گوگل به این صورت شکست خواهد خورد
گوگل تقریبا تمام درآمد خود را از طریق تبلیغات کسب کرد. گوگل یک کسب و کار پر رونق بود، تا این که دیگر نبود. درست قبل از تماشاییترین سقوط در تاریخ صنعت فناوری، همه چیز به این صورت بود.
فرو ریختن بنیاد گوگل
جستجو کردن، تنها پیروزی غیر مبهم گوگل، و همچنین منبع اولیه درآمد او بود؛ پس وقتی که آمازون به سرعت از گوگل به عنوان برترین ابزار جستجوی محصول گذشت، اساس گوگل شروع به لرزش کرد. همانطور که در آن زمان افراد زیادی به آن اشاره کردند، صنعت تبلیغات آنلاین در اواسط دهه ۲۰۱۰، یک تغییر شکل بزرگ را به خود دید.
در حالیکه گوگل از انحصار خود بر روی بازار تبلیغات در حال از بین رفتن محافظت کرد، Facebook به عنوان بزرگترین رقیب گوگل در فضای تبلیغات آنلاین، به جهت درست قدم برداشت و با به نمایش گذاشتن تبلیغات در میان محصولات، آن را تصاحب کرد.
در اواخر 2015، اپل (بزرگترین رقیب گوگل در فضای موبایل) قابلیتی در موبایلها و تبلتهای خود اضافه کرد که کاربران را قادر میساخت تا تبلیغات را مسدود کنند. دستگاههای iOS، تقریبا ۷۵ درصد درآمد گوگل در تبلیغات بر روی جستجوی موبایل را در دست داشتند. پس اپل با انجام این حرکت، به طور همزمان به مناظره مسدود کردن تبلیغات سال 2010 وارد شد و انفجار قابل توجهی بر روی آینده تبلیغات آنلاین اعمال کرد.
یک سال بعد، همینطور که اینترنت قابل حمل شد، انسداد تبلیغات هم همینطور پیش رفت. تعداد افرادی که بر روی دستگاههای موبایل تبلیغات را مسدود میکردند، در سال 2016 رشد 102 درصدیای نسبت به سال 2015 داشت. در پایان 2016، مقدار تقریبی ۱۶ درصد تلفنهای هوشمند به طور جهانی در هنگام مرور اینترنت بر روی یک دستگاه موبایل، تبلیغات را مسدود میکردند. این مقدار برای کامپیوترها و لپتاپها در ایالات متحده، کشوری که ۴۷ درصد درآمد گوگل را به عهده داشت، برابر با ۲۵ درصد بود.
همچنین افرادی که بیشتر احتمال داشت تبلیغات را مسدود کنند، از نظر سنی هم تفاوت داشتند:
کاربران اینترنت نظر خود را بیان کرده بودند، و آنها از تبلیغات متنفر بودند.
در اوایل ۲۰۱۷، گوگل از برنامه خود برای اضافه کردن یک مسدود کننده تبلیغات بر روی مرورگر معروف خود، یعنی Google Chrome خبر داد. مسدود کننده گوگل، فقط تبلیغتی که توسط «اتحادیه تبلیغات بهتر» (Coalition For Better Ads) غیر قابل قبول معرفی شده بودند را مسدود میکرد، و این شرکت را قادر میساخت تا از مروگر وب خود استفاده کنند تا کسب و کار تبلیغاتی خود را قدرتمندتر نماید.
حتی پس از انجام این کار که از نظر قانونی سوال برانگیز بود، به سرعت برای گوگل واضح میشد که با این که تبلیغات در حال بهتر شدن هستند، تعداد مسدود کردنهای تبلیغات همچنان افزایش خواهد یافت. گوگل طعم یک اینترنت بدون تبلیغ را برای افراد بیشتری به ارمغان آورده بود.
این شرکت متوجه شد که مردم فقط از تبلیغات آزاردهنده بدشان نمیآید؛ بلکه به طور کلی از تبلیغات متنفر هستند.
یک پلتفرم کلیدی که گوگل تبلیغات را بر روی آن قرار میداد، YouTube بود که در سال 2006 خریده شد، و سریعا به یکی از بزرگترین موجودیتهای اینترنت تبدیل شد. اما با این که این وبسایت اشتراک گذاری ویدیو تبدیل به ششمین وبسایت پربازدید شد، هیچگاه سودآور نبود. در تلاشی برای مبارزه با تاثیر مسدود کنندههای تبلیغات، YouTube یک مدل اشتراک بدون تبلیغات را در اواخر 2015 راهاندازی کرد، اما تعداد اشتراکها پایینتر از حد انتظار بود.
همینطور که تبلیغکنندگان شروع به بروز اختلاف نظر در میان قرار دادن تبلیغات کردند، مشکلات غیر قابل تحمل YouTube، در سال 2017 چند برابر شدند، و مولدهای درآمد بزرگ شروع به ترک وبسایت کردند.
حتی آنهایی که تبلیغات را مسدود نمیکردند، به خود یاد داده بودند که کاملا از آنها چشمپوشی کنند. محققان این پدیده را «کوری در قبال تبلیغات» نامگذاری کردند. تبلیغات به طور میانگین، توسط مقدار ناامید کننده ۰.۰۶ درصد کاربران کلیک میشدند، که ۵۰ درصد این کلیکها به طور اتفاقی بود.
تحقیقات نشان داد که ۵۴ درصد کاربران، علت کلیک نکردن را عدم اطمینان اعلام کردند، و ۳۳ درصد گفتند که این تبلیغات اصلا قابل تحمل نیستند. این ارقام، یک تصویر ترسناک از پایداری تبلیغات آنلاین ساخت؛ به خصوص برای موقعیت گوگل در این صنعت.
موتور توانای گوگل شروع به از هم پاچیدن کرد.
فرصتی برای تغییر جهت دادن، و این که گوگل چگونه آن را از دست داد
اگر از دست دادن یک بخش بزرگ از هواداران و آزار دادن باقی آنها برایش به اندازه کافی بد نبود، گوگل در جلو افتادن از یکی از بزرگترین تغییرات تاریخ در فناوری هم شکست خورد. افراد پشت گوگل اهمیت هوش مصنوعی را درک کردند، اما روشی که در پیش گرفتند از این مسئله گذشت. از آنجایی که ستون جستجوی گوگل بی ثبات شده بود، فشار زیادی بر روی استراتژی شرکت برای هوش مصنوعی وجود داشت.
«ما از دنیایی که تلفن همراه در آن حرف اول را میزند، به دنیایی که هوش مصنوعی در آن حرف اول را میزند منتقل خواهیم شد.»
مدیر عامل گوگل یعنی Sundar Pichai پیشتر در سال 2016 پیشبینی کرد که «قدم بزرگ بعدی، برای مفهوم «دستگاه» خواهد بود، تا از بین برود» و این که «با گذشت زمان، خود کامپیوتر هم یک دستیار هوشمند خواهد بود که به شما در طول روز خود کمک خواهد کرد. ما از دنیایی که تلفن همراه در آن حرف اول را میزند، به دنیایی که هوش مصنوعی در آن حرف اول را میزند منتقل خواهیم شد.»
قابلیت گوگل در تصدیق کردن گرایش پیش رو و همچنان شکست خوردن در آن، بسیاری از ناظران را به یاد شکستهای آن در صنعت رسانه اجتماعی و پیامرسانی انداخت.
گوگل علیه آمازون
در عین حال و در سال 2014، آمازون محصولی به نام Amazon Echo را منتشر کرد. یک اسپیکر کوچک که میتوانست در خانه شما بنشیند، و به سوالها پاسخ دهد، عملیاتهایی را انجام دهد، و محصولاتی را به صورت آنلاین برای شما خریداری کند. Echo یک موفقیت بزرگ بود. دو سال بعد گوگل محصول مشابه آن، یعنی Google Home را منتشر کرد، اما دیگر برای رسیدن به آمازون دیر بود و هیچ استراتژی درآمد واضحی نداشت.
در سمت دیگر Alexa (دستیاری که داخل Echo زندگی میکرد) سریعا با چندین محصول و سرویس ادغام شد، و مدل کسب درآمدش واضح، قابل اعتماد و مهمتر از همه، آینده دوست بود. Echo سفارش محصولات از طریق آمازون را آسان کرد، و هر زمان که شخصی از Echo برای خرید چیزی استفاده میکرد، آمازون درآمد کسب میکرد.
گوگل با قرار دادن دستیار خود بر روی اندروید، دسترسی به آن را گسترش داد، اما انجام این کار همچنان پاسخی برای نحوه تولید درآمد کافی از طریق فناوری نبود.
تبلیغات گوگل به صفحات وابسته هستند، در حالیکه تعاملات صوتی صفحات را به کلی واژگون کردند. گوگل از طریق Google Home تبلیغات صوتی را امتحان کرد، اما مشتریان اصلا آن را نپذیرفتند. سرمایه گذاران در سال 2017 شروع به سر و صدا کردند، اما Sundar Pichai به آنها گفت که نگران نباشند، و آنها را رها کرد تا فرض کنند که گوگل از استراتژی قدیمی خود و تجزیه و تحلیل جستجوهای صوتی استفاده میکند، تا کاربر تبلیغات مناسبتری بر روی دستگاهها و صفحات خود ببیند.
در اوایل 2017 سرفصلها ادعا کردند که Alexa در واقع CES را فتح کرد، و هدف بعدی آن دنیا است. آمازون فناوری خود را در دسترس تولید کنندگان دیگر قرار داد، و حتی فاصله بیشتری میان این دو شرکت ایجاد کرد. آمازون از پیش در سال 2016 با داشتن 54 درصد بازار کامپیوتری ابری، یک بار گوگل را شکست داده بود، و این تنها شروع کار بود.
تبلیغات برای همیشه نبودند
گوگل یک مرکز کاربر عظیم، میان تعداد سرریزی از محصولات داشت، اما درآمد تبلیغات، چسبی بود که همه چیز را پیش هم نگه میداشت. همینطور که این عدد کاهش یافت، گوگل شروع به دست و پنجه نرم کردن با امپراطوری عظیم خود کرد.
گوگل از زمان ورود مخرب خود در سال 1998، یک نیروی پیشرو در صنعت فناوری بوده است. اما در دنیای که مردم از تبلیغات متنفر بودند، مدل کسب و کار تبلیغات گوگل خلاقیت دوست نبود، و آنها فرصتهای زیادی را برای تغییر جهت از دست دادند و در نهایت پروژههای بلند پروازانه خود را بیثبات کردند. خلاقیت هزینه دارد، و جریان اصلی درآمد گوگل کم کم داشت خشک میشد.
در طی تنها چند سال، گوگل از یک فعل جالب و عادی به یادآوری از این رسید که یک هیولا چگونه میتواند سقوط کند.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید