اکثر مردم دعا میکنند که شرایطشان به طور جادویی تغییر کند. آنها تمایل ندارند که خودشان را بهتر کنند و در نتیجه بتوانند به طور فعالانه شرایط خود را بهتر کنند. برخلاف اکثر مردم که فقط منتظر شانس میمانند اما میتوانید به دنبال تبدیل شدن به فردی باشید که مهارتها و قابلیتهای خوبی دارد تا کارهای هوشمندانهای انجام دهد. شما میتوانید به فردی تبدیل شوید که کارهایی با تاثیر بالا انجام میدهد. کار شما میتواند مشکلات بزرگ را حل کند، زندگی مردم را بهتر کند و مورد توجه افراد مهم که همکار شما هستند قرار گیرد. به اشتراک گذاری کار خود، باعث میشود که خوب به نظر برسد.
کیفیتی که شما به عنوان یک شخص هستید و کاری که انجام میدهد، کاملا تحت کنترل شماست. اما نمیتوانید دعا کنید که اتفاق بیفتد. شما باید نوعی شخص باشید که به طور طبیعی موفقیتی که به دنبالش است را جذب میکند.
با بخش سوم این مقاله، همراه ما باشید:
۱۱. بر روی زمان و تلاش تمرکز نکنید، در عوض بر روی نتیجه تمرکز کنید
موسس پلتفرم مربیگری کارآفرینی Strategic Coach، یعنی Dan Sullivan بین کسانی که در زمان و تلاش صرفهجویی میکنند و کسانی که در نتیجه صرفهجویی میکنند، تمایز قائل میشود. اگر شما در زمان و تلاش صرفهجویی میکنید، شما بر روی مشغول بودن متمرکزید. شما در واقع به زمان و انرژیای که بر روی چیزی صرف میکنید، باور دارید. برعکس وقتی که در نتیجه صرفهجویی میکنید، شما بر روی رسیدن به یک نتیجه مشخص متمرکزید.
اکثر مردم به بخش نتیجه فکر نکردند، زیرا امنیت آنها در یک فیش حقوقی است. گرچه، وقتی که تمرکز خود را بر روی مقدار کاری که میتوانید انجام دهید قرار دهید، نحوه کار خود را تغییر خواهید داد. شما راههایی کشف خواهید کرد که سریعتر به نتیجه برسید. شما مسئولیتپذیر میشوید، محیط را تغییر میدهید، و همچنین درک میکنید که خواب و استراحت چقدر برای رسیدن به بالاترین نتیجه ممکن مهم هستند. از این رو، همینطور زمان بیشتری را برای استراحت صرف میکنید. وقتی که ۸۰ درصد انرژی خود را برای پیشرفت و استراحت صرف کنید، در طی زمان کار خود بسیار تیزتر خواهید بود.
شما ۱۰ برابر بزرگتر از دیگران فکر میکنید. شما تحت زمان کوتاهتر و فشار بیشتری کار میکنید. شما میتوانید خود را خرج کار بیشتری کنید، زیرا زمان مناسبی را برای انرژی و آماده شدن صرف کردهاید.
۱۲. به طور منظم محیط خود را تغییر دهید
محیطی که در آن کار میکنید، باید کار شما را انعکاس دهد. انجام دادن چندین نوع کار در محیط مشابه، ناموثر است. اما مردم همیشه این کار را انجام میدهند. آنها بر روی یک صندلی مینشینند و کار خود را تغییر میدهند. یک روش بسیار بهتر این است که فعالیتهای خود را دستهبندی کنید و آن فعالیتها را در محیط مربوطه انجام دهید.
برای مثال وقتی که من یک مقاله مینویسم، در یک کتابخانه آرام کار میکنم که هیچ حواسپرتیای ندارم. زیرا محیط من نوشتن با کیفیت را تسهیل میکند، و از آنجایی که میدانستم در آن روز مقاله خواهم نوشت، مقدار زیادی مقاله مینویسم. نوشتن ۲ تا ۵ پست در یک بار نشستن، بسیار راحتتر از نوشتن آنها به صورت یک به یک است. Ari Meisel، نویسنده و کارآفرین، فعالیتهای خود را دستهبندی میکند و محیط خود را به گونهای تغییر میدهد که با کاری که انجام میدهد تطابق داشته باشد. مثلا در روی که قرار است پادکست ضبط کند، او به یک استودیو میرود و ۵ قسمت پادکست را در یک جلسه ضبط میکند.
۱۳. «ثروت» و «موفقیت» را برای خود تعریف کنید
موفقیت و ثروت فقط درباره پول نیستند. افراد زیادی هستند که پول دارند، ولی سرمایه کمی در زمینههای کلیدی دیگر زندگی خود دارند. واضح است که پول بسیار مهم است. پول بسیاری از مشکلها را حل کرده، و روندها را تسریع میدهد. اما پول یک ابزار است. وسیلهای برای رسیدن به آخر خط است. برای کسانی که به کاری که انجام میدهند خیلی باور دارند، پول فقط ابزاری برای انجام کار بیشتر است.
۱۴. عمیقترین «چرا» در خود را بدانید، و از روی آن عمل کنید
«چرا»ی شما برای کاری که میکنید یا چیزی که به دنبالش هستید، چیست؟ چگونه میتوانید چرای خود را بدانید؟ و مهمتر از آن، چگونه میتوانید «چرای واقعی» خود را بدانید. در واقع این کار بسیار ساده است، اما به مقداری صداقت نیاز دارد. تمرینی برای دانستن چرای خود وجود دارد که به شما نشان خواهم داد. و وقتی که عمیقترین چرای خود را بدانید، باید از روی آن حالت فعالیت کنید، نه علتهای سطح پایینتر.
وقتی که میخواهید علت انجام کاری را درک کنید، بهتر است که سوالهای «چه» و «چرا» از خود بپرسید، زیرا سوالهای «چرا» مردم را در حالت تدافعی قرار میدهند. این یک سوال خوب است که میتوانید از خود بپرسید:
چه چیزی درباره ..... برای شما مهم است؟
فرض کنید که میخواهید یک کسب و کار را شروع کنید، یا یک تلفن جدید بخرید، به باشگاه بروید و... این کار میتواند بزرگ یا کوچک باشد.
چه چیزی درباره «رفتن به باشگاه» برای شما مهم است؟
سپس، اولین چیزی که به ذهنتان میرسد را بنویسید: زیرا من حس خوبی به دست میآورم.
سپس پاسخ خود را برداشته، و در همان سوال قرار میدهید: چه چیزی درباره ..... برای شما مهم است؟
پس با توجه به پاسخ قبلی: چه چیزی درباره «حس خوب داشتن» برای شما مهم است؟
یک راه خوب برای ساختاربندی این تمرین، در تصویر زیر نمایش داده شده است:
پس شما به ۷ لایه وارد میشوید، و پس از این که به لایههای ۵، ۶ یا ۷ برسید، باید بسیار با خودتان صادق باشید. معمولا پاسخ لایههای ۱ تا ۴ را با ذهن خود میدهید. گرچه اگر با خود کاملا صادق باشید، لایههای ۵ تا ۷ کاملا از قلب شما خواهند آمد. در عمیقترین لایه است که شما چرای واقعی خود را برای کاری که انجام میدهید، کشف میکنید. حتی اگر این کار به سادگی خریدن یک تلفن جدید یا رفتن به باشگاه باشد.
پس از روی عمیقترین و قویترین چرای خود عمل کنید. به این صورت در کار خود بسیار هوشمندانهتر عمل خواهید کرد.
۱۵. به چیزی اعتقاد داشته باشید، این چیز برند شما خواهد شد
برای این که بتوانید موفق شوید، باید به چیزی اعتقاد داشته باشید. تمام افراد و برندهای موفق یک «چرا»ی واضح دارند. همانطور که Simon Sinek در کتاب خود با نام «با چرا شروع کنید» (Start With Why) توضیح میدهد: مردم چیزی که شما میفروشید را نمیخرند، بلکه این که چرا شما آن را میفروشید را میخرند.
اپل یک مثال عالی است. در تمام بازاریابیهای خود، آنها مشخصات فنی محصولات خود را توضیح نمیدهند، بلکه ارزشهای هستهای خود را تعریف کرده، و به اشتراک میگذارند. آنها باور دارند که استفاده از فناوری باید راحت بوده، و لذت بخش باشد. اگر میخواهید قانع کننده و جالب باشید، باید واقعا به چیزی ایمان داشته باشید. این ایمان تبدیل به برند شما میشود. این ایمان نحوه تمایز شما از دیگران خواهد شد. وقتی که یک باور و برند واضح داشته باشید، ایستادگی میکنید. شما دیگر خنثی نیستید. شما به چیزی ایمان دارید، و برای ایجاد کردن یک تغییر مشخص میجنگید.
در نتیجه مردم یا شما را دوست دارند، یا از شما متنفرند.
نتیجه گیری
آیا شما این ۱۵ کار را انجام میدهید؟
شما به چه شدتی آنها را انجام میدهید؟
آیا میخواهید که یک میلیونر شوید؟
آیا آمادهاید که بزرگتر فکر کرده و رفتار کنید؟
شما میتوانید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید