اگر وبلاگها و وبسایتهای مختلف مرتبط با طراحی وبسایت را مشاهده کرده باشید با عناوین مختلفی که هر کدام ابزار، زبان برنامهنویسی و یا فریمورکی جدید را معرفی میکنند روبرو خواهید شد. خواندن مرتب این مطالب باعث میشود تا یک توسعهدهنده حس کند که از قافله عقب مانده و واقعا نمیتواند با چنین پیشرفتی جلو برود. البته این رفتار طبیعی است. اما از طرفی دیگر نیز میل بسیار زیادی به این موضوع داریم که به خود بقبولانیم در حال استفاده از بهترین تکنولوژیها هستیم و میتوانیم بهترین خروجیهای ممکن را ارائه کنیم. مشاهده تمام این مطالب باعث میشود که یک ذهنیت فانتزی در ارتباط با برنامهنویسی درست شود که همه چیز را میداند و میتواند با همه ابزارها کار بکند. اما واقعیت چنین نیست.
واقعیت آن است که چنین فردی اصلا وجود ندارد. حتی افرادی که شبها نمیخوابند و ۲۴ ساعته در حال برنامهنویسی هستند (مسلما چنین فردی وجود ندارد!) باز هم نمیتواند همه چیز را یاد بگیرد و با همه چیز کار بکند. پس بهتر است قبل از هر کاری این تصور خیالی در ارتباط با انسانها را فراموش کنیم.
یک موضوع دیگر را نیز فراموش کنید. برنامهریزی برای رسیدن به یکسری توانایی در حوزه برنامهنویسی کاری از پیش نمیبرد. بهتر است براساس نیازهایتان جلو بروید. به آیینه نگاه کنید و خود واقعیتان را ببینید. به صورت دقیق نیازهایتان را پیدا کرده و براساس آنها جلو بروید.
یافتن راهحل برای مشکلات
برای شروع انتخاب یک توانایی به برخی از پروژههایی که اخیرا با آنها روبرو شدهاید فکر کنید. این پروژهها چگونه ساخته شدهاند؟ از چه تکنولوژیهایی استفاده کردهاند؟ آیا توانایی پیادهسازی هر چیزی که خواستم را با این تکنولوژیهای داشتهام؟
اولین کاری که باید بکنید این است که مشکلات و مسائلی که برایتان پیش آمده را پیدا کنید. اگر به گذشته خود نگاه کنید متوجه یک الگوی خاص خواهید شد. برای مثال شاید در گذشته چندین بار با جاوااسکریپت کار کرده باشید؛ این بدان معناست که شما واقعا به جاوااسکریپت نیاز دارید و یادگیری آن میتواند کارتان را بسیار سریعتر راه بیاندازد. در چنین سناریویی جاوااسکریپت راهحل مورد نیاز شما برای مشکلاتتان است.
همه ما راهحلهای مناسبی را برای مشکلاتمان سراغ داریم تنها کافیست به دقت به آنها نگاه کنیم.
تواناییهای جذاب
اگر یک تکنولوژی برای پروژه A مناسب است به این معنا نیست که میتواند برای پروژه B نیز مناسب باشد. برای مثال فریمورک ریاکت را در نظر بگیرید. ریاکت فریمورکی بسیار محبوب است اما آیا میتواند برای هر پروژهای مناسب باشد؟ اگر در حال ساخت یک وبسایت ساده هستید استفاده از ریاکت تنها بار کاری و حجم پروژه را بالا میبرد چرا که واقعا به آن نیازی نیست.
البته زمانی که بخواهید پروژهتان را بزرگتر کنید و رابط کاربری آن را تعاملیتر نمایید، استفاده از ریاکت معقولتر خواهد شد. در این حالت یادگیری ریاکت نیز موجه میشود. هدف کلی این است که به تواناییهایی روی بیاورید که به صورت روزانه از آنها استفاده میکنید و استفاده از آنها باعث بهبود عملکرد شما در توسعه اپلیکیشن میشود.
به عنوان یک نکته مهم: همانطور که گفته شد یادگیری تکنولوژیهای مختلف مسئلهای ندارد این کار صرفا میتواند از روی کنجکاوی انجام شود. اما اگر در ارتباط با انتخاب یک مورد دچار سردرگمی هستید به شما پیشنهاد میکنم که این رویکرد را انتخاب نمایید.
در نهایت همه چیز در بهتر شدن خودتان تاثیرگذار است
افکار مزاحم بسیار زیادی وجود دارند که شما را از ادامه دادن به مسیر دور خواهند کرد. تکنولوژیهای بسیاری وجود دارد که یادگیری آنها وسوسه انگیز است اما بعد از یادگیری آنها وقتی میبینید که هیچ کار مفیدی نمیتوانید با آنها انجام دهید کمی مایوس میشوید. میخواهم این را بگویم که ما چیزی تحت عنوان «باید» نداریم. «زبانهای برنامهنویسی که باید یاد بگیرید» مطلقا موضوعی نیست که برای عموم جامعه صدق کند.
سخت است اما میتوان تمام این سختیها را پشت سر گذاشت و براساس نیازهای خودتان صرفا جلو بروید. اگر قصد بهبود تواناییهای خودتان را نیز دارید سراغ تواناییهای جدید نروید، بجای این کار میتوانید روی موضوعاتی که هم اکنون میدانید تمرکز کرده و نکات بیشتری در ارتباط با آنها را یاد بگیرید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید