در این مطلب از تجربه خودم به عنوان فریلنسر در رابطه با این موضوع که چگونه مشتری های بیشتری را به عنوان یک توسعه دهنده فریلنس بدست آوردم صحبت میکنم.
هر زمان که یک مکالمه در مورد فریلنسینگ با دوستان توسعه دهنده دیگر شروع میشود، ما همیشه در مورد همان نگرانیها بحث میکنیم:
- چگونه میتوانم به عنوان یک توسعه دهنده فریلنس مشتری بیشتری پیدا کنم؟
- من یک بوتکمپ (دوره آموزشی فشرده) کدنویسی را تمام کردم و میخواهم به عنوان یک فریلنسر شروع به کار کنم. چگونه میتوانم شروع کنم؟
- چگونه با رقابت دستمزد ارزان کنار میآیید؟
- چقدر باید دستمزد بگیرم؟
چگونه مشتری بیشتری پیدا کنم؟
وقتی چند سال پیش به عنوان فریلنسر کار خود را شروع کردم، هنگام تلاش برای جذب مشتری بیشتر، اشتباهات زیادی مرتکب شدم.
من فکر میکردم که دستمزد کمتر باعث دریافت پروژههای بیشتر میشود.
من همچنین تصمیم گرفتم تا با صراحت به مردم بگویم که من یک فریلنسر هستم و مطالبی را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتم، وگرنه چگونه آنها میتوانستند مرا پیدا کنند؟
من این اشتباهات را چند سال مرتکب شدم تا اینکه سرانجام به چیزی پی بردم.
دریافت دستمزد کم باعث میشود که یک تصور نادرست به مشتریان القا شود
همچنین انجام این امر ﺁنها را وادار میکند که از من بخواهند تا کار بیشتری را با همان قیمت برایشان انجام دهم. همچنین متوجه شدم که اگر دستمزد خود را کم کنید، بلافاصله ارزش خود را از دست خواهید داد.
بلافاصله بعد از اینکه فهمیدم که این کار را اشتباه انجام دادهام، توانستم پروژههایی را با کیفیت بالا و با بودجه بالاتر و شرایط کار بهتر بدست آورم. میزان تلاشی که انجام میدادم در مقایسه با قبل در کمترین حد خودش بود.
در سال بعد، کار من به طور قابل توجهی شروع به پیشرفت کرد. من شروع به سخنرانی در کنفرانسهای جهانی، ارائه کارگاههای آموزشی برای شرکتها و بانکها و آموزش دورههای آنلاین کردم. بعدها، من یک کارشناس توسعه دهنده گوگل در فناوریهای وب شدم.
اکنون که ما آن باورهای غلط را از سر راه برداشتهایم. در ادامه چند خبر خوب وجود دارد که برای شما ذکر کردهام:
برای داشتن مشتری بیشتر به ۱۰ سال تجربه نیاز ندارید. در ادامه ۷ مرحله ذکر شده است که به شما کمک میکند تا به آن بخش برسید و مشتریان بیشتری را به شما ارائه میدهد:
۱. مشخص کنید که چه کسی هستید؟؟
قبل از پیدا کردن مشتری های بیشتر، ابتدا باید چگونگی ظاهر شدن برای دیگران را مشخص کنید، تصور دیگران از شما چگونه است؟ چگونه میخواهید مردم شما را ببینند؟
اگر مشتریان بالقوه در مورد شما چیزی بشنوند، در اغلب اوقات میخواهند بدانند که شما چه کسی هستید. اولین کاری که آنها انجام میدهند این است که نام شما را به سادگی در گوگل جستجو میکنند.
این کار را امتحان کنید: یک زبانه ناشناس جدید باز کنید و نام کامل خود را در گوگل قرار دهید. اولین برداشت شما از خودتان چیست؟ آیا با آنچه شما هستید و آنچه انجام میدهید مطابقت دارد؟
میتوانید بر افکار مردم نسبت به خود تأثیر بگذارید
بهترین راه برای تغییر ﺁن تصویر ایجاد یک وبسایت شخصی است که در ﺁن نشان میدهید که چه کسی هستید و در انجام چه کاری مناسب هستید. وقتی که آنها وارد وبسایت شما میشوند در قدم اول، خود و کاری که انجام میدهید را برایشان توضیح دهید.
این متن ورود را ساده، به یاد ماندنی، جذاب و سرگرم کننده ایجاد کنید.
انجام این کار به بازدیدکنندگان شما انگیزه میدهد تا به بخشهای پایینتر وبسایتتان پیمایش کنند و به آنها ثابت میشود که ادعای شما از این تجربه کاری درست بوده است.
۲. فقط یک توسعه دهنده نباشید
هنگامی که بر روی پروژههای فنی کار میکنید، به راحتی میتوانید به جزئیات فنی بپردازید و نمای کلی را فراموش کنید.
اما اگر فقط به وظیفهای که از شما خواسته شده است بپردازید، در این صورت نتایج متوسطی خواهید داشت. آنچه شما باید بر روی آن تمرکز کنید کار با کیفیت است.
برای اینکه شما بر روی کیفیت تمرکز کنید، باید روی مهارتهایی کار کنید که در حیطه تخصص شما هستند. به عنوان مثال، اگر شما یک توسعه دهنده فرانت-اند هستید، قطعا باید اصول تجربه کاربری و عملکرد را بدانید. این کار به شما کمک خواهد کرد که نتایج معرکهای بگیرید.
همین موضوع در مورد مهارتهای نرم نیز وجود دارد که میتواند به ارتباط شما با مشتری کمک کند. به عنوان مثال، مهارتهای ارتباطی یا استراتژی تجارت. درک این مهارتها در اغلب اوقات شما را از یک فریلنسر به یک مشاور تبدیل میکند.
این مهارتها ثابت خواهد کرد که شما فقط یک توسعه دهنده نیستید، بلکه یک حرفهای هستید که کیفیت آن را کنترل میکند. این همان چیزی است که میتواند شما را برجسته و معرکه سازد.
۳. به جای حرف زدن به آنها نشان بدهید
بنابراین چگونه میتوان به مردم ثابت کرد که همانی هستید که ادعا میکنید؟ فقط اینکه بگویید در کاری که انجام میدهید تجربه دارید کافی نیست. شما باید به آنها ثابت کنید که واقعا در این مهارت تجربه دارید.
شما فقط باید آنچه را که انجام دادهاید را به آنها نشان دهید. اگر پروژههای قبلی برای نمایش دارید، انجام این پروسه آسان میشود، میتوانید پروژههایی که به آنها افتخار میکنید را به آنها نشان دهید. اما در برخی موارد دیگر (مانند پروژه های محرمانه) ممکن است مشکل باشد. این یک فرصت عالی برای نشان دادن ارزش خودتان است.
برای مثال: وقتی وارد وبسایت من میشوید، من ادعا میکنم که یک سخنران فناوری و مشاور وب هستم.
از کجا متوجه میشوید که این حرف درست است؟ شما میتوانید یک فیلم پسزمینه از سخنرانی من را در بسیاری از تنظیمات (کارگاه ها، کنفرانسها) مشاهده کنید. از این رو، بازدیدکنندگان بلافاصله شک خود را از دست میدهند و متقاعد میشوند که من واقعا یک سخنران فناوری هستم.
لازم نیست ویدیو باشد. شما میتوانید ارزش خود را با روشهای مختلفی اثبات کنید، مانند نمایش لوگوی شرکتهایی که با آنها کار کردهاید و نمایش مقالاتی که در وبلاگ نوشتهاید.
۴. از تبلیغ غیر مستقیم استفاده میکنید؟
وقتی به چگونگی جذب مشتری بیشتر فکر میکنید، بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند: خب، چطور است که من با ارسال پستی در شبکههای اجتماعی با مضمون اینکه من به دنبال یک شغل فریلنسری هستم شروع کنم.
من پستهای بیشماری از طراحان و توسعه دهندگان را در توییتر، فیسبوک، لینکدین و اسلک دیدهام که اکثر آنها به دنبال فرصتهای کاری فریلنسری هستند.
این دقیقا همان کاری است که شما نباید انجام دهید. با فروش مستقیم خود بلافاصله ارزش خود را از دست میدهید.
به آن اینگونه نگاه کنید. به خاطر میآورید که وقتی شخصی با شما تماس تلفنی میگیرد تا خدمات خاصی را به شما ارائه دهد، چه احساسی داشتید؟ آیا شما به احتمال زیاد آن را نادیده گرفته و در اسرع وقت تلفن را قطع نمیکنید؟
یکی از بزرگترین ترفندهایی که من درمورد جذب مشتری آموختهام این است که هرگز به مشتری مراجعه نکنم.
به نظر سرسختانه میاد، ولی حقیقت دارد. در عوض، شما مفهوم تبلیغ غیر مستقیم را به کار میگیرید. چطور؟ بدون ذکر این واقعیت که به دنبال مشتری هستید، کافیست فعالیتها و پروژههایی را که بر روی آنها کار میکنید را در شبکههای اجتماعی خود به اشتراک بگذارید. بعد از اینکه چند بار فعالیتهای خود را به اشتراک گذاشتید، افراد شروع به شناختن شما میکنند و هر زمان فرصتی پیش بیاید بلافاصله شما را به دوستان و اقوام خود پیشنهاد میکنند.
اگر تابحال پروژه فریلنسری انجام ندادید، به جای مراجعه و جستجوی کار یک نمونه پروژه فیک بسازید و آن را جذاب نشان دهید.
۵. به دنبال یک جریان ثابت از پروژهها نباشید
ممکن است فکر کنید که یک فریلنسر موفق بودن بدین معناست که باید جریانی ثابت از پروژهها را در اختیار داشته و تمام وقت مشغول کار فریلنسری باشید. اما لازم نیست اینگونه باشد و در واقع، نباید هم باشد. اگر همیشه مشغول کارهای فریلنسری هستید، وقت را برای خلاقانه بودن، ﺁموختن چیزهای جدید و کار کردن بر روی حضور شخصیتان کنار نمیگذارید. من ۵۰٪ از وقتم را برای تحقیقات شخصی میگذارم. در این مدت، من کنفرانسهای آنلاین را تماشا میکنم، مقالات فنی را میخوانم و آخرین فناوریها را امتحان میکنم.
مردم اغلب از من میپرسند که چگونه همه ی این مسائل را یاد گرفتهام و جواب تمام آنها یکی است: من برای آن یک برنامه نمونه ساختهام.
بنابراین بسیار مهم است که شما مدام به دنبال پروژههای فریلنسری نباشید، بلکه زمانی را برای یادگیری فناوریهای جدید اختصاص دهید که به مرور پروژههای بهتر و فرصتهای جدیدی را برای شما به ارمغان میآورد.
۶. با روند خودت مطرح شدی؟
برای ما فریلنسر ها سازماندهی دشوار است، زیرا مسئولیتهای زیادی را در اختیار ما قرار داده است. برای اطمینان از داشتن روند کار روان با هر مشتری، روندی را ایجاد کنید که میتوانید برای بیشتر پروژههای خود دنبال کنید.
به این ترتیب، هر زمان که پروژه بالقوهای مطرح شود، برنامهای آماده راه اندازی خواهید داشت. لازم نیست نگران چیزهای کوچک باشید.
در ادامه مثالی از جریان کاری یکی ار پروژههای من آورده شده است:
۱. ارسال پروپوزال به صورت PDF
۲. ارسال قرارداد
۳. امضا و دریافت قرارداد
۴. ارسال فاکتور پیش پرداخت
۵. دریافت پیش پرداخت
۶. انجام وظایف فریلنسری
۷. ارسال فاکتور نهایی
۸. ارسال فرم feedback
هنگامی که جریان کاری شخصی دارید، در روند کار راحت خواهید بود که باعث میشود مشتریان از کار با شما لذت ببرند و به شما اعتماد کنند. آنها به احتمال زیاد در آینده شما را به شرکتهای دیگری ارجاع میدهند.
۷. دستمزد بالاتر؟
اگر به تازگی شروع به کار کردهاید، عیبی ندارد که برای دو پروژه اولیه خود دستمزد ارزانتری دریافت کنید، اما پس از آن باید دستمزد بالاتری را ارائه دهید.
ممکن است فکر کنید که هنوز لیاقت دستمزد بیشتر را ندارید، اما گذراندن این مراحل به شما این امکان را میدهد که ارزش دستمزد بالاتر را داشته باشید.
شاید این را ندانید، اما ارائه دستمزد کمتر باعث میشود مشتری احساس کند که کار شما از نتایج بیکیفیتی برخوردار است.
اگر در گذشته به دلیل ارائه دستمزد ارزانتر کارهای فریلنسری بیشتری انجام دادید، به احتمال زیاد بالا بردن دستمزد باعث از دست رفتن برخی از مشتری های شما میشود. اما این در واقع یک چیز خوب است، زیرا این خطری است که شما نباید از آن بپرهیزید زیرا کاملا ارزش آن را دارد و با مشتریانی کار خواهید کرد که از خدمات شما قدردانی میکنند و تقاضای کار بیش از حد را از شما ندارند.
برای بالا بردن دستمزد میتوانید ۱۰ الی ۲۵ درصد آن را افزایش دهید. بگذارید بگوییم به عنوان مثال شما در حال کار بر روی یک پروژه خاص با نرخ ساعتی ۸۰ یورو هستید. از آنجا که طی چند ماه گذشته چند ساعت از وقت خود را اختصاص دادهاید تا درباره تجربه کاربری و عملکرد وب بیشتر بدانید، اکنون باید ارزش ساعتی خود را حدود ۱۵٪ افزایش دهید، زیرا ارزش بیشتری برای پروژه میآورید.
پیروی از این مراحل زندگی مرا کاملا تغییر داد و امیدوارم زندگی شما را نیز تغییر دهد. منتظر فرصت نباشید، بلکه خودتان آن فرصت را ایجاد کنید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید