برای بسیاری از حرفهایهای وب، شغل آزاد یعنی آزادی. آزادی برای کار بر روی چیزی که از آن لذت میبرید، در هنگامی که دوست دارید. به نظر میرسد در این دنیای بر اساس تقاضا که در آن زندگی میکنیم، این یک مسیر حرفه بینقص است.
گرچه این که شما تنها هستید، برخی معایب را هم دارد. این که یک کارآفرین تنها باشید، شما را بدون تعداد زیادی منفعت و حفاظت که شاید یک فرد استخدام شده داشته باشد، رها میکند. و اغلب این موارد هستند که ما را در یک عدم برتری قرار میدهند.
یکی از بزرگترین منابعی که کمبود افراد دارای شغل آزاد را به خود میبیند، یک بخش قانونی است که هدف از وجودش این است که تضمین کند از کسی بهره برده نمیشود. این بخش در تنظیم سیاستها، تضمین همکاری و دفاع از اهداف شرکت در صورت نیاز کمک میکند.
البته، مشتریها این را میدانند و اگر به یک مشتری بیپروا بر بخورید، رابطه شما میتواند مملو از سوء استفاده باشد. در واقع، چندین روش وجود دارند که مشتریها میتوانند با شما بدرفتاری کنند. بیایید چهار مورد از تجاوزات رایج را به همراه راههایی برای مبارزه با آنها بررسی کنیم.
۱. امتناع از پرداخت مبلغ موافقت شده
دلایل مختلفی برای عدم پرداخت یک مشتری وجود دارد. گاهی اوقات این علت، یک مشکل مالی است. اما موقعیتهایی هم هستند که در آنها یک فرد فرصتی میبیند تا چیزی که میخواهد را بدون عمل کردن به قول خود به دست بیاورد.
اگر مدتی باشد که در کسب و کار حضور دارید، به احتمال زیاد به این نوع اشخاص بر خوردهاید. این افراد شما را به دنبال خود میبرند، و تلاش میکند که همینطور کار بیشتری از شما بکشند درحالیکه هیچ هزینهای هم به شما پرداخت نمیکنند.
با این که شما برخی منابع قانونی را در سمت خود دارید، اما این کار لزوما مقرون به صرفه نیست؛ مگر این که مقدار زیادی پول طلب داشته باشید. پرداخت کردن برای یک آژانس جمع آوری، وکیل یا دادگاه، ممکن است هر سودی که دریافت خواهید کرد را از بین ببرد. البته جدا از تمام زمان هدر رفته در این روند.
و دقیقا به همین دلیل است که یه شخص انتظار خواهد داشت شما چنین رفتاری نداشته باشید. آنها میدانند که به احتمال زیاد جنگیدن با این مسئله ارزش وقت شما را ندارد.
بجنگید!
همیشه با یک قرارداد کار کنید که دستور العملهای پرداخت را به وضوح بیان میکند. این میتواند به عنوان یک بازدارنده عمل کند؛ زیرا مشتری میداند که در دادگاه نخواهد توانست از خود دفاع کند.
و قبل از این که با کسی شروع به کار کنید، اول مقداری درباره او تحقیق کنید.
۲. انتظار داشتن از شما برای اضافه کاری
فقط به خاطر این که میتوانید در شبها و اواخر هفته کار کنید، به این معنی نیست که میخواهید این کار را انجام دهید. بالاخره پس از مقداری کار، شما خسته خواهید شد.
اغلب مواقع به نظر میرسد که درک موجود نسبت به فرد دارای شغل آزاد، کسی است که یک مدت طولانی را مینشیند و در همه ساعات شب کار میکند. به خصوص اگر شما در خانه کار میکنید، این موضوع بیشتر نسبت به شما صدق میکند.
حال اکثر مشتریها درباره این مسئله واقعبین هستند و انتظار ندارند که شما هر روز هفته و ۲۴ ساعته در دسترس باشید، مگر این که در یک موقعیت اضطراری باشند. اما برخی هم وجود دارند که فرض میکنند توانایی شما در کار بینهایت است.
برای مثال مواردی دیده شدهاند که مشتریها از من انتظار داشتند بعد از ساعات کاری جواب تلفن خود را بدهم و اگر در یک روز تعطیل سریع جواب نمیدادم، ناراحت میشدند. واقعا فکر نمیکنم که اگر در حال کار با یک شرکت بزرگ بودند هم همین کار را انجام میدادند. ظاهرا آنها فکر میکنند ما خیلی به آنها نیاز داریم.
بجنگید!
صادقانه بگویم، کاملا به شما بستگی دارد که چگونه انتظارات و محدودیتها را در یک رابطه با مشتری تعیین کنید. از این رو، اگر در نیمه شب شروع به انجام کاری برای کسی نمایید، آنها فرض خواهند کرد که شما همیشه در آن ساعت در دسترس هستید.
پس به جای این که تمام درخواستها را در خارج از ساعات کاری خود قبول کنید، برخی قوانین را تعیین کنید. اگر میخواهید پاسخ دهید، بگویید خوشحال خواهید شد که در روز کاری بعدی به درخواست آن مشتری رسیدگی کنید. یا این که شما همچنین میتوانید کار آنها را در نرخی بسیار بالاتر انجام دهید. یا حتی این که فقط پیغام را تا زمانی که به دفتر بازگردید، نادیده بگیرید.
مهم نیست که چگونه این مسئله را مدیریت میکنید؛ فقط مطمئن شوید که شما در این موقعیت، همه کاره هستید.
۳. هدر دادن متداوم زمان خود
برای کنار آمدن با تصویر مذکور از شما در سر یک مشتری، باید مقدار زیادی وقت خالی داشته باشید. هر کسی که کل روز را در پیژامههای خود به سر میبرد، به دنبال کاری برای انجام است؛ نه؟
پس آنها فرض میکنند که تماس گرفتن با شما هر زمان که فکری درباره چیزی دارند، چیز بزرگی نیست. و هر زمان هم که یک فکر دیگر به سر آنها خطور کند، میخواهند یک ملاقات یا کنفرانس دیگر داشته باشند.
البته اگر شما یک کسب و کار تک نفره دارید، هر مزاحمتی شما را از لیست کارهای خود دور میکند. این یک مسئولیت حتی سنگینتر را بر روی شانههای شما قرار میدهد.
بجنگید!
مشتریهایی که وقت با ارزش شما را میگیرند، باید (به طور مودبانه) در جای خود قرار داده شوند. در این صورت، به این اشاره کنید که برنامه شما پر است و همچنین این که همه چیز را به یک مکالمه تنها محدود کنید، موثرتر خواهد بود.
اضافه کردن ساختار به این نوع رابطه، حیاتی است. پس از این که یک مشتری این مسئله را درک کند، احتمال این که به وقت شما احترام بگذارند هم بیشتر است.
۴. دعوت نشدن به بحثهای مربوطه
شما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد استخدام شده، نباید انتظار داشته باشید که در طی روند پروژه، تصمیم گیرنده بزرگ باشید. اما قطعا باید جایی به دور میز در هنگام بحثهای مربوطه داشته باشید. شما برای تخصص خود استخدام شدهاید، و در این لحظات کلیدی هم این تخصص مورد نیاز است.
متاسفانه، همه مشتریها شما را به عنوان یک تکه مهم است پازل نمیبینند. در عوض افراد دارای شغل آزاد فقط به عنوان یک کمک استخدام شده دیده میشوند، و نه بیشتر. این میتواند یک تاثیر منفی بر روی پروژه رها کنند؛ زیرا یک مشتری میتواند سهوا تصمیماتی را بگیرد که پایه خوبی ندارند.
سمت دیگر سکه هم این است که این موقعیتها باعث میشوند یک فرد دارای شغل آزاد حس کند بخشی از تیم نیست. این مسئله یک انگیزه عالی برای انجام کارها است.
بجنگید!
اول، درک کنید که اگر یک تصمیم بد را مشاهده کردید، نقض کردن آن ایرادی ندارد. این کار باید به طور وحشیانه، اما همچنین صادقانه انجام شود. توضیح دهید که چرا حس میکنید یک تصمیم لزوما بهترین تصمیم برای خروجی نهایی نیست.
همچنین جای اشاره دارد که شما دوست دارید در بحثها شرکت کنید. حداقل برای این که بتوانید یک درک بهتر از نیازهای پروژه به دست بیاورید.
نگذارید این اتفاق برای شما بیفتد
داشتن یک شغل آزاد، این آزادی را به شما میدهد که با تعدادی افراد متفاوت کار کنید، که هر کدام هم شخصیت منحصر به فرد خود را دارند. و با این که اکثر افراد با شما به طور عادلانه برخورد خواهند کرد، متاسفانه برخی هم سعی خواهند کرد که از موقعیت استخدام نشده بودن شما بهره ببرند.
بهترین راه برای مبارزه و جلوگیری از این موقعیتها، مدعی بودن است. سیاستهای خود را هم به صورت کلامی و هم با نوشتن واضح کنید. این کار به دیگران اجازه میدهد بدانند که شما یک فرد حرفهای هستید و باید هم به همین صورت با شما رفتار شود.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید