طراحی تجربیات کاربری تنها در مورد پیشبینی و رفع نیازهای کاربران است، به نحوی که به ﺁنها این امکان را میدهد تا به طور مستقیم با یک وبسایت، برنامه یا دستگاه ارتباط برقرار کنند. یک UX خوب آنچنان بدون عیب و نقص عمل میکند که بسیاری از کاربران حتی متوجه آن نمیشوند. اما یک UX خوب برای هر تجربهی تعاملی مثبت اساسی است، چه کاربران متوجه آن شوند چه نشوند. شما میتوانید یک محصول را با استفاده از گرافیکهای زیبا آراسته کنید و از آخرین کد برای کارایی آن استفاده کنید، اما اگر UX گیج کننده یا غیرمنطقی باشد، کاربران احساس سرخوردگی و ناامیدی میکنند.
UX میتواند موارد زیادی از قبیل: مسیریابی هوشمندانه، پاکسازی سازمان اطلاعات، ارتباطات واکنشگرا یا رسپانسیو و یافتن گزینههای مربوطه را درگیر خود کند. اجازه دهید به چند مورد از نمونههای درخشان طراحی UX نگاهی بیندازیم. در هر یک از این موارد، من بر روی بخشهای تعاملی و آنچه میتوانید از آنها بیاموزید، تمرکز خواهم کرد.
۱. Disney+ landing page
گاهی اوقات، با ایجاد یک تغییر ساده در یک طرح آشنا، میتوان تجربه کاربری را بهبود بخشید. سرویس استریمینگ مرکزی Disney+ تمام فیلمها و نمایشهای تلویزیونی را از کاتالوگهای گستردهی شرکت گرفته و در یک مکان جمعآوری میکند. پس از ورود به سیستم، کاربران به یک لندینگ پیج هدایت میشوند که برای هر کسی که از نتفلیکس استفاده کرده است آشنا به نظر میرسد. این بخش شامل یک فضای ویژهی بزرگ در قسمت بالای صفحه است و یک سطر افقی از گزینههای ویدیویی وجود دارد که توسط ژانر یا سایر معیارهای توصیه شده که در ادامهی این مقاله وجود دارد، سازماندهی شده است.
اما در بین این دو عنصر آشنا، مجموعهای از لوگوها وجود دارد که پنج برند دیزنی را نشان میدهد. از ﺁنجا که هر یک از این برندها بسیار محبوب و دارای هویت خاص خود میباشند، در صورت انتخاب یکی از ﺁنها هر لوگو بلافاصله ﺁنچه کاربران میتوانند انتظار داشته باشند را بیان میکند.
هوس یک فیلم ابرقهرمانی کردهاید؟ به بخش Marvel بروید. به دنبال مستندی از طبیعت هستید؟ قسمت National Geographic را بررسی کنید. آیا میخواهید به یک کهکشان خیلی خیلی دور بروید؟ قسمت Star Wars را انتخاب کنید. ارائه دهندهی استریم وسیلهی جدیدی را برای کاربران فراهم میکند تا به سرعت به فیلمها و نمایشهایی که در جستجوی آن هستند، دسترسی داشته باشند.
آنچه میتوانیم از Disney+ بیاموزیم
همیشه روشهای جدیدی را برای تقسیم اطلاعات، حتی برای طرحهای UX که مبتنی بر الگوهای تعامل ایجاد شده هستند، در نظر بگیرید. در حالی که ممکن است نخواهید تجربه کاربری کلاسیک را بیش از حد تغییر دهید، اما اگر یک روش نوﺁورانه و قابل فهم را برای ارتباط دادن دستهبندیهای اطلاعات ایجاد کنید و به کاربرها کمک کنید تا به محتوایی که میخواهند هدایت شوند، کاربران از گنجاندن ﺁن در طرح قدردانی میکنند.
۲. ویدیوی چرخان Quibi
Quibi که اولین برنامهی پخش کنندهی ویدیویی بود با یک نوآوری هیجانانگیز به نام ویدیوی چرخان راهاندازی شد. در حالی که اکثر ویدیوها در حالت لنداسکیپ ظاهر میشوند، فرقی نمیکند که چگونه دستگاه را جهتدهی کردهاید، ویدیوهای Quibi صفحه را پر میکنند، چه تصویر در حالت پرتره یا چه در حالت لنداسکیپ باشد. بدون شک فناوری ساخت این کار پیچیده است، ایدهی این نوآوری نمونهای از طراحی UX است. این سیستم، مسئله UX را با نحوهی تماشای ویدیوها در دستگاههای تلفن همراه ما تشخیص میدهد و یک راهحل ساده و زیبا برای رفع آن ایجاد میکند، راهحلی که به نظر بسیار آشکار است و احتمالا بسیاری از کاربران از خودشان میپرسند که چرا این کار زودتر صورت نگرفت.
آنچه میتوانیم از Quibi بیاموزیم
گاهی اوقات یک راهحل آشکار بهترین راهحل است. برای مسائل طولانی مدت با تجربیات تعاملی، مانند جهتگیری ویدیوها، طراحان و کاربران UX میتوانند به راحتی در مورد نحوهی بهبود امور به نتیجه مشابهی برسند. در این حالت، طراح UX نباید بیش از حد پیچیده یا بیش از حد فکر کند، طراحان باید چیزهایی که کاربران میخواهند را به آسانی به آنها ارائه دهند.
۳. مقایسهی محصولات با Apple
بخشهای زیادی از وبسایت اپل وجود دارد که آن را به یک تجربه کاربری موفق تبدیل میکند، با این حال یکی از بخشهای مورد علاقهی من در سایت ویژگی مقایسه محصولات است. در آنجا، میتوانید سه مورد را از یک دستهبندی خاص محصول انتخاب کنید و مقایسهای را در کنار یکدیگر مشاهده کنید، این قابلیت برای محصولاتی که مشخصات آنها ممکن است تا حدودی متفاوت باشد، مفید است.
در بالای صفحهی محصولات مقایسه شده، تصاویر محصولات منتخب در بین کاربران و امتیاز قیمت آنها قرار دارد. سپس، اطلاعات در حین اسکرول صفحه به صورت منطقی ارائه میشود، یعنی با خلاصهی کلی یا "نگاه سریع" ﺁغاز میشود و بطور فزایندهای به بحث فنی میرسد. کاربر همچنین میتواند برای خرید محصول به بالای صفحه یا حتی برای کسب اطلاعات بیشتر به انتهای صفحه هدایت شود. وقتی کاربر در حال اسکرول کردن صفحه است، نام همان محصول در بالای صفحه باقی میماند تا او نگران این نباشد که اطلاعات کدام محصول را بررسی میکند. تجربهی مقایسهی اپل با ارائه یک قالب دیجیتالی که به طور خاص برای این کار ایجاد شده است، مقایسهی خرید را در یک فروشگاه تکرار میکند. این نتیجهی یک ابزار بسیار مفید است که خرید را ﺁسانتر میکند.
آنچه میتوانیم از اپل بیاموزیم
در حالی که همه ما به خرید ﺁنلاین عادت کردهایم، لحظات کوچک نوﺁوری و یاری رساندن، تجربه را ﺁرامتر و لذتبخشتر میکند. به خصوص زمانی که انتخاب محصولات دشوار میشود، هر چیزی که به کاربر کمک کند تا به آسانی تصمیم بگیرد، تجربهی آنها را بهبود میبخشد.
۴. تجربهی افزودن آیتم با شرکت Threadless
Threadless تیشرتهایی را که توسط جمعی از هنرمندان با استعداد طراحی شده است را میفروشد. این شرکت دارای یک انرژی پرشور است که به خلاقیت علاقه دارد و این تجربهای که آنها ایجاد کردهاند را برای افزودن یک آیتم به سبد خرید کاربر نشان میدهند. در اصل، این تجربه مانند بسیاری از برنامههای تجارت الکترونیکی است، اما با اضافه کردن چند ریزه کاری منحصر به فرد، Threadless آن را واکنشگراتر و لذتبخشتر کرده است. پس از کلیک کردن بر روی دکمهی Add To Cart در صفحهی محصول، یک پنجرهی جدید باز میشود که نشانگر سبد خرید کاربر، کالاهای اضافه شده و کل قیمت کالاهایی است که در سبد خرید وجود دارد.این سطح از ارتباطات نه تنها به کاربر اطمینان میدهد که کالای مورد نظر خود را با موفقیت اضافه کرده است، بلکه به آنها این امکان را میدهد تا تقریبا از میزان هزینهای که کرده است آگاه شود. به علاوه، کاریکاتوری که در بالای پنجرهی سبد خرید وجود دارد، سطحی از جذابیت و شادی را به تجربهای که با برند Threadless مطابقت دارد اضافه میکند و باعث میشود این تجربه لذت بخشتر شود.
آنچه میتوانیم از Threadless بیاموزیم
مهم است که با کاربران ارتباط برقرار کنید تا آنها در یک مسیر صحیح حرکت کنند و از طریق یک تجربهی دیجیتالی هدایت شوند. در تجربهی تجارت الکترونیکی، این به معنی تصدیق کاربرانی است که چیزی را به سبد خرید خود اضافه کردهاند. از این گذشته، عملکرد کاربر بدین معناست که آنها قصد خرید کالای خاصی را دارند، بنابراین به آنها اطلاع دهید که کالای مناسبی را انتخاب کردهاند، این کار به آنها اطمینان میدهد و باعث میشود که کاربر احساس راحتی بیشتری کند.
۵. تجربهی Zoom
Zoom تبدیل به برنامهی جلسات مجازی شده است و فهمیدن دلیل آن آسان است. صفحهی اصلی سایت به چهار گزینهی ساده تقسیم شده است. میتوانید یک جلسه را بلافاصله شروع کنید، یک جلسه جدید را برنامهریزی کنید، به جلسههایی که شخص دیگری برنامهریزی کرده بود بپیوندید یا صفحهی خود را به اشتراک بگذارید. پس از انتخاب هر یک از این گزینهها، Zoom کاربران را به سمت یک پنجرهی جدید راهنمایی میکند که در آنجا میتوانند به راحتی کار خود را کامل کنند. این تجربه شامل تعداد زیادی زنگ و سوت نیست، در واقع نیازی هم ندارد. این برنامه به احتمال زیاد وظایفی که کاربران مایل به استفاده از Zoom برای تکمیل آن هستند را انجام میدهد و شروع کار را آسان میکند.
آنچه میتوانیم از Zoom بیاموزیم
Zoom با تمرکز بر گزینههای سطح بالا بر روی وظایف کاربران، مسائل را ساده نگه میدارد. طراحان UX همیشه باید یک ایده از کارهایی که کاربران میخواهند در محصول طراحی شده به انجام برسانند، داشته باشند. هنگامی که آنها بفهمند که یک کاربر میخواهد با محصول چه کاری را انجام دهد، طراح UX باید مهمترین وظیفهی خود را در اولین فرصت در تجربهی کاربری به نمایش بگذارد.
پیدا کردن نمونههای بیشتر از طراحی درخشان UX
اینها فقط چند نمونه از طراحیهای درخشان UX است، اما موارد بیشتری نیز وجود دارد. یکی از راههای پیدا کردن آنها توجه به سایتها، برنامهها و سایر محصولات دیجیتالی است که هر روز از آنها استفاده میکنید. تفاوتهای بین آن چیزی که دوست دارید را با آن محصولاتی که استفاده کردهاید را در نظر بگیرید. به تعاملاتی که شما را خوشحال میکند یا از آن لذت میبرید، توجه ویژهای داشته باشید. به این ترتیب، هر وقت شما از یک کامپیوتر یا دستگاه تلفن همراه استفاده کنید، میتوانید چیز جدیدی در مورد طراحی UX بیاموزید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید