می‌خواهید رهبر باشید؟ اول خودتان را رهبری کنید - بخش دوم
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 9 دقیقه

می‌خواهید رهبر باشید؟ اول خودتان را رهبری کنید - بخش دوم

در  بخش اول با ۶ اصل در رهبری شخصی آشنا شدیم؛ حال به ادامه ی بحث می پردازیم:

می‌خواهید رهبر باشید؟ اول خودتان را رهبری کنید - بخش دوم

۵ مکان برای رهبری کردن

اینکه هنگام مطالعه‌ی لیستی از اصول بلند و طولانی، سر خود را به نشانه فهمیدن تکان دهید کار بسیار آسانی است. اما می‌دانیم که باید داوطلبانه پروژه‌ها را قبول کنیم و کارهای مهم را در اولویت قرار دهیم. اما چگونه این تئوری را در زندگی خود اعمال کنیم؟ در اینجا نکاتی وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا در حیطه‌ی کاری خود استاد شوید. ۵ روش برای نشان دادن رهبری در حوزه کاری خود از این قرار است:

۱. در خانه

به کسی تبدیل شوید که اگر آشغالی در حیاطش دید، برود و آن را تمیز کند حتی اگر خانه‌ای که در آن هستید اجاره‌ای باشد. درهای پر سر و صدا را روغن کاری کنید. نگذارید همسرتان خرید مواد غذایی یا تعمیرات وسایل را به شما یادآوری کند. برای کودکان خود در مورد اهمیت کتاب سخنرانی نکنید، در عوض کتاب خواندن را از خودتان شروع کنید. به دیگران توصیه‌های غذایی نکنید، اول خودتان سالم غذا بخورید. در واقع رهبری در خانه، تمرینی است برای رهبری در محل کار هستید. زندگی کردن در بهترین سطح و شیوه حس بسیار خوبی دارد. تغییرات چشمگیری را در خانه خود انجام دهید تا شاهد تاثیرات آن در سایر زمینه‌های زندگی خود باشید.

۲. در محل کار

حتی اگر در محل کارتان به طور رسمی یک رهبر نیستید، از انتظارات شغلی خود فراتر بروید تا شاهد نتایج معجزه آسایی باشید. برای اینکه خودتان را به دیگران نشان دهید، لارم نیست که ۱۰ برابر همکاران خود کار کنید. اغلب اوقات برای اینکه خودتان را نشان دهید کافی است یک تماس اضافه با مشتری داشته باشید یا به همکار خود در پروژه‌ای که به شما مربوط نیست، کمک کنید. وقتی در رفتارهای سخاوتمندانه خود، رهبری را نشان می‌دهید، مردم شما را درک خواهند کرد و در نهایت مسئولیت‌های بیشتری را به شما محول می‌کنند. مسئولیت‌هایی که با خود قدرت به همراه خواهد داشت.

۳. در روابط

یک رابطه خوب، رابطه‌ای است که در آن ببخشید، نه اینکه بگیرید. در کشورهای توسعه یافته، شانس طلاق یک زن و شوهر کمی پایین‌تر از ۵۰ درصد است. زوج‌ها به دلایل زیادی از یکدیگر جدا می‌شوند اما اغلب دلیل این اتفاق، ریشه در دیدگاه و نگرش زوج‌ها دارد. در تمام روابط جوان و تازه، به خاطر عشق و شوری که بین دو طرف وجود دارد، برای شریک خود هدیه می‌خرید، آن‌ها را برای شام خوردن به بیرون می‌برید، با هم به مسافرت می‌روید و ساعت‌ها وقت می‌گذارید تا طرف مقابل خود را غافلگیر کنید. اما روابط به حرکت خود ادامه می‌دهند، پیشرفت می‌کنند و کم کم تازگی از بین می‌رود. ما گاهی اوقات فراموش می‌کنیم که تنها با سرمایه گذاری دائم در روابط خود می‌توانیم آن‌ها را سالم و درست نگه داریم. اینکه به خاطر مشکلات موجود در رابطه، همسر خود را سرزنش کنیم کاری بسیار مخرب است. وقتی ما برای رسیدن به روابطی موفق دائم تلاش کنیم، روابطی شاد و زیبا خواهیم داشت.

۴. در بدنتان

بدن ما، وسیله نقلیه ما در طول زندگی است. اگر به درستی کار کند، از زندگی لذت می‌بریم؛ اگر به درستی کار نکند، تمام ثروت‌های دنیا برایمان بی ارزش است. تناسب اندام یک دارایی با ارزش است که نمی‌توان آن را خریداری کرد یا آن را به ارث برد. فقط با تمرین و کار مداوم می‌توانید آن را حفظ کنید. قبل از اینکه تناسب اندام را به اولویت تبدیل کنم، ورزش کردن را کاری بیهوده می‌دیدم. اما یک بدن سالم و تندرست، نشان دهنده عزم و اراده، فداکاری، تمرکز ذهنی و احترام به خود است. آیا حاضرید برای کسی کار کنید که به بدن خود اهمیت می‌دهد یا کسی که توجه به بدن را کاری بی فایده می‌داند؟ از این دارایی ارزشمند محافظت کنید تا به رهبری باورپذیرتر تبدیل شوید.

۵. در امور مالی

شاید در مورد میلیونرهایی شنیده باشید که نمی‌توانند وام‌های خود را پرداخت کنند، یا در مورد ورشکستگی ورزشکاری که در سال ۲۰ میلیون دلار درآمد دارد شنیده باشید. شاید مشاور مالی را بشناسید که حتی ۱ دلار هم برای سرمایه گذاری ندارد، قبول کردن این موضوعات سخت است. کسب درآمد بالا شما را به فردی ثروتمند تبدیل نمی‌کند. پروفسور ویلیام مکاسکیل از دانشگاه آکسفورد، بیش از ۳۰ هزار دلار از درآمد خود را به خیریه اهدا می‌کند.

من به شما پیشنهاد نمی‌کنم که همین کار را انجام دهید، فقط می‌گویم کمی برای کنترل کردن این بخش از زندگی خود وقت بگذارید چون اکثر مردم از انجام این کار غفلت می‌کنند. آیا حداقل ۱۰ درصد از درآمد خود را سرمایه گذاری یا پس انداز می‌کنید؟ آیا روشی کارآمد را برای پس انداز کردن پیدا کرده‌اید؟ اگر تمام این گفته‌ها برایتان ناآشنا می‌آید، نسخه‌ای از "Money: Master the Game" را انتخاب کنید. شما می‌توانید آن را طی یک هفته‌ بخوانید و مطمئن باشید در زمان بازنشستگی، ۱۰ برابر پولدارترخواهید بود. یکی از وظایف رهبران، مدیریت منابع است. اگر نتوانید منابع خودتان را مدیریت کنید، چگونه می‌توانید دیگران را رهبری کنید؟

۴ علامت که نشان دهنده عدم وجود ابتکار عمل در شما می‌باشد

آیا کارهایی که انجام می‌دهید با ارزش‌هایتان مطابقت دارد؟ به هر شکلی که شده، عالی بودن خودتان را جشن بگیرید. اگر در حال مطالعه‌ی این مقاله هستید یعنی قصد دارید تا به رهبری تاثیرگذارتر تبدیل شوید. همانطور که در ادامه می‌خوانید، اگر حس کردید حداقل یکی از این موارد شبیه شماست صادقانه بگویید. به کار کردن خود ادامه دهید تا رشد و تکامل پیدا کنید.

۱. شما منتظر می‌مانید تا کسی به شما بگوید چه کار باید کنید

اگر دستمزدی به دست می‌آورید، یعنی شخصی مایل است تا برای نتیجه‌ای که ارائه می‌دهید، مبلغی را پرداخت کند. اگر روی یک صندلی می‌نشینید و کاری برای انجام دادن ندارید یعنی تصمیمی تاکتیکی گرفته‌اید تا این توافق نامه را بشکنید. زمان به سرعت از کنارتان می‌گذرد. در پایان زندگی‌تان، آیا به اینکه یک ساعت در اینستراگرام مشغول بودید افتخار می‌کنید یا به تلاش تمام وقت خود برای ایجاد تاثیراتی مثبت در جهان؟

اگر حس می‌کنید کارتان به کندی پیش می‌رود، دائما از رئیس خود تقاضای مسئولیت‌های بیشتری را داشته باشید. این خواسته زندگی شما را تغییر می‌دهد. این توصیه برای صاحبان مشاغل نیر صدق می‌کند. منتظر مشتری نمانید تا دستورات را به شما بدهد. مشتریان خود را با ایده‌های شگفت انگیز غافلگیر کنید. منتظر زنگ خوردن گوشی یا ورود مشتری به مغازه نباشید. برای اینکه تهاجمی عمل کنید، ابتدا چیزی با ارزش را به وجود آورید و سپس آن را بفروشید.

۲. شما از مشکلات شکایت دارید

فردی که ذهنیت یک رهبر را دارا می‌باشد، انتظار به وجود آمدن مشکلات را دارد و حتی در این موقعیت‌ها نیز سعی می‌کند به شکوفایی برسد. تا به حال کدام یک از کارهایتان طبق نقشه پیش رفته است؟ هر بار که یک تجارت را شروع می‌کنم می‌دانم دستیابی به سودآوری چه پروسه طولانی و دشواری خواهد بود و هر بار به ۱۰ برابر تلاش نیاز دارد. مشکلات در زندگی و کار وجود دارند اما بهانه آوردن اینطور نیست. رهبران سعی می‌کنند تا انرژی‌ای که ما صرف شکایت کردن از مسائل می‌کنیم را به رویکردی برای رسیدن به موفقیت تغییر دهند.

۳. شما دلایل عدم توانایی در انجام کارهایتان را پیدا می کنید

مردم واقعیت‌هایی را به خود نسبت می‌دهند که حقیقت ندارد و خودشان نیز از این مسئله آگاهی ندارند. مثلا ممکن است بگویند:« نمی‌توانم یک کارمند دیگر استخدام کنم» یا « وقت مسافرت رفتن را ندارم»

هنری فورد گفته است:« چه فکر کنید می‌توانید کاری را انجام دهید و چه فکر نمی‌کنید توانایی انجامش را داشته باشید، حق با شماست.» طرز گفتار شما باورهایتان را می‌سازد، باورهایتان سبب ایجاد اقداماتی می‌شود و این اقدامات، زندگی شما را تشکیل می‌دهند. به جای استفاده از جمله‌ی " من نمی‌توانم" از جمله‌های "چگونه انجامش دهم؟" یا "من می‌توانم" استفاده کنید تا احتمالات زندگی‌تان به واقعیتی دلپذیر تبدیل شود.

۴. شما به جای عمل کردن، واکنش نشان می‌دهید

رهبران وقت خود را بیش از حد صرف دفاعی عمل کردن نمی‌کنند. ممکن است گاهی اوقات در دفترکارشان با مشکلاتی دست و پنجه نرم کنند اما همیشه زمان خود را برای پیشرفت سرمایه گذاری می‌کنند. اگر بیشتر وقت خود را صرف واکنش نشان دادن به موقعیت‌ها کنید، چگونه قادر خواهید بود تا تیم، تجارت و یا خودتان را به سمت هدف تعیین شده هدایت کنید؟

صدقانه از خودتان بپرسید: آیا از وقت خود به بهترین شکل استفاده می‌کنم؟ اگر این کار را نمی‌کنید، می‌توانید آن را نادیده بگیرید؟ بسیاری از شرایط بحرانی، با نادیده گرفتن برطرف می‌شوند. آیا با عمل کردن (به جای واکنش نشان دادن) شغل، روابط و شرکت شما بهتر خواهد شد؟ ابتدا خودتان را رهبری کنید، سپس خواهید دید که مردم تا هرکجا که بخواهید شما را همراهی می‌کنند.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید