چندی پیش، لری وال، خالق پرل (Perl: یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای توسعه برنامههای وب استفاده میشود.) سه خصلت برنامهنویسان را نام برد: تنبلی، بیصبری و غرور بیش از حد.
قبل از اینکه برای بالا بردن مهارتتان وقت خود را روی یادگیری زبان برنامهنویسی و چارچوبهای مرسوم صرف کنید نگاهی به این سه ویژگی داشته باشید و سعی کنید آنها را در خود پرورش دهید.
البته فقط به معنای لغوی آنها دقت نکنید.
شماره 1: تنبلی
علوم کامپیوتر تنها رشتهای است که واژهی تنبل در آن یک اصطلاح فنی است.
برنامهنویسان کارهای زیادی انجام میدهند. از نظر منطقی، بهترین راه برای پرداختن به مجموعهی بزرگی از کارها، رهایی از آن دسته کارهایی است که واقعا نیازی به انجام آنها ندارید.
سپس، سعی کنید از شر هرگونه کار تکراری خلاص شوید. همهی ما از انجام کارهای روتین تنفر داریم. لازم نیست برای هرچیزی دوباره کلیدهای روی کیبورد را فشاردهید، میتوان از یک اسکریپت برای همهی آنها استفادهکرد.
چرا؟ چون ما تنبلیم – و این تنبلی خیلی هم عالی است. تنبلی بخاطر علاقهی ما به انجام کارهای مفید و انجام ندادن کارهای اضافی است.
در برخی موارد در برخی فرهنگها تفاوتهایی دیده میشود. مثلا گاهی اوقات برنامهنویسان براساس میزان کدنویسی قضاوت میشوند. برای مدیرانی بدون سابقهی فنی، برنامهنویسی که واقعاً سخت کار میکند تا خیل عظیمی از کدنویسی ارائه دهد، ممکن است بهعنوان سختکوشترین کارمند اداره نیز تلقی شود.
اما یک برنامهنویس باهوش میداند که تولید خیل عظیمی از کدنویسی ممکن است فقط به این معنی باشد که کار شما ناکارآمد است. خیلی بهتر است به جای دوباره کاری و یا کار اضافی یک راهحل هوشمندانه و با تلاش اندک پیدا کنید. چرا ساعتها وقت صرف کدنویسی کنید که نیازی به آن ندارید؟
شماره 2: بیصبری
کم صبری شما وقتی در ترافیک گیر افتادهاید به شما کمکی نخواهد کرد اما در برنامهنویسی میتواند برایتان مفید واقع شود.
به همین دلیل ما کامپایلرها، مرورگرها و سیستمهای اپراتور را میسازیم. ما میخواهیم همهچیز به سرعت انجام شود و برای رابط کاربری نیز پاسخگو باشند. یک برنامهنویس خوب نمیتواند سیستمهای کند را تحمل کند – بیتاب بودن ما این اجازه را نمیدهد!
هیچ چیز برای یک برنامهنویس رضایت بخشتر از بهبود عملکرد نیست. من یکبار توان عملیاتی یک خط داده را به ضریب ده افزایش دادم هنوز هم در مصاحبهها از آن بهعنوان بهترین لحظهی شغلیم یاد میکنم.
صرفهجویی در وقت، قلب برنامهنویسان را به تپش درمیآورد.
شماره 3: غرور بیش از حد
آیا تا بهحال به این فکر کردهاید که من میتوانم بهتر از زبانی که الان با آن برنامهنویسی میکنم، زبان برنامهنویسی ارائه دهم؟ این دقیقا همان فرآیند فکری است که باعث تولد هر یک از زبانهای برنامهنویسی شد.
کنار گذاشتن یک زبان برنامهنویسی و نوشتن یک زبان جدید از ابتدا، سرگرمیهایی خلاقانه است که به برنامهنویسان الهام میبخشد تا راهحلهای جدیدی را ایجاد کنند.
ما نه تنها میتوانیم به طور گسترده بخشی از نرمافزارهای متنباز را استفاده کنیم بلکه درواقع میتوانیم یک جایگزین برای آنها بنویسیم که کارایی بهتری نیز دارد. بدون این انگیزه، ما در زبانهای برنامهنویسی و چهارچوبهای قدیمی برای همیشه گیر خواهیم افتاد. نرم افزارهای متنباز توسط خصلت غرور بهبود مییابند.
نتیجه گیری
امیدوارم، شما اکنون درک بهتری از معنای خصلتهایی که توسط لری وال نامبرده شدهاند داشته باشید.
این فضیلتها در واقع جنبههای مختلف تمایل به کار را تحت تاثیر قرار میدهند. مؤثر بودن به معنای این است که بدانید، که روی چه چیز صحیحی کار کنید و نه اینکه صرفاً روی یک روش ناکارآمد یا ناقص کار کنید.
من توصیه نمیکنم تنبلی، بیصبری و غرور را در هر جنبهای از زندگی روزمره خود، مانند تمیز کردن خانه یا شستن ظروف، الگو قرار دهید، بلکه بهعنوان یک انگیزه برای برنامهنویسیهای بهتر از آنها الهام بگیرید!
دیدگاه و پرسش
برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبتنام کنید
ورود یا ثبتنامدر حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید