در سالهای گذشته اقتصاد فریلنس رشد گستردهای را تجربه کرده است و پیشبینی میشود که این حرفه میتواند سالانه میلیونها نفر را به خود جذب کند. با این اوصاف، رشد بیشتر به معنای رقابت بیشتر است و رقابت بیشتر به معنای کمبود کار و منابع خواهد بود. این میتواند برای فریلنسر های تازه وارد یا حتی تمام فریلسنرها نگرانکننده باشد.
همین حالا هم این موضوع به اندازه کافی سخت است زیرا فریلنسر های ضعیفتر بدون در نظر داشتن افزایش رقابت، قیمتهای خود را پایین میآورند. بعضی از فریلنسرها حتی به صورت رایگان کار میکنند. مطمئناً کیفیت کار مشابهی را از این فریلنسرها دریافت نمیکنید، اما با این وجود آنها سبب میشوند تا این موضوع بر روی نرخ سایر فریلنسرها تاثیر منفی داشته باشد. من هم شخصاً این مسئله را تجربه کردهام. یک مشتری از من درخواست نوشتن محتوا را داشت، اما حاضر نبود مبلغ مناسب را پرداخت کند. چرا؟ چون فریلنسر های دیگری حاضر بودند همین کار را با قیمت ارزانتر برای او انجام دهند.
در جامعهی فریلنس، نبود امنیت شغلی به وضوح قابل مشاهده است. به همین خاطر دانستن چگونگی زنده ماندن و رشد کردن به عنوان یک فریلنسر در سال جدید اهمیت دارد. در این مقاله من در مورد فاکتورهای اصلی صحبت خواهم کرد و موضوعاتی را بیان میکنم که به نظرم برای رسیدن به موفقیت اهمیت دارند. به عنوان یک فریلسنر این موارد جزو فاکتورهایی هستند که به من در تعریف موفقیت کمک کردند و مسیر آزادی را در زندگی من به وجود آورند.
ارتباط هنوز هم یک مهارت حیاتی است
همه در دنیای تجارت به شما خواهند گفت که باید ارتباطات را جدی بگیرید. توانایی ارتباط برقرار کردن میتواند جزو مهمترین مهارتهایی باشد که شما هنگام کار کردن به آن نیاز دارید. این موضوع در حرفه فریلنسری اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. از نظر من باید ارتباطات را به ۳ زمینه مهم تقسیمبندی کرد:
۱: پیش از پروژه
حتی قبل از اینکه برای یک پروژه درخواست یا مذاکره کنید، مهارتهای ارتباطی برای موفقیت شما ضروری خواهند بود. وقتی در عصر دیجیتال امروز موضوع دربارهی استخدام فریلسنرها باشد، مشتریان همیشه به دنبال پاسخهایی سریع هستند. این بدان معناست که زمان و اثربخشی ارتباطات باید به خوبی تعیین شود. اگر مشتری به شما پیام داد، در صورت امکان باید ظرف ۱ ساعت یا حتی ۱۰ دقیقه به او پاسخ دهید. اگر در مورد یک پروژه با مشتری مذاکره داشتهاید، باید همیشه در دسترس باشید تا در صورت لزوم آن مذاکره را به اتمام برسانید؛ در غیر این صورت ریسک از دست دادن پروژه را به جان خریدهاید.
شما باید تسلط بسیار خوبی بر زبان انگلیسی داشته باشید. اگر زبان اول شما انگلیسی نیست، میتوانید از Grammarly استفاده کرده و پاسخ خود را در Google Doc تایپ کنید. با این کار مطمئن خواهید شد که جواب شما عاری از هر گونه خطا و مشکل خواهد بود. پاسخهای نامطلوب و ضعیف میتواند مشتری را از استخدام کردن شما منصرف کند. همچنین باید در طول تکمیل پروژه نیز به موضوع برقراری ارتباط دقت داشته باشید.
از پیگیر بودن نترسید. به مشتریان خود پیام یا ایمیل بفرستید و از آنها در مورد وضعیت استخدام بپرسید. من مشتریانی داشتهام که بابت استخدام با من تماس میگرفتند و وقتی به آنها پاسخ میدادم، دیگر ناپدید میشدند و هرگز جوابی به من نمیدادند. به نظر من ۲ روز صبر کنید، سپس پیامی این چنینی برای آنها بفرستید:
« سلام، میخواهم بدانم آیا هنوز هم علاقهمند به همکاری با من هستید یا خیر؟ من مهارتهای لازم برای انجام این پروژه را دارم و میتوانم نتیجهای خارقالعاده را در اختیارتان قرار دهم. لطفاً اگر سوالی داشتید به من اطلاع دهید.»
شما حتماً نباید چنین جملهای را بنویسید. منظور من این است که متنی که مینویسید باید حرفهای باشد. من با انجام این کار توانستم چندین پروژه را به عهده بگیرم زیرا مشتریان فراموش کردند که حتی با من تماس گرفتهاند. سوال پرسیدن هرگز مشکلی را به وجود نخواهد آورد.
۲: در طول پروژه
مواقعی وجود خواهد داشت که در آن شما هرگز به صورت مستقیم با مشتری صحبت نمیکنید و تمام ارتباطات از طریق ایمیل انجام میشود. این موضوع میتواند هنگام مدیریت کردن یک پروژه پیچیده بسیار سخت باشد، زیرا یک سوتفاهم کوچک در برقراری ارتباط میتواند شانس شما را برای بدست آوردن آن پروژه از بین ببرد. همیشه قبل از ارسال پیامهای خود، باید آنها را یک بار بخوانید. همچنین با ذکر وظایف متقابل میتوانید از بروز سردرگمی هم جلوگیری کنید.
اگر موردی را متوجه نشدید، باید مستقیماً منظور آنها را بپرسید. اگر اشتباه حدس بزنید و کار را نادرست تحویل دهید، شانس دریافت حقوق و همچنین فرصتهای شغلی آینده را با آن مشتری از بین خواهید برد. من با بسیاری از مشتریان به زبانهای مختلفی صحبت کردهام و حتی با کسانی کار کردم که فقط در واتساپ ارتباط برقرار میکردند. این کار بسیار دشوار است زیرا من در گروهی ۱۰ نفره عضو بودم که تمام آنها برای پروژه به من اسناد و مدارک ارسال میکردند. در اینجا مهارتهای سازماندهی نیز دخیل هستند اما تمرکز اصلی ما بر روی مهارتهای ارتباطی میباشد. بنابراین اگر از انجام دادن یک کار مطمئن نیستید، شجاع باشید و از سوال پرسیدن نترسید.
شما باید مشتریان را از اخبارها و مسائل جدید باخبر کنید. من قبلاً یک فریلنسر استخدام کرده بودم تا بر روی یک پروژه کار کند. از آنجایی که عجلهای برای تکمیل پروژه نداشتم، به او ۲ هفته اضافهتر از زمان موعد وقت دادم. یک روز قبل از تحویل پروژه، او به من پیام داد و یک هفته زمان بیشتر درخواست کرد. به عنوان یک مشتری این موضوع کاملاً غیرقابل قبول است، زیرا شما برای تکمیل کارهای مهم تجاری خود به آن فریلنسر اعتماد کردهاید.
به عنوان یک فریلنسر باید هر هفته مشتریان خود را از پیشرفت حاصل در پروژه مطلع کنید، با این کار آنها مطمئن خواهند شد که همه چیز طبق برنامه پیش خواهد رفت. همچنین در اواسط کار برای مشتریان یک پیشنویس ارسال کنید تا مطمئن شوید در مسیر درست قرار دارید.
چند نکته برای ارتباط برقرار کردن در پروژه:
- سعی کنید تمام ارتباطات خود را در یک فضا نگه دارید؛ مثلا واتساپ، اسکایپ و یا ایمیل.
- زمانهایی را تعیین کنید که در آن موظف هستید اخبار جدید را در اختیار مشتری قرار دهید.
- اگر موضوعی را متوجه نشدید، بپرسید.
- اگر حس میکنید نمیتوانید پروژه را به موقع تکمیل کنید، در ابتدا تقاضای وقت بیشتری داشته باشید.
- همیشه پاسخگو باشید و انگلیسی خود را تقویت کنید.
- هرگز با مشتری مخالفت نکنید.
۳: ارتباط مداوم
منظور من از برقراری ارتباط مداوم این است که شما باید حتی بعد از پایان پروژه نیز با مشتری خود صحبت کنید. نمیگویم که بروید و حتماً با مشتری دوست شوید. شما باید ۱ هفته بعد از تحویل پروژه به آنها پیام دهید و نظرشان را در مورد نتایج بپرسید. این کار نه تنها سبب میشود مشتری کارهای شما را به یاد آورد، بلکه میتواند منجر به دریافت پروژههای جدید نیز شود.
همچنین باید ۲ ماه پس از اولین ایمیل پیگیری خود با همان مشتری تماس برقرار کنید. با این کار میتوانید از اوضاع تجارت آن مشتری مطلع شوید. به آنها نشان دهید که زمان اضافه برای کمکهای بیشتر را دارید. هرگز نمیتوانید حدس بزنید که این کار چه فرصتهایی را جلوی روی شما قرار خواهد داد.
میزان پاسخ حیاتی است
همانطور که در بالا هم ذکر شد، زمان پاسخدهی شما بسیار اهمیت دارد. من همیشه این موضوع را یکی از موثرترین روشهای بدست آوردن پروژه میدانم. هر چه سریعتر پاسخ دهید، شانس بیشتری خواهید داشت. مشتریان به دنبال استخدام کردن فوری افراد هستند، بنابراین برای اقدام کردن زمان محدودی دارید. برخی از پلتفرمها مانند Upwork و Fiverr به خاطر به موقع پاسخ ندادن، رتبهی شما را پایین میآورند.
قاعده کلی من این است که پس از دریافت پیشنهاد کاری، یک ساعت فرصت پاسخدهی دارم. اگر امکانش وجود داشته باشد، حتی سعی میکنم ۱۰ دقیقه بعد از دریافت پیشنهاد به همهی پیامهای مشتری جدید جواب دهم. گاهی اوقات مشتریان بعد از ارسال پیشنهاد همچنان آنلاین هستند و اگر شما زودتر به آنها پاسخ دهید، آنها نیز زودتر درخواست شما را دیده و آن را مطالعه میکنند. مشخصاً در وهلهی اول شما باید مهارتهای مربوط به آن کار را داشته باشید. مثلاً اگر شما یک پرستار باشید و برای پروژهی طراحی گرافیک درخواست دهید، این فرصت کاری در اختیار شما قرار داده نخواهد شد. اگر به دلیل اختلافات زمانی یا سایر موارد نمیتوانید در بازه مشخص شده به مشتری پاسخ دهید، نگران نباشید چون من با روشهای دیگری نیز به موفقیت رسیدهام.
این موفقیت در پلتفرم Upwork بیشتر به چشم میخورد. وقتی از زمان پاسخدهی در Upwork صحبت میکنم، در واقع به همان درخواست پروژه اشاره دارم. قانون من این است که فقط باید برای مشاغلی که در ۲ صفجهی اول قرار دارند درخواست کار بدهم، زیرا مشتریان ابتدا به همین دو صفحه نگاه میکنند. شما میتوانید این ۲ صفحه را رفرش کنید و هر دقیقه شاهد پیشنهادات کاری جدیدی باشید. برای اینکه بفهمید چگونه باید در این پلتفرم موفق عمل کرد، این مقاله را مطالعه کنید.
در دسترس بودن خود را به حداکثر برسانید
مطمئن شوید که برای تکمیل پروژهها و به عهده گرفتن پروژههای جدیدتر زمان کافی را دارید. من قبلاً سعی کردم بیشتر از توان خود کار تحویل بگیرم و تنها نتیجهای که داشت، پروژههایی نامطلوب و روزهایی پر استرس بود. منظم ماندن بسیار اهمیت دارد و همچنین دانستن زمان لازم برای تکمیل یک کار نیز میتواند برای شما مفید باشد. به عنوان مثال من میدانم که میتوانم در عرض ۳۰ دقیقه یک وبلاگ ۱۰۰۰ کلمهای را بنویسم، این موضوع هنگام شروع و قبول کردن پروژههای جدید مهم است.
من فریلنسر هایی را میشناسم که فقط دوشنبه تا چهارشنه کار خواهند کرد و در روزهای دیگر پروژهها را رد میکنند. من به شخصه هرگز نتوانستم بفهمم که چرا مردم پول را رد میکنند، اما اگر واقعا این چیزی است که میخواهید پس به کار خود ادامه دهید. این را بدانید که به عنوان یک فریلنسر با این روش هرگز به موفقیت نمیرسید. در صورت امکان باید حاضر باشید هفتهای ۴۰ ساعت کار کنید. حتی به شما پیشنهاد میکنم که هفتهای ۶۰ ساعت کار کنید، اما این کاملا به شما بستگی دارد. آیا شما به دنبال موفقیت آمدهاید یا صرفاً برای تفریح این کار را انجام میدهید؟
اینکه شما طبق برنامه شخصی خود کار میکنید، بدین معنا نیست که میتوانید کار را تا آخرین لحظه به عقب بندازید. من فریلنسر هایی را دیدهام که تنها به خاطر رفتن به ساحل و کافیشاپ پروژههای خود را به تعویق انداختهاند، به راحتی میتوان گفت که آنها در دنیای فریلنسری هرگز موفق نبودهاند. چون این گزینه در اختیار شما قرار داده شده، بدین معنا نیست که باید تمرکز و اخلاق کاری خود را قربانی کنید. اگر یک مشتری بخواهد پیشرفت کاری شما را ببیند چه جوابی به او خواهید داد؟
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید