۱۰ روش برای این که بدانید آیا شما یک تعصب سالم دارید، یا یک تعصب مخرب
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 10 دقیقه

۱۰ روش برای این که بدانید آیا شما یک تعصب سالم دارید، یا یک تعصب مخرب

امروزه «تعصب» تحت فشار زیادی قرار دارد. به نظر می‌رسد که مطالب زیاد درباره این که داشتن تعصب بد است، نوشته می‌شود. مشکل اکثر مردم این است که باور دارند تعصب، یک هدف متحرک است، در حالیکه در واقعیت تعصب یک اثر است. Cal Newport در کتاب خود، این که تعصب چیزی است که باید به دنبالش باشیم را کم ارزش نشان داده است. در عوض، او اعتقاد دارد که توسعه دادن مهارت‌های نادر و باارزش چیزی است که به یک زندگی پر از تعصب ختم می‌شود.

در بخش اول این مقاله، با ما همراه باشید:

وقتی که فقط بر روی «یافتن» تعصب خود متمرکزید، فقط به خودتان فکر می‌کنید. اگر تمرکز خود را بر رو توسعه مهارت‌ها و قابلیت‌ها با هدف کمک به دیگران توسعه دادید، شروع به داشتن یک زندگی بسیار تعصب انگیز و با هدف خواهید کرد.

طبق گفته روانشناس هاروارد، Jarome Bruner: «احتمال این که شما خود را عملا به احساس کردن برسانید، از این که عمل کردن خود را احساس کنید بیشتر است.»

این یک نکته خیلی مهم درباره تعصب را به میان می‌آورد که به ندرت درباره‌اش بحث می‌شود. در واقع دو نوع تعصب وجود دارد: تعصبی که باید به دنبالش باشید، و تعصبی که باید از آن دوری کنید. نوع تعصبی که اکثر مردم می‌خواهند، تعصبی است که زندگیشان را نابود خواهد کرد.

این دو نوع تعصب، تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود، و تعصب هماهنگ هستند. 

تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود کاملا توسط احساسات شکل گرفته و رانده می‌شود. این نوع تعصب به شدت تحریک کننده است. این تعصبی است که در آن «چرا»ی شما برایتان واضح نیست. بلکه در عوض شما به دنبال دوپامین، اعتماد به نفس، تحت قبول اجتماع بودن یا چیز دیگری هستید. ممکن است که در لحظه خوب به نظر برسد و حس خوبی هم داشته باشد، اما همیشه به یک زندگی به هم ریخته ختم می‌شود. طبق تعریفات، تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود، فعالیتی است که با دیگر زمینه‌های زندگی شما در تداخل است و به اعتیاد ختم می‌شود.

با تعصبی که تبدیل به دغدغه فکری می‌شود، احساسات شما را کنترل می‌کنند؛ که به عبارتی بدن شما کنترل ذهن شما را در بر می‌گیرد و به دنبال اعتیاد دوپامین خود است.

برعکس، تعصب هماهنگ کاملا حسی است و ذاتا انگیزه دارد، و از این رو توسط شما کنترل می‌شود. این تعصب یک نتیجه جانبی از هدف عمدی و رفتار بر پایه هدف است. تعصب هماهنگ تمام زمینه‌های زندگی شما را ارتقا می‌دهد و شما را تبدیل به یک شخص بهتر می‌کند. طبق تحقیقات، تعصب هماهنگ بسیار به یک حالت جریان همبسته‌تر است تا تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود.

تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود، جایی است که ناخودآگاه، کنترل ذهن آگاه را می‌گیرد و باعث می‌شود که حس بی قدرتی و قربانی بودن به شما دست دهد. احساسات سرکوب شده و تداخلات داخلی حل نشده، راننده آن هستند.

تعصب هماهنگ جایی است که به طور آگاهانه، ناخودآگاه خود را تغییر جهت داده و شکل می‌دهید. رفتار و اهداف شما راننده هستند و شما به طور مداوم یک خروجی احساسی سالم‌تر و سطح بالاتر را تجربه می‌کنید.

چرا مردم اینقدر درباره تعصب گیج شده‌اند؟

دنیا و رسانه‌ها، تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود را به عنوان چیزی که باید داشت باشیم نشان می‌دهند. این تعصب جذاب، مفرط و هنرمندانه است و کاملا توسط احساسات نیرو بخشیده می‌شود. این تعصب بی پروا است و حاضر است که تمام پل‌ها را بسوزاند (حتی پل‌های مهم) تا بتواند چیزی که می‌خواهد را داشته باشد. به علاوه، این تعصب چیزی است که باید کشف کنید، نه این که طراحی کرده و بسازید.

تعصب همانگ متفاوت است. برای زندگی کردن این نوع تعصب، بدون سوال باید پل‌هایی سوخته شوند، و ریسک‌هایی پذیرفته شوند. اما نر هر پلی. تعصب هماهنگ به جای این که از روی احساسات رانده شود، توسط ایمان، بینش و اعتماد به نفس رانده می‌شود.

با داشتن تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود، همینطور کم‌تر و کم‌تر به خود اعتماد می‌کنید؛ زیرا رفتار شما کاملا بر پایه احساسات لحظه شما قرار دارد. این احساسات با این که هیجان انگیز هستند، اما در واقع بدن شما در یک وضعیت اعتیاد و علیه خود هستند. (در ادامه به این بخش بیشتر خواهیم پرداخت)

هر دو نوع تعصب، نقاط اوج و پایین خود را دارند. اما نقاط پایین تعصبی که تبدیل به یک دغدغه فکری می‌شود از روی پشیمانی و بی توجهی می‌آیند، درحالیکه نقاط پایین تعصب هماهنگ از زیر سوال بردن این که کاری که انجام می‌دهید صحیح است یا نه، و در سختی‌های شکست و رشد می‌آید.

۱۰ سوال برای تعیین این که شما تعصب هماهنگی دارید، یا نه:

  • وقتی که وقت آزاد دارید، حواس خود را پرت می‌کنید یا بر روی تعصب / هدف خود تمرکز می‌کنید؟
  • اگر روزی بر روی موضوع مورد نظر خود کار نکرده‌ باشید، چه حسی دارید؟
  • اخیرا از چه چیزهای کم ارزش‌تری دست کشیده‌اید تا موضوع مورد نظر را بیشتر تقبل کنید؟
  • آخرین باری که شکست خوردید کی بود؟
  • در ۱۲ ماه اخیر، به چه صورت‌هایی به طور مثبت تغییر کرده‌اید، یا کاملا برای این هدف زندگی کرده‌اید؟
  • دنیای خارجی شما، تا چه حدی با افکار، احساسات و رویاهای داخلی شما تطابق دارند؟
  • روابط شما با افراد کلیدی در زندگی خود در حال بهتر شدن هستند، یا بدتر شدن؟
  • شب‌ها به خوبی می‌خوابید، یا درباره کاری که باید به طور متفاوت انجام دهید فکر می‌کنید؟
  • زندگی شما در حال بهتر شدن است، یا بدتر شدن؟

وقتی که وقت آزاد دارید، حواس خود را پرت می‌کنید یا بر روی تعصب / هدف خود تمرکز می‌کنید؟

دیدن این که اکثر مردم چگونه وقت خود را صرف می‌کنند و به دنبال حواس پرتی از واقعیت هستند، شوک برانگیز است. زندگی اکثر مردم یک اعتیاد فیزیکی نسبت به یک وضعیت احساسی خاص را انعکاس می‌دهد. تمام احساسات، واکنش‌های شیمیایی هستند که در مغز و در طی بدن پیش می‌آیند. بدن هم می‌تواند سریعا به این مواد شیمیایی عادت کند.

برای مثال، اگر بدون فکر آگاهانه یا انتخاب در طی روز بارها تلفن خود را چک می‌کنید، پس بدن شما ذهنتان را کنترل می‌کند. بدن شما به دنبال راهی برای آزاد کردن دوپامین است، که از نظر شیمی اعتیاد بدن شما را سوختگیری می‌کند. دست شما به سمت تلفن می‌رود و طبق روال حفظ شده‌اش عمل می‌کند.

پس از مدت خاصی زمان، به طور اتفاقی از کاری که انجام می‌دهید بیدار می‌شوید و آگاهانه رفتار خود را جهت می‌دهید، تا زمانی که اتفاق ناخودآگاه مجددا بروز دهد.

گرچه، وقتی که یک تعصب سالم و هدف قدرتمند دارید، وقت آزاد خود را صرف فکر کردن درباره چیزی که می‌خواهید می‌کنید. شما حواس خود را از واقعیت پرت نمی‌کنید. شما واقعیت را می‌پذیرید، و نسبت به اطراف خود بسیار آگاه‌تر هستید؛ به خصوص مردم و وضعیت احساسی آن‌ها. از این رو همینطور که تعصب هماهنگ شما رشد می‌کند، از نظر احساسی بسیار باهوش‌تر می‌شوید؛ زیرا در بالاترین سطح، تعصب هماهنگ درباره برقراری ارتباط با دیگران و کمک به آن‌ها است.

وقتی که ۵ دقیقه وقت آزاد دارید، چه می‌کنید؟

شخصیت شما، کسی است که در تنهایی هستید و کسی شما را نگاه نمی‌کند.

یک انعکاس واضح از بعد داخلی شما، در نحوه صرف زمان خود است. اگر وقت شما بر روی حواس پرتی‌های سطح پایین صرف می‌شود و به طور مداوم توسط حلقه‌های دوپامین‌ خواهی ناخودآگاه بمباران می‌شود، پس چیزی که شما می‌خواید، برایتان واضح نیست.

هرچه بیشتر یک زندگی پر از یادگیری واقعی و تغییر را تقبل کنید، بهتر زمان خود را صرف خواهید کرد.

هرچه در برنامه‌ریزی روز خود بر پایه آینده‌ای که می‌خواهید بسازید بهتر باشید، انگیزه و تعصب بیشتری در زندگی خود تجربه خواهید کرد،‌ و همچنین اعتماد به نفس بهتری خواهید داشت.

اگر روزی بر روی موضوع مورد نظر خود کار نکرده‌ باشید، چه حسی دارید؟

اگر تعصب هماهنگ داشته باشید، فقط وقتی که اجازه دهید حواس پرتی‌ها شما را از کار مورد نظر باز دارند، احساس پشیمانی خواهید کرد.

شما بر این اساس برنامه‌ نچیدید و موارد مهم را در اولویت قرار ندادید. در نتیجه، شما اجازه دادید که همه چیز به طور اتفاقی پیش بیاید و بر روی مهارت خود کار نکردید.

با تعصب هماهنگ، هیچ وقت برای صرف کردن زمان مناسب با خانواده و تقبل عاد‌ت‌های دیگر احساس پشیمانی نمی‌کنید. شما می‌دانید که فقط وقتی که نواحی دیگر زندگیتان محکم است، تعصب شما قوی‌تر می‌شود.

در سمت دیگر اگر تعصبی دارید که تبدیل به دغدغه فکر می‌شود، شما حاضرید که مقدار زیادی از زمان را بر روی حواس پرتی صرف کنید و سپس در یک وضعیت دیوانه‌وار و تحریک کنند، به تعصب خود وارد می‌شوید. از آنجایی که زندگی شما به هم ریخته است، با کنار گذاشتن اولویت‌ها و روابط مهم مشکلی ندارید. تنها چیزی که در حال حاضر برای شما مهم است، دریافت آن دوپامین است. این تعصب کاملا خودخواهانه است و در مدت زمان طولانی، با افزایش اختلالات درونی و خارجی، به یک زندگی با خلاقیت کم ختم می‌شود.

در بخش بعدی این مقاله که به زودی بر روی راکت قرار خواهد گرفت، با ما همراه باشید.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@er79ka

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید