمهاي مدرسه كودكمان را از دست دهيم، چون، خب، موقع انجام وظيفه است.
از طرفي ديگر، زماني هم كه واقعا يك روز را مرخصي ميگيريم، احساس گناه ميكنيم. چون، اگر كسي، هركسي، سوالي داشته باشد و ما حضور نداشته باشيم بسيار زشت و نامناسب است. و اگر چيزي از كار بيافتد...
يكي از دشوارترين درسهايي كه آموختهام و هنوز نيز با آن درگير هستم، اين است كه، هيچكس به شما نميگويد يك روز را به مرخصي برويد. و حتي اگر يكي از مشتريان شما اين كار را كرد، دهها مشتري ديگر شما اينگونه نيستند. پس اين كه خودمان و خانوادهمان را در اولويت قرار دهيم، به خودمان بستگي دارد.
اين كه از دفترتان فاصله بگيريد، گناه نيست. و هركسي كه اين حس را به شما القا ميكند، ارزش اين را كه با او كار كنيد را ندارد.
دست از تلاش براي كامل بودن بكشيد، و شروع به زندگي كردن كنيد
همه ما ميخواهيم بهترين تلاش خود را ارائه دهيم. ما ميخواهيم پول كسب كنيم و مشتري خود را راضي نگه داريم. ما ميخواهيم در صنعت خودمان محترم شمرده شويم.
مساله اين است كه تمامي اين موارد ممكن هستند. اما درعين حال، هيچكدام ما را به بينقص بودن ملزم نميكند. اين امر ممكن است بسيار ساده به نظر برسد، اما فراموش كردن آن راحت است.
هر كدام از موقعيتهاي بالا ممكن است ما را درمورد خودمان به شك بياندازد. اما اين يك واكنش طبيعي است. اما مهم نحوه پاسخ شما به اين شرايط است.
اگر شما ميخواهيد بهعنوان هردوي يك طراح وب و يك انسان رشد كنيد، خودتان را ببخشيد. اين كار ممكن است دروازهاي به يك چشمانداز كاملا متفاوت باشد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید