آلبرت انیشتین: «مقیاس باهوشی، قابلیت تغییر است.»
اگر شما تغییر نمیکنید، بزرگ نمیشوید. اگر شما بزرگ نمیشوید، باهوش نیستید. انسانها در تغییر و گسترش رشد میکنند؛ اما همچنان بلوکهای داخلی و خارجی بسیار زیادی برای تغییر میتواند وجود داشته باشد.
تلاش برای ثابت نگه داشتن همه چیز به همان صورتی که هستند، یک راه ناسالم برای زندگی است. جلوگیری از تغییر، یک سوء تفاهم از وضعیت و شکوفایی انسان را انعکاس میدهد. تغییر نباید جلوگیری شود، بلکه باید تقبل شود.
- در ۱۲ ماه پیش چه قدر تغییر کردهاید؟
- در ۵ سال اخیر (۶۰ ماه) چه قدر تغییر کردهاید؟
- با چه چالشهای جدیدی رو به رو میشوید؟
- چه کتابهایی را خواندهاید که الگوی شما را به کلی تغییر دادهاند؟
- چه روابط و تجربیات جدیدی شما را به دنیای جدید ممکنها باز کردهاند؟
- خود را از چه درد و رنجی نجات دادهاید؟
- چه عادتهای بدی را در نهایت کنار گذاشتهاید؟
- چه روابطی را تسکین دادهاید، یا رها کردهاید؟
- چه اعتیادهایی همچنان از رسیدن شما به رویاهایتان جلوگیری میکنند؟
- به چند مشخصهها یا نقشهایی از خود همچنان وابستهاید؟
اهمیت گسترده ارتباط والد و فرزند
یکی از بخشهای اساسی ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، توسعه روابط سالم با والدین خود است. چه والدین شما زنده باشند، و چه نباشند. تمام روابط والد و فرزند نوعی مشکل دارند؛ زیرا هیچ والدی بی نقص نیست. هر والدی مشکلات خود را دارد و در طی همین مشکلات، فرزندان خود را پرورش میدهند. سپس وظیفه فرزند است که در نهایت تکامل بیابد و نسبت به والدین خود متفاوت باشد. هر والد خوبی، این را برای فرزند خود خواهد خواست: «این که از خودشان بیشتر پیش بروند.» والدین باید کاملا بخشیده شوند و در نوری دوست داشتنی و محترمانه دیده شوند. اهمیتی ندارد که چقدر نقص دارند. اگر والدین شما سوءاستفادهگر هستند، این به این معنی نیست که باید رابطه خود را حفظ کنید. گرچه، اگر از آن رابطه غفلت میکنید و با دل باز دربارهاش صحبت نمیکنید، بعدها در زندگی به شما باز خواهد گشت. این رابطه حتی در سطح احساسی هم برای قابلیت شما در ایجاد تغییر، مهم است.
رابطه شما با بدن خود (و غذا)
آیا بدن شما شما را کنترل میکند؟ یا این که شما آن را کنترل میکنید؟ برای اکثر مردم، بدنشان کاملا کنترل را در اختیار دارد. آیا میخواهید این وضعیت را بررسی کنید؟
- چند وقت یک بار تلفن خود را چک میکنید؟
- چند وقت یک بار چیزی میخورید؟
- قابلیت شما برای تمرکز به مدت زمانهای طولانی چگونه است؟
- چقدر با بینش خود هماهنگ هستید؟
- چه قدر زمان را به فکر کردن درباره ظاهر فیزیکی خود صرف میکنید؟
- چه قدر زمان را صرف نگرانی درباره نظر دیگران میکنید؟
اگر بدن خود را کنترل نمیکنید، نمیتوانید ذهن خود را کنترل کنید.
اگر بدن خود را کنترل نمیکنید، نمیتوانید زمان خود را کنترل کنید.
اگر بدن خود را کنترل نمیکنید، پس زندگی شما بسیار بیشتر از آنچه فکر میکنید خارج از کنترل است.
یکی از پایهترین و آزمایش شدهترین روشها برای بازیافت کنترل ذهن و بدن خود، از طریق روزه گرفتن است. اشکال مختلفی از آن وجود دارند؛ مانند روزه آبی که در آن فقط آب میخورید و برای مدتی اصلا غذا نمیخورید. نوعی روزه به نام روزه آبگوشت وجود دارد که در آن فقط مایعات دریافت میکنید و به سیستم گوارشی خود اجازه میدهید که استراحت کرده، بهبود یابد و بازنشانی شود.
شما میتوانید از فناوری هم روزه بگیرید؛ کاری که اکثر مردم از زمان ظهور اینترنت انجام ندادهاند.
همچنین ممکن است بخواهید از محیط معمولی خود هم روزه بگیرید. اکثر فعالیتها و خاطرات شما به مکانها و محیط بستهاند. وقتی که خارج میشوید و چیزهای جدیدی میبینید، خود را به بینشها و تجربههای جدیدی باز میکنید.
در هنگام روزه گرفتن، بصیرت زیادی دریافت خواهید کرد. درک خواهید کرد که چقدر نسبت به محیط خود واکنشپذیر بودهاید. سپس هم وضوح و قابلیت بیشتری برای تغییر دادن زندگی خود به جهت مثبت خواهید داشت.
تحصیل از طریق خواندن و تجربه
در یک سخنرانی خوب درباره نحوه تغییر مغز ما از طریق تجربه، عصب شناس، دکتر Dafna Shohamy توضیح میدهد که مغزهای ما اطلاعات را با هدف پیشبینی جذب میکند.
قادر بودن به پیشبینی چیزی که رفتارهایمان به آن ختم خواهد شد، یکی از مهمتترین اهداف مغزهای ماست. برای مثال، وقتی که در کودکی به یک اجاق گاز دست میزنید، چیزی که به نام «خطای پیشبینی» شناخته میشود را تجربه میکنید؛ که طبق گفتههای دکتر Shohamy یک سیگنال یادگیری برای بروزرسانی انتظارات ما برای دفعه بعد است.
اگر زندگیای پر از رشد میخواهید، خطاهای پیشبینی، دقیقا چیزهایی هستند که میخواهید بیشتر از آنها تجربه کنید.
به همین علت است که شکست خوردن اینگونه بخش کلیدیای از موفقیت است. شکست چیزی است که وقتی که نحوه پیشروی چیزی را بر پایه دانش محدود خود پیشبینی میکنید، پیش میآید. از آنجایی که شما شکست یا خطای پیشبینی را تجربه میکنید، بعدا میتوانید انتظارات و استراتژیهای خود را برای تلاش بعدی بروزرسانی کنید. رشد و نوآوری، تماما همین است. توماس ادیسون، خطای پیشبینی را تقبل کرد. او محدودیتهای ذهنی و تجربی خود را تقبل کرد. او حاضر بود که همینطور شکست بخورد و شکست بخورد؛ زیرا شکست برای او، یادگیری بود. شکست برای او، تغییر و گسترش دادن خود بود. طبق گفته Oliver Wendell Holmes، قاضی دیوان عالی ایالات متحده: «ذهنی که توسط یک تجربه جدید کشش یافته است، هیچ وقت نمیتواند به ابعاد قدیمی خود بازگردد.»
توماس ادیسون مجبور بود که به طور مداوم خود را بروزرسانی کند تا تبدیل به مردی بشود که در نهایت شد. شکستها و تجربیات او، تبدیل به عقل و درک شدند. هوش، درک کاربردی است، و بسیار قدرتمندتر از دانش پایه میباشد. افراد زیادی هستند که در سر خود اطلاعات دارند. اما عقل و هوش، کاربرد صحیح دانش است.
به طور جالب، تحقیقات زیادی نشان میدهند که همینطور که مردم سنشان بالاتر میرود، کمتر به تحصیل خود را باز میکنند. آنها خود را کمتر به تجربیات جدید باز میکنند.
همینطور که مردم مسنتر میشوند، واقعا میخواهند که زندگیشان قابل پیشبینی باشد. آنها برای این که زندگی خود را قابل پیشبینی نگه دارند، اطلاعات، تجربیات جدید، چالشهای جدید و روابط جدید را تقبل نمیکنند.
اگر شما فعالانه به دنبال تجربیات جدید و یادگیری اطلاعات جدید نیستید، شما گیر کردهاید. اگر شما گیر کردهاید، رشد و تغییر نمیکنید. و اگر شما تغییر نمیکنید، باهوش نیستید. همانطور که نویسنده معروف، C.JoyBell C. گفت:
«تنها راهی که بتوانیم زندگی کنیم، این است که رشد کنیم. تنها راهی که بتوانیم رشد کنیم، این است که تغییر کنیم. تنها راهی که بتوانیم تغییر کنیم، این است که یاد بگیریم. تنها راهی که بتوانیم یاد بگیریم، این است که در معرض قرار بگیریم. تنها راهی که بتوانیم در معرض قرار بگیریم، این است که خود را به دنیا وارد کنیم.»
خود را تغییر دهید، و دنیا را تغییر خواهید داد
اگر شما خود را تغییر نمیدهید، باهوش نیستید. اگر به دنبال موفقیت خارجی بدون تغییر خود هستید، پس شما توهمی هستید. اگر در تلاشید که یک تغییر قدرتمند در دنیا ایجاد کنید، بدون این که خود را تغییر دهید، پس به سادگی در تلاشید که دنیا را به زور در محفظه خود جای دهید.
وقتی که شروع به تغییر خود میکنید، قادر خواهید بود که دنیا را تغییر دهید.
اگر میخواهید که دنیا را تغییر دهید، نیاز خواهد بود که خود را تغییر دهید.
اگر واقعا به چیزی یا کسی متعهد هستید، نیاز خواهد بود که تبدیل به هر چیزی که مستلزم آن تعهد است شوید.
اگر خود را به اندازه کافی تغییر دهید، نخواهید توانست که جلوی خود را بگیرید و به دیگران هم کمک کنید که تغییر کنند.
افراد تغییر یافته، دنیا را تغییر میدهند. آنها دیگران را شعله ور میکنند، زیرا خودشان شعلهور هستند.
به جای شکافهای پیش رو، به دست آوردهها را اندازهگیری کنید
در ۱۲ ماه اخیر چقدر تغییر کردهاید؟
در ۵ سال اخیر چقدر تغییر کردهاید؟
طبق گفته موسس شرکت Strategic Coach، یعنی Dan Sullivan، اندازهگیری چیزهایی که به دست آوردهاید، بسیار قدرتمندانهتر از اندازهگیری شکافهای پیش روی شماست.
اگر به ۱ تا ۵ سال اخیر نگاه کنید و مقدار رشد و تغییر خود را در نظر بگیرید، شگفتزده خواهید شد. اگر فعالانه به دنبال تغییر هستید، احتمالا تغییرات بزرگی ایجاد کردهاید. در واقع شما میتوانید در زمان نسبتا کوتاهی، تغییرات بزرگی در زندگی خود ایجاد کنید. ۱ تا ۵ سال، مدت زمان کوتاهی است. در این مقدار زمان، شما میتوانید از هیچ به میلیونها دلار برسید. شما میتوانید از مجرد و بدون فرزند بودن، به ازدواج و سه کودک برسید. بسیار مهم است که مقداری زمان را صرف معاینه کردن و اندازهگیری جایی که بودید و جایی که هستید، نمایید. وقتی که این کار را انجام میدهید، ازدحامی از منفعتهای روانی را تجربه خواهید کرد. برای مثال، اندازهگیری پیشرفت خود، مقدار زیادی حق شناسی و قدردانی در زندگی شما وارد خواهد کرد. حق شناسی یکی از قدرتمندترین تجربیات روانی است و به پیشرفت در تمامی نواحی زندگی مربوط است. وقتی که شما پیشرفت خود را اندازهگیری میکنید، اعتماد به نفستان بیشتر میشود؛ زیرا اعتماد به نفس، نتیجهای حاصل از تجربیات گذشته است.
نتیجه گیری
- آیا شما باهوش و در حال تغییر هستید؟
- یا شما باهوش هستید و همانطور باقی ماندهاید؟
- آیا از طریق تجربیات جدید، تغییر مییابید؟
- آیا از طریق پذیرفتن نقشهای جدید، تغییر مییابید؟
- آیا همینطور که به اهداف بزرگتری میرسید، تغییر میکنید؟
- آیا رویا و ماموریتی دارید که شما را قانع میکند تا بیشتر از آنچه که هستید باشید؟
امروز تغییری ایجاد کنید. لحظهای که حتی یک تغییر کوچک در جهت صحیح انجام دهید، شروع به حس کردن جریانی از انگیزه، انرژی و جنبش خواهید کرد.
همینطور که به تغییر کردن ادامه میدهید، ذهن شما گسترش مییابد و به بصیرتهای جدیدی اجازه میدهد که جریان پیدا کنند.
زندگی مانند یک کلاس است. اگر یاد نمیگیرید، رشد نمیکنید و تغییر نمیکنید، پس نکته را از دست میدهید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید