دل و جرات، هوش و شجاعت.
همه ی اینها ویژگی های ارزشمندی هستند، اما همه ی اینها در مقایسه با بیشترین تلاش ما برای رسیدن موفقیت در زندگی رنگ میبازند. مسئولیت پذیری در رتبه اول قرار دارد. ما اولین بار در دو دهه پیش در یکی از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز به نام "The Oz Principle" فلسفه مسئولیت پذیری قدرتمند خود را برای جهانیان معرفی کردیم. از آن زمان به بعد، اکثر مردم ما را به عنوان "the Oz guys" میشناسند.
اگر شما داستان جادوگر شهر اوز یا the Scarecrow و meeting Dorothy و Tin Man and the Cowardly Lion را به یاد داشته باشید، متوجه میشوید که شخصیت های اصلی در این داستان ها به طرز ناامید کننده ای به سمت شرایطی سوق داده میشوند که از کنترل آنها خارج است. گردبادی دروتی را از مزرعه خود در کانزاس دور میکند و او را برخلاف میل خود به دنیایی خیالی میبرد و scarecrow (مترسک) در میان ذرت ها و پیش کلاغ ها به زندگی یکنواخت خود ادامه می دهد چون سازنده او فاقد مغز و هوش است. Tin Man سر جایش خشکش زده است زیرا فاقد دل و جرات برای حرکت است برای همین قادر به انجام کارها نیست و cowardly lion به دلیل نداشتن شجاعت نیز قادر به انجام کارها نیست، به همین دلیل هر دو آنها بسیار پایین تر از پتانسیل واقعی خود زندگی میکنند.
با این حس قربانی شدنی که شرایط محیطی به وجود میآورد، شخصیت ها باور میکنند که نمیتوانند به تنهایی چیزی را تغییر دهند، بنابراین آنها به امید یافتن جادوگری قدرتمند که همه ی مشکلات زندگی را حل میکند، در جاده ای با آجرهای زرد رنگ به سمت سرزمین اوز میروند. در قلب این پیام چیزی نهفته است: اجازه ندهید که شرایط شما تعیین کننده نوع شخصیت و کارهایی که انجام میدهید باشد.
به عبارت دیگر، امید موفقیت در آینده را در دستان یک جادوگر قرار ندهید. تکیه کردن بر چیزی یا شخصی برای نجات دادن شما فقط احساس قربانی بودن را به ارمغان میآورد که توانایی شما را در تفکر درست، خلاقانه و سریع از بین میبرد. در عوض، خودتان مسئولیت شکل و تغییر دادن شرایط را به عهده بگیرید. با مسئولیت پذیری شما، چیزهای خوب، مثبت و تغییردهنده ای شروع به شکل گرفتن می کنند.
چه شما به دنبال تغییر اساسی در زندگی خود باشید و چه قصد اعمال کمی تغییر و تحول را در زندگیتان داشته باشید، این ۱۰ راهنمایی به شما کمک میکند تا قدرت مسئولیت پذیری خود را پذیرفته و جوابگوی اقدامات، تصمیمات، موفقیت ها و شکست های خود در زندگی باشید.
۱. پاسخگویی را دوباره تعریف کنید.
آیا گفتن واژه پاسخگویی تن شما را به لرزه میاندازد؟ در فرهنگ لغت معمولی واژه پاسخگویی را بدین صورت توضیح داده اند: گزارش یا توضیح دادن چیزی یا کاری، مسئول و جوابگو بودن.
صادق بودن با خود و اهدافتان نباید سختگیرانه باشد. شما باید پاسخگویی خود را به عنوان هدیه ای برای خودتان بدانید که موفقیت را به شما تضمین میکند؛ نه اینکه به چشم یک چیزی ببینید که باید به زور انجامش دهید.
۲. طوری فکر کنید که انگار زندگیتان به آن تفکر وابسته است.
هنگامی که به یک ذهنیت مصمم و خلاق روی میآورید، شروع به کشف راه حل هایی برای چالش هایی میکنید که فکر میکردید از کنترل شما خارج است. اگر زندگی تان به آن وابسته باشد، حاضر هستید تا برای نجات خودتان با یک ایده و استراتژی جدید وارد عمل شوید؟
قطعا هدفی که میخواهید به آن برسید یا مشکلی که سعی در حل آن دارید یک مسئله ی مرگ و زندگی نیست، اما بسیاری از راه حل های خلاقانه زمانی به وجود میآیند که شما عمیقا دست به کار میشوید. ممکن است زندگی شما در وضعیت خوبی قرار داشته باشد اما خوشبختی و موفقیت شما در خطر است پس با کارها تعهد درستی ببندید و مصمم عمل کنید.
۳. زمانی که نمیتوانید شرایط را کنترل کنید، اجازه ندهید شرایط شما را کنترل کند.
در ۲۲ مارس ۲۰۱۲، ارتش ایالتی مالی به کاخ ریاست جهمهوری حمله کرد و دموکراسی ۲۰ ساله کشور آفریقای غربی را سرنگون کرد. در این آشفتگی، نظامیان اسلامی کنترل دو سوم کشور را در دست گرفتند و انتخابات دموکراتیک آتی را سرکوب کردند. شهردار شهر کوچک Quelessebougou، یاه ساماک تقریبا ۴۰ مایل از هرج و مرج فاصله داشت و میگوید که واقعا وقتی کودتا اتفاق افتاد، لحظه غم انگیزی بود. او میگوید:« من وارد اتاق نشیمن شدم و روی مبل نشستم.همسرم آمد و لگدی به من زد. از این کارش سر در نیاوردم و به او گفتم که من در اینجا به دنبال همدلی و آرامش هستم. چرا به من لگد میزنی؟ او گفت که باید بروم و برای حل این اوضاع کاری کنم.»
این که آیا خودتان از روی مبل بلند میشوید یا نیازی به تلنگر دیگران دارید اهمیتی ندارد، مسئله ی مهم این است که از جای خود بلند شوید و کاری کنید.
۴. شما باید بیشتر از اینکه خواهان چیزی نیستید، خواستارش باشید.
هر چیزی یک قیمت مشخصی را از شما دریافت میکند حال ممکن است این قیمت انرژی، تلاش، صبر و یا منابع خارجی باشد. این طبیعی است که بخواهید در زندگی بدون پرداخت چیزی به بهترین چیزها برسید. مثلا میخواهید وزن کم کنید اما نمیخواهید ورزش کنید یا از غذای مورد علاقه تان دست بکشید. در محل کار و شغلتان ترفیع میخواهید اما حاضر نیستید چند ساعت بیشتر کار کنید. موفقیت، زمانی حاصل میشود که شما به نقطه ای برسید که بیشتر از اینکه از پرداخت هزینه رسیدن به چیزی بترسید، آرزوی رسیدن به آن را داشته باشید.
۵. اجازه ندهید جاذبه شما را به پایین بکشد.
درست همانطور که سیارات بزرگ، جاذبه را ایجاد میکنند، به نظر میرسد که مشکلات سخت و موانع چالش برانگیز نیز قدرت کافی را برای دور کردن شما از خواسته تان را دارند. این قدرت با سخت تر شدن چالش ها، بزرگتر و قوی تر میشود. تسلیم نشوید.
۶. هر موفقیتی نیازمند یک حرکت جسورانه است.
بازیگر معروف جیم کری، بسیار فقیرانه بزرگ شد. به طوری که وقتی پدرش شغلش را از دست داد مجبور شدند تا در وَن به زندگی شان ادامه دهند؛ اما جیم به آینده خود و تمام چیزهایی که قرار بود به آنها برسد باور داشت. یک شب که جیم مشغول کارهای طنز خود بود، تصمیم میگیرد تا بیرون برود. او سوار ماشین کهنه خود میشود و تا بالای تپه های هالیوود میرود، وقتی از آن بالا به لس آنجلس نگاه میکرد، دفترچه خود را در آورد و یک چک ۱۰ میلیون دلاری برای خودش نوشت. او این چک را به خاطر خدماتی که در بازیگری ارائه داده بود امضا کرد و به کیف پول خود چسباند. در آن لحظه، جیم عزم و خواسته شخصی خود را ثابت کرد. در طی ۵ سال آینده، وعده هایی که جیم به خودش داده بود به واقعیت تبدل شدند و او به شهرت جهانی رسید. وقتی او به اوج رسید، چک پرداختی برای هر فیلم او به ۲۰ میلیون دلار رسید.
وقتی قدرت درونی خود را کشف میکنید، خواهید دید که حق و توانایی ساختن بهترین واقعیت ها را برای خود دارید.
۷. تقاضای بازخورد کنید.
درخواست مشاوره و بازخورد از دیگران باعث ایجاد پاسخگویی و مسئولیت پذیری میشود. برای اینکه این کار عملی شود، شما باید مربی، دوست یا همکار خود را متقاعد کنید که شما واقعا مجذوب کاری که میکنید هستید. ارزیاب باید بداند که اگر کاملا صادق باشد، ضربه و صدمه ای به او وارد نمیشود. بازخورد، کلیدی برای غلبه بر نقاط ضغف و دستیابی به نتایج بهتر است.
۸. از خودتان بپرسید که آیا مالک هستید یا اجاره دهنده؟
ما به چیزهایی که صاحبشان هستیم بیشتر از چیزهایی که آنها را اجاره کرده ایم اهمیت میدهیم و دلیلش این است که ما در چیزهایی که موقتی هستند زیاد سرمایه گذاری نمیکنیم. آیا شده تا به حال ماشین کرایه شده را بشورید؟ البته که نه.
وقتی شما صاحب یک چیز هستید – ماشین، خانه، کار و یا یک رابطه – در آن سرمایه گذاری میکنید و معمولا برای بهتر کردن آن چیز حاضر به فداکاری هم هستید. وقتی چیزی را اجاره میکنید، میدانید که اگر آن را کنار بگذارید چیزی را از دست نخواهید داد. اگر واقعا میخواهید به اهدافتان برسید، با تمام توان فعالیت کنید.
۹. خودتان را برای جا به جا کردن خاک های زیاد آماده کنید.
به دنبال راه حل بودن مثل کندن زمین برای رسیدن به طلا است. آیا تا به حال برنامه Gold Rush را دیده اید؟ این برنامه زندگی معدنکارهایی را دنبال میکند که برای ثروتمند شدن، با زمان، یکدیگر و طبیعت رقابت میکنند. ابتدا معدنکارها قبل از شروع به حفاری واقعی باید ۶ تا ۱۲ فوت از خاک و سنگ را جا به جا کنند. پایین این ۶ تا ۱۲ متر عذاب آور، معدنکارها به خاک های با ارزش و سودآوری میرسند. هر چه بیشتر به این خاک ها برسند، احتمال دستیابی به طلا بیشتر میشود. در آخر، آنها برای بدست آوردن ۱ اونس طلا باید چندین تن خاک را جا به جا کنند. کار سختی است اما پاداش بسیار خوبی را به همراه دارد. جمله ی موفقیت آمیز آنها "به کندن ادامه بده" است.
۱۰. کاری کنید تا اتفاق بیوفتد.
چطور این کار را انجام بدهید؟
چگونه کار کنیم تا پاسخگویی و مسئولیت پذیری برایمان کارآیی داشته باشند؟
اگر فقط دکمه هایی برای بهتر شدن وجود داشت، کارمان آسانتر نمیشد؟
خب، در واقع یک دکمه ی جادویی برای تمام این ها وجود دارد. اسم آن دکمه "تصمیمی بگیر و بر اساس آن عمل کن" است. موفقیت حقیقی از بیرون(محیط خارجی) نمیآید بلکه از درون خود شما سرچشمه میگیرد. مسئولیت پذیری و پاسخگویی بیشتر، کلید موفقیت در هر کاری است که انجام میدهید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید