محتوا، نمایشدهنده قلب و ماهیت یک وبسایت است. بنابراین یکی از بهترین راهها برای کمک به تجربه کاربری وبسایت این است که محتوای بهتری را ارائه دهید. در این مطلب قصد داریم شما را با ۹ راه آشنا کنیم.
بیشتر کاربران تنها برای دسترسی پیدا کردن به محتوا و اطلاعاتی که میخواهند وارد وبسایت میشوند، بنابراین در وهله اول تجربه کاربری مثبتی که آنها دنبالش هستند، سریع پیدا شدن محتوا و سرراست بودن آن ها است.
1- «شما» را محوریت قرار دهید
طراحی کاربر محور به این معنا است که چیزی را بسازید که مشتریان نیاز دارند، بنابراین با این کار آنها عاشق محصول شما خواهند بود. استراتژیهای مدرن برای محتوا دقیقا روی چنین چیزی تمرکز دارد، به همین دلیل است که طرفداران کلمه «شما» بسیار زیاد است.
هدفتان ایجاد تجربه کاربری فریبنده و جذابی است، درست است؟ تجربهای که باعث میشود مردم فکر کنند بخشی از کار شما هستند. این دقیقا قدرت کلمه «شما» است.
بسیاری از اوقات وبسایتها قدرت این کلمه ساده را نادیده میگیرند. به عنوان مثال آنها مینویسند: «بروزرسانیها را میتوان از طریق پنل رویدادها مشاهده کرد»
این جمله بسیار ساده و واضح است تا اینجای کار هم خوب است اما به نظر میرسد که یک ربات دارد حرف میزند و هیچ آدمیتی در آن قرار ندارد، به همین دلیل ممکن است کاربران بسیار با آن نتوانند ارتباط برقرار کنند. اما میشود این جمله را به این صورت نیز نوشت: «شما میتوانید بروزرسانیها را در پنل رویدادها مشاهده کنید».
چنین تغییرات کوچک ولی معناداری میتوانند تاثیر بسیار زیادی روی محصول شما داشته باشند.
۲. «ما» را محوریت قرار ندهید
برخی اوقات یک شرکت یا تجارت محصول جدیدی را معرفی میکنند و در معرفی آن با جمله «ما هیجان زده هستیم که میخواهیم ...» یا جملات مشابه کار را شروع میکنند.
بسیار سادهتر بگویم؛ یک مشتری نمیخواهد بداند که شما چه کاری انجام دادهاید، او تنها میخواهد بداند که محصول چه کمکی به مشتری یا خودش میکند. بنابراین برای وی اهمیتی ندارد که شما چه تیم برنامهنویسی هستید و یا اینکه چه مقدار زمان برای کار کردن روی این پروژه صرف کردهاید.
شما به عنوان یک شرکت یا یک تجارت محصولتان را به مشتری میفروشید نه تیمتان، اگر مشتریان محصولات شما را خریداری نکنند به این معناست که تمام تلاشهای سخت تیم و شرکت اشتباه بوده است.
سعی کنید همین الان به مطالب وبلاگی، توییتها و تمام موارد دیگری که قبلا برای شرکت نوشتهاید نگاه کنید. ببینید از حالت «ما» محور استفاده کردهاید؟ اگر به این صورت است پس از این به بعد سعی کنید که همه چیز را براساس محوریت قرار دادن کاربران انجام دهید.
۳. شبیه به هوشمندها نباشید، هوشمند باشید!
نیازی نیست که برای یک جمله بزرگ از کلمات پیچیده و بزرگ استفاده کنید. در حقیقت هوشمند بودن به این معنا است که بتوانید مفهومی را در سادهترین حالت ممکن بیان کنید.
آلبرت انیشتین میگوید که تمام تئوریهای فیزیک باید در حدی ساده شوند که حتی یک کودک هم بتواند متوجه آنها شود. بنابراین اگر یک فیزیکدان بتوان به صورتی ساده تئوری رشته را برای یک کودک توضیح بدهد، پس قطعا میتوانید اپلیکیشن شما را نیز به هرکسی معرفی کند.
کلمات بزرگ و پیچیده باعث میشوند که کاربران سرخورده شوند و سرگیجه بگیرند. بیگانگی و گیجی مطمئنا در نهایت تجربه کاربری خوبی را از خود بجای نمیگذارند.
برای مثال من میتوانم بگویم که من یک disestablishmentarian هستم، با این حال میتوانم به صورت سادهتر بگویم که من وظیفه تفکیک کلیساها و مکان آنها از همدیگرم.
پس همواره سعی کنید از چیزی که نشان میدهید و میگویید هوشمندانهتر رفتار کنید.
۴. محتوایتان را با صدای بلند بخوانید
همیشه به یاد داشته باشید که یک محتوای خوب، خواندن خوبی نیز دارد. به این معنا که وقتی آن را با صدای بلند میخوانید جذابیت بالایی با خود دارد. وقتی از خوب بودن صحبت میکنم منظورم طبیعی بودن و قابلیت گفتگو داشتن است. درست مانند یک انسان که با آن حرف میزنید.
البته اگر در شرکت هستید چنین کاری برای شما مقدور نخواهد بود، بنابراین سعی کنید که یک مکان خصوصی برای خودتان پیدا کنید و از آنجا این کارها را انجام دهید.
اگر حوصله خواندن متن را ندارید و یا اینکه چنین کاری برایتان مقدور نیست، میتوانید از باتهایی استفاده کنید که متن را برای شما میخوانند.
۵. موارد اضافی را حذف کنید
یک تکنیک کلی وجود دارد که هر ویراستار خوبی از آن استفاده میکند: برای داشتن محتوای خوب، هر قسمتی که نالازم باشد، باید آن را حذف نمود.
هر کلمهای که در یک مقاله استفاده میکنید باید یک داستان در آن نهفته باشد و به جریان داستان کلی کمک کند.
بنابراین کلمات و جملاتی را که لازم نیستند، حذف کنید.
۶. ابتدا بنویسید سپس ویرایش کنید
وقتی اولین بار یک پیشنویس آماده میکنید، لازم نیست که بسیار دقیق باشید. جریان نوشتن را ادامه دهید و بگذارید با آن بروید. شما همواره میتوانید به عقب بازگشته و همه چیز را ویرایش کنید، پس نگران نباشید.
وقتی که همزمان با نوشتن عادت به ویرایش کردن نیز پیدا کنید، پس مطمئن باشید که محتوایتان نمیتواند منطقی و خوب باشد، به این جهت که جریانات فکری را نابود میسازد.
۷. به صورت واضح لینکدهی کنید
اگر تا به حال یک وبلاگ را با سیستمی مانند وردپرس مدیریت کرده باشید، با آن لینکهایی که عبارت Read More یا مواردی مشابه را برایتان ظاهر میکنند آشنایی دارید.
بهتر است از انجام چنین کاری دست بردارید! چرا؟ به این دلیل که چنین لینکهایی برای سئو، استفادهپذیری و دسترسیپذیری مناسب نیستند.
بجای اینکه روی کلمه Read More در تمام مقالات تمرکز کنید، روی کلمه کلیدی مربوط به هر مقاله تمرکز نمایید. این کار میتواند تاثیر بسیار خوب و عمیقی را روی سئو شما بگذارد.
تصور کنید که یک کاربر از طریق Screen Reader وارد صفحه وبسایت شما میشود و تمام لینکهای برای وی تنها یک چیز را میگویند: Read More … چنین موضوعی نمیتواند برای یک فرد با اختلالات بینایی معنی و مفهومی داشته باشد.
۸. طراحی برای محتوا
بیشتر وبسایتها در حال حاضر روی نمایش محتوا و دادن قابلیت های تعاملی به آن تمرکز دارند. به همین دلیل است که طراحی مبتنی بر محتوا مفهوم جدیدی را ایجاد کرده است. هر طراحی که شما روی آن کار میکنید باید قابلیت نمایش خوب و بهتر محتوا را داشته باشد.
محتوای بهتری بنویسید
در پایان مقاله باید بگویم که ایجاد محتوای خوب برای وبسایت، درست مانند ایجاد وبسایت یا اپلیکیشنی خوب است. محتوایتان را واضح بنویسید و کاری کنید که استفاده از آنها راحت باشد.
تمام این کارها را با محتوایتان انجام دهید و منتظر موفقیت باشید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید