در جامعهی طراحی یک تمایلی وجود دارد که فریلنسری را به شکل هدفی به تصویر میکشد که باید به حقیقت بپیوندد. چه کسی بدش میآید که هر روز بیشتر در رختخواب بخوابد، روبروی تلویزیون ۲ ساعت کار کند، بعدازظهر خود را در کافی شاپ بگذراند، دو برابر حقوق فعلی درآمد داشته باشد و بتواند مشتریان خود را انتخاب کند؟
اکثر کسانی که در حرفه فریلنسری مشغول به کار هستند، میدانند که این حرفه تماماً گل و بلبل نیست. ساعتهای کاری طولانی است، آینده نامشخص است و اگر بخواهیم صادقانه بیان کنیم، این حرفه میتواند راهی بسیار تنها برای کار کردن باشد.
با این وجود هزاران طراح هدف خود را در سال جدید، فریلنسر شدن قرار میدهند و برخی از آنها تا آخر به دنبال آن میروند و به موفقیت میرسند. به عنوان شخصی که ۱۵ سال فریلنسر بوده است، میتوانم به شما بگویم که این حرفه به اندازهای که فکرش را میکنید سخت نیست. نیازی نیست که شما یک نابغه در نتورک باشید و برای شروع کارهای خود نیاز به نمونه کارهایی بزرگ ندارید.
«اگر به اندازهی کافی خوب هستید که میتوانید به عنوان یک طراح در جایی استخدام شوید، بدانید که برای فریلنسر شدن هم به اندازهی کافی خوب هستید.»
کسب درآمد به عنوان یک فریلنسر، به اندازه کافی آسان است: مشتریان بالقوه زیادی در دنیا وجود دارد که شما حتی نمیتوانید تصورش را کنید. اگر قصد دارید شغل خود را رها کرده و به این حرفه روی بیاورید، بدین معناست که حداقل یک مشتری بالقوه وجود دارد که شما قبلاً برای کار به او مراجعه کردهاید. حقیقت این است که اگر به اندازه طراح شدن خوب باشید، به اندازه فریلنسر شدن هم خوب خواهید بود.
کارهای فریلنسری، شما را درگیر خودشان میکنند. اینکه آیا باید کدنویسی را یاد بگیرید یا نه، تنها یک شعار است؛ چون شما باید آن را یاد بگیرید. شما باید آن را یاد بگیرید چون چارهی دیگری ندارید، چون شخص دیگری وجود ندارد. شما حسابدار، مسئول پذیرش، مسئول فروش و همچنین دستیار خودتان خواهید بود. احتمالاً بعد از تکمل پروژههای مشتری، تمام اوقات این نقشها را انجام میدهید.
زمانی که بحث بر سر تحقق و آزمایش کاربران است، فریلنسینگ نیاز به دقت بیشتری دارد. زمانی که من در خانه کار میکردم، با همکارانم دربارهی مسائل و مشکلات صحبت میکردم. این روزها من با گربهی خود هم صحبت شدهام. آیا تاکنون دقت کردهاید که چند فریلنسر گربه دارند؟
بسیاری از فریلنسرهای جدیدی که از ادارات آمدهاند، از افت در مقیاس پروژههایی که قادر به کار بر روی آنها هستند شگفت زده میشوند. حتی اگر کسب و کار عالیای را بنا کنید، دسترسی شما به سهامداران اغلب محدود است. من چند سال پیش روی پروژهای برای یک شرکت فناوری جهانی کار کردم. این شرکت یک استودیوی مستقر در سنگاپور را استخدام کرد، این استودیو پروژه را به استودیویی مستقر در لندن واگذار کرد، استودیوی مستقر در لندن پروژه را به استودیویی دیگر در لندن واگذار کرد و سپس آن استودیو پروژه را به من سپرد. اگر فکر میکنید کار کردن با بعضی از مشتریها میتواند عجیب باشد، داشتن ۴ مشتری با ۳ موقعیت زمانیِ متفاوت را تصور کنید.
در پی انجام پروژههای چالش برانگیز و کارهای مشترک، بسیاری از فریلنسرها خودشان را در حال بازگشت به یک زندگی اداری تصور میکنند. بسیاری از فریلنسرها نمیتوانند بیخیال آزادیِ این حرفه شوند، به همین منظور آژانسهای خود را باز میکنند. گاهی اوقات زندگی دست به کار میشود، دو فریلنسر عاشق میشوند و یک طراحی مشترک متولد میشود.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید