من تا به حال چند وبسایت کوچک و متوسط را برای شرکت های مختلف ساختهام. این شرکت ها اغلب بودجه برای کار بازاریابی یا هیچ تصمیمی حتی برای بازاریابی نداشتند. آنها باور داشتند که یک وبسایت تازه، مانند یک قطعه طلا است که همه مردم باید در کمتر از یک دقیقه دور آن جمع شوند. اما وقتی که وبسایت در حالت عملی زنده می شد و روی سرور و در اختیار همگان قرار میگرفت آنها با اوقات سختی مواجه می شدند و پی می بردند که وبسایت آنها در رتبه اول جستجوهای گوگل قرار نگرفته است. این زمانی بود که به سراغ من می آمدند و در خواست می کردند تا وبسایت را روی رتبه اول گوگل قرار دهم. این جواب من به درخواست آنها بود:
شما در حال حاضر یک وبسایت دارید و می خواهید آن وبسایت را روی لینک اول گوگل قرار دهید. وبسایت شما در ابتدا با یک ذهنیت سئو درست شده است (به این معنی که گوگل می تواند محتوای شما را ایندکس کند و از خزندههایش در وبسایت شما استفاده کند)، و حال گوگل شروع به گشتن در وبسایت می کند و رنک آن را برای نتایج خود بررسی مینماید.
اگر شما در رتبه های برتر نتایج گوگل قرار نگیرید، شانس اینکه مردم بتوانند شما را پیدا کنند بسیار کم خواهد بود.
در دنیا بیشتر از میلیون ها وبسایت وجود دارد، خب گوگل چگونه تصمیم می گیرد که کدام مورد را در ابتدا برای شما نشان دهد؟ یک پاسخ ساده و کوتاه این است که: مرتبطترین و قابل اعتمادترین محتوای وبسایت همیشه در ابتدای نتایج قرار می گیرند. این موضوع برای شما چه معنی می دهد؟ هرچقدر مطالب مربوطتر و باارزش تری را ارائه دهید، شما در لیست نتایج بهتر نمایش داده می شوید. مربوط بودن محتوا اغلب اوقات به مفهوم همان جدید بودن محتوا نیز هست. آسان ترین کار برای تحقق این راه ساختن یک وبلاگ است، جایی که محتوایی را منتشر می کنید که با مخاطبان مورد نظرتان صحبت می کند و براساس هدف های شرکتتان نوشته شده است.
انتشار محتوا به صورت منظم و سازگار یکی از نکات کلیدی است، وقتی که محتوای شما به ۶۰ مقاله رسید، گوگل شروع می کند به اینکه شما را به عنوان یک قدرت در صنعت خود معرفی نماید و رنک شما را در صفحات جستجو بیشتر و بیشتر کند. این موضوع یکی از پایهای ترین مفهوم های پشت فلسفه بهینه سازی موتورهای جستجو یا سئو است.
همانطور که تصورش می کنید رسیدن به این نقطه و جلب کردن اعتماد گوگل نیازمند زمان و کار زیادی است، تنها در این حالت است که می توانید در نتایج گوگل خوب بدرخشید. خب شما در چنین زمان کوتاهی چه کار می کنید؟ اینجا جایی است که موضوع بازاریابی موتورهای جستجوگر یا SEM وارد می شوند. این سرویس یک سرویس تجاری است که با پرداخت میزانی پول شما تا مدت مشخصی روی در نتایج ابتدایی گوگل به عنوان تبلیغات نمایش داده می شوید. این حالت با هدف قرار دادن کلمات کلیدی خاصی از وبسایت یا محصول منحصر به فرد خود انجام می شود. همزمان با اینکه روی SEM سرمایه گذاری می کنید فرصت بسیار خوبی است تا محتوای بهتری تولید کنید و نرخ رنک ارگانیک و طبیعی خود را افزایش دهید. اینکار تا حدی ادامه میابد که شما دیگر احتیاجی به استفاده از SEM ندارید و می توانید هزینههایتان را ذخیره کنید.
شبکه های اجتماعی یکی دیگر از راه ها برای جذب کاربران است، اگر کاربران به عنوان مثال صفحه شما را در فیسبوک دنبال کنند، می توانند در قسمت خوراک فیسبوک خودشان مطالب و محصولات شما را نیز ببینند. با قرار دادن لینک مطالب وبلاگتان در فیسبوک شروع به بالا بردن نرخ بازدید وبسایت با کمک فیسبوک میکنید. ممکن است در فیسبوک کسی شما را دنبال نکند، خب اینجا نیز درست مانند گوگل امکان قرار دادن تبلیغات را قرار داده است. برای تبلیغات هزینه بدهید و بعد از آن تبلیغات شما در قسمت کناری فیید کاربران قرار می گیرد. تفاوت این سرویس با سرویس تبلیغات گوگل این است که بجای هدف قرار دادن کلمات کلیدی شما باید کاربران خاصی را هدف قرار دهید. کاربران را می توانید از طریق چیزهای بسیار عمومی مانند موقعیت مکانی وی تا موارد پیچیدهتری مانند نوع شخصیت و … انتخاب کنید.
تمام این هزینه ها از طریق یک فرد مدیر رسانه، مدیریت میشود، من پیشنهاد می کنم که اینکار ها را خودتان انجام ندهید، مگر اینکه در این زمینه ها خودتان خُبره و باتجربه باشید.
به صورت کلی انتخاب صفحه اصلی به عنوان هدف تبلیغات به نظر انتخاب خیلی درستی نمیآید. اگر شما در حال تبلیغات برای یک محصول خاص هستید بهتر است برگه آن را زیر نظر بگیرید. در بسیاری از مواقع برای کارآمد بودن محتوا بهتر است یک صفحه فرود را برای کاربران قرار دهید تا بتوانند از آن طریق بیشتر با محصولتان آشنا شوند.
اینکار به درک اینکه متوجه شوید هر مورد به چه میزان با همدیگر در تقابل هستند و هم سنجی دارند بسیار کمک می کند.
در پایان
قدم اول:
جملات و کلمات کلیدی که فکر می کنید مردم برای یافتن شما در گوگل استفاده می کنند را بیابید. اینکار به شما در ساختن محتوای بهتر و مرتبطتر در وبلاگ کمک بسیاری می کند، همچنین باعث می شود که بهتر بتوانید سرویس SEM را مدیریت کنید.
قدم دوم:
برنامهتان برای بودجه ماهیانه بازاریابی را تعیین کنید، با انجام اینکار می توانید در نظر بگیرید به چه میزان می توانید تبلیغات خریداری کنید و برنامه SEM خود را به جلو ببرید.
قدم سوم:
آیا از فرد مدیر رسانه خودی استفاده می کنید؟ اگر اینطور است با آنها مدام در تماس و ارتباط باشید. آنها می توانند پروسه مدیریت را برای شما شروع کنند.
پیشنهاد:
تصمیم بگیرید که در چه بازه های زمانی علاقه دارید مقاله هایی را در وبلاگ منتشر کنید. بعد از آن یک نویسنده استخدام کرده و مطالب درست را تولید نمایید، بعد از آن زمان بندی کنید که چه وقت هایی مطالب روی وبسایت قرار بگیرند. از این راه می توانید پیشرفت کنید و روی بودجه هایتان تمرکز لازم را داشته باشید.
سعی کنید وقتی که جواب این سوال را به مشتری می دهید زیاد موارد تکنیکی و تخصصی را به خورد وی ندهید، سعی کنید همه چیز را ساده بیان کنید و امیدوار باشید که آنها تمام پیشنهاد های شما را قبول می کنند و با یک رویکرد مناسب در انجام آنها مشارکت می نمایند.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید