Minimum Viable Product به معنی حداقل محصول قابل ارائه، راه را برای ایجاد بسیاری از محصولات نرم افزاری هموار میکند. همچنین به شما امکان میدهد تقاضای مشتریان را بسنجید و ایده خود را بدون خطر هدر رفتن منابع در توسعه به طور کامل آزمایش کنید.
بیایید نگاهی دقیقتر به نحوه ساخت MVP بیندازیم که به شما در راهاندازی برنامه کمک میکند.
MVP چیست؟
MVP نسخهای از محصول شماست، اما با ویژگیهایی که تا حد معقولی پیچیدگیها را کاهش میدهند فقط برای دریافت بازخورد اولیه مشتری، توسعه به آن بستگی دارد. MVP به شما این امکان را میدهد که ایده خود را تأیید کنید و آن را به گونهای تغییر دهید که به نیازهای مخاطب هدف شما تا حد امکان دقیق پاسخ دهد.
به یاد داشته باشید یک MVP که به خوبی توسعه یافته است، نمیتواند در آخرین نمونه ممکن به یک آشفتگی تبدیل شود بلکه باید یک نرم افزار کامل و قابل استفاده باشد. میتوانید به آن به عنوان یک درخت سیب کوچک فکر کنید که از آن مراقبت کرده و آن را پرورش میدهید. با گذشت زمان بهتر و بزرگتر میشود و محصولاتی به بار میآورد که بعدا میتوانید به راحتی بفروشید.
اما در مقابل یک درخت نارس و توسعه نیافته به سختی ثمر خواهد داد. در مورد MVP هم همینطور است. شما باید همیشه کیفیت و عملکرد را هدف قرار دهید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اهمیت MVP و مراحل ساخت آن میتوانید به این مقاله مراجعه کنید.
چرا MVP مهم است؟
ساختن MVP مزایای متعددی دارد، از جمله:
1. منابع مالی
اگر منابع محدودی برای نسخه کامل محصول خود دارید، ایجاد یک MVP میتواند به ایده شما کمک زیادی کند تا شرایط لازم برای جذب سرمایهگذاران بالقوه را به دست آورید. با این حال به خاطر داشته باشید که میتواند یک شمشیر دو لبه هم باشد. یعنی اگر MVP شما کیفیت پایینی دارد، ممکن است سخت باشد که حامیان را متقاعد کنید تا روی آن سرمایهگذاری کنند.
2. بازخورد ملموس
پس از انتشار MVP، بازخورد و علاقه کاربر به شما کمک میکند تا تعیین کنید که آیا محصول آیندهتان به اندازه کافی فروش را افزایش میدهد یا خیر. سپس میتوانید طبق بازخورد اولیه پیش بروید و از دنبال کردن مسیرهای توسعه اشتباه پرهیز کنید. در این صورت آنچه که جواب میدهد را بهبود میبخشید و آنچه که کار نمیکند را رها میکنید.
3. کاهش هزینهها
قبل از اینکه در توسعه محصول خود غوطهور شوید و تمام منابع را به پروژه اختصاص دهید، یک MVP به شما امکان میدهد در مورد سودآوری در آینده، طبق نتایج تصمیم بگیرید.
اما روند توسعه MVP تقریبا مانند هر نرم افزار دیگری است و تفاوت فقط در تعداد ویژگیها و پیچیدگی آنهاست. این همان چیزی است که منجر به کاهش هزینهها و زمان نسبتا کوتاه توسعه میشود.
4. استقرار سریعتر
از آنجایی که MVP اساسا پایهای برای محصول نهایی است، افزایش مقیاس روی این پایه، زمان توسعه را کاهش میدهد.
5. جذب کاربر
با داشتن یک MVP میتوانید مخاطبان هدف خود را با استفادهکنندگان اولیه گسترش دهید که به ترویج بیشتر برنامه شما نیز کمک میکند.
به عنوان مثال هنگام کار با Cooleaf، ما یک MVP را تنها در شش هفته ساختیم و به تیم فروش اجازه دادیم بلافاصله به دنبال بازار مناسب باشند و پذیرندگان اولیه را جذب کنند.
آیا MVP ضروری است؟
از نظر تئوری برای عرضه محصول خود به MVP نیاز ندارید. اما اگر تمام منابع را برای ساختن یک محصول با مجموعهای کامل از ویژگیها به خطر بیندازید و آن را به بازار عرضه کنید، ضرر بسیار بیشتری نسبت به زمانی که میخواهید با یک MVP پیش بروید، متحمل خواهید شد.
قانون سرانگشتی این است که اگر چیز جدیدی برای ارائه از طریق محصول خود دارید، داشتن یک MVP ضروری است؛ زیرا به شما کمک میکند بررسی کنید که آیا ایده جوابگو است یا خیر. از طرفی وقتی رقابتی برای محصول شما وجود نداشته باشد، واقعا هیچ راه دیگری برای تأیید پیشنهاد تجاری محصول به جز از طریق MVP وجود ندارد.
انواع مختلف MVP
MVP میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال Dropbox از یک ویدیویی استفاده کرد که نشان میداد نرم افزار قصد دارد چه مشکلی را حل کند و چگونه آن را انجام دهد. ویدیوی محصول در میان کاربران اولیه به سرعت منتشر شد.
طبق قوانین Lean Startup، MVP پیشنهاد تجاری یک محصول را آزمایش میکند. بنابراین صرف نظر از شکل آن، باید بتواند ارزش کسب و کار را مشخص نماید.
حداقل نیازهای MVP
یک MVP فقط باید ویژگیهای با اولویت بالا را شامل شود. ضمن اینکه خود محصول نیز باید کامل باشد، به این معنی که گرافیک با کیفیت پایین، رابط کاربری پر زرق و برق یا عملکرد خراب نداشته باشد. نمیتوان به اندازه کافی روی این موضوع تاکید کرد، اما گاهی اوقات اتفاق میافتد که صاحبان محصول به سرعت درگیر پیشرفت هستند. این کار باعث میشود یک برنامه ناتمام منتشر شود و راهی برای دور کردن مشتریان بالقوه است، حتی اگر ایده عالی باشد.
یک MVP خوب باید تعادل کاملی بین موارد زیر ایجاد کند:
- عملکرد - ویژگیهای اصلی نیاز به ارتباط با ارزش دارند.
- طراحی - در این مورد هیچ راه میانبر با کیفیت پایین یا موقتی وجود ندارد.
- قابلیت اطمینان - هیچ باگی با تست مکرر برطرف نمیشود.
- قابلیت استفاده - کارکرد و رابط کاربری آسان.
چگونه یک MVP بسازیم؟
ساختن MVP به طور کلی میتواند به چهار مرحله تقسیم شود.
مرحله اول: ایده خود را ارزیابی کرده و مخاطبان هدف خود را محدود کنید
این کار در روند ساختن یک MVP موفق بسیار مهم است. بنابراین اولین قدم شما این است که مطمئن شوید محصولتان یک مشکل واقعی که باعث آزار مشتریان میشود را حل میکند. بسیاری از اوقات استارتآپها شکست میخورند، زیرا با وجود اینکه ایده آنها درخشان است اما مشکلی که نیاز به توجه دارد را حل نمیکند.
بدین منظور با پرسیدن راهحلهای موجود برای مشکلی که محصول آینده شما به آن رسیدگی خواهد کرد، شروع کنید. راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد. مثلا نظرسنجی در شبکههای اجتماعی، جستجو در وب و ...، در اینجا باید خلاق باشید.
سپس مخاطبان هدف خود را در رابطه با محصول خود تجزیه و تحلیل کنید:
- چرا آنها از محصول شما استفاده میکنند؟ آیا ارزش قابل قبولی برای آنها وجود دارد؟
- آیا ویژگیای را پیشنهاد میکنید که زمان، منابع و اقدامات لازم برای دستیابی به هدف را کاهش دهد؟ بزرگترین نقطه قوت محصول شما برای حل آن چیست؟
- آیا گروههایی از کاربران وجود دارند که بتوانید پیشنهاد خود را بیشتر به آنها ارائه دهید؟ آیا محصول شما توسط مخاطبان هدف مختلف قابل استفاده است؟
مرحله دوم: ارزیابی بازار برای رقابت
ارزیابی بازار به شما کمک میکند بررسی کنید که آیا دیگران به حل مشکلی که محصول شما ارائه میکند تمایل دارند، همچنین مواردی را که پیشنهاد شما میتواند از دیگران بهتر باشد را نشان دهد.
بررسی رقابت به برخی از فرآیندهای اعتبارسنجی ایده نیز کمک میکند. مثلا اگر رقیب شما کاری را انجام میدهد که میخواهید برنامه شما هم آن را انجام دهد، میدانید که ایده جواب میدهد. این کار نیاز به تأیید جنبه فنی ایده شما را از بین میبرد، بنابراین دلیلی برای اثبات آن در ابتدا وجود ندارد.
اما اگر رقابت مستقیمی برای محصول شما وجود نداشته باشد، میتواند به این معنی باشد که ایده شما نوآورانه و بکر است و میتواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد یا برعکس اینکه تقاضایی برای محصول وجود ندارد. به همین دلیل است که ارزیابی ایده و محدود کردن مخاطبان هدف بسیار حائز اهمیت است.
چگونه رقابت خود را ارزیابی کنیم؟
- از ابزارهایی استفاده کنید که ترافیک وب سایت را اندازهگیری میکنند.
- رسانههای اجتماعی و محتوای آنلاین را بررسی کنید.
- کامنتهای مشتریان خود را بخوانید.
مرحله سوم: جریان کاربر و ویژگیها را تعیین کنید
جریان کاربر به این معنی است که چگونه مشتریان از طریق برنامه شما به آنچه میخواهند دست پیدا میکنند. به عنوان مثال برنامه شما زمان ممکن در دو ماراتن را بر اساس مقادیر از پیش تعریف شده کاربر محاسبه کرده، سپس آنچه که کاربر برای دستیابی به نتیجه لازم دارد را به مراحل ساده تقسیم میکند. به این ترتیب کاربر برنامه را باز میکند => مقادیر خود را وارد میکند => نتیجه را دریافت میکند.
در مرحله بعد میتوانید شروع به فهرست کردن ویژگیهای MVP خود کنید. با مهمترین فاکتورها شروع کنید، این به معنای نزدیکترین ارتباط با حل مشکلات مشتریان است. همچنین هنگام کشف آنها سعی کنید دیدگاه مشتریان خود را نیز در نظر بگیرید.
در ابتدا ویژگیای را انتخاب کنید که مستقیما به مشکل مورد نظر رسیدگی میکند. این پایه و اساس MVP شماست. چرا که ویژگیهای باقی مانده در نسخههای بعدی قرار داده خواهند شد.
توجه: میتوانید اکثر ویژگیهایی که به ذهنتان میرسد را یادداشت کرده و آنها را با جریان کاربر مرتبط کنید. اما این یک ضرورت نیست، زیرا ویژگیهای بیشتر به ویژه موارد جانبی پس از دریافت بازخورد از کاربران اولیه ظاهر میشوند.
مرحله چهارم: ساخت، ارزیابی، بهبود
هدف کلی MVP این است که یک نسخه اولیه از محصول خود را بسازید، نحوه عملکرد آن را در بازار و در میان پذیرندگان اولیه اندازهگیری کنید و بعد محصول را بر اساس بازخورد کاربران بهبود ببخشید. در نهایت این کار را بارها و بارها در یک حلقه انجام میدهید و با هر تکرار محصول بهتر و ارزشمندتری میسازید.
به این ترتیب پس از انتشار MVP، تمام دادههایی که تولید میکنید باارزش میشوند. پس با تجزیه و تحلیل دادهها دوست باشید.
نحوه کارکرد برنامه و ترافیک دادهها، رفتار و مشکلات استفاده مشتریان را آشکار خواهد کرد. هنگامی که شروع به پر کردن محصول خود با ویژگیها کردید، استفاده از این اطلاعات به شما کمک میکند تا تصمیمات دقیق و مبتنی بر دادهها بگیرید.
دادهها همچنین میتوانند به شما در نظارت بر تغییرات تجربه کاربری (UX) و بررسی دوام استراتژیهای کسب درآمد نیز کمک کنند.
مرحله پنجم (اختیاری): بازطراحی
اگر بازخوردها و دادههایی که دریافت میکنید، نشاندهنده این است که علاقه کمی به محصول شما وجود دارد یا پس از ورود کاربران به برنامه علاقه آنها کاهش مییابد، باید برای برخی تغییرات اساسی آماده شوید.
در این مرحله باید هسته MVP را دوباره سازماندهی کنید. ممکن است نیاز به تکرار فرآیند توسعه از ابتدا وجود داشته باشد تا ارزشی را که اولین MVP فاقد آن بود به کاربران ارائه دهد.
هرچند میتوانید با انجام بررسیهای لازم همانطور که در بالا ذکر شد، نیاز به انجام این مرحله را به میزان قابل توجهی کاهش دهید. همچنین برای کاهش هزینههای تغییرات، مطمئن شوید که MVP را در فناوریای توسعه میدهید که امکان تغییرات سریع و چابک را فراهم میکند.
سخن پایانی: عاقلانه قدم بردارید
هنگام ساختن MVP مهم است که به آن به عنوان یک فرآیند یادگیری نگاه کنید. چرا که MVP خود را به این دلیل منتشر میکنید تا در مورد مخاطب هدف خود بیشتر بدانید و بتوانید با گذشت زمان و عرضههای بعدی محصول، خدمات بهتری را ارائه دهید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید