۶ نمونه UX بد که باید از آن‌ها اجتناب کنید
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 7 دقیقه

۶ نمونه UX بد که باید از آن‌ها اجتناب کنید

من می‌خواهم خیلی روراست و دقیق باشم. تجربه کاربری بزرگترین عاملی است که بر رشد شما تاثیر می‌گذارد. اگر می‌خواهید محصولتان موفق باشد، باید تجربه کاربران خود را بهبود بخشیده و بهینه کنید زیرا رضایت کاربران شما همان چیزی است که موفقیت کلی شما را تعیین می‌کند. ده‌ها نمونه UX بد وجود دارد که از بی‌نظیر بودن محصولات معروف جلوگیری می‌کند. 

شما نمی‌توانید خطر طراحی UX بد را به جان بخرید. اگر آشنایی و استفاده از محصول شما برای کاربران دشوار باشد، آن‌ها به راحتی محصول شما را رها کرده و به دنبال راه‌حل دیگری خواهند گشت. بیان کردن اشتباهات رقبای شما می‌تواند مفید باشد، زیرا ممکن است مشتریان آ‌ن‌‌ها به سمت شما بیایند. درس گرفتن از اشتباهات آن‌ها در طراحی UX بسیار مهم است. در اینجا ۶ نمونه UX بد وجود دارد که می‌توانید در اطراف خود مشاهده کرده و از آن‌ها دوری کنید. 

اگر واقعاً به دنبال نمونه‌هایی خوب در طراحی UX هستید، اینجا را کلیک کنید.

۱. آیا شما کاربران خود را به خاطر پول شکنجه می‌کنید؟

ما نمی‌توانیم این واقعیت را انکار کنیم که تبلیغات، منبع اصلی درآمد برای صاحبان محصولات دیجیتال است. برخی از وبسایت‌ها و برنامه‌ها نیز از این ترفند استفاده می‌کنند تا کاربران را گول زده و کاری کنند که آن‌ها بر روی تبلیغات‌ها کلیک کنند. اما به چه قیمتی؟

هنگامی که یک کاربر برای باز کردن و مشاهده‌ی صفحه‌ی دلخواه خود بر روی لینکی کلیک می‌کند، تبلیغات‌های بی شماری ظاهر می‌شوند. مسئله‌ی افتضاح‌تر این است که وقتی بر روی دکمه‌ی X کلیک می‌کنید تا تبلیغات را ببندید، به تبلیغ دیگری فرستاده می‌شوید. به نظر می‌رسد که طراحان، مهارت‌های ارتباطی شما را به تمسخر گرفته‌اند و خودشان را هوش برتر می‌دانند. اگر فکر می‌کنید که با وجود این چیزها محصول شما هنوز هم موفق خواهد بود اشتباه کرده‌اید، زیرا کاربران بعد از چنین تجربه‌ای حتماً محصول شما را رها خواهند کرد.

۲. پیام‌های حذف شده در واتساپ

واتساپ به خاطر پیام‌های رمزگذاری شده و نگرانی‌های امنیتی خود مشهور است. اما احتمالاً طراحان آن‌ها آنقدر صادق هستند که اجازه نمی‌دهند شما از زیر بار یک پیام اشتباه قسر در روید. وقتی شما می‌خواهید پیامی را در واتساپ پاک کنید، فقط محتوای آن پیام پنهان می‌شود و یادداشتی از خودش به جا می‌گذارد. این یادداشت به هر دو طرف نشان داده می‌شود. این نوشته همان «این پیام حذف شده است» می‌باشد.

بنابراین طرف مقابل به هرحال از وجود چنین پیامی آگاه می‌شود. اگر بخواهیم صادقانه با این موضوع برخورد کنیم، پیام حذف نشده بلکه پنهان شده است. اگر قصد دارید یک ویژگی را به کاربران خود ارائه دهید، سعی کنید آن‌را به درستی انجام دهید. گاهی شرکت‌های بزرگ هم این موضوع را فراموش می‌کنند.

۳. این چیزی نیست که من به دنبالش هستم 

بیایید بگوییم که شما به صورت آنلاین به دنبال یک PDF هستید یا سعی دارید به صفحه‌ی دلخواه خود بروید. به نظر می‌رسد که بعضی از سایت‌ها لینک دسترسی به صفحات شما را با ظاهری برجسته و زیبا در اختیارتان قرار می‌دهند. خب این به نظر خوب می‌آید.

با این حال وقتی با تمام امید بر روی آن لینک‌ها کلیک می‌کنید، ناامید می‌شوید زیرا آن‌ها حتی قابل کلیک شدن هم نیستند. شاید شما با مورد بدتری مواجه شوید و با کلیک کردن بر روی آن لینک، به صفحه‌ای نامرتبط فرستاده شوید. سازندگان این‌گونه ترفندها باید روش‌های خود را برای به‌دست آوردن بیشترین کلیک زیر سوال ببرند. در غیر اینصورت قطعاً ارزش برند آن‌ها به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.

۴. Clickbait 101

آیا گشت‌وگذار‌های خود در رسانه‌های اجتماعی را به یاد دارید؟ وقتی در رسانه‌های اجتماعی با خبری مواجه می‌شوید که عنوانی برجسته دارد، ممکن است آن را باز کنید. اما شما ناامید خواهید شد چون ممکن است به محتوای دیگری فرستاده شوید.

شما احتمالاً آن را باز کردید چون می‌خواستید در مورد آنچه که در عنوان ذکر شده بود اطلاعات بیشتری را کسب کنید. بالاترین اولویت برخی طراحان، فقط جلب‌توجه کاربران است. طراحی UX برای ریشه‌کن کردن انگیزه‌های این به اصطلاح «طراحان» متولد شده است. شما علاوه بر ارائه‌ی نمونه‌ای بد از UX، به مشتریان خود نیز دروغ می‌گویید.

۵. خوب به نظر می‌رسد، اما دقیقاً چه کار می‌کند؟

بیشتر کاربران برای آنچه ارائه شده است، ارزش قائل هستند. رنگ‌ها، شکل‌ها، فونت‌ها و موارد دیگر بسیار اهمیت دارند. ممکن است در صفحه‌ی فرود عملکرد و ظاهر فوق‌العاده‌ای داشته باشید، اما در انتقال پیام ناموفق هستید.

اگر در ایجاد صفحه‌ای خوب مشکل دارید، بدانید که این یکی از نمونه‌های بد UX است. گرچه یک طراحیِ هنرمندانه می‌تواند مطلوب به نظر برسد، اما شما نباید کاربرد و کارآیی را نادیده بگیرید. بیشتر ایده‌های طراحی UX، تعامل کاربران را با یک محصول مورد بررسی قرار می‌دهند. یک طراحی شگفت‌انگیز، می‌تواند تجربه‌ای عالی را برای کاربران شما به ارمغان آورد. اما اگر نتواند هدف را به کاربران شما منتقل کند، نمی‌تواند به موفقیت برسد.

۶. آیا ما از Spotify به طور کامل استفاده می‌کنیم؟

Spotify یک محصول موفق است که میلیون‌ها کاربر در سراسر جهان آن را دوست دارند. با این حال برخی از کاربران از بعضی از ویژگی‌های آن، به خصوص ویژگی پادکست اطلاع ندارند. بسیاری از کاربران از تمام امکانات این برنامه استفاده نمی‌کنند.

هنگامی که شما محصولی با ویژگی‌های مفید و کاربردی را طراحی می‌کنید، اگر کاربران از آن ویژگی‌ها آگاهی نداشته باشند، این هم یک تجربه‌ی UX بد محسوب می‌شود. شما باید کاربران خود را بشناسید و راهی آسان را برای استفاده از ویژگی‌های محصول خود در اختیار آن‌ها قرار دهید. اگر کسی از این ویژگی‌ها خبر نداشته باشد، هدف از اعمال این امکانات چه می‌باشد؟

برای غلبه بر مشکلاتی که در امکانات و پذیرش محصول وجود دارد، کار کردن با یک نرم‌افزار پردازنده شخص ثالث می‌تواند راه‌حل مورد نیاز شما باشد. یک تجربه‌ی UX خوب، به کاربران شما دلیلی قوی برای استفاده از محصول را می‌دهد. مخاطبان خود را بشناسید و مطابق با علایق و خواسته‌های آن‌ها عمل کنید تا بتوانید از موارد موجود در این لیست خودداری کنید. شما می‌توانید از این نمونه‌های UX بد درس بگیرید و در طرح‌های آینده خود از آن‌ها دوری کنید. آزمایش کردن برخی از ویژگی‌ها و عملکردها بر روی کاربران می‌تواند کمک بزرگی برای طراحان UX باشد. شما می‌توانید بخشی را در اختیار کاربران خود قرار دهید تا آن‌ها بتوانند بازخوردهایی از محصول را به شما منتقل کنند.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید