در دنیای تکنولوژی یادگیری مداوم (داخل و خارج محل کار) یک قانون نانوشته محسوب میشود.
نقل قول نویسنده مقاله: "در دوره کودکی، هر آخر هفته با پدرم به کتابخانه میرفتیم و او هر هفته کتابی جدید در مورد برنامهنویسی قرض میگرفت و مطالعه میکرد. در آن زمان دلیل این کار پدرم را متوجه نمیشدم ولی حالا که شاغل هستم و آخر هفتههای خود را همینگونه میگذرانم، میفهمم دلیل کار پدرم چه بوده است."
کارکردن در دنیای تکنولوژی نیاز مبرمی به یادگیری پیاپی مهارتهای جدید دارد. این صنعت به شدت سریع به جلو حرکت میکند و اگر از یادگیری غفلت کنید، عقب میمانید. تداوم موفقیت شما در شغلتان به اینکه توانایی یادگیریتان به چه اندازه است، بستگی دارد؛ ولی تمام کردن یک روز سخت کاری و یادگیری و مطالعه به جای استراحت کردن، کار بسیار سختی است.
با همه این تفاسیر، چگونه میتوان انگیزه یادگیری و اطمینان از موفقیت پس از آن را ایجاد و اثبات کرد؟
مرحله اول: یک هدف تعیین کنید
یک هدف "SMART" تعیین کنید (خاص بودنS ، قابل اندازه گیری بودنM ، در دسترس بودنA ، مرتبط بودنR و وابسته به زمان بودنT ). این نکات به ساختن طرز فکر شما کمک میکنند.
برای مثال، یک هدف کلی میتواند این باشد که: من میخواهم کد نویسی یاد بگیرم. یک هدف SMART میتواند این باشد که: من میخواهم یک وبسایت به کمک HTML و CSS در شش ماه آینده بسازم. در ادامه من هدف "SMART" را کامل برای شما شرح میدهم.
- Specific(خاص بودن): رسیدن از " آموزش کدنویسی" به طور عمومی تا رسیدن به "تلاش برای ساختن یک وبسایت به کمک html و css" این چیزی است که میتواند شما را هدفمند ساخته و شما را متمرکز کند. چه چیزی را میخواهید به دست آورید؟ چرا؟
جواب این سوالها را باید خودتان بگویید.
- Measurable (قابل اندازه گیری بودن): چگونه پیشرفتتان به سوی هدف را اندازه گیری میکنید؟ آیا نوشتن یک خط کد، کدنویسی محسوب میشود؟ به این که چگونه میتوانید پیشرفتتان به سمت هدف را اندازه گیری کنید، فکر کنید. اگر قابل اندازه گیری نباشد، امکان این که بیانگیزگی به سراغتان بیاید وجود دارد. چیزی مانند ساختن یک سایت به کمک html و css کار را برای بررسی میزان پیشرفتتان راحتتر میکند.
- Attainable (قابل دستیابی بودن): به صورت واقعگرایانه به محدودیتهای خویش فکر کنید. اگر به بازگشتن به خانه پس از کار و تماشای تلویزیون به مدت سه ساعت روزانه عادت دارید، احتمالاً به صورت ناگهانی نمیتوانید پس از بازگشتن از سر کار، سه ساعت به مطالعه بپردازید. برای هیچگونه تغییر دراماتیکی هدفگذاری نکنید. پایدارسازی چنین تغییری میتواند کار بسیار سختی باشد.
به جای این کار، به تغییرات کوچکتر فکر کنید. برای سی دقیقه به یادگیری یک مهارت جدید بپردازید. به این که در گذشته چه دستاوردهایی داشتید و آیا هدفی که تعیین کردید قابل دستیابی هست یا نه فکر کنید.
با این کار میتوانید زمانی را صرف متوجه شدن این که آیا دارید بیش از حد کار میکنید یا نه را خواهید داشت. آیا در پی یادگیری زبان اسپانیایی هستید؟ آموزش نواختن ساز و یا یادگیری یک فریمورک جدید؟ همه اینها را در طی یک ماه میخواهید آموزش ببینید؟
یک موضوع را انتخاب کرده و روی آن تمرکز کنید. به این صورت رسیدن به آن هدف، کار را بسیار راحتتر میکند؛ شما همیشه میتوانید موضوع جدیدی برای یادگیری در طی کار برای پروژه آینده خود داشته باشید.
- Relevance (مرتبط بودن): آیا این هدف با چیزی که من میخواهم ارتباطی دارد؟ برای مثال، اگر هدف شما تبدیل شدن به یک مهندس نرمافزار باشد، مهارتهای مهمی که باید بلد باشید چه چیزهایی هستند؟ آنها را اولویت بندی کنید و سپس از خود بپرسید که آیا این بهترین زمان برای این کار هست یا نه.
- Time-based (وابستگی به زمان): اگر هیچ زمانی برای رسیدن به هدف خود تعیین نکنید، احتمالا دچار بیانگیزگی برای ادامه خواهید شد.
با همه اینها اگر به این فکر کنید برای همیشه وقت دارید، ممکن است همیشه به این فکر کنید که میتوانید فردا شروع کنید! ولی اگر برای هر کار از روش برنامه ریزی "SMART" استفاده کنید، حتما کار را با انگیزه فراوان دنبال خواهید کرد و در طولانی مدت، زمان را برای شما ذخیره کرده و در آن صرفهجویی میکند.
در Sprint ، تمامی نویسندهها تعداد تصمیمگیریهای محدودی برای هر روز دارند. برای همین، از این تصمیمها باید برای مهمترین اهداف استفاده شود. با در نظر گیری اولین هدف که یادگیری کدنویسی است، شما میتوانید انتخاب کنید که تحت چه زبانی کدنویسی را ادامه دهید؛ چه پروژه و یا پروژههایی را ادامه دهید و چه زمانی این کار را انجام دهید. هدف دوم، (ساختن یک وبسایت با کمک html و css جواب تمامی سوالهای بالا را میدهد.)
مرحله دوم: کارهای خود را بخش بندی کنید
در این مرحله هدف خود را شناسایی کرده، آن را به بازه های ماهانه، هفتگی، روزانه و یا ساعتی تقسیم کنید. مانند مثال ذکر شده، اگر هدف شما ساختن یک وبسایت به کمک html و css باشد، و کدنویسی را بلد نیستید، هدف نهایی را به مراحل قابل دستیابی تقسیم کنید. برای مثال:
- منابعی را برای یادگیری کار با html و css بیابید.
- روزانه حداقل سی دقیقه وقت برای یادگیری برنامه نویسی بگذارید.
- شروع به ساخت یک وبسایت کنید و روزانه حداقل سی دقیقه وقت برای آن صرف کنید. تقریبا همه انسانها روزانه سی دقیقه وقت خالی برای انجام کارهای مهم را دارند.
این یک مثال بسیار ساده بود، که با بخش بندی کردن، رسیدن به آن هدف بسیار آسان خواهد بود.
مرحله سوم: زمانهای ثابت برای خود تعریف کنید
حال که هدف خود را شناسایی کردید، اینکه هر روز چگونه یک بازه زمانی ثابت را صرف کارهای خود بکنید، قدم بعدی است. بازههای زمانی کوتاه مانند 5 دقیقه و صرف نظر کردن از بقیه کارها برای هرکسی ممکن است.
تحقیقات نشان میدهند که بازیابی تمرکز پس از، از دست رفتن آن ممکن است بیست دقیقه و یا بیشتر زمان ببرد. اگر شما به سادگی سی دقیقه روزانه خود را ثابت نگه دارید، بازدهی مطالعه شما و نزدیکی شما به هدفتان بسیار بیشتر میشود. برای همین است که اهداف وابسته به زمان بسیار مهم و کارا هستند. این که با خود بگویید: "این طرز مطالعه و یا کار فقط برای یک ماه یا دوماه طول میکشد" میتواند کمک بسیار بزرگی باشد، تثبیت زمان مشخص برای یک زمان نامشخص بسیار سختتر است.
علاوه بر این، خالی کردن یک بازه زمانی کوتاه به این معنی است که شما میتوانید روی پروژه کاری و یا هدف خود وقت بگذارید و با علم بر این که به هدف خود رسیدهاید، باقی زمان خود را به کار دیگری مشغول شوید.
صرف کردن سی دقیقه بر روی هدف شخصی به این معنی است که میتوانید باقی وقت خود را به استراحت کردن بدون هیچ نگرانی صرف کنید، در حالی که اگر در تلاش باشید که کارهای زیادی را باهمدیگر انجام دهید، نتیجه آن به استرس داشتن بیشتر و کارا نبودن هیچیک از آنها ختم میشود.
مطالعات نشان میدهند که افراد بسیار کمی میتوانند در آن واحد چندین کار را انجام دهند و دست به این کار زدن، رسیدن شما به اهدافتان را بسیار سختتر میکند. این کار را امتحان نکنید، وقت ثابتی را برروی پروژه خود بگذارید و سپس با خیال راحت به استراحت بپردازید.
مرحله چهارم: متمرکز بمانید
تلاش برای یادگیری در دنیای تکنولوژی و متمرکز باقی ماندن میتواد کار بسیار سختی باشد. منابع بسیار زیادی برای یادگیری وجود دارد و تصمیمگیری برای استفاده از یکی از آنها میتواند کار بسیار سخت و درگیر کنندهای باشد؛ همچنین میتواند به این منجر شود که در نهایت یادگیری را به طور کامل کنار بگذارید.
کمی از این سختیها و سردرگمیهای محتمل را با انتخاب یک هدف و پافشاری روی همان هدف، از بین ببرید.
این که بتوانید یک کار را به طور عالی انجام دهید میتواند کمک بسیار بزرگتری از این که از خیلی از کارها فقط یک قسمت کوچک را انجام دهید، باشد. (به طور مثال پرینت گرفتن جمله "Hello, World" به تمامی زبانهای مختلف دنیا) از این که کاری که در حال حاضر دارید انجام میدهید، شما را در رسیدن به هدفتان کمک میکند، اطمینان حاصل کنید.
از خود بپرسید که این کار، من را در رسیدن به هدف SMART کمک میکند یا نه؟ اگر پاسخ منفی است، زمان بازبینی فرارسیده است.
نتیجهگیری
به خاطر داشته باشید که شما همان زمان که هدف خود را مشخص کردید، قسمت سخت کار را پشت سر گذاشتهاید. شما تصمیم گرفتهاید که این کار برای شما اهمیت بیشتری داشته باشد و زمانی را برای انجام آن تثبیت کردهاید؛ حالا فقط باید روی آن تمرکز کنید.
اگر هر زمان که شروع به یادگیری و مطالعه میکنید، خود را متقاعد و با انگیزه نکنید، دیگر وقت و انرژی برای انجام آن کار را نخواهید داشت. تبدیل کردن مطالعه به یک عادت میتواند انرژی زیادی را برای انجام دادن هدف اصلی برای شما ذخیره کند.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید