شخصیسازی به این معناست که نیازها و موضوعات جذب کننده کاربران را درک کنید و آنها را بدون اینکه کاربران خواسته باشند در اختیارشان بگذارید. این کار باعث میشود که رابط کاربریتان با رفتارهای کاربری خود را تطبیق دهد. به نتفلیکس فکر کنید، حالتی که در آن بدون اینکه خواسته باشید به شما پیشنهاداتی را ارائه میدهد، گوگل مپ نیز بدین صورت است، گاهی اوقات بدون اینکه شما تقاضا کرده باشید به شما مسیرهای درست و کوتاهی را میدهد.
در عصری که اطلاعات کاربران در هر زمان و مکانی جمعآوری میشود، استفاده کردن از چنین دادههایی به شما کمک میکند تا بتوانید در هر زمانی اطلاعات و خصوصیات مثبت و ويژهای را به کاربران بدهید.
به شخصیسازی مانند یک رابطه نگاه کنید؛ یک نفر پیشنهاد میکند که حرفهایی گفته شود و بقیه به این موضوع جواب میدهند. در نهایت یک حلقه بزرگ از فییدبکها به وجود میآیند. البته اطلاعات بسیار زیاد بدون داشتن فییدبک مثبت بعضی وقتها به عنوان صرف کردن الکی زمان حساب میشود. البته اطلاعات بسیار زیاد نیز برخی اوقات ممکن است باعث گیج شدن شود.
در اینجا چند رویکرد بسیار خوب برای استفاده درست از شخصیسازی برای رسیدن به یکسری مزایا را بررسی میکنیم:
اطلاعات مربوط به سطح
در حالیکه مدل سیستم پیشنهادات کامل نیست اما میتوانید سطحی از اطلاعات مربوط به همدیگر به صورتی معقول به کاربران نمایش دهید.
آمازون و زاپوس دو مورد از وبسایتهایی هستند که از چنین تکنیکهایی استفاده میکنند. مردم زمان و منابع محدودی دارند به همین دلیل باید در نظر بگیرید که سیستم پیشنهادات منطقی را تحویل کاربران بدهید.
حس شخصیسازی را جادویی کنید
سیستم پیشنهادات نتفلیکس فقط براساس دادههای خام مشتری ساخته نشده است، بلکه این سیستم به امتیازاتی که کاربران به فیلمها نیز میدهند توجه میکند. با مشاهده کردن این موضوع، نتفلیکس میتواند حس و تجربه جادویی و واکنشگری را ارائه دهد.
یکیدیگر از مثالهای بسیار جذاب میتواند اسپاتیفای باشد. در این اپلیکیشن زمانی که شما مشغول پیادهروی یا دو هستید اپلیکیشن براساس میزان گام شما موسیقیهایی را پخش میکند.
در پایان
شخصیسازی میتواند تجربه کاربری مناسبی را ایجاد کند. استفاده کردن از محتوا و دادههای مربوط به مشتری تاثیر بسیار زیادی در این روند دارد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید