اگر برای یک شرکت یا صنعت در حال طراحی کردن هستید، هیجانزده شدن در مورد شغلتان کار آسانی است. اما واقعیت این است که اکثر مردم واقعاً همچین احساسی ندارند. حرف من را باور ندارید؟
در قسمت اول از این مقاله به دو مورد اول اشاره کردیم. حال بیایید لیست خود را ادامه داده و نگاهی به مابقی نکات بیاندازیم:
۳. اهمیت بدهید
شاید شما در کاری مهارت داشته باشید، اما وقتی به آن اهمیت نمیدهید ممکن است نتایج افتضاحی را به بار آورید. اینجاست که شما باید واقعاً تحقیق کنید تا بتوانید دلیلی برای اهمیت دادن به کارهای خود پیدا کنید. اگر نمیتوانید چیزی را پیدا کنید، من میتوانم به شما چیزی را ارائه دهم تا به آن اهمیت دهید. آن چیز خود شما هستید، پس سعی کنید به خودتان اهمیت دهید.
به کارهای خود افتخار کنید و کمی به خودتان احترام بگذارید. شما بهعنوان یک طراح در موقعیتی قرار دارید که میتوانید جهان را کمی بهتر از چیزی که هست کنید؛ حتی اگر این بهتر کردن از لحاظ بصری باشد. بنابراین به دنبال بهترین ایدههای خود باشید و برای اعتقادات خود بجنگید. اکنون طراحان خوب فقط به خودشان اهمیت نمیدهند، آنها با مشتریان خود نیز همدلی میکنند. بنابراین توصیه من به شما این است که کمی تحقیق کنید. از مشتریان خود درس بگیرید و با آنها بهتر از قبل ارتباط برقرار کنید. درک کردن تاثیرات کارهایتان میتواند به شما در اهمیت دادن به چیزی ک تحویل میدهید کمک میکند.
همچنین به شما کمک میکند تا به نوعی به رسالت شرکت آنها اهمیت دهید، حتی اگر چیزی که برای آنها طراحی میکنید رویای شما نباشد. اگر نتوانید به رسالت آنها اعتقاد داشته باشید چه؟ شخصاً من تجربهای این چنینی ندارم، اما میتوانم به شما توصیه کنم که از دورن برای اعمال تغییرات فشار وارد کنید. بدترین حالتی که میتواند رخ دهد این است که شما به خاطر انجام این کار اخراج خواهید شد. اگر نتیجهاش خوب باشد، میتوانید تجربیات خود را در قالب مقالهای در Medium منتشر کنید یا وارد اخبارها شوید. اگر نتایج خوبی بدست آورید، ممکن است شرکتهای دیگر به نظر شما احترام گذاشته و به شما پیشنهاد کار دهند.
۴. فقط در آنجا منتظر نمانید
اگر میخواهید اقداماتی را انجام دهید و کارهای مورد علاقه خود را شروع کنید، ممکن است در ابتدا دشوار باشد زیرا شما از قبل کلی کار برای انجام داده شدن دارید. فرصتهای مناسب، میتوانند زمانگیر باشند؛ اما صبور و مصمم بمانید. مطمئن شوید که فرصتهایتان هدر نمیروند. اگر فرصتها نیازمند تلاشهای زیادی هستند، پا به میدان بگذارید و سختیها را تحمل کنید. این کار برای شماست، بنابراین به اندازهی کافی تلاش کنید.
همچنین اولین چالش را فراموش نکنید، گاهی اوقات پی بردن به تلاشهای شما برای مردم نیاز به زمان دارد. بنابراین مصمم بمانید و به تلاشهای خود ادامه دهید. اگر در ازای تمام تلاشهای خود چیزی کسب نکردید، یعنی وقت آن رسیده تا انرژی خود را در جایی بکار ببرید که از شما تشکر شود. این به معنای رها کردن شغل فعلی و جستجو به دنبال شغلی جدید و بالقوه است. من نیز درگیر چنین شرایطی بودهام. به دام افتادن در تونل، کار آسانی است. پس از مدتی تاریکی برایتان آشنا میشود، تا جایی که دیگر فراموش میکنید حتی نور وجود دارد. شاید شما میدانید که نور وجود دارد، اما منتظر هستید تا نور شما را پیدا کند. اما اکثر ما در زندگی سوار بر یک قطار نیستیم و اگر بخواهیم دوباره نور را ببینیم، باید تا انتهای تونل را قدم بزنیم.
۵. هم گروه شوید
اگر بخواهیم استعارهی قطار را ادامه دهیم، باید بگویم که شاید شما سوار قطار نباشید، اما این بدان معنا نیست که شما تنها میباشید. بیشتر اوقات افرادی در اطراف شما وجود خواهند داشت و شما میتوانید با کمک آنها دوباره به سمت نور حرکت کنید یا حتی میتوانید به همراه یکدیگر به سمت نور قدم بردارید. بعد از گذشت بیش از یک دهه کار برای شرکتهای مختلف در کشورهای متفاوت، متوجه شدم که این مسئله در همه جا صادق است. گاهی اوقات تاثیر افراد بر کاری که به آن علاقه دارید، بیشتر از ارزش خود آن کار است. این بدان معناست که شاید شما شغل رویایی خود را داشته باشید، اما ممکن است به خاطر همکاران خود از آن شغل متنفر شوید.
بیشتر اوقات شما نمیتوانید همکاران خود را انتخاب کنید، اما حداقل میتوانید مثبت بودن را امتحان کنید. نکتهی مهم دیگری که باید به یاد داشته باشید این است که خودخواه و بیشعور نباشید. مردم را سطحی قضاوت نکنید، سعی کنید پتانسیل آنها را ببینید. در واقع بیشتر همکاران شما میتوانند در بهتر شدن شما کمک کنند و شما هم میتوانید به آنها کمک کنید تا خودشان را بهبود بخشند. از مهارتهای یکدیگر استفاده کنید، کارهای جالبی انجام دهید و مهربان باشید. شما بدون اینکه متوجه شوید، دوستان جدیدی را پیدا خواهید کرد و رفتن به سر کار آسانتر میشود.
اگر شما توسط افراد بیشعور و خودخواه احاطه شده باشید چه؟ در این صورت سعی نکنید تغییر مثبتی را اعمال کنید. تنها کاری که باید انجام دهید، ترک کردن آنجاست زیرا اگر شما به دنبال جایی هستید تا عاشق کارهایتان باشید، این محل برای کار کردن مناسب شما نخواهد بود.
۶. به خودتان اجازهی تفریح کردن دهید
یک واقعیت ساده در زندگی وجود دارد و آن واقعیت این است که سرانجام همهی ما خواهیم مرد. پس دلیلی برای جدی گرفتن زندگی وجود ندارد. از زندگی خود لذت ببرید، فرصتها را غنیمت بشمارید و کارهای خود را سرگرم کننده کنید.
من احساس میکنم که امروزه به همین خاطر است که مردم در ارائههای خود از میم و گیف استفاده میکنند. اما من شخصاً دوست دارم یک قدم فراتر بروم و چیزی را ارائه کنم که کسی انتظار دیدنش را ندارد. شما میتوانید برای تفریح کردن، بر روی چیزی که برای شماست کار کنید. لازم نیست آن چیز خیلی بزرگ و جاهطلبانه باشد، فقط از انجام دادن آن لذت ببرید و مسائل جدید را یاد بگیرید.
من واقعاً فکر میکنم که لذت بردن یک امر کلیدی است، به همین دلیل است که من خودم را درگیر کارهای جانبی مثل ساخت استیکر و پوستر میکنم. من حین انجام دادن این کارها احساس شادی میکنم و باور دارم که اینها راهی درست برای دور شدن از مشغلههای روزانه است. این موضوع را به خاطر بسپارید، لحظهای که از شاد بودن در کارهای خود دست بکشید، یک قدم به متنفر شدن از آن کارها نزدیکتر میشود.
۷. استراحت کنید
این مورد آخرین اما مهمترین چیز در مقاله است. اگر به تاریخ انتشار مقالههای من در Medium دقت کنید، میبینید که من از استراحت کردن نمیترسم. محققان تحقیقات زیادی انجام دادهاند و فهمیدند که محدودیتهایی برای بیوقفه کار کردن در انسان وجود دارد. انسانها نمیتوانند بدون استراحت کردن به مدت طولانی بر روی یک کار تمرکز داشته باشند. بسته به کارهایی که انجام میدهید، این محدودیت زمانی بین ۴۵ تا ۵۲ دقیقه است. بنابراین اگر بدون استراحت کردن ساعاتها مشغول کار باشید، هیچ لطفی به خود و کارمندانتان نخواهید کرد.
مغز شما برای پردازش اطلاعات به استراحت نیاز دارد. شما باید استراحت کنید تا مطمئن شوید زمانی که صرف انجام دادن کارهایتان میشود، سبب پیشرفت شما خواهد شد. به جای سخت کار کردن، سعی کنید باهوشتر کار کنید. ممکن است شما در گذشته بین کارهایتان با گشتوگذار کردن در اینترنت به طور ناخواسته استراحت کرده باشید، پس چرا حالا این کار را عمدی انجام نمیدهید؟
وقتی از استراحت کردن صحبت می کنم منظورم چیزی فراتر از دست کشیدن از کار پس از یک ساعت است. شما باید بتوانید حال و هوای کاری خود را تغییر داده و از زیباییهای زندگی لذت ببرید. اگر نتوانید از زندگی لذت ببرید، فقط خودتان را خسته و ناامید خواهید کرد.
اگر قرار باشد چیزی از این مقاله بیاموزید، بگذارید اینگونه باشد: استراحت کنید! از خانواده، دوستان و حتی خودتان لذت ببرید. کارهایی را انجام دهید که باعث میشوند دوباره انرژی بگیرید. ممکن است دیدن یک سریال برای دهمین بار به شما انگیزه و نیروی لازم را بدهد. عاشق کارهایتان بودن بدین معنا نیست که شما باید شبانه روز آن را انجام دهید. شما برای کار کردن در روز تنها ۴ تا ۵ ساعت انرژی مفید دارید، بنابراین از این زمان عاقلانه استفاده کنید.
آیا گفتن این موضوع آسانتر از انجام دادنش است؟
اگر اصلاً عاشق طراحی نباشید چه؟ چرا به یک طراح تبدیل شدید؟ به دقت به این موضوع فکر کنید، اگر نتوانستید دلیل مناسبی پیدا کنید، توصیه میکنم به دنبال شغل دیگری بگردید. شما فقط یک زندگی دارید، بنابراین زمان خود را بیشتر از این صرف انجام دادن کارهایی که از آن متنفر هستید نکنید.
اگر چیزی وجود دارد که شما به آن علاقه دارید، کمی از وقت خود را به آن کار اختصاص دهید. بهعنوان مثال اگر شما یک طراح هستید اما رویایتان این است که یک تصویرگر باشید، تنها راهی که یک نفر میتواند شما را برای انجام چنین کارهایی استخدام کند، این است که مدرک و تجربهی لازم را داشته باشید و یا دارای نمونه کارهایی باشید که بتوانند تواناییهای شما را نشان دهند. اگر میخواهید این تغییر را انجام دهید، باید قدم اول را برداشته و زمان کافی را به آن اختصاص دهید. ممکن است به من بگویید که گفتن این مسائل آسانتر از انجام دادن آنهاست، اما من فقط این حرفها را نمیگویم، اینها حاصل سالها تجربهی شخصی است.
سالها قبل تصمیم داشتم به لندن نقل مکان کنم و وارد طراحی UX شوم، اما احساس کردم برای ورود به این عرصه، پیشزمینه و تجربهی من در طراحی گرافیک کافی نیست. در آن زمان من با دوست مهندس خود بر روی دو پروژهی داستانی کار کردم و سپس آن کار را به عنوان نمونه کار استفاده کردم تا بتوانم اولین کار طراحی UX خود را در لندن به دست آورم.
اگر به دنبال تغییر هستید، باید ابتدا آن را شروع کنید. این را در نظر داشته باشید که شاید در این راه مجبور باشید چیزهایی را تحمل کنید که کمتر سرگرم کننده هستند، چون اینها جزو کارهای روزانه شما میشوند و مدام با آنها سر و کار خواهید داشت.
من تمام چیزهایی که میتوانند مرا بهتر کنند را به چشم فرصتهایی برای رشد میبینم، چون طراحی اشتیاق درونی من است. به طور قطع نشستن زیر کامپیوتر و آیپد و ساختن چیزها میتواند جالبتر باشد، اما اگر میخواهم کارهایم تاثیرگذار باشند، به چیزی بیشتر از میزکار احتیاج دارم و این به معنای گذشتن از محدودیتها و ورود به سختیها است. در حال حاضر انجام دادن این کار فقط به من کمک میکند تا در کار مورد علاقهام بهتر شوم، بنابراین پذیرفتن آن چندان دشوار نیست.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید