دانشگاه زمانی برای فرصتهاست. دانشجویان در این مقطع شانس زیادی را برای یادگیری موضوعات مختلف و دیدن آنها به صورت عملی دارند. یک راه برای اینکه تواناییهای یاد گرفته شده را به صورت عملی مشاهده کنیم این است که در همان زمان، یک کسب و کار جدید را راه بیاندازیم. البته شروع کردن یک کسب و کار چیزی نیست که بدون در نظر گرفتن دستهای از ملاحظات آن را انجام دهید. شما باید مزایا و معایب آن را بسنجید و برای بدست آوردن منافع خودتان مبارزه بکنید. زمانی که دیدگاه دقیق و واضحی از شروع کارتان داشتید، آنگاه میتوانید یک تجارت را شروع بکنید.
تنها یا شراکت
اولین تصمیمی که در زمان شروع یک تجارت باید گرفته شود این است که چه شکلی از تجارت را میخواهید پیادهسازی بکنید. آیا شما تنها دارنده این کسب و کار هستید و یا اینکه افراد دیگری نیز مشارکت خواهند داشت؟
در حالت اول که به صورت تنهایی شرکت خودتان را به جلو میبرید، مزایا و معایبی وجود دارد. به عنوان یک مزیت، شروع کردن چنین کسب و کارهایی بسیار ساده است و همچنین بستن آن نیز به همین منوال! شما تنها کسی هستید که رئیس است و انعطاف کاری بسیار زیادی دارید. در این حالت تمام سودی که از شرکت حاصل میشود نیز به جیب شما میرود.
بزرگترین عیبی که در این حالت وجود دارد، نامحدود بودن میزان وظایف شماست. شما تنها هستید، بنابراین تمام کارها را باید خودتان انجام دهید و همه چیز بر دوش شماست.
این در حالیست که اگر فرد دیگری مثلا یک دوست در دانشگاه به جمع شرکت شما بپیوندد، میتوان این میزان از مسئولیت را کمتر کنید و تقسیم وظایف بهتری داشته باشید.
هیچوقت یک تجارت را صرفا به خاطر به دست آوردن پول شروع نکنید؛ تجارت را برای ایجاد کردن تفاوت شروع بکنید. -ماری فورِلو
شانس برای انجام کاری مهم
خارج شدن از دانشگاه و کار کردن در یک شرکت ممکن است کمی سخت باشد. به این دلیل که در آنجا معمولا انعطافی وجود ندارد و از شما انتظار دارند تا کارهایی را در یک محدوده معمولا گسترده انجام دهید.
با این حال شروع کردن به تجارت خودتان، به شما آزادی بیشتری را میدهد. این به آن دلیل است که دانشجویان مختلف در یک حوزه میتوانند با همدیگر مشارکت داشته باشند و دانش همدیگر را نشر بدهند. این کار به دانشجوها شانس بسیار بیشتری را برای پیدا کردن شغل ایدهآلشان میدهد.
البته یکی از مشکلات بزرگی که برای دانشجویان در ارتباط با راه اندازی کسب و کارشان وجود دارد این است که آنها سرمایه کمتری در دست دارند و به همین دلیل نیز ممکن است رسیدن به خواستهها و اهدافشان در برخی بازههای زمانی با مشکل روبرو شود.
در هر حال این موضوع خود نیز میتواند نقطه مثبتی برای شروع کار باشد. به این دلیل که سرمایهگذاری در ابتدا با نرخ بالایی صورت نمیگیرد و همین موضوع باعث میشود که شکست استارتاپ و یا ترک آن با شکست بزرگ از نظر مالی همراه نشود.
تعهد داشتن
همانطور که قبلا اشاره کردیم، این کاری نیست که الکی و بدون در نظر گرفتن شرایط مختلف بشود آن را شروع کرد. بلعکس، باید برای آن فکر کرد و همچنین روی آن پایبند و متعهد بود. در حقیقت یکی از نقاط اشتراک تمام کارآفرینان موفق در دنیا همین تعهد و پایبندی است. البته این موضوع میتواند در ابتدا کمی سخت باشد اما در دراز مدت میشود چنین انگیزهای را ساخت. حقیقت این است که یک روز به صورت عجیبی خودتان را در حال کار میبینید آن هم نه یک ساعت و دو ساعت، بلکه چندین ساعت روی میز کارتان نشستهاید و مشغول فکر کردن و پیش بردن اهدافتان هستید.
اگر به کاری اشتیاق داشته باشید مطمئن خیلی سریع به این نقطه میرسید. بعدها که کارتان پیشرفت میکند و شرکت بزرگتری ایجاد میکنید، میتوانید افراد بیشتری را نیز به شرکت جذب بکنید و کارهای مربوط به شرکت را تقسیم بکنید.
دنبال زمان مناسبی برای شروع یک کسب و کار نباشید. هیچوقت آن زمان نمیرسد. با این حال هر زمان خواستید شروع کنید. لاوریس لیبرتس
رهبری
مدیریت یک تجارت به این معناست که در یک بازه زمانی مشخص تمام بار و مسئولیت آن به دوش شما خواهد بود. با در نظر گرفتن این موضوع، بهترین موقعیت است که تواناییهای شخصیتان را به عنوان یک رهبر نمایش دهید. اگر شما تواناییهای خوبی در رهبری نداشته باشید، هرگز نمیتوانید یک تجارت را به نقطهای ثباتدار برسانید.
رهبریت تنها به معنای مدیریت تیم و وظایف نیست. گاهی اوقات کارهای بسیار ریز دیگری وجود دارد که باید آنها را نیز مدیریت کنید.
مطمئنا شروع کردن یک تجارت میتواند ریسک بزرگی باشد، اگر این موضوع پس از دانشگاه اتفاق بیافتد ممکن است ترس بیشتری نیز داشته باشد. اما خبر خوب این است که با مدیریت درست و با در نظر گرفتن شرایطی مطلوب، میتوانید به بهترین شکل ممکن کارهای خودتان را به پیش ببرید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید