هر شرکتی باید محصول خود را مطابق با نیاز مشتریانش بهروز نگه دارد. روند فعلی بازار شامل مشتریانی است که محصول انتخابی را بر اساس اطلاعات، توضیحات، مشخصات فنی، قیمت تمام شده و موارد دیگر مقایسه میکنند.
همچنین بر اساس تغییر نیازمندیها، شرکت باید محصول مورد نظر را ارتقا دهد تا خواستههای مشتریان خود را برآورده سازد و اطمینان حاصل کند که همیشه جزئیات محصول به صورت معتبر، دقیق و بهروز برای رشد کسب و کارش در اختیار کاربران نهایی قرار میگیرد.
توسعه Agile چیست؟
هر محصول نرم افزاری به ارتقا نیاز دارد تا خواستههای مشتریان خود را برآورده کند و کارایی بهتری داشته باشد. توسعه Agile شامل مراحل ایجاد محصول همراه با فرآیندها و تکنیکهایی است که به راحتی میتوان آنها را برحسب شرایط تغییر داد یا اصلاح نمود. این نوع توسعه محصول به طور خاص برای محصولات نرم افزاری، محصولات سخت افزاری یا هر دو مناسب است.
برای هر سازمانی اجرای توسعه Agile اهمیت دارد، زیرا آنها باید نقاط بحرانی وابسته به عوامل مختلف را مدیریت کنند. این عوامل شامل بررسی پیشرفته، قابلیت پیشبینی، پاسخ سریع به تغییرات کسب و کار، تنوع در تقاضاها، الزامات و ... است.
مزایای متعددی از توسعه Agile برای نرم افزار و سخت افزار وجود دارد، زیرا نیازها مدام در حال تغییر هستند و شرکت باید با رقابت بازار پیش برود. بنابراین پیادهسازی چنین تکنیکی برای توسعه محصول ارزشمند خواهد بود.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله مقایسه دو سبک Agile و Waterfall در توسعه نرم افزار را مطالعه کنید.
چرا اولویتبندی در توسعه Agile مهم است؟
اولویتبندی در هر عملیات و فرآیندی اهمیت دارد، زیرا به مدیریت زمان کمک کرده و تمرکز بر روی کاری که ضروری است و نیاز به توجه فوری دارد را امکانپذیر میکند. این امر به سازمانها اجازه میدهد تا فرآیندها را بر اساس اولویتهایشان به وظایف با اولویت بالا و اولویت پایین تفکیک کنند.
از طرفی نادیده گرفتن اولویتهای فرآیند میتواند با عدم انجام به موقع وظایف و افزایش استرس، شرکت را به دردسر بیندازد. پس اولویتبندی، وظایف حیاتی موجود در لیست کارها را تکمیل میکند.
علاوه بر این به شما امکان میدهد تا با بررسی لیست وظایف و از دست ندادن هیچیک از کارهای مهم، آنها را بهتر انجام دهید. در نهایت اجازه میدهد تا از طریق نظارت کلی بر فرآیندها و عملیاتهای مختلف در حال انجام، به موقع بر روی موارد مهم تمرکز نمایید. پس فراموش نکنید که با اولویتبندی درست، تیمهای مختلف میتوانند در هر سازمان و شرکتی به طور موثر کار را پیش ببرند و در زمان، انرژی و تلاش اضافی نیز صرفهجویی کنند.
10 مدل برتر اولویتبندی در توسعه Agile
فرآیند توسعه Agile بسیار پیچیدهتر از فرآیند استانداردی است که شرکتها دنبال میکنند. چرا که اولویتبندی نقشی حیاتی در این فرایند توسعه داشته و نیاز به برنامهریزی و اجرای مناسب دارد.
1. ماتریس اولویتبندی آیزنهاور
این ماتریس یک سیستم اولویتبندی کلاسیک است و شامل چهار درایه میشود که امکان تعریف اولویت وظایف را فراهم میکند.
درایه اول: شامل وظایف ضروری و اساسی است و نیاز به توجه بیشتر دارد. این وظایف باید در اولین فرصت به پایان برسند.
درایه دوم: شامل مجموعهای از وظایف ضروری اما نه چندان فوری است. کارمند یا مدیر محصول میتواند وظیفهای را که در دست دارد انجام دهد و سپس به این کار سوییچ کرده و آن را کامل کند.
درایه سوم: شامل وظایفی است که فوری هستند اما خیلی مهم نیستند. مدیر باید این وظایف را به دقت در نظر بگیرد، چرا که شامل زمان سرمایهگذاری و سپس اجرای آنها میشود.
درایه چهارم: شامل وظایف با کمترین اولویت با توجه به فوریت و اهمیت آنهاست.
این ماتریس سادگی و انعطافپذیری بالایی دارد و کمک میکند تا کارهایی که به طور مستقیم برای توسعه استراتژیک مهم هستند، بر اساس اهمیت و فوریت آنها تعریف شود.
2. ماتریس تلاش
این ماتریس هم دارای چهار درایه است که به تعیین ارزش هر یک از وظایف و تلاشهای لازم برای اجرای آنها کمک میکند.
درایه اول: شامل موفقیتهای سریع است. یعنی وظایفی که در اینجا گنجانده شده اهمیت بالایی دارند، اما نیازی به تلاش ندارند.
درایه دوم: شامل نتایج بزرگ است. وظایف این بخش بسیار ارزشمند بوده و نقش بهسزایی در موفقیت سازمان دارد. در نتیجه نیازمند زمان و تلاش بیشتری برای اجرا هستند.
درایه سوم: شامل مستحبات است. کارهایی که در اینجا گنجانده شده به راحتی قابل انجام هستند و نیازی به تلاش زیادی ندارند. چرا که از اهمیت بالایی برخوردار نیستند.
درایه چهارم: شامل اهمیت زمان است. یعنی کارهایی که اولویت پایینی داشته و به حداقل تلاش نیاز دارند. پس انجام این وظایف در حین پرداختن به سایر وظایف مهم توصیه نمیشود.
3. ماتریس ریسک
استفاده از این ماتریس برای اجرای اولویتبندی آسان است و کار را بر اساس ارزش و عوامل خطر به چهار بخش طبقهبندی میکند. ارزش هر فرایند به صورت جداگانه تعریف میشود، در حالی که ریسک هر فرایند بر اساس سه معیار مختلف زمان، هزینه و عملکرد تعیین میگردد.
4. ماتریس پیچیدگی
این ماتریس عمدتا توسط پروژه و مدیران محصول برای ارزیابی نقشه راه آنها مورد استفاده قرار میگیرد. اجرای این ماتریس نیازمند یک رویکرد متعادل بین جنبههای فنی و تجاری است. چرا که شبیه به ماتریس آیزنهاور بوده و دو بعد ارزش و پیچیدگی وظایف مختلف را مشخص میکند. طبق این ماتریس، وظایف دارای بیشترین ارزش و کمترین پیچیدگی باید ابتدا انجام و تکمیل شوند.
اجرای آن آسان است، انعطافپذیری بیشتری را فراهم میکند و نیازی به محاسبه دقیق ندارد. اما اشکالش در این است که برای هر شخص متفاوت بوده و میتواند برای تیمهای تجاری گسترده وقتگیر باشد. همچنین مستلزم هزینههای هماهنگی بالا است.
5. اولویتبندی مسکو
این یکی از محبوبترین تکنیکهای اولویتبندی برای مدیریت پروژه است. استفاده از آن ساده بوده و به چهار دسته اصلی تقسیم میشود. این تکنیک سازمان را قادر میسازد تا وظایف خود را ارزیابی کرده و بر این اساس آنها را انجام دهد.
- اجباری: شامل مواردی است که نیاز به توجه و برنامهریزی قبلی دارند و رها کردن این موارد میتواند منجر به شکست پروژه شود.
- الزامی: شامل وظایف ضروری است که بالاترین اولویت را ندارند. این موارد تاثیر زیادی روی عملکرد ندارند، اما باید اجرا شوند.
- احتمالی: شامل وظایف ضروری است که به منابع قابل توجهی نیاز ندارند و نبود آنها تأثیر قابل توجهی بر عملکرد نخواهد داشت.
- اختیاری: شامل مواردی است که کمترین اهمیت را دارند. این موارد را میتوان به راحتی حذف کرد یا برای آینده در نظر گرفت.
این تکنیک کاملا ساده، کاربرپسند، سریع و شفاف است. همچنین فاقد چشمانداز بزرگ و برنامهریزی طولانی مدت است.
6. مدل کانو
این تکنیک اولویتبندی توسعه اجازه میدهد تا بازخورد محصول را از کاربران دریافت کنید. همچنین به سازمانها اجازه میدهد تا اطلاعاتی را به دست آورند که به آنها در اولویتبندی ویژگیهای ضروری برای توسعه محصول کمک میکند.
به علاوه تعیین تأثیر هر یک از ویژگیها و پیشبرد روند توسعه را بر اساس آنها امکانپذیر میکند. دستهبندیهای مختلف نیز به سنجش و اهمیت ویژگیهای مختلف و اولویتبندی آنها در توسعه کمککننده هستند. مزیت دیگر استفاده از مدل کانو این است که نمایش بصری را برای به دست آوردن جزئیات ضروری در اولویتبندی فراهم میآورد.
این یکی از سادهترین مدلهای اولویتبندی است که تیمهای مختلف میتوانند از آن استفاده کنند. چرا که نقاط قوت و ضعف محصول را نشان داده و رتبهبندی را بر اساس ارزش آن انجام میدهد. اما اشکالش این است که نظرات مشتریان آن را محدود میکند.
7. امتیازدهی
این روش از نمودارها برای اندازهگیری و ارزیابی فرصتها استفاده میکند. به طوری که یک نظرسنجی را با پرسیدن سوال از مشتریان انجام میدهد. مزیت این روش این است که شکاف خدمات را پیدا کرده و در حوزههایی غیر از مدیریت محصول آنها را برطرف میسازد. عیبش هم این است که روی محصولات جدید تمرکز نمیکند.
8. گزارشنویسی
این روش به ارائه یک دید کلی از نیاز مشتری برای محصول کمک میکند و بر جزئیات به دست آمده از فرآیند بازبینی متکی است.
9. اولویتبندی ICE
این تکنیک عواملی مانند تاثیرگذاری، قابلیت اطمینان و سادگی (مخفف Impact، Confidence و Ease) را ارزیابی کرده و طبق آنها عمل میکند. همچنین به مرتب کردن وظایف کمک کرده، به طوری که افراد مختلف به ویژگیهای متفاوت امتیاز میدهند.
10. اولویتبندی RICE
این تکنیک به عواملی چون دستیابی، تاثیرگذاری، قابلیت اطمینان و سادگی (مخفف Reach، Impact، Confidence و Ease) وابسته است. به این صورت که یک تصویر جامع ارائه میدهد و دارای اعداد و ماتریس مربوطه است، از طرفی محاسبات زیادی را شامل میشود و زمانبر نیز هست.
آیا اجرای توسعه Agile در پیادهسازی نرم افزار مهم است؟
امروزه رقابت در دنیای تکنولوژی در حال افزایش است و هر شرکتی باید تمام تلاشش را بکند تا از رقبای خود عقب نیافتد. بنابراین یکی از بهترین راهها برای پیشی گرفتن از رقبا، ارائه بهترین خدمات به مشتریان و ارتقای محصولات برای آنهاست. برای رسیدن به این هدف سازمان نیاز به پیادهسازی تکنیک توسعه Agile دارد.
همچنین اجرای اولویتبندی در پروژهها و عملیاتهای مختلف به شرکتها کمک میکند تا کارها را به نحو احسن مدیریت کنند، همچنین توسعه استراتژیک محصول و رشد کسب و کار را به همراه دارد. در نتیجه رعایت اولویتبندی منجر به تقسیم مناسب وظایف و مدیریت کارآمد تیم در سازمان میگردد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید