شما برای وقت تلف کردن اینجا نیستید. شما میخواهید شغلی را داشته باشید که بابت مهارتهای فنیتان به شما حقوق دهد و حاضر هستید کارهای لازم را برای بدست آوردن آن پیشنهاد شغلی انجام دهید. اما این یک سفر سخت بوده است. نگران این هستید که آیا در حال یادگیری مسائل درست هستید یا خیر. مطمئن نیستید که مسیر پیش روی شما درست است. شما کد نویسی را امتحان کرده و موضوعات مربوطه را مطالعه کردید، اما به نظرتان این مطالب مفید نبوده است. آرزو دارید کسی وجود داشت تا در پیدا کردن مسیر درست به شما کمک کند. با خودتان میگویید که ای کاش یک مربی کد نویسی داشتم.
اما چندین مانع در سر راه شما قرار دارد. میخواهید وارد یک عرصه خاص شوید، اما ممکن است کسی را در آن زمینه نشناسید. شما نمیدانید برای مربی گرفتن باید چه چیزهایی را بپرسید. نگران نباشید چون این مسائل هیچ ایرادی ندارند.
چند سال پیش به دنبال یک مربی کد نویسی بودم. من در مهارتهای برنامهنویسی خود هیچ پیشرفتی نمیکردم و به شخصی نیاز داشتم تا در این زمینه به من کمک کند. ابتدا نشستم و به افراد آشنای اطراف خود فکر کردم. گرایشهای مربوط به علوم کامپیوتر؟ مهندسین نرم افزار؟ کدنویسهای خودآموز؟ تقریباً نتوانستم هیچ شخصی را در این زمینه پیدا کنم. به چند فرد بسیار خوب رسیدم اما سالها بود که با آنها صحبت نکرده بودم. به همین خاطر تقاضای کمک از چنین افرادی برای من ناخوشایند بود.
شش ماه گذشت و من ۵ مربی کد نویسی داشتم که حاضر بودند در برنامهنویسی به من کمک کنند. آنها به من در دریافت مصاحبهها و بهبود مهارتهای برنامهنویسیام کمک کردند. همچنین منابع مفیدی را برای یادگیری کد نویسی در اختیار من قرار دادند. شاید بپرسید که بهترین قسمت جستجوی من کجا بوده است؟ خب بهتر است بدانید که اصلاً جستجویی صورت نگرفته بود. من دنبال مربی نبودم.
من در گذشته به افراد زیادی کمک کرده بودم و حالا آنها مایل بودند تا همین کار را برای من انجام دهند. اگر میخواهید بدانید که چگونه باید یک مربی کد نویسی پیدا کنید، یعنی جای درستی را برای این کار انتخاب کردهاید. در اینجا روشهایی را برای پیدا کردن مربی کد نویسی بیان خواهم کرد:
لینکدین
لینکدین یکی از اولین مکانهایی بود که برای پیدا کردن مربی به ذهنم رسید. وقتی وارد سایت شدم، مستقیماً به کادر جستجو رفتم و عباراتی مثل «نرمافزار» یا «مهندس نرمافزار» و «توسعهدهنده» را جستجو کردم. مطمئن شدم که جستجوی خود را به اولین اتصالات محدود کنم. خب پس از جستجو مشخص شد که من ده مهندس نرمافزار داشتم. جستجوی خود را در اینجا به پایان نرساندم و به پروفایل هر یک از آنها نگاه کردم تا بفهمم چه کارهایی را انجام دادهاند. من نقشها، وظایف و نوع شرکتهایی که در آن کار کرده بودند را شناسایی کردم. اگر آنها یک مهندس بکاند شاغل در یک شرکت نرمافزاری بودند، واقعاً مشتاق بودم تا با آنها صحبت کنم. در آن زمان واقعاً به شرکتهای نرمافزار مصرفکننده علاقه داشتم و همچنین میخواستم کسی را پیدا کنم تا بتواند به من کمک کند در همین زمینه اطلاعات بیشتری را کسب کنم.
پس از جستجوی اولین اتصالات خود به دنبال جستجوی اتصالات دوم رفتم. من هیچ مهندس نرمافزاری را نمیشناختم اما همچنان خوشبین بودم و میدانستم که میتوانم شخصی را پیدا کنم که با چنین افرادی در ارتباط است. جستجوی دوم برای من جالب بود چون با آن افراد حداقل یک اتصال مشترک داشتم. اگر احساس میکنید رابطه خوبی با آن اتصال مشترک دارید، میتوانید تقاضای معرفی داشته باشید. من با در نظر داشتن این موارد به سراغ تعدادی از اتصالات اول خود رفتم تا تقاضای معرفی کنم. شما میتوانید در صورت تمایل از پیام من به عنوان الگو استفاده کنید. من چیزی شبیه به این گفتم:
« سلام "نام"
امیدوارم که حال شما خوب بوده باشد. من از خواندن پستهای شما در زمینه بازاریابی محتوا واقعاً لذت بردم. به نظر میرسد شما و شرکتتان در انجام این کار بسیار مهارت دارید.
میخواهم بدانم آیا میتوانید به من در انجام کاری کمک کنید یا خیر. من در حال یادگیری برنامهنویسی هستم و این کار را بسیار دوست دارم. اما متوجه شدم که واقعاً میتوانم از یک مهندس نرمافزار با تجربه برای یادگیری کمک بگیرم. من فهمیدهام که شما با یک مربی برنامهنویسی توانا در ارتباط هستید. آیا میتوانید ما را به یکدیگر معرفی کنید؟ من دوست دارم چند سوال از او بپرسم و این موضوع واقعاً میتواند به من در تقویت مهارتهای برنامهنویسیام کمک کند.
در صورت امکان به من پاسخ دهید. با تشکر "نام"
با آرزوی بهترینها برای شما
"نام خودتان" »
در این مرحله چندین اتصال اول را شناسایی کردم تا بتوانم با آنها صحبت کنم یا از آنها درخواست معرفی داشته باشم. همچنین مستقیماً به سراغ چند اتصال دوم رفتم. برای مهندسین نرمافزار مد نظر خود یک پیام دسترسی ایجاد کردم. در صورت تمایل میتوانید از آن به عنوان الگو استفاده کنید، اما مطمئن شوید که کمی شخصیسازی شده باشد:
« سلام "نام"
من متوجه شدم که شما به عنوان یک توسعهدهنده در "نام شرکت" مشغول به کار هستید. به تازگی موفقیت اخیر شما را مشاهده کردم و از این بابت به شما تبریک میگویم.
من به تنهایی برنامهنویسی را یاد گرفتم و کد نویسی را بسیار سرگرمکننده میدانم. از اینکه سرتان شلوغ است مطلع هستم اما شغل شما همان شغل رویایی من میباشد. دوست دارم بیشتر یاد بگیرم. میتوانید چند هفته بعد کمی وقت گذاشته و با من تماس بگیرید؟
از شما متشکرم و بی صبرانه منتظر شنیدن پاسخ هستم.
"نام شما" »
من ۱۰ مورد از این پیامها را ارسال کردم و ۳ مورد از آنها به من جواب دادند. بعد از شنیدن پاسخ، زمانی را مشخص کردم تا بتوانم با هر یک از آنها تماس برقرار کنم. هدف من از این تماسهای تلفنی، پرسیدن سوالات و ایجاد رابطه بود. مطمئن شدم که هیچ اشارهای به مربی خواستن نکنم. تمام کاری که کردم، مطرح کردن سوالات و تعریف از شغل آنها بود. مردم عاشق نصیحت کردن و صحبت در مورد خودشان هستند. در این کار زیاده روی نکنید، اما مطمئن شوید که آنها علاقه شما را احساس میکنند. وقتی تماس به پایان رسید، دوباره به سراغ آنها رفتم. از آنها بابت زمانی که گذاشتند تشکر کردم. همچنین خاطر نشان کردم که ممکن است دوباره با آنها تماس بگیرم. سپس هر سه مورد به من جواب مثبت دادند.
وقتی برای بار دوم با آنها تماس گرفتم، کمی بیشتر شجاعت به خرج دادم. من هنوز از آنها سوالاتی را میپرسیدم اما مطمئن شدم که آنها از نیاز من به یک مربی کد نویسی کاملاً مطلع شوند. آنها تمایل به کمکهای بیشتر داشتند و موضوعاتی در زمینه کد نویسی را به من معرفی کردند تا به آنها سر بزنم. همچنین منابع مفیدی را به من معرفی کردند و کمکهای مداوم خود را به من پیشنهاد دادند.
سعی کنید در اتصالات اول و دوم خود جستجو کنید. آیا از افرادی که میشناختید یا با آنها دوست مشترک داشتهاید تعجب کردید؟ وقتی به چند اتصال دسترسی پیدا کردید، میتوانید از الگوی متن من استفاده کنید.
کد را دنبال کنید و ببینید که شما را به کجا میبرد
وقتی برای اولین بار به مربیان بالقوه در کد نویسی فکر کردم، نتواستم شخص خاصی را به خاطر بیاورم. در آن زمان جستجو و کاوش خود را در برنامهنویسی دو برابر کردم. به دنبال هر بهانهای بودم تا کامپیوتر را روشن و کد نویسی کنم. نمیخواستم به تنهایی کد نویسی کنم، بنابراین به کافی شاپهایی رفتم که مهندسان نرمافزار در آنجا جمع میشدند.
چند ماه بعد به انجام این کار عادت کردم و تصمیم گرفتم روی پروژهای کار کنم که چند وقتی بود در آن به مشکل خورده بودم. من سعی داشتم یک برنامه کامل با ویژگیهای ثبت نام و ورود به سیستم را بسازم. به دنبال یک میز خالی برای کار کردن گشتم و سپس یک قهوه سفارش دادم. کسی در بین جمع اسم من را صدا زد پس برگشتم تا ببینم چه کسی است. ناگهان دوست خانوادگی خود را دیدم. کمی با یکدیگر صحبت کردیم و وقت گذراندیم. سپس او از من پرسید که مشغول انجام چه کاری هستم. به او گفتم که در حال کار بر روی یک پروژهی کد نویسی هستم اما چند وقتی است که در انجام آن مشکل دارم. ناگهان برگشت و به من گفت که مهندس نرمافزار است و از کمک کردن به من بسیار خوشحال خواهد شد. ابتدا از پیشنهاد او کمی تعجب کردم، اما از اینکه کسی مایل بود تا به من کمک کند خیلی متاثر و هیجانزده شدم.
همان هفته به او ایمیل زدم و از او پرسیدم که آیا وقت قهوه نوشیدن دارد یا خیر. همچنین این موضوع را ذکر کردم که میخواهم در مورد کد نویسی کمی با او صحبت کنم. ما با یکدیگر ملاقات کردیم و او واقعاً سعی داشت متوجه شود من به عنوان یک برنامهنویس در چه جایگاهی قرار دارم. او مرا بسیار تشویق کرد و گفت که همیشه برای پاسخ دادن به سوالات در دسترس خواهد بود. کتابهایی را در زمینه استارتاپها و اصول برنامهنویسی به من معرفی کرد. وقتی برای ادامه تحصیل به تگزاس برگشتم، او با تماسهای تلفنی اوضاع من را چک میکرد. این مربی کد نویسی در طول یک سال به من کمک کرد تا مهارتهای برنامهنویسی خود را اصلاح و تقویت کنم. من به واسطهی او با Angel.co آشنا شدم و توانستم چند مصاحبه و حتی یک پیشنهاد کاری در آن داشته باشم. او به من اطمینان داد که در مسیر درست قرار دارم.
به شما توصیه میکنم که همیشه مشغول کد نویسی باشید و ببینید این کدها شما را به کجا خواهند برد. آمادهی اکتشاف شوید و مسائل مربوط به حرفه خود را دنبال کنید. همه جا در مورد کد صحبت کنید. با کسانی که تمایل به کمک کردن دارند، در مورد پروژههای کد نویسی اخیر خود گفتگو کنید. ممکن است از افرادی که با آنها روبرو میشوید تعجب کنید. تمام این کارها به خاطر نزدیک شدن به کسانی است که میتوانند به شما کمک کنند. شما به مرحلهای خواهید رسید که در آن برنامهنویسان با تجربه میخواهند شما را راهنمایی کنند. در این زمان میتوانید درخواست خود را مطرح کرده و یک مربی برنامهنویسی پیدا کنید.
چگونه با وجود کووید ۱۹ یک مربی کد نویسی پیدا کنیم
اعتراف میکنم که در زمان کرونا هرگز مربی برنامهنویسی پیدا نکردم. میخواستم خودم را به چالش بکشم و فکر کنم که اگر الان به دنبال مربی بودم، چه کار میکردم؟
لینکدین اولین جایی بود که به آن فکر میکردم. به دنبال افرادی میگشتم که در زمان کرونا پیشنهاد کمک میدادند. مطمئناً شما پستهایی را دیدهاید که در آن بعضی از مردم قول رسیدن به موفقیت را به دیگران میدهند. ممکن است کرونا روی شما تاثیر نگذاشته باشد، اما من شما را تشویق میکنم تا سراغ افرادی بروید که قصد کمک کردن دارند. به نفوذ آن فرد دقت کنید. آیا آنها شخصی را میشناسند که بتواند به شما کمک کند؟ اگر میشناسند، بهتر است با آن فرد صحبت کنید و از او تقاضای معرفی شدن به شخص مورد نظر را داشته باشید. میتوانید چیزی شبیه به این بگویید:
« سلام "نام"
امیدوارم حال شما در این مدت خوب باشد و کرونا را از خودتان دور کرده باشید. از اینکه در چنین زمانی الهام بخش و مشوق من بودید بسیار متشکرم. آخرین پست شما در مورد کمک در دوران کرونا را دیدم و فکر کردم که بهتر است با شما صحبت کنم.
قصد داشتم در برنامهنویسی یک گام به جلو بروم اما پیمودن این مسیر به تنهایی سخت بود. میخواهم با برنامهنویسان دیگر ملاقات داشته باشم، اما نتوانستهام به صورت حضوری با شخص خاصی صحبت کنم.
مدتی وقت گذاشتم و ارتباطات شما را بررسی کردم. متوجه شدم که با یک مربی بالقوه در برنامهنویسی آشنا هستید. آیا مایل هستید ما را به یکدیگر معرفی کنید؟ دوست دارم چند سوال از او بپرسم و این موضوع واقعاً میتواند به من در ارتقای مهارتهای برنامهنویسی کمک کند.
در صورت امکان پاسخ خود را به من اطلاع دهید. با تشکر "نام"
"نام شما"»
در بهترین حالت آنها به شما پیشنهاد معرفی خواهند داد و بدترین اتفاقی که میتواند بیفتد این است که آن شخص به شما پاسخ منفی بدهد. گاهی اوقات ممکن است دوستان من شخصی را بشناسند که بتواند در زمینه برنامهنویسی به من کمک کند، بنابراین فورا به آن دوست خود پیام میدهم. شما میتوانید این کار را در لینکدین هم انجام دهید. شاید شما یک کدنویس باتجربه را نشناسید، اما ممکن است شخصی را بشناسید که بتواند شما را به یک کدنویس ماهر معرفی کند. در پیام فرستادن زیادهروی نکنید، اما شوق و اشتیاق خود را به آنها نشان دهید. شما کسی هستید که برای یادگرفتن کد نویسی وقت گذاشتهاید و بسیار تلاش کردید. بگذارید اشتیاق شما گفتگوها را رهبری کند. دوستان با مشاهده علاقه شما تمام تلاش خود را میکنند تا شما را به فرد مورد نظر معرفی کنند.
من در مجامع برنامهنویسی مجازی شرکت میکنم. میتوانید Meetup.com یا codebuddies.org را امتحان کنید. به نظر من ملاقاتهای مجازی به اندازه حضوری سرگرمکننده نیستند، اما حداقل باعث معرفی شدن شما به سایر کدنویسان میشوند. هر چه بیشتر با کدنویسان وقت بگذرانید، زمان بیشتری برای ایجاد رابطه خواهید داشت. هر چه با آنها بیشتر رابطه داشته باشید، میتوانید راحتتر از آنها درخواست کمک کنید.
صبور باشید، مربی کد نویسی شما همان بیرون است
مربیان کد نویسی جزو ارزشمندترین افراد دنیا هستند. آنها به شما کمک میکنند تا بر روی کدهای خود نظارت داشته باشید، منابع مفیدی را به شما پیشنهاد میکنند و به شما اطمینان خاطر میدهند که در مسیر درست قرار دارید. پیدا کردن یک مربی میتواند کمی طول بکشد. شاید شما ۶ ماه یا حتی یک سال مشغول پیدا کردن یک مربی کد نویسی باشید. اما همانطور که علاقه شما به کد درخشانتر میشود، مربی کد نویسی یا مربی برنامه نویسی مناسب را نیز پیدا خواهید کرد. آنها از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد و شما یک قدم دیگر در رسیدن به شغل رویایی خود نزدیک خواهید شد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید