در ابتدای حرفه فریلنسریام، همیشه با مشتریان برای مطرح کردن نرخ و قیمت برای خدماتی که ارائه میدادم، به مشکل بر میخوردم. این برای من به یک معضل تبدیل شده بود چون از یک طرف نمیخواهم با مطرح کردن قیمت بسیار بالا، شغل خود را از دست بدهم و از طرف دیگر، دوست ندارم بابت سرویسهایم کمتر از آنچه که باید پول بگیرم. این داستانی است که بسیاری از فریلنسرها در دوران حرفهای خود با آن روبرو هستند. هر فریلنسری در مقطعی (بیشتر اوقات در ابتدای کار) از حرفه خود، مجبور است که به دستمزد کم راضی شود. پیدا کردن شخصی با حقوق بالا در ابتدای کار فریلنسری، بسیار کمیاب است. افزایش دستمزد با گذشت زمان، کسب اعتبار و اثبات ارزش شخصی به وجود می آید.
پیشرفت به سمت هدفی مشخص
این مهم است که فریلنسرها یاد بگیرند که به مشاغل کم درآمد اهمیت بدهند. چنین شغلهایی در نردبان موفقیت، جایگاه ویژهی خود را دارند. این مشاغل کم درآمد به عنوان بستری برای دستیابی به موفقیت عمل میکنند. مهمتر از همه این است که شما را برای رسیدن به مشاغلی بهتر آماده میکند و پیچیدگی های تجارت فریلنسری را به شما میآموزد.
این که شما یک فریلنسر در زمینههای طراحی، نویسندگی و سایر رشتهها باشید اهمیت ندارد، چون شغلهای کم درآمد بدون توجه به نوع حرفهای که در آن مشغول به کار هستید، این امکان را به شما میدهد تا آرامتر باشید و با آزادی بیشتری کار کنید. واقعیت این است که مقدار مشخصی از آزادی میتواند در بدست آوردن تخصص به شما کمک کند.
به یاد داشته باشید که مشتریانی که به شما پول کمتری میدهند، تحمل بیشتری دارند و به شما این اجازه را میدهند تا در حین کار کردن، چیزهایی را نیز یاد بگیرید. مشتریانی که حاضرند پول بیشتری به شما بدهند، خیلی بخشنده نیستند چون از شما انتظار دارند با توجه به قیمت که پرداخت میکنند، کاری با کیفیت بالا را ارائه دهید.
مزیتهای انتظارات کمتر
من زمانی را که شروع به حرفه فریلنسری کردم به خوبی به یاد دارم. من در انجام بعضی از کارها با مشکل روبرو میشدم اما میتوانستم کارهایی سادهای را که یک مشتری به من میداد به خوبی انجام دهم. ممکن است از سایر مشتریان سفارشی به دستم نرسد اما مطمئنم که همیشه برای آن مشتری، کارهای بسیار زیادی را انجام خواهم داد. او کارهای زیادی برای انجام داده شدن داشت اما بابت آنها مبلغ کمی حقوق پرداخت میکرد. با تمام این مسائل او من را در اختیار داشت و از همه مهمتر، اشتباهاتم را به من گوشزد میکرد. به من فرصتی داده شده بود تا اشتباهاتم را اصلاح کرده و کارهایم را به شکلی عالی و بی نقص انجام دهم. نتایج مشخص و واضح بود. به مرور زمان من بهتر شدم و پیشنهادهای شغلی بهتری را بدست آوردم. این نقطه همان لحظهای بود که متوجه شدم چنین مشتریهایی، پیچیدگیهای تجارت را به من یاد میدادند حتی اگر من چنین تقاضایی را نداشته بودم.
رها کردن مشتریان؟
معمولا مشاغل پردرآمد مخصوص متخصصان و کسانی است که مهارتهای خود را اثبات کردهاند. همان کسانی که آماده هستند همین الان از مهارتهایشان در محیطهای بسیار حرفهای استفاده کنند. این مشخص است که بدست آوردن مشاغل پردرآمد هرگز آسان نیست، مگر اینکه چندین سال در حرفه خود مشغول به کار باشید و اعتبار و شغل فریلنسری خود را اثبات کرده باشید.
با این حال، هنگامی که آنها چند مشتریِ با پتانسیل بالا بدست آوردند، همه چیز را ساده و آسان وانمود میکنند. آنها مشتریهای کم درآمد خود را رها کردند، زیرا فکر میکردند که الان تجربه و اعتبار لازم را برای همکاری با مشتریان بهتر دارند. نتایج با گذشت زمان مشخص میشوند. همانطور که این فریلنسرها، غرق در شکوه کار جدید خود شدهاند، فقط قراردادهایی با درآمد بالا را امضا میکنند و سپس برای مدتهای طولانی بیکار مینشینند و منتظر میمانند تا پروژه پردرآمد دیگری به تورشان گیر کند.
از دست دادن نفوذ و دسترسی
از آنجا که آنها کمتر کار میکنند و انتظارات بیشتری دارند، فرصتهای کمتری برای پرورش مهارتهایشان خواهند داشت. بسیاری از آنها صفات و ارزشهای خود را از دست میدهند و از همه مهمتر، نبود شغل باعث تنبلی آنها میشود. این همان چیزی است که فریلنسرها باید از آن اجتناب کنند.
شغل فریلنسری فقط در مورد گرفتن پروژه و درآمدزایی نیست، بلکه دربارهی درک زیباییهای این حرفه و داشتن نظم لازم در این تجارت است. این حرفه به صورت شبکهای بوده و مبتنی بر احترام متقابل است.
چرا باید به مشتریهای کم درآمد بچسبیم؟
« آیا فریلنسرها بعد از رسیدن به مشتریان پردرآمد باید قید مشتریان کم درآمد را بزنند؟»
اگر چنین سوالی ذهنتان را مشغول کرده است باید بگویم که جواب مطمئناً "خیر" است. این واقعیت که همهی فریلنسرها نمیتوانند به طور مرتب به مشاغل پردرآمد دست پیدا کنند و این یک دلیل کافی برای چسبیدن به مشتریان کم درآمد است. این واقعیت نیز وجود دارد که همیشه کمبود مشاغل پردرآمد وجود دارد. معمولا چنین شغلهایی همانطور که به سرعت میآیند، همانطور هم به سرعت از دست میروند. بنابراین حذف کردن مشتریان کم درآمد از لیست هماکاریهایتان، کاری است که من به شما توصیه نمیکنم.
اگر شروع به همکاری با مشتریهای پردرآمد کردید، حداقل برای چند مشتری کم درآمد نیز کار کنید. شما نمیدانید چه زمانی کفگیرتان به ته دیگ خواهد خورد. ناامنیهای موجود در فریلنسینگ، منبع واقعی نگرانی هستند.
بر هم زدن تعادل
با این وجود، شما باید هنگام انتخاب پروژهها تعادل برقرار کرده و تصمیم بگیرید کدامها را قبول کرده و کدامها را رد می کنید. خطی نازک، فریلنسرهای بسیار موفق را از سایر فریلنسرهای معمولی جدا میکند. افراد بسیار موفق همیشه برای شغلهای خود برنامه ریزی میکنند و از وقت گرانبها و هر فرصت در دسترسی استفاده میکنند. آنها میدانند که فرصتها برای همیشه باقی نمیمانند بنابراین، آنها یک دیتابیس از مشتریان ایجاد میکنند و در مسیر خشنود کردن آنها کار میکنند. آنها میدانند که چگونه با مواقع بحرانی کنار بیایند و تقریبا همیشه با دستی پر وارد عمل میشوند.
فریلنسرهایی که به موفقیتی متوسط رسیدهاند، ممکن است مغرور و از خود راضی شوند. آنها به دنبال به دست آوردن فرصتهای پردرآمدی خواهند بود اما وقتی به چنین فرصتهایی دست پیدا میکنند، فکر میکنند که هنوز فرصتهای بیشتری وجود دارد که منتظر کشف شدن هستند. حتی اگر اینگونه فکر نکنند، با نادیده گرفتن مشتریان کم درآمد همچین رفتاری را از خود بروز میدهند. ممکن است این فریلنسرها با کمبود شدید کار روبرو شوند و با روشی سخت و وقت گیر، مشتری مداری را یاد بگیرند.
بهبود رده شما
فرمولهای موفقیت در دنیای فریلنسری بسیار سریع تغییر میکنند. کسانی که به تازگی وارد این عرصه شدهاند و تنها ۱ یا ۲ مشتری پردرآمد دارند، باید به مشتریهایی که به آنها کم پول میدهند هم توجه کنند تا در کار خود کوتاهی نکرده باشند. در این میان، آنها باید به بهبود شهرت خود ادامه دهند و به دنبال مشتریهایی بگردند که مایل به پرداخت حقوق بالاتری باشند. اگر یک فریلنسر ماهر باشید، با گذشت زمان میتوانید مشتریهای بهتری را بدست آورید.
به هر حال روابط خود را هرگز با مشتریانتان خراب نکنید. شما نمیدانید در آینده چه اتفاقاتی قرار است رخ دهد، شاید مجبور شوید دوباره به مشتریهای قدیمی خودتان مراجعه کنید.
نتیجه گیری
این داستان ممکن است در فریلنسرهای متفاوت فرق داشته باشد اما برای من، این مشتریان کم درآمد بودند که سبب پیشرفتم شدند و من هنوز از آنها بابت اعتمادی که به من کردند سپاسگزارم. ممکن است با سفت شدن جای پایتان در دنیای تجارت، نتوانید در دراز مدت برای همهی مشتریان خود کار کنید، اما باید به مشارکتهایی را که در این راه داشته اید توجه کنید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید