سخن‌ها بهترین منبع الهام و یادگیری هستند. آنها می‌توانند به طراحان UX کمک بسیاری کنند. طراحان می‌توانند با مراجعه کردن به این گفته‌ها دوباره الهام بگیرند و با انگیزه به کارهایشان ادامه دهند.
من عاشق خواندن سخنان سایر افراد موفق هستم؛ مخصوصا اگر در مورد طراحی UX باشند. این گفته‌ها مانند راهنمایی هستند و به من در یادگیری UX و UI کمک می‌کنند. من می‌توانم راه حل مشکلاتم را به راحتی در این گفته‌ها پیدا کنم.
در ذیل مجموعه‌ای از سخنان مربوط به UX وجود دارد. این مجموعه شما را برای جنبه‌های مختلف طراحی آماده می‌کند.
۱. مشکل را مشخص کنید
چارلز کترینگ می‌گوید:« مشکلی که به خوبی بیان شده باشد، مشکلی است که نصف آن برطرف شده می‌است.»
اولین قدم در حل یک مشکل، روشن کردن و شفاف سازی آن است. با مشخص شدن اصل مسئله، شما می‌توانید راه حل‌هایی را برای برطرف کردن آن پیشنهاد دهید. برای داشتن درکی واضح از مشکل طراحی خود، با کاربرانتان ملاقات کنید و در مورد راه‌حل‌ها از آنها سوالاتی را بپرسید. مشکل را طبق فهم و درک خودتان تعریف کنید. سپس طرحی تهیه کنید تا بتوانید بر روی آن کار کنید. بعد از انجام تمام این کارها، شما می‌توانید بر روی راه‌حل‌های موثر تمرکز کنید.
کار کردن بر روی مشکلی که به خوبی بیان نشده است، می‌تواند به راه‌حل‌های نادرست و بی‌ربط منجر شود.
۲. استوار و ثابت باشید
مارک ابرمن می‌گوید:« منظور از یک تجربه‌ی با ثبات، تجربه‌ای بهتر است.»
به طرح‌های خود اعتماد کنید و روی آنها پافشاری داشته باشید. اگر کاربر شما هنگام استفاده از محصول، تجربه‌ای آشنا را احساس کند، راحت‌تر با آن محصول ارتباط برقرار می‌کند. ارائه دادن راه‌حل‌های جداگانه برای مشکلات، تنها سبب سردرگمی کاربر خواهد شد. ثبات به کاربران کمک می‌کند تا بتوانند اطلاعات مورد نظر خود را به راحتی پیدا کنند. برای طراحی بصری محصولات خود و همچنین تجربه‌ای که به کاربر ارائه میدهید، باید ثبات و استواری خود را حفظ کنید.
۳. خلاق باشید
اسکات آدامز می‌گوید:« خلاقیت بدین معناست که شما به خودتان اجازه‌ی اشتباه کردن را میدهید. طراحی بدین معناست که بدانید کدام یک از آنها را نگه دارید.»
خلاق و اصیل باشید. از تخیل خود برای پیش‌بینی کردن تعامل احتمالی کاربر با محصول طراحی شده خود استفاده کنید. سپس تخیلات خودتان را به مدل‌هایی تصویری تبدیل کنید. آیا این مدل‌ها معنا دارند یا بی معنا هستند؟
اگر نسبت به طراحی‌های خود حس خوبی ندارید، دوباره این کار را امتحان کنید. شما می‌توانید با کار کردن بر روی اشتباهات به طرح‌های درست دست پیدا کنید. هیچکس با یک بار تلاش محصولی فوق‌العاده را طراحی نکرده است.
۴. هدفی را برای رسیدن به طرحی شگفت انگیز تعیین کنید
میلتون گلیزر می‌گوید:« شما می توانید به یک طرح ۳ پاسخ متفاوت دهید: خوب، بد و شگفت انگیز. شگفت انگیز همان چیزی است که شما باید به دنبالش باشید.»
برای بهترین‌ها رویاپردازی کنید و سپس برای رسیدن به آنها نهایت تلاش‌تان را کنید. منتظر یک طراحی معمولی نباشید. آنقدر تلاش کنید تا باطن شما از آنچه که طراحی کرده‌اید راضی شود. سعی کنید عملکردتان فراتر از انتظارات کاربران باشد، با این کار وقتی آنها کار شما را ببینند حسابی غافلگیر خواهند شد. برای کمک کردن به کاربران خود از روش‌های جدیدی استفاده کنید. شما فقط زمانی به بهترین چیزها می‌رسید که آنها را هدف قرار دهید.
۵. کاربر خود را دوست بدارید
دانا چیزنل می‌گوید:« اگر می‌خواهید کاربران عاشق طرح‌های شما باشند، ابتدا شما باید آنها را دوست بدارید.»
اگر شما کاربران خود را نادیده بگیرید، آنها نیز محصول شما را نادیده می‌گیرند. کاربر خود را در اولویت قرار دهید. او را ببینید، با او صحبت کنید و از نیازهایش مطلع شوید. بدون نظرات کاربران خود تصمیم گیری نکنید. کاربران خود را جزوی از مراحل طراحی خود تصور کنید. مشکلات او را مشکلات خودتان بدانید. از انتقادهای او درس بگیرید. فقط در اینصورت است که می‌توانید محصولی کارآمد را برای آنها خلق کنید.
۶. رقابتی باشید
یون جونگ یونگ می‌گوید:« طراحی خوب مهم‌ترین راه برای متمایز کردن خودمان از رقیبان است.»
در این دنیای رقابتی و شلوغ، تنها یک طراحی واقعی و خوب می‌تواند به شما در ایستادگی کردن کمک کند. برای اینکه خودتان را از سایر رقیبان متمایز کنید، باید چند قانون کوچک را رعایت کنید.
- شما باید برای خدمت کردن به کاربران خود بسیار تلاش کنید. نقاط درد آنها را هدف قرار دهید و به آنها اشاره کنید.
- یک روند مناسب را برای طراحی کردن دنبال کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا به طور تاثیرگذارتر به اهدافتان برسید.
- تحقیق و بررسی کنید. هرگز از یادگرفتن چیزهای جدید دست برندارید. سعی کنید بروز باشید. موضوعاتی را از وب، محیط و افراد اطرافتان یاد بگیرید.
- قبل از اینکه خودتان را با دیگران مقایسه کنید، نسخه‌های کاریتان را با آنان مقایسه کنید. اگر در حال بهتر شدن هستید، بدون شک به سمت موفقیت پیش می‌روید.
۷. برای طراحی خوب هزینه کنید
دکتر رالف اسپت می‌گوید:« اگر فکر می‌کنید طراحی خوب گران است، باید به هزینه‌ی یک طراحی بد توجه کنید.»
ممکن است طراحی خوب گران قیمت باشد، اما باید بدانید که هزینه‌ی یک طراحی بد حتی بیشتر از آن است. عواقب یک طراحی بد می‌تواند به شما آسیب برساند. با ارائه دادن یک طراحی بد، اعتماد کاربر نسبت به شما از بین می‌رود. شهرت شما در این صنعت لکه‌دار می‌شود و از بین بردن آن لکه می‌تواند برایتان بسیار گران تمام شود. شما برای ساخت و بازسازی طرح‌های خود پول خرج می‌کنید. بنابراین بهتر است از زمان، پول و تلاش خود برای ساخت تجربه‌ای استفاده کنید که می‌تواند تغییری را در کاربر ایجاد کند.
۸. نظرات شخصی نگیرید
باب باکلی می‌گوید:« مانند تمام اشکال طراحی، طراحی بصری مربوط به حل مسئله است. این موضوع در مورد ترجیحات و عقاید شخصی نیست.»
اهداف کاربر را در ذهن خود نگه دارید و به راه‌های ممکن برای رسیدن به آنها فکر کنید. شما کاربر خودتان نیستید و افراد اطرافتان نیز کاربران شما نیستند. هرگز سعی نکنید علایق و تمایلات خود را به طرح تحمیل کنید، چون شما برای خودتان طراحی نمی‌کنید.
۹. از کارشناسان قلابی خودداری کنید
پاول هکل می‌گوید:« از آنجایی که هر شخصی می‌داند که چه چیزی را دوست دارد، بنابراین هر کسی فکر می‌کند که در طراحی رابط کاربری تخصص دارد.»
همه‌ی افراد اطراف شما می‌توانند یک طراح باشند. اما این بدان معنا نیست که همه باید طراحی کنند. این وظیفه‌ی شماست که بدانید چه موقع باید آنها را در پروسه ی طراحی شرکت دهید. شما می‌توانید از آنها بازخورد بگیرید اما اجازه ندهید که شما را راهنمایی کنند. اگر همه‌ی افراد را درگیر پروسه‌ی خود کنید، این کار می‌تواند به خلاقیت شما آسیب برساند. از گرفتن بازخوردهای زیاد پرهیز کنید. متخصص شدن در زمینه UX نیازمند تلاش، زمان و تحقیق زیاد است. این هیچ ربطی به علایق و خواسته‌های شخصی ما ندارد.
۱۰. بر روی سهولت استفاده تمرکز کنید
آی‌بی‌ام می‌گوید:« شاید نتوانیم سهولت استفاده را ببینیم، اما مطمئن باشید که وجود دارد.»
اگر کاربر در زمان استفاده کردن از محصول بتواند به راحتی به چیزی که می‌خواهد برسند، این بدان معناست که طراحی شما قابل استفاده است. برای اعمال هرگونه عملکرد اضافی در محصول خود، تصمیمات دقیقی بگیرید. گاهی اوقات شما می‌توانید با اعمال کردن ویژگی‌های زیاد به سهولت استفاده آسیب برسانید. سهولت استفاده را در اولویت قرار دهید. سهولت استفاده اولین چیزی است که کاربر در محصولتان احساس می‌کند.
باری شوارتر می‌گوید:« انتخاب‌های مردم براساس مهم‌ترین چیزها نیست، بلکه براساس چیزهایی است که ارزیابی آنها آسان است.»
۱۱. هزار ایده به وجود آورید
آلفرد نوبل می‌گوید:« اگر هزار ایده داشته باشم و یکی از آنها خوب از آب دربیاید، من راضی هستم.»
بنابراین سعی کنید به جای همراه شدن با یک ایده، هزار ایده داشته باشید. از اشتباهات خود درس بگیرید. هرگز خودتان را محدود نکنید. این موضوع در طراحی رابط کاربری نیز صدق می‌کند. شما بعد از امتحان کردن ایده‌ها و گزینه‌های فراوان، می‌توانید به بهترین راه‌حل دست پیدا کنید. این ایده‌ها و گزینه‌ها می‌توانند چیزهای زیادی را به شما بیاموزند و شما را به یک متخصص در زمینه خودتان تبدیل کنند.
۱۲. طرحی قابل درک را به وجود آورید
دن رابین می‌گوید:« اگر متوجه شدید که عنصری در رابط کاربری شما به دستورالعمل نیاز دارد، باید آن‌را دوباره طراحی کنید.»
هر زمان که از یک محصول، برنامه یا وبسایت استفاده می‌کنید، چند بار به راهنمای مربوط به استفاده‌ی آن مراجعه می‌کنید؟ هیچکدام از ما زحمت خواندن راهنما را به خودمان نمی‌دهیم، در عوض ما ترجیح می‌دهیم که آن سایت را ترک کنیم. طراحی باید به گونه‌ای باشد که خودش را تعریف کند. شما باید سعی کنید طرحی را بسازید که برای کاربر قابل درک باشد.
۱۳. UI غیرضروری را از بین ببرید
هانس هافمن می‌گوید:« توانایی ساده‌سازی به معنای از بین بردن موارد غیرضروری است. با این کار مسائل ضروری می‌توانند حرفی برای گفتن داشته باشند.»
کارهای خود را ساده نگه دارید. سعی نکنید با اضافه کردن ویژگی‌های فراوان آن‌را پیچیده کنید. اگر مشغول کار بر روی یک محصول پیچیده هستید، بین موارد اصلی و پیچیده تفاوتی روشن ایجاد کنید. بخش عظیمی از مخاطبان شما علاقه‌مند به ویژگی‌های ساده و اساسی هستند. کارها را برای آنها دشوار نکنید. ویژگی‌های پیچیده را فقط در دسترس افرادی که خواهان آن هستند قرار دهید.
۱۴. چیزها را ساده کنید
سی دبلیو سرام می‌گوید:« نبوغ، توانایی کاهش دادن پیچیدگی به سادگی است.»
پیچیده کردن کارها امری بسیار آسان است. چالش واقعی این است که کارها را برای مخاطبان خود ساده و آسان کنیم. کاربران در تمام گروه‌های سنی به راحتی و با سرعت استفاده از گوشی‌های هوشمند را یاد می‌گیرند. این مثالی است از اینکه چگونه سادگی می‌تواند تعداد زیادی کاربر را به خودش جذب کند. به منظور ساده کردن چیزها، از به وجود آوردن چیزهایی که حواس کاربران را پرت می‌کنند خودداری کنید. روش‌های سریع و آسان را برای کمک کردن به کاربران در اختیارشان قرار دهید.
۱۵. ابتکار عمل به خرج دهید
جیمز کینگمن می‌گوید:« خیلی به صفحه‌ی خالی خیره نشوید، جسور باشید و اولین حرکت تکان دهنده را انجام دهید، بقیه چیزها به صورت طبیعی به وجود خواهند آمد.»
وقت زیادی را صرف برنامه ریزی نکنید. اگر ایده‌ای در سر دارید، آن‌را روی کاغذ، صفحه و یا هر جای دیگری که قصد به اشتراک گذاشتن آن‌را دارید قرار دهید. با این کار شما حقیقی شدن ایده‌ها را مشاهده خواهید کرد. اگر مرتکب اشتباهی شوید، تنها خودتان هستید که می‌توانید آن‌را درست کنید. ققط باید مطمئن شوید که عاشق کارهایی هستید که انجام میدهید.
۱۶. روی تجربه کاربری تمرکز کنید
استیو جابز می‌گوید:« برخی از مردم تصور می‌کنند طراحی به معنای ظاهر یک چیز است. اما اگر غرق در آن شوید، خواهید فهمید که این مربوط به نحوه‌ی کارکرد است.»
رابط کاربری با تجربه کاربری تفاوت دارد. ایجاد رابط‌های کاربری زیبا نمی‌تواند به تنهایی شما را به جایی برساند، رابط‌های کاربری شما باید بتوانند نیازهای کاربران را با کارآمدترین روش‌ها برآورده کنند. اگر کاربران در استفاده از محصول شما احساس راحتی نمی‌کنند، بدین معناست که هیچ فایده‌ای ندارد. کاربران شما همیشه تجربه‌ای که محصول به آنها منتقل کرده را به خاطر می‌آورند. برای بدست آوردن اعتماد به نفس و اعتماد کاربر، ارائه‌ی تجربه‌ای رضایت بخش بسیار اهمیت دارد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید