تفاوت بین مالک یک محصول و مدیر تولید آن در چیست؟

تفاوت بین مالک یک محصول و مدیر تولید آن در چیست؟ 

نقش کدام‌ یک از آنها برای دستیابی شما به هدفتان، مهم‌تر و بهتر است؟ 

نقش کدام‌ یک اصولی و کدام‌ یک عملیاتی است؟ 

ممکن است که هردو نقش برای شما در حال حاضر در یک درجه اهمیت باشند؟

از آنجایی‌که استراتژی‌های مدیریت پروژه امروزه بیشتر درک می‌شوند و موردنیاز هستند، نقش مالک و مدیر غالباً باهم ترکیب می‌شود یا به‌جای هم استفاده می‌شود، مثل مدیر تولید و مالک محصول و مدیر پروژه. 

با ما در راکت همراه باشید تا بیشتر با نقش‌های مالک محصول و مدیر تولید، تعاریف آنها، تفاوت‌ها و شباهت‌هایشان آشنا شوید.

در این مقاله در خصوص موارد زیر صحبت خواهیم کرد:

1. ریشه و اصل مدیر تولید و مالک محصول
2. یک محصول و دو نقش: داخلی و خارجی
3. چرا ما باید همیشه بین نقش مدیر تولید و مالک محصول، تمایز قائل شویم؟
4. چه اتفاقی می‌افتد اگر یک مدیر تولید بخواهد مالک محصول بشود؟ 
5. تخصص‌های مدیر تولید و مالک محصول

1. ریشه و اصل مالک محصول و مدیر تولید

آیا تابه‌حال هنگام فکر کردن در مورد تولید و مدیریت، به این فکر کردید که کدام نقش از ابتدا بوده است؛ مدیر تولید یا مالک محصول؟

این مفاهیم در دهه 80 میلادی در silicon valley آغاز شد، درجایی که 90 تا از مؤسسات تکنولوژی رو به رشد روی توسعه محصول با استخدام 25000 نفر به ‌عنوان کارمند تمرکز کردند. 

مدیران، به‌خصوص در کمپانی‌های وب، واقعاً به‌عنوان مدیران تولید بودند (در ابتدا تولیدکننده نامیده می‌شدند). آنها در جایگاه بعد از مؤسس در کمپانی‌های جدید استخدام می‌شدند و وظایف زیادی ازجمله طراحی، رفع نواقص و جمع‌آوری داده را بر عهده داشتند. 

مفهوم مالک محصول مدتی بعد از معرفی Agile Manifesto در سال 2001 مطرح شد. 

در ابتدا از یک مالک محصول انتظار می‌رفت که به‌عنوان یک نماینده برای مشتریان و یک رابط وظایف برای توسعه‌دهندگان باشد. در این 12 سال وقتی‌که تعداد زیادی از تولیدکنندگان محصول به ‌عنوان مشاوران در مؤسسات در حال کار کردن بودند، مالکان محصول به‌صورت داخلی در حال کار کردن روی آن تجارت بودند، برای مثال با تیم طراحان محصول وقت می‌گذراندند، وظایف را اولویت‌بندی می‌کردند و مدیریت کارهای پشت تولید محصول را بر عهده داشتند.

2. یک محصول و دو نقش: داخلی و خارجی

عناوین این مقاله مالک محصول و مدیر تولید درواقع کاملاً شبیه هم هستند همان‌طور که در عنوان آمده، در آخر مقاله هم متوجه می‌شویم که هردو، نقش‌های مدیریتی هستند. 

هم مالک محصول و هم مدیر تولید به‌سختی با گروه‌ها کار می‌کنند که محصولی را تولید کنند و در کنار هم پروژه‌ها را با موفقیت بگذرانند.

اما:

یک مدیر تولید به‌صورت خارجی کار می‌کند، ترندهای روز را دنبال می‌کند، روی آنچه در بازار اتفاق می‌افتد، تمرکز می‌کند و چشم‌انداز تازه‌تر و گسترده‌تری به سازمان ارائه می‌کند. 

دیگر وظایف او عبارت است از: نظارت بر به‌کارگیری پروسه‌ها و تضمین اینکه محصول موردنظر، نیازهای بازار را تأمین می‌کند و یا در حالت ایده‌آل یک مشکل را حل می‌کند و درنهایت رسیدن به هدف نهایی که محصول موردنظر می‌باشد.

مدیران تولید بیشتر استراتژیک عمل می‌کنند و بین کارفرمایان و شریکان و فروشنده‌های مختلف ارتباط برقرار می‌کنند.

مالکان محصول در SCRUM به‌صورت داخلی کار می‌کنند، از فرایند کلی تولید و استفاده از محصول محافظت می‌کنند. 

از آنها انتظار می‌رود که همواره در دسترس تیم باشند، نقش حمایت‌گری داشته باشند، همکاری کنند و تضمین کنند که تمام ملزومات پیچیده به‌موقع آماده می‌شوند، به سؤالات اعضای تیم پاسخ دهند و در حالت کلی بر هر چیزی که مربوط به محصول و تولیدکنندگان آن است، نظارت داشته باشند.

با انجام دادن تمام این کارها، درحالی‌که تحت‌فشار این وظایف زیاد کار می‌کنند، یک مالک محصول در مقایسه با مدیر تولید زمان کافی برای دنبال کردن تِرندهای بازار ندارد!

یک مالک محصول هم‌زمان هم بر وظایف جاری عمیقاً تمرکز می‌کند و هم جزئیات را برای نفرات بعدی آماده می‌کند.

3. چرا ما باید همیشه بین نقش مدیر تولید و مالک محصول تمایز قائل شویم؟

واضح است که باید این دو نقش مدیریتی را به‌صورت جداگانه ببینیم و به افراد مختلفی واگذار کنیم. 

فردی که برای جایگاه مدیر تولید در نظر گرفته می‌شود، مسئولیت پروسه‌های طولانی‌مدت، تمرکز بر بازاریابی، همکاران و نظریات را بر عهده دارد.

فرد مناسب برای مالک محصول، باید مراقب وظایف کوتاه‌مدت باشد، به گردآوری ابزار بپردازد و تمرکز بیشتر به خود سازمان دارد.

در حالت ایده‌آل، درحالی‌که این دو نقش مکمل و ترکیبی از هم هستند، هم مالک محصول و هم مدیر تولید نباید کار یکدیگر را نادیده بگیرند. 

مدیران تولید باید مراقب پروسه‌های به‌کارگیری ابزارهایی که مربوط به هدف‌های طولانی‌مدت هستند، باشند و مالکان محصول می‌توانند با ارتباط مستقیم با کارفرمایان و گرفتن بازخورد از آنان به بازاریابی دسترسی داشته باشند.

4. چه اتفاقی می‌اُفتد اگر یک مدیر تولید بخواهد مالک محصول شود؟ 

1. درک یک محصول

مدیران درواقع می‌توانند به مالکان تبدیل شوند وقتی‌که می‌خواهند و یا به مقابله با محصولات طراحی‌شده نیاز دارند. 

مهم‌ترین ملزومات، موارد زیر هستند:

• بایدهرچیزی را در مورد محصول در زمان نسبتاً کوتاهی متوجه شوند.
• باتجربه و آموزش‌دیده باشند.
• چشمانداز کارفرمایان و کاربران و نیازهای آنان را درک کنند.

2. زمانی برای تحقیق

بیایید صادق باشیم، پروسه تبدیل‌شدن به یک مالک محصول مقداری زمان می‌برد. یک مالک محصول با اطلاعات بروز باید بازار، تجارت و کارفرمایان را باانگیزه قوی و موشکافانه بررسی کند.

5. تخصص‌های مالک محصول و مدیر تولید

درنهایت بیایید دریابیم که این دو نقش نیاز به چه تخصص‌هایی دارند. 

به صحبت‌های افرادی که در این دو نقش فعالیت می‌کنند، توجه کنید تا این مفاهیم را بهتر درک کنید و متوجه شوید که کدامیک از این موارد برای آنان برجسته‌تر است: مسئولیت‌پذیری، عملکرد خوب و یا بینش.

مدیران تولید:

• Daniel Di Bartolo می‌گوید: در پشت هر پروژه‌ای یک چرا وجود دارد. یک منطق تجارت، یک مشکل برای مشتری و یک استراتژی وجود دارد که شما باید با آن منطبق شوید.

به‌عنوان کسی که مراحل تولید را می‌شناسد، باید بگویم که این "چرا" همیشه واضح نیست و لازم نیست از این موضوع که "چرا" را نمی‌شناسید، بترسید. باید سؤال کنید که برایتان واضح شود و درنهایت شما محتوایی را خواهید داشت که می‌توانید ارزش واقعی را به آن اضافه کنید.

• Myles Miller می‌گوید: یک طرح ارتباطی در مکانی قرار دهید و میزان تأثیر آن را به‌صورت دورهای در خلال پروژه اندازه بگیرید.
• William Bauer می‌گوید: یک مدیر تولید ممتاز موارد شفاف را بزرگ میکند و از اطلاعات به‌عنوان وسیله‌ای برای کنترل استفاده نمی‌کند. آنها به‌طور شفاف، کامل و مختصر ارتباط برقرار می‌کنند و به دیگران اطلاعات واقعی بدون ترس از واکنش آنها می‌دهند.

مالکان محصول:

• Roman Pichler میگوید: من پیشنهاد می‌کنم که به‌عنوان فردی که مسئول محصول موردنظر است، در scrum روزانه حداقل دو بار در هفته شرکت کنید؛ این به شما اجازه می‌دهد که درک کنید که چه اتفاقاتی با سرعت در حال رخ دادن هستند و شما در مقابل آنها چه‌کاری می‌توانید بکنید.
• Lukasz Krzyzek می‌گوید: نقش مالک محصول خیلی سخت است و نیاز به طیف گستردهای از مهارت‌های مختلف دارد ازجمله: داشتن چشمانداز گسترده از دانش موضوعی، ارتباط عالی و مهارت‌های انجام هم‌زمان چندین کار.
• Robin Schuurman می‌گوید: سهام‌داران در فرم‌های مختلفی ظاهر می‌شوند، آنها ممکن است مشتری، کاربر، مدیر، همکار و ... باشند. شما به‌عنوان یک مالک محصول نیاز دارید که آنها را مدیریت کنید و با آنها به‌طور مؤثر برای افزایش ارزش محصولتان همکاری کنید.

منبع