طراحي رسپانيو در تجربه كابري موبايل در حال شكست خوردن است

ديگه چنين چيزي وجود نداره كه شما به سادگي مطمن شيد محتواي سايتتون مناسب يه صفحه با ابعاد كوچك هست يا خير. گوگل در اين زمينه خودش رو به وسيله به روز كردن الگوريتماش تقويت كرده تا روي اهميت اين موضوع تاكيد كنه و به خوبي طراحي رسپانسيو رو روي گوشي هاي موبايل اجرا كنه.

و اون ها حس ميكنن : بينندگان شما نيازي به همه ي قابليت هايي كه روي دسکتاپ موبايل وجود داره ، ندارن. در حقيقت : اونها شايد بخوان روزي در اينده فقط مقداري از محتواي موبايلشون و يا قابليتي كه روي صفحه نمايش كوچكشون هست رو پاك كنن.

اينو هميشه يادتون ياشه كه هيچ كس دلش نميخواد محتواي صفحات رو هی بالا و پایین کنه ، فقط به خاطر پيدا كردن شماره يه شركت.

به كمك طراحي رسپانسيو شما ميتونيد سايتتون رو روي ابعاد موبايل هايي با مختلف متراكم كنيد.براي اين كارشما نياز به يه مشاهده نزديك از يه تجربه كاربري كامل داريد و اينكه چطور اونو تغيير بدين تا با محيط هاي مختلف تطبيق پيدا كنه .

مشكلاتي كه در طراحي رسپانسيو وجود دارد

57% كاربران موبايل همكاري و ايجاد كسبو كار با سايت هاي طراحي موبايل رو پيشنهاد نميكنن . و 48% ميگن ايجاد كسب و كار با سايت هاي موبايلي كه به ظاهر هيچ عمل درستي ندارن به خاطر عدم توجه و احتياط نكردنه.

مشكلاتي كه اغلب با رسپانسيو حل ميشود:

قرار دادن تصوير

فرايند هاي طراحي گذشته اينو ديكته كردن كه مشتريان ، به تصاوير استاتيك و تصاوير قبل از فاز توسعه بسنده می کردند . اما امروزه ، به طراحي بيشتر توجه ميكنن و بسيار كمتر در قرار دادن تصاوير استاتيك متمركز ميشوند.

فشار روي صفحه نمايش

نمايش داده ها روي صفحه كوچك اغلب باعث سخت تر ديده و خوانده شدن ميشه، مخصوصا وقتي جدولي از داده ها رو داشته باشيم. W3c درواقع مارك ها رو به انتخاب يه روش ديگه از جدول ها و تب ها تشويق ميكنه تا بتونه بهتر داده هارو ارايه بده. رابط كاربري پيچيده شامل اطلاعات بيش از حد براي دستگاه هاي موبايل هستن به خاطر همين رسيدگي به اونها هم خيلي سخته.

تغيير ديد

بايد نوع ديدمان را نسبت به محيطمان تغيير بديم . بيشتر از همه ، مشكلي كه در طراحي رسپانسيو هست تنها يه بخش كوچيك از انتقادات مشتريان عليه ماست . ديدگاه شركتها . متاسفانه ، اغلب در كسب و كارشان هست كه مثلا ميخوان چه سوالي از مشتري بپرسن به جاي اينكه بپرسن مداخله و همكاري مشتري در اون اطلاعات چگونه است.

براي مثال ، تا وقتي كه گردش ثبت نام ها مهمترين جنبه از طراحي سايت باشه ، در اين صورت رسپانسيو اغلب اولويت كمتري دارد . به عبارتي ساده تر، طراحي رسپانسيو راه حل نهايي براي اينكه به كاربراني كه نياز به سايت دارن دسترسي مناسبتري رو ارايه بده.

به روز رساني يا ارتقا دادن رسپانسيو

وقتي چنين بحثي وارده طراحي سايت ميشه ، مكالمات كليدي برند ها نياز به هيجان كمتري نسبت به رسپانسيو پيدا ميكنه . روش هاي رسپانسيو به اندازه سايتهاي موجود مورد اهميت است و بايد متناسب با اندازه هاي مختلف صفحه نمايش باشه ، و اينكه چطور نحوه عملكردش بر اساس تغيير اندازه صفحه باشه. در سايت هاي رسپانسيو اينگونه فرض شده كه محتواي سايت شما و قابليت هايي كه دارد در تمام دستگاه هاي مشابه قرار بگيره ، اما اين لزوما درست نيست . مهم اينه كه براي مطابقت با محتوايي كه مد نطر شماست مورد استفاده قرار بگيره .

مثلا ، اگه شما در حال طراحي يك سايت براي يه برند هستيد . ميدونيد كه براي پيشرفت صفحلت سايت نياز به دريافت ترافيك هاي انلاين داريد . مردم به ندرت به جزييات محصول توجه ميكنن ، اما وقتي متوجه يه راه بزرگ براي مشخص كردن اين جزييات براي مقايسه بين موارد ديگه ميشن ميدونن چطور اونها رو نمايش بدن . با در نظر گرفتن اون ، شما بايد محصولات را تجسم كنيد و محتواي اموزشي صفحات محصول شما كه ميتونه به مصرف كننده ها براي اينكه بفهمن چطور از اون استفاده كنن كمك بگيريد.

براي مصرف محصولات بسته بندي شده ي صنعتي ، شما ميخوايد مصرف كننده ها رو بشناسيد و بفهميد كه ايا انها اكنون و قبلا و يا در اينده ميخوان فروشنده باشن و فروشگاه داشته باشن یا نه . براي اينكار شما نياز به ايجاد تجربيات مختلف داريد كه بستگي به جايي كه مشتري براي خريد اومده داره .

مقاومت هاي كوچكي كه در هر مسيري توسط افراد ميتونه وجود داشته باشن

1- قبلا فروشگاه داشتن : مردمي كه قبلا فروشنده باشن احتمالا از طريق رسانه هاي اجتماعي به سايت هاي ديگه ميرن ، و به احتمال زياد به دنبال كوپن ها و تخفيف ها ميرن.

2- اكنون فروشگاه دارن : هنگامي كه اون ها در فروشگاه هستن ، به احتمال زياد به دنبال كوپن ها و بررسي يا مقايسه با فروشنده هاي ديگه هستن.

3- در اينده ميخوان فروشگاه داشته باشن : اونها به احتمال زياد دنبال محتواي برند ها هستن.

دونستن اينكه هدف مشتريان براي خريد چيه ، به شما اين امكان رو ميده كه تا سايت هايي رو طراحي كنيد كه مورد نياز اونهاست.

از همه مهمتر اينكه شما بايد پا در كفش مشتريانتون كنيد. براي مثال من در هر هفته از يه معامله گر گندم ميخرم. اين ميتونه خيلي خوب باشه اگه ، برنامه ريزي وعده هاي غذاييم رو از لب تابم بگيرم و زحمت زيادي نياز نداشته باشه. و به عنوان تجربه خريد به فروشگاه ها متصل بشم . به عبارت ديگه ما ميتونيم به سايت سفارش بديم براي صبحانه ناهار شام چي ميخوايم.تا براي ما اونو بيارن .

تجربه مشتريان به كمك طراحي هايي كه ما براي سايتمون انجام ميديم و اطلاعاتي كه وارد ميكنيم بهينه ميشه .

مثلا اگه مشتري شما دنبال گوشي هاي هوشمند باشه ، با برجسته و تعاملي كردن شماره تلفن تان به راحتي ميتونه لينك شما رو ببينه و با شما ارتباط برقرار كنه . چيزي كه از همه مهمتره ارايه اطلاعات مربوط به محصوله تا شخص متوجه ويژگي هاي اون بشه. كشف كردن نياز هاي مشتري و ارايه آن به اونها.

شما بايد از نگاه مشتريان به سايت خود نگاه كنيد .اگه مشتريان شما موبايلشون رو براي كسب و كار شما بيرون بيارن به اين منظوراين كه از شما چيزي دريافت كنن، شما بايد با بهترين طراحي و اقدامات ممكن به اون ها كمك كنيد تا به نيازشون برسن .اگه از اين موضوع به سادگي گذشتيد و بي اهميت فرض كرديد اونها براي كسبو كار هاي بعديشون به جاي ديگه اي ميرن و ديگه سراغ شما نميان .